انگلیسیهراسی
انگلیسیهراسی یا انگلوفوبیا (به انگلیسی: Anglophobia) به ترس از کشور انگلستان سیاستها و مردمش گفته میشود. این ترس و بیزاری در بسیاری از کشورهایی که زمانی در استعمار انگلیس بودند همانند آمریکا، هند و ایران وجود دارد.
هر چند ایران رسماً مستعمره نبوده است ولی دولتهای حاکم به شدت تحت نفوذ انگلیس قرار داشتند و در تاریخ معاصر ایران نمونه های فراوانی از دخالتهای بریتانیا در امور داخلی ایران وجود دارد به همین دلیل برخی هنوز هم دیدگاهی منفی نسبت به انگلستان دارند و برخی از وقایع را به انگلستان نسبت میدهند.
در برخی افراد، انگلیسیهراسی به یک بیماری تبدیل میشود، به صورتی که هر اتفاقی را که در جهان بیفتد به نوعی تئوری توطئه باور دارند و به انگلستان و نبوغ سیاستمدارانش نسبت میدهند.
در جهان
روسیه
دامنه این ترس تا آنجا پیش میرود که یکی از انگلیسهراسها معتقد بود، انگلیسیها میخائیل گورباچف (آخرین رهبر شوروی) را با مأمور خود که تغییر قیافه داده بود عوض کردند و این مأمور موجب انحلال شوروی شد.
ایران
در ایران مظهر عامیانه انگلیسهراسی شخصیت دایی جان ناپلئون است. محمد رضا قانون پرور در بررسی رمان دائی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد مینویسد که تا به امروز از زبان هم نسلان دائی جان ناپلئون و گاه گاهی جوانترها عبارت «کار کار انگلیسی هاست» به گوش میرسد. مثلاً کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انقلاب ۱۳۵۷، خروج شاه از ایران، به حکومت رسیدن خمینی و استقرار نظام جمهوری اسلامی و تبعات آن را را برنامه از پیش تعیین شده انگلیسیها میدانند. ریشه این انگلیسی هراسی ایرانیان به قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برمیگردد. زمانی که ایران صحنه رقابت قدرتهای اروپایی بود. برای همنسلان دائی جان ناپلئون، سوء ظن به انگلیس و مسئول دانستن آنها برای وقایع سیاسی توجیه پذیر بود. اما این سوء ظن در بعضی مواقع جنبه بیمارگونه و فوبیا بخود میگرفت. بطوریکه ایرانیان انگلیسیها را مسئول تمام اتفاقات حتی اتفاقات و مسائل خصوصی افراد عادی میپنداشتند.[1] این بیماری به تئوری توطئه هم معروف است.
اما در ایران معاصر نیز این هراس در برخی افراد به بیماری تبدیل میشد، به صورتی که برخی مردم، حتی دعوای زن و شوهر را هم کار انگلیسیها میدانستند! [2]