ولادیمیر مایاکوفسکی
ولادیمیر ولادیمیروویچ مایاکوفسکی، (به روسی: Влади́мир Влади́мирович Маяко́вский) (زادهٔ ۱۹ ژوئیه ۱۸۹۳ - درگذشتهٔ ۱۴ آوریل ۱۹۳۰) شاعر و درامنویس فوتوریست (آیندهگرای) انقلابیِ روسی بود. تئاتر او به تئاتر انقلاب شهرت داشت.
ولادیمیر مایاکوفسکی | |
---|---|
زاده | ۱۹ ژوئیه ۱۸۹۳ روستای باگداتی (باگدات)، استان کوتائیسی گرجستان |
درگذشته | ۱۴ آوریل ۱۹۳۰ (۳۶ سال) مسکو، روسیه |
زمینه کاری | شاعر، درامنویس |
ملیت | روس |
سبک نوشتاری | فوتوریست (آیندهگرای) انقلابی |
سالهای فعالیت | ۱۹۱۲–۱۹۳۰ |
صفحه در وبگاه IMDb |
از ولادیمیر مایاکوفسکی، به عنوان یکی از نوابغ هنر شوروی یاد میشود.[1] او در آستانهٔ ۳۷ سالگی با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه داد.[2]
زندگینامه
ولادیمیر مایاکوفسکی در ۱۹ ژوئیهٔ ۱۸۹۳ در روستای بگدات (بغداد) در استان کوتائیسی گرجستان در قفقاز متولد شد.
ولادیمر، در دوران خلاقیت و فعالیتهای هنری یکی از استادان سبک فوتوریسم بود، وی همگام با خیزشهای انقلابی در روسیه رشد یافت و پس از انقلاب بلشویکی روسیه و در دوران حکومت شوروی، یکی از نامآورترین شاعران عصر خود بود.
این شاعر فوتوریسم، در زمان انقلابِ روسیه از چهارده سالگی به عضویت حزب بلشویک درآمد و از سالهای قبل از انقلاب، فعالیت هنری و سیاسی خود را آغاز کرد. ولادیمیر اندکی بعد، برای نخستین بار دستگیر شد. پس از سه سال بازداشت و تبعید در سال ۱۹۱۱، تحصیل در مدرسه هنرهای زیبای مسکو را آغاز کرد و در همین دوران با داوید بورلیوک، ولمیر خلبنیکوف، واسیلی کامنسکی که از شاعران و هنرمندان همعصرش بودند، آشنا شد. وی در آن زمان در تدوین دو بیانیهٔ فوتوریستها همکاری کرد و برای معرفی جنبش ادبی جدید و شعرخوانی به شهرهای مختلف روسیه رفت.[2] همچنین، در شعر روسی وزن، الفاظ، عبارات، تمثیلها و استعارات تازه و بدیع پدیدآورد. او با دنبال کردن سبک آیندهگرایانه، آثار خود را خلق میکرد، ولی به همه اصول این سبک پایبند نبود و روش خاص خودش را داشت. مایاکوفسکی سرودن شعر را بسیار زود آغاز کرد. یکی از نخستین اشعار او به نام «صبح» که در بیست سالگی سروده شده چنین است:
بارشِ عبوس
نیم نگاهی انداخت
به تحقیر.
آن سوی میلهها
با فکری روشن
بستری از پر
و بر رویش
آرام آسوده
پاهای اختران نو دمنده.
اما همچنان که
چراغهای خیابان، تزارها
با تاجهایی از گاز
رو به مرگ میروند،
چشم را به درد میآورد
خرده نزاعهای
روسپیان خیابانی.
لطیفهای است
ترسناک و زننده.
خندهٔ فروخورده
برمیآید
از ردیفهای کژ و مژ
گلهای زرد سمی.
اما در پسِ
تمام ترس ویرانگر
و اغتشاش و پلیدی
در پایان، چشم لذت میبرد.
بندهٔ صلیبها
رنجکشان، آرام، بیتفاوت
تابوت روسپیخانهها
با طلوع مشرق
به جامی شعلهور پرتاب شد.[3]
مایاکوفسکی در بیست سالگی به عنوان یکی از شاخصترین نمایندگان فوتوریستهای روسی به شهرت و معروفیت رسید.[2] وی از اتخاذ هیچ وسیلهای برای انتشار افکار و آثار خود باک نداشت و حتی در کوچهها قدم میزد و برای مردم شعر میخواند. حکایت میکنند:
«در سالهای جنگی داخلی در روسیه او به جبهههای جنگ میرفت و در سنگرها اشعار خود را برای سربازان میخواند. مردم از اشعار او الهام گرفته، بیمحابا به جنگ میشتافتند. او با صدایی رسا و پرجوش و خروش در رادیو آثار خود را میخواند و مردم آن اشعار را فوراً حفظ میکردند…»
از سیزده جلد میراث ادبیِ مایاکوفسکی، دوازده جلد آن بعد از انقلاب روسیه (۱۹۱۷) بهوجود آمدهاست. او ادبیات منظوم و شعر را با واقعیت نزدیک کرد، آن را در خدمت نیازمندیهای معاصر گذاشت و تبدیل به سلاحی برای مبارزه در راستای اهداف خود کرد.
مایاکوفسکی از اشعار کلاسیک لذت میبرد اما بندهٔ آنها نمیشد. او میگفت: هنر باید با زندگی درآمیخته شود. یا باید در هم آمیخته شود یا باید نابود شود.
درگذشت
مایاکوفسکی در ۱۴ آوریل ۱۹۳۰ در پی بنبستی عاطفی و نیز ممنوعالخروج بودن از خاک شوروی، به ضرب گلوله خودکشی کرد. وی پیش از مرگ بر برگهای نگاشت: «برای همه… میمیرم…».
«قدمم
در خیابان
مسافت را
لگدمال میکند
جهنم درونم را
اما
چاره چیست؟»
او بسیاری از اشعار ماندگارش را برای معشوقش لیلیا بریک سرودهاست. از معروفترینِ آنها این شعر است:
«عزیزم
عمرم
شکنجهٔ جانم
عشقم
لیلی
اشعارم را بپذیر
شاید دیگر
هیچگاه
هیچچیز
نسرودم.»
جسد وی در گورستان بزرگان انقلاب دفن شد. وی در شوروی بزرگترین شاعر دورهٔ انقلابی لقب گرفتهبود.[4]
آثار
کتابها
- ابر شلوارپوش -این شعر بلند یکی از مشهورترین آثار مایاکوفسکی است که نوشتن آن ژانویه ۱۹۱۴ آغاز و ۱۸ ماه طول کشید.[2]این اثر توسط مدیا کاشیگر به فارسی ترجمه شده و توسط نشر مینا منتشر شدهاست.
- آمریکایی که من کشف کردم[5]
- شعر چگونه ساخته میشود
- ساده چون صدای گاو (مجموعه شعر)
- آتش سرد (مجموعه شعر)[2]
نمایشنامهها
- ساس
- حمام[2]
- یک تراژدی
- میستری-بوف
- مسابقات قهرمانی طبقه جهانی کارگر
پانویس
- هنر کمونیستی؛ موسیقی در شوروی، بیبیسی فارسی
- http://www.dw.com/fa-ir/ولادیمیر-مایاکوفسکی-سرگشتهی-شعر-و-عشق/a-5464728. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک); پیوند خارجی در|وبگاه=
وجود دارد (کمک); پارامتر|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک) - صبح، شعری از ولادیمیر مایاکوفسکی، به ترجمهبهمن زبردست در وبگاه اقلیت
- Welle (www.dw.com)، Deutsche. «ولادیمیر مایاکوفسکی؛ سرگشتهٔ شعر و عشق | DW | 13.04.2010». DW.COM. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۲۸.
- «آمریکایی که من کشف کردم». gooshe.net. دریافتشده در ۲۲ تیر ۱۳۹۳.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ولادیمیر مایاکوفسکی موجود است. |
منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به ولادیمیر مایاکوفسکی در ویکیگفتاورد موجود است. |
- منم ولادیمیر مایاکوفسکی، مترجم حمیدرضا فردوسی، انتشارات جادوان خرد
| |