همجنسگراهراسی
هوموفوبیا (انگلیسی: Homophobia، از ترکیب واژههای یونان باستان هوموس: خود و همسان و فوبوس: ترس و وحشت)، که با نام همجنسگراهراسی و همجنسگراستیزی نیز شناخته میشود، دامنهای از نگرشهای منفی شامل ترس و بیزاری یا تبعیض نسبت به همجنسگرایان است.[1]
بخشی از یک فهرست موضوعی درباره |
الجیبیتی |
---|
همجنسگرایی ∙ دوجنسگرایی ∙ تراجنسیتی |
درگاه:الجیبیتی |
سکس و قانون |
---|
مسائل اجتماعی |
|
جرائم خاص (ممکن است بسته به حوزه قضایی گوناگون باشد) |
|
ثبتنام مجرم جنسی |
|
درگاهها |
|
روانشناس و فعال حقوق همجنسگرایان، جرج وینبرگ (George Weinberg)، واژهٔ هوموفوبیا را در کتاب جامعه و همجنسگرای سالم،[2] در سال ۱۹۷۲، یک سال پیش از رأی انجمن روانپزشکی آمریکا نسبت به حذف همجنسگرایی از فهرست اختلالات روانی، به کار برد. واژهٔ مورد استفادهٔ وینبرگ به ابزاری پراهمیت برای فعالان حقوق همجنسگرایی، وکیلان و دیگر همراهانشان تبدیل گردید. او این مفهوم را به عنوان یک فوبیا تفسیر کرد:
«فوبیا در مورد همجنسگرایان ترسی از همجنسگرایان است که به نظر میرسد با ترس سرایت به خود، ترس از دست دادن چیزهایی که برایش مبارزه کرده - خانه و خانواده - مرتبط است. این ترس یک وحشت مذهبی است که باعث سبعیت عظیمی که وحشتها همیشه موجب میشوند شدهاست.»
به مفهوم درآوردن تعصب نسبت به گیها و لزبینها به عنوان یک معضل اجتماعی که برای جلب توجه مطالعات دانشگاهی ارزشمند باشد چیز جدیدی نیست، اما وینبرگ اولین فردی بود که برای آن نام تعیین کرد.
دو واژهٔ برگرفته از هوموفوبیا: هوموفوبیک و هوموفوب، در توصیف شخصی است که نشان همجنسگراستیزی دارد.
در میان سیاستمداران
همجنسگراهراسی در میان سیاستمداران نیز دیده میشود. در سال ۲۰۱۲ و در پی انتقادهای حقوق بشری اتحادیهٔ اروپا به حکومت الکساندر لوکاشنکو در بلاروس، او با خطاب قرار دادن گیدو وستروله، وزیر امور خارجهٔ وقت آلمان، گفت «دیکتاتور بودن بهتر از همجنسگرایی است،» سخنی که به طعنه نسبت به گرایش جنسی وسترووله زده شد.[3] در پی این حرف سخنگوی وقت دولت آلمان به آن واکنش نشان داد:
شوربختانه (سخنان لوکاشنکو) به روشنی جهتگیری رئیسجمهور بلاروس را در برابر حقوق اولیه نشان میدهند. بهتر است اینگونه نگاه کنیم که اکنون حتی خود او نیز خویشتن را خودکامه میداند.[4]
در پی تصویب لایحهای در پارلمان اوگاندا که در آن همجنسگرایان مورد تعقیب دولتی قرار میگیرند، یوری موسونی رئیسجمهور جمهور اوگاندا، در گفتگویی با کریستین امانپور اعلام کرد که همجنسگرایی را اروپاییان به این کشور آوردند.[5]
در میان جانورشناسان
- همچنین نگاه کنید به: رفتار همجنسگرایانه در جانوران
از گذشته، وجود رفتارهای همجنسگرایانه و همجنسخواهانه در میان جانوران آشکار بودهاست و گلهداران و نگهداریکنندگان از جانوران اهلی به وجود چنین گرایشهایی در میان جانوران، به ویژه پستانداران، آگاه بودند.[6] با این حال، گزارش وجود چنین گرایشهایی در میان جانوران در ژورنالهای علمی اغلب یا انجام نمیشد یا به صورت «موارد غیرطبیعی» گزارش میشد. صفتها و واژگانی همچون «غیرعادی»، «عجیب»، «منحرف»، «غیرطبیعی» و «بیشباهت» از جمله تعابیری بودند که در دهههای گذشته برای گزارش کردن رفتارهای همجنسگرایانه در جانوران مورد استفاده قرار میگرفتند.[7]
لیندا وولف، نخستیشناس، گزارش میکند که:
... من با چندین نخستینشناس (که بنا بر درخواستشان نامشان را محفوظ میدارم) که به من گفتهاند که در طول بررسیهای میدانیشان رفتارهای همجنسگرایانه را در هر دو جنس نر و ماده مشاهده کردهاند، صحبت کردهام. آنها نسبت به چاپ دادههایشان بیاشتیاق بودند که این یا به دلیل ترسشان از رفتارهای همجنسگراهراسانه («همکارانم گمان خواهند کرد من همجنسگرا هستم») بود یا آنکه فاقد چارچوبی برای تفسیر آن دادهها بودند («نمیدانم این به چه معنا است»). اگر انسانشناسان و نخستینشناسان بخواهند دید درستی دربارهٔ رفتارهای جنسی نخستیان به دست بیاورند، باید جلوی آنکه الگوی جامعه (با همجنسگراهراسیاش) راهنمای آنها برای دیدن و گزارش کردن باشد را بگیرند.[8]
ازجمله گزارشهای جانورشناسان نسبت به رفتارهای همجنسگرایانه در جانوران میتوان به نمونههایی چون «روند رو به کاهش ارزشهای اخلاقی در پروانهها» یا «جانوران همگی دگرجنسگرا هستند، مگر آنکه گناهشان ثابت شود» اشاره کرد.[9]
در جامعهٔ ورزشی
ورزش تخصصی از جمله فعالیتهای انسانی بوده که از دیرباز با مفهومهای مردانگی و ماسکولینیته در همآمیختهاست. به دلیل فضای اغلب مردانه ورزشهای پرهواداری چون فوتبال، تحمل دگرباشی از سوی بازیکنان و هواداران کمتر بودهاست و چنین چیزی باعث شده تا همجنسگرایان کمتر توانسته باشند در چنین محیطهایی رشد و ابراز وجود کنند. این محیطها همچنین مکانهای مناسبی برای برخورد خشونتآمیز با همجنسگرایان و سر دادن شعار و دشنام ضد آنها بودهاند. بسته بودن محیطهای ورزشی چون فوتبال سبب آن شدهاست که بازیکنان دگرباش، جرئت آشکارسازی پیدا نکنند.[10]
تاکنون تلاشهایی از سوی گروههای هوادار حقوق دگرباشان در زمینهٔ برخورد با همجنسگراهراسی در تیمها و استادیومهای ورزشی صورت گرفتهاست. در سال ۲۰۱۳ میلادی، گروه «فوتبال علیه همجنسگراگریزی» از ۱۳۴ باشگاه لیگ برتر انگلستان درخواست کرد تا با بستن بند کفش رنگین کمان پشتیبانشان را از بازیکن همجنسگرا در فوتبال نشان دهند. این درخواست با موافقت باشگاه فوتبال اورتون همراه شد.[11]
نقد معنا و مقصود
افراد و گروههای با استفاده از این لفظ مخالفت کردهاند.
تمایزها و جایگزینهای پیشنهاد شده
پژوهشگران الفاظ جایگزین را برای توصیف تعصب و تبعیض علیه همجنسگرایان پیشنهاد کردهاند. برخی از این جایگزینها شفافیت معنایی بیشتری دارند و برخی دیگر فوبیا را ندارند:
- هومواروتوفوبیا، واژهٔ پیش از هوموفوبیا توسط وینرایت چرچیل نمایشنامهنویس رایج شد و در سال ۱۹۶۷ ثبت شد.[12]
- هومونگاتیویتی، مبتنی بر لفظ هومونگاتیویتیسم است که توسط ریکتس و هادسن در مقالهای در ۱۹۹۰ به کار رفت؛ آنها این لفظ را برای اجتناب از کاربرد هوموفوبیا، که آنها در محرک فرضش غیرعلمی میدانستند در پژوهششان به کار بردند.[13]
- هتروسکسیسم به نظامی از گرایشهای منفی، جانبداری، و تبعیض به نفع جهتگیری و روابط جنسی جنس مخالف اشاره دارد.[14][15] این لفظ این فرض را که همهٔ هتروسکسوئل هستند یا این که جذابیتها و روابط جنس مخالف تنها هنجار هستند و در نتیجه برترند در بربگیرد.
- تعصب جنسی، دیویس گریگوری هرک تعصب جنسی را به دلیل توصیفی بودن، خالی بودن از پیشفرض در خصوص انگیزه و فقدان قضاوت ارزشی در خصوص بیخردی یا غیراخلاقی بودن برچسب خوردهشدگان ترجیح داد.[16][17] او هوموفوبیا، هتروسکسیسم و تعصب جنسی را مقایسه کرد و با ترجیح سومی بیان کرد که هوموفوبیا «احتمالاً بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و بیشتر مورد انتقاد قرار میگیرد.» او مشاهده کرد که «منتقدانش ذکر میکنند که هوموفوبیا تلویحاً تلقین میکند که گرایشهای ضد گی بهتر از همه به عنوان ترس بیخردانه فهمیده میشوند و شکلی از بیماری روانی شخصی را به جای یک تعصب تقویت شده از سوی جامعه نشان میدهند.»
مخالفت
- تعبیر جانبدارانه
استفاده از هوموفوبیا، هوموفوبیک، و هوموفوب علیه مخالفان حقوق همجنسگرایان دارای بار منفی دانسته و مورد انتقاد قرار گرفتهاست. دانشمندان رفتاری ویلیام ا. داناهیو و کریستین کسلز میگوید «کاربرد معمول آن یک ارزیابی منفی نامشروع از جایگاههای ارزشی باز و قابل بحث مشخص، شبیه برساخته بیماری سابق برای خود همجنسگرایی» است، و استدلال میکنند که لفظ میتواند به عنوان حمله شخصی علیه کسانی که از ارزشها یا جایگاههایی هواداری میکنند که کاربر قبول ندارد به کار رود.[18]
دگرجنسگراهراسی
مخالفان حقوق همجنسگرایان لفظ دگرجنسگراهراس (انگلیسی: Hetrophobia) را برای نامگذاری تبعیض معکوس یا گرایشهای منفی علیه دگرجنسگرایان و روابط با جنس مخالف رایج کردند. این واژه که پاسخی مستقیم به کاربرد «همجنسگرا» است، مثالی از عکسالعملهای ضد همجنسگرایان است.
جستارهای وابسته
پانویس
- "Homophobia". واژهنامهٔ مریم وبستر. Archived from the original on 5 December 2012. Retrieved 2021-05-22.
- Weinberg, George (1972), Society and the Healthy Homosexual, New York: St. Martin's, ISBN 0-901072-16-8
- «دیکتاتور بودن بهتر از همجنسگرایی است». یورونیوز فارسی. ۱۵ اسفند ۱۳۹۰.
- «Germany hits back at Lukashenko after gay slur». Reuters. ۵ مارس ۲۰۱۲.
- «Why is Uganda attacking homosexuality?». CNN. ۱۹ آوریل ۲۰۱۲.
- Bagemihl، Biological Exuberance، ۸۱–۸۲.
- Bagemihl، Biological Exuberance، ۸۹.
- Bagemihl، Biological Exuberance، ۸۷.
- Bagemihl، Biological Exuberance، ۸۹–۹۳.
- Aidan Radnedge (18 September 2013), Homophobia in football: Why do gay Premier League players feel they can’t come out?, Metro.UK, retrieved 21 September 2013
- فوتبال انگلستان؛ بستن بندکفش رنگین کمان بر ضد همجنسگراهراسی، بیبیسی فارسی، ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۳
- Boswell, John (1980). Christianity, social tolerance, and homosexuality: Gay people in Western Europe from the beginning of the Christian era to the fourteenth century. Chicago: University of Chicago Press.
- http://dx.doi.org/10.1300/J082v05n04_02
- Jung, Patricia Beattie; Smith, Ralph F. (1993). Heterosexism: An Ethical Challenge. State University of New York Press. ISBN 0-7914-1696-8. p.13
- "Avoiding Heterosexual Bias in Language". American Psychologist. American Psychological Association, Inc. September 1991. pp. 973–974. Retrieved 2021-05-22.
- HEREK, GREGORY M. (1990-09-01). "The Context of Anti-Gay Violence: Notes on Cultural and Psychological Heterosexism". Journal of Interpersonal Violence. 5 (3): 316–333. doi:10.1177/088626090005003006. ISSN 0886-2605.
- "The Psychology of Sexual Prejudice" (PDF). Archived from the original on 29 December 2006. Retrieved 2021-05-22.
- O'Donohue, William; Caselles, Christine (September 1993). "Homophobia: Conceptual, definitional, and value issues". J Psychopathol Behav Assess. 15 (3): 177–195. doi:10.1007/BF01371377. S2CID 144801673.
پیوند به بیرون
- همجنسخواهی (باورهای رایج و یافتههای علمی)- گردآوری و ترجمه میعاد توانا- ویراش سوم ۱۳۸۹ - (این مقاله تحت مجوز گنو میباشد و استفاده از مطالب آن تحت شرایط مجوز گنو آزاد است)
- آیا میتوان همجنسگراهراسی را درمان کرد؟ پابلو اوچاوا بیبیسی فارسی
- Bagemihl, Bruce (1999). Biological Exuberance: Animal Homosexuality and Natural Diversity. St. Martin's Press. ISBN 0-312-19239-8.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ همجنسگراهراسی موجود است. |