ترک‌ستیزی

ترک‌ستیزی به احساسات و اعمالی که حاوی تبعیض، عملیات خصمانه و نفرت علیه اقوام ترک‌تبار، فرهنگ ترکی، امپراتوری عثمانی و کشور ترکیه باشد، گفته می‌شود.[1][2]

ترک‌ستیزی همیشه شامل حال تنها ترک‌های ترکیه نمی‌شود؛ بلکه می‌تواند به اقوام گوناگون ترک در کشورهای بالکان نظیر بوسنی، اقوام ترک‌تبار شوروی و بعدتر روسیه، ترک‌زبان‌های آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان و غیره اشاره داشته باشد. ترک‌ستیزی شامل حال ترک‌های عثمانی «ترک‌های استانبولی» که در خارج از ترکیه نظیر ترک‌های اروپا به صورت مهاجر زندگی می‌کنند نیز می‌شود.[3][4][5][6]

تاریخچه ابتدایی

ریشه ترک هراسی می‌تواند از تهاجم هون‌ها به اروپا باشد. زمانی که هون‌ها یا ترک‌ها به صورت انبوهی از اقوامی کوچرو و بی‌رحم وارد اروپا شدند و الهام بخش ترس و وحشت در میان بومیان اروپا شدند.[7] شواهد بعدی ضدترکی در اروپا مربوط به سال‌های ۱۴۵۳/۵۴ و به یک شکل مذهبی تودها در برابر ترک‌ها (به لاتین: missa contra Turcos) است.[8] در سال ۱۸۷۰ میلادی احساس‌های ضد ترکی به ترک هراسی تعریف شد.[9] ترک‌هراسی از سقوط قسطنطنیه و جنگ‌های ترک‌ها در اواخر قرون وسطی مختصری اثر گرفت. کوشش‌های مسیحیان غربی از گسترش امپراتوری عثمانی ریشه می‌گیرد. در میانه قرن پانزدهم میلادی توده‌های ویژه‌ای که توده‌ها علیه ترک‌ها نامیده می‌شدند در مکان‌های گوناگون در اروپا مراسم برگزار می‌کردند.[10] پیام این توده‌ها این بود که تنها راه ممکن برای پیروزی در برابر ترک‌ها یاری جستن از خداوند است که یک جامعه مسیحی برای پایداری در برابر ظلم ترک‌ها به آن نیاز دارد.[8][11][12]

قرن ۱۶ میلادی

یک سرباز عثمانی در حال کشتار. موزه ملی مجارستان

در قرن ۱۶ میلادی حدود ۲۵۰۰ نشریه دربارهٔ ترک‌ها در سراسر اروپا (بیش از هزار نشریه در آلمان) پخش شده بود. در این نشریات تصویر یک ترک خونخوار برای خواننده ترسیم شده بود. در حقیقت در طول دوره ۱۴۸۰ تا ۱۶۱۰ دو برابر کتاب‌هایی که دربارهٔ کشف آمریکا نوشته شده بود، دربارهٔ تهدید اروپا از جانب ترک‌ها کتاب منتشر شده بود.[10]

در طول این دوره امپراتوری عثمانی بالکان را تصرف کرده و وین را به محاصره خود درآورده بود و نگرانی زیادی از گسترش و پیشرفت عثمانی در اروپا و عمیقاً در آلمان به وجود آمده بود.[13] لوتر هوشمندانه از این نگرانی با این عنوان که ترک‌ها عوامل شیطان هستند که همراه با ضدمسیح در قلب کلیسای کاتولیک، روم، آخرین روزهای جهان که در کتاب مکاشفات یوحنا گفته شده‌است را رقم می‌زنند.[14]

مارتین لوتر حمله ترک‌ها به اروپا را نشانه مجازات مسیحیان از سوی خداوند می‌دانست که اجازه داده بودند فساد هم به کلیسا و هم به درگاه پاپ رسوخ کند.[15] لوتر و هوادارانش اقدامات مهمی را انجام دادند تا نبرد میان عثمانی و هابسبورگ را نبردی میان مسیح و ضدمسیح یا میان خدا و شیطان نشان دهند.[16]

امپراتوری پرتغال که در پی تصرف سرزمین‌های بیشتری در شرق آفریقا و دیگر نقاط جهان بود از هر برخوردی با «ترک‌های دهشتناک» استفاده کرد تا این فرصت را برای نخستین بار بدست آورد تا با ایجاد اعتبار به عنوان قهرمان ایمان در تاریخ، خود را هم طراز با دیگر اروپاییان معرفی کند.[17]

داستان ترک و گرگ نیز یک تصویر منفی از ترک‌ها در اروپا ترسیم کرد. ادعا می‌شد که ترک-گرگ موجودی آدمخوار است که نیمی گرگ و نیمی انسان است با سر و دمی مانند گرگ. نیروی نظامی و بی‌رحمی ظالمانه از ویژگی‌هایی بود که در همه این ادعاها مطرح می‌شد.[10]

قرن ۱۷ میلادی

در طول قرن هفدهم ترک و روش زندگی ترک‌ها به دلایل عقیدتی و سیاسی همچنان به صورت منفی نمایش داده می‌شد. استفاده از واژه‌های ترک و آداب ترکی در طول قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی به عنوان یک سلاح عقیدتی دربارهٔ استدلال‌های روشنگری که دربارهٔ ماهیت حکومت بود، بکار می‌رفت.[18] نویسنده‌ها تصویری نادرستی از مردم ترک ارائه می‌دادند با این وجود این تصویر پذیرفته شد.[19] دقت کمی در نوشته‌هایی که در خصوص مردم ترک بود می‌شد و آنچه اهمیت داشت خیالات اشتباه بود.[20]

قرن ۱۸ میلادی

در این سده، ولتر و دیگر نویسندگان اروپایی از ترک‌ها به عنوان ظالمانی که میراث فرهنگی اروپا را از بین بردند، انتقاد می‌کنند.[21]

در درون امپراتوری عثمانی

در داخل امپراتوری عثمانی نام ترک گاهی برای ترکمنهای روستایی و اهل مناطق دورافتاده، روستایی نادان و دهقانان بی‌سواد درون آناتولی مورد استفاده قرار می‌گرفت. اصطلاح "Etrak-i bi-idrak" (اتراک بی‌ادراک) مثالی از بازی با واژها در امپراتوری عثمانی به معنی ترک نادان است.[22]

همچنین عثمانی‌ها از اصطلاح «ترک خر» برای اشاره به ترک‌ها استفاده می‌کردند.[23] مثلاً در میانه جنگ چالدران سلطان سلیم اول در نامه‌ای به شاه اسماعیل می‌گوید: «من سلطان سلیم پسر سلطان بایزیدم تو کیستی ای ترک خر؟»[24]

در دیوان همایون حافظ احمد چلبی در سال ۱۴۴۹ میلادی در شعری در نکوهش ترکان می‌نویسد:[25][26][27]

Sakın Türkü insan sanma
Bir an bile olsa Türkle birlikte olma.
Türk eline şeker alsa o şeker zehir olur.
Türk'ün başını keserken sakın gam yeme.
Baban da olsa Türkü öldür.
برای یک دم نیز ترک را انسان نشمار.
برای یک دم نیز اگر باشد، با ترک یکی نباش.
در دست ترک اگر شکر هم باشد، تبدیل به زهر می‌شود.
از بریدن سر ترک غم مخور.
اگر ترک پدرت هم بود، ترک را بکش.

سلطان محمد فاتح در بازگشت از جنگ، زمانی که کسی را یافت که با چاقویی گوش ترکمنهای کشته شده را می‌برید، از وی خواست این کار را به او آموزش دهد و به او گفت که به این کار ادامه دهد.[24]

عثمانی‌ها به عنوان طبقه حاکم به چشم تحقیر به رعایای ترک خود نگاه می‌کردند و آن‌ها را «ترک خر» (Eşek Turk) و «ترک احمق» (Kaba Turk) می‌نامیدند. اصطلاحاتی چون «ترک کله» (Turk-head) و «یارو ترکه» (Turk-person) در خود دربار عثمانی و برای تحقیر نیز به کار گرفته می‌شد.[28][29][30]

در دوران معاصر

پیش از ۱۹۶۰ میلادی ترکیه مهاجرین کمی داشت[31] ولی پس از تصویب قانون اساسی تازه در سال ۱۹۶۱ مهاجرت‌ها به بیرون آغاز شد.[32] به تدریج، در برخی از کشورهای غربی ترک‌ها اقلیت قومی برجسته‌ای را به وجود آوردند؛[33] در نتیجه، به صور فزاینده‌ای مرئی و ملموس شدند ولی از زمانی که ترک یک اقلیت ملموس شد، تبعیض‌ها نیز علیه آن‌ها آغاز گردید.[34]

واژه ترک برابر معانی همچون بربر یا کافر در زبان‌های مختلف اروپایی پیدا کرد[10][35][36][37][38] یا از واژه ترک به معنی لکه ننگ یا نفرین شده‌استفاده می‌شد.[10][39] این نگاه منفی در اروپا باعث ایجاد یک تصویر بد از ترک در آمریکا شد.[40]

 آلمان

بمب‌گذاری در خانهٔ خانواده‌های ترک در آلمان در سال ۱۹۹۳

ترک‌ها بزرگترین اقلیت قومی در آلمان معاصر هستند[41] ولی به صورت روزمره در موقعیت‌های گوناگون در برابر آن‌ها تبعیض صورت می‌گیرد.[42] پس از تصویب قانون اساسی جدید در سال ۱۹۶۱ میلادی بسیاری ترک‌ها به خارج از کشور مهاجرت کردند.[32] زمانی که جمعیت ترک‌های کارگر در آلمان به سه میلیون تن رسید، این اقلیت به خوبی به عنوان هدفی برای خشونت‌های شونیستی و نژادپرستانه شناخته شدند.[43] پس از سال ۱۹۸۰، رشد بیگانه ستیزی با هدف قرار دادن اقلیت‌های ترک به موازات با نرخ بیکاری و پنهان شدن احساسات ضدیهودی راه را برای اقدامات علیه ترک‌ها باز کرد.[44] ترک‌ها هدف جک‌ها و گفتمان‌های عمومی مخربی قرار گرفتند که در آن همه چیزهای آن‌ها از قبیل مزه متفاوت خوراک‌هایشان، نوع پوشاکشان، نام‌هایشان و حتی شیوه‌های ادامه حیاتشان به سخره گرفته شد.[45] آن‌ها جک‌هایی بودند که به صورت مشخص حاوی مضامین دشمنانه و پرخاشگرایانه‌ای بودند که نتیجه آن افزایش اعمال خشونت‌آمیز در برابر ترک‌ها بود.[46] از نتایج این رفتارهای تبعیض‌آمیز پیامدهایی است که به زیان ترک‌ها در آلمان رواج پیدا کرد.[42]

میان سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۲ اقدامات ضدترکی در آلمان توسط گروه‌های راستگرای افراطی افزایش یافت.[47] در سال ۱۹۹۳ در منازل ترک‌های آلمان بمب‌گذاری‌هایی توسط گروه مدرن ضدخارجی آلمانی انجام گرفت.[48] در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۲ سه ترک در انفجار بمبی در مولن آلمان کشته شدند.[49] حادثه بعدی در وستفالن در تاریخ ۲۹ مه ۱۹۹۳ در زولینگن بود که آتش‌سوزی در خانه خانواده‌ای ترک به وقوع پیوست که ۲۳ سال در آلمان زندگی می‌کردند و در این حادثه ۵ تن از آنان کشته شدند.[50] همسایه‌ها شنیده بودند کسی پیش از ریختن بنزین به در خانه و آتش زدن آن فریاد «هایل هیتلر» سر داده بود.[51] با این وجود، بسیاری از آلمانی‌ها این حملات به خارجی‌ها را محکوم کردند و با در دست داشتن شمع به راهپیمایی پرداختند.[52]

به نظر گرگ نس به دلیل اینکه مردم ترکیه تیره‌پوست‌تر و مسلمان بودند، مخالفت بیشتری در اعطای حق شهروندی به آن‌ها در آلمان انجام گرفت.[53]

 ارمنستان

عمدتاً به خاطر نسل‌کشی سال ۱۹۱۵ میلادی؛ روابط ترک‌ها و ارامنه به شکل تاریخی دشمنانه بوده‌است.[54] در حکومت عثمانی حدود ۱٫۵ میلیون ارمنی را در نسل‌کشی ارامنه کشته شدند در نتیجه ارمنستان و ارمنی‌های پراکنده تحت ترک‌ستیزی با هم یگانه شدند.[55][56]

بر پایه یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۷ نزدیک به ۷۸٪ از ارمنیان، کشور ترکیه را یک تهدید جدی می‌دانند.[57] همچنین ۷۲٪ نیز مخالف تجارت با ترک‌ها بودند.[58]

 بلغارستان

توزیع پوشاک در میان آوارگان ترک بلغارستان در سال ۱۸۷۷
آوارگان ترک ولیکو ترنوو به شوملا وارد می‌شوند (۱۸۷۷).

جمعیت ترک‌های کشور بلغارستان پیش از شکل گرفتن این کشور در سال ۱۸۷۸ میلادی تقریباً یک سوم از کل جمعیت بود؛[59] با این وجود، برخی پژوهش‌گران (عمدتاً ترک) بر این باور هستند که ترک‌ها در اکثریت بودند.[60] در سال ۱۸۷۶ تقریباً ۷۰٪ از زمین‌های کشاورزی به ترک‌ها تعلق داشت. یک تاریخ‌نگار ترک به نام تورهان چتین بر این باور بود که جنگ‌های روسیه و ترکیه (۱۸۷۷–۱۸۷۸) به معنای پاکسازی ترک‌ها از بالکان بود.[61] ادعا شده‌است در میان سال‌های ۱۹۲۳ تا ۱۹۴۹ بالغ بر ۲۲۰٬۰۰۰ نفر از ترک‌ها به ترکیه مهاجرت کردند. هرچند که دولت ترکیه تشویق به مهاجرت می‌کرد. سپس موج دیگری از ترک‌ها بلغارستان را ترک کردند. در میان سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۱ بالغ بر ۱۵۵٬۰۰۰ نفر از بلغارستان به صورت اختیاری یا اجباری خارج شدند. اگرچه، مهاجرت‌های انجام شده طبق توافق با دولت ترکیه انجام شد.[60][62]

در سال ۱۹۸۴ دولت بلغارستان یک سیاست بلغاری کردن را آغاز کرد که طی آن ویژگی‌های فرهنگی و قومی ترک‌های بلغارستان محدود می‌شد. تقریباً ۸۰۰٬۰۰۰ ترک مجبور به تغییر نام خود به یک نام بلغاری شدند. همچنین ترک‌ها دیگر حق شرکت در مراسم مذهبی اسلامی را نداشتند.[63] همین‌طور نمی‌توانستند در مکان‌های عمومی ترکی صحبت کنند یا پوشاک سنتی ترکی بر تن کنند.[64] از سال ۱۹۸۶ ترک‌ستیزی در بلغارستان بار دیگر شدت گرفت.[65] این اقدامات در نهایت منجر به بزرگترین مهاجرت دست جمعی در اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم شد و در میان آن ۳۵۰٬۰۰۰ ترک به کشور ترکیه وارد شدند. این اتفاق میان ژوئن تا اوت ۱۹۸۹ افتاده‌است و از آن به عنوان سیر بزرگ یاد می‌شود.[66] پس از برکناری تئودور زیوکوف بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر از ترک‌ها به بلغارستان برگشتند. اما بیش از ۲۰۰ هزار نفر به‌طور دائم در ترکیه باقی ماندند.[67]

بوکو بوریسو که متهم به داشتن تمایلات ترک‌ستیزانه شده بود،[68] در انتخابات ژوئیه ۲۰۰۹ به قدرت رسید. در دسامبر ۲۰۰۹ وی پشتیبانی خود را از حرکتی که حزب ATAKA و رهبرش در مورد پخش اخبار روزانه به زبان ترکی از تلویزیون ملی بلغارستان مطرح شده بود، اعلام کرد. اما پس از آن وی این پشتیبانیش را پس گرفت.[69] نخست‌وزیر ترکیه نگرانی خود را از افزایش احساس‌های ترک‌ستیزانه در بلغارستان به نخست‌وزیر بلغارستان ابراز کرد.[70] وزیر امور خارجه ترکیه هم نگرانیش در مورد تند شدن بحث‌ها در مورد اخبار به زبان ترکی در بلغارستان را بیان کرد.[71] ایوان دیکوف اعلام کرد نه همه حزب ATAKA ولی بسیاری از مردم بلغارستان از طرح اخبار به زبان ترکی خشمگین شدند.[69]

 ایران

در ایران برخی عبارتی مثل «خر» را در مورد آنها بیان می‌کنند.[72] ریشهٔ استفاده از عبارت «خر» به امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد که ترک‌ها در آن‌جا به دلیل گستردگی امپراتوری ترکان عثمانی که تقریباً تمامی جهان عرب را شامل می‌شد، در اقلیت بودند.[73][74] در آن زمان حتی خود ترک‌ها به شوخی دربارهٔ خود، از عبارت «ترک خر» استفاده می‌کردند.[75] در ایران، شخصیت برخی از جوک‌ها نیز ترک است.[76] البته جوک ساختن دربارهٔ دیگر اهالی ایران از جمله رشتی‌ها، اصفهانی‌ها، لرها، شیرازی‌ها و قزوینی‌ها که همگی ایرانی‌تبار هستند، نیز رایج است.[77][78]

در سال های گذشته شخصی همچون برندا شیفر در نوشته های خود تلاش زیادی برای نشان دادن ترک ستیزی در ایران و اختلافات میان آذری ها و ایرانیان داشته است. در مقابل برخی تاریخ نویسان و پژوهشگران کارهای او را فاقد ارزش و نمونه‌ای از «تحریف تاریخ و یک دستورکار سیاسی» و «کار در ازای پول» توصیف میکنند.[79][80][81]

 یونان

در حال حاضر، جامعه‌ای از ترک‌ها در تراکیه غربی یعنی در شمال شرقی یونان زندگی می‌کنند. در سال ۱۹۹۲ ترک‌ها دارای ۸۴٪ از زمین‌های تراکیه غربی بودند اما اکنون اقلیتی میان ۲۰–۴۰٪ را شامل می‌شوند. این کاهش نتیجه روش‌های گوناگون دولت یونان در تشویق مردم یونانی به خرید زمین‌های ترک‌ها یا استفاده از وام‌های کم بهره دولتی است.[82][83] ترک‌های تراکیه غربی معمولاً بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار نفر تخمین زده می‌شوند[84][85] ولی دولت یونان از این عده به عنوان یونانیان مسلمان یاد می‌کند و اقلیت ترک‌تبار در تراکیه غربی را به رسمیت نمی‌شناسد.[84] دادگاهای یونان نیز برای استفاده از واژه ترک مجاز نیستند. در سال ۱۹۸۹ دادگاه اعلی یونان اعلام کرد که واژه ترک تنها برای شهروندان کشور ترکیه می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و استفاده آن برای مسلمانان یونان باعث به خطر افتادن نظم عمومی می‌شود.[86]

 قبرس

جزیره قبرس در سال ۱۹۶۰ به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد و بر پایه توافق‌نامه زوریخ قدرت میان ترک‌ها و یونانی‌ها تقسیم گشت. در دسامبر ۱۹۶۳ رویدادهایی که از آن به عنوان «کریسمس خونین» (به ترکی:kanli noel) یاد می‌شود، اتفاق افتاد.[87] با آغاز عملیات نظامی یونانی‌های این جزیره، ترک‌های قبرس کشور را ترک کردند و این سرآغاز درگیری‌های قومی میان ترک‌ها و یونانی‌ها در این جزیره بود که برای ۱۱ سال ادامه پیدا کرد.[88] در این درگیری‌ها طرف ترک تلفات سنگین‌تری را متحمل شد و حدود ۲۵ هزار نفر که یک پنجم جمعیت ترک‌ها را شامل می‌شد، آواره شدند.[89] این افراد در حدود ۱۰ سال تا پیش از حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به جزیره قبرس به صورت پناهنده زندگی می‌کردند.[89] تا اواخر سال ۱۹۶۰ تنش ادامه پیدا کرد و در طی این مدت حدود ۶۰ هزار نفر از ترک‌های قبرسی مجبور به ترک خانه‌های خود و مهاجرت به کشورهای دیگر شدند؛[90] این منجر به خروج ترک‌های قبرس و مهاجرت بیشتر آنان به بریتانیا و بقیه به ترکیه، آمریکای شمالی و استرالیا شد.[91]

 هلند

هلند نیز به همانند آلمان اقلیت قابل توجهی از ترک‌ها را دارد. ترک‌های هلند دومین گروه قومی اقلیت در هلند محسوب می‌شوند و فرهنگشان به صورت واضح با فرهنگ هلندی‌ها متفاوت در نظر گرفته می‌شود.[92] حتی با وجودی که سیاست‌های بهتری در مقایسه با برخی از کشورهای دیگر اروپایی مانند آلمان تصویب شده‌است[93] ولی دیدبان حقوق بشر از هلند به خاطر نقض حقوق بشر توسط قوانین جدید علیه گروه‌های اقلیت قومی ترک انتقاد می‌کند.[94] کمیسیون اروپایی علیه نژادپرستی و عدم تحمل در گزارش سوم خود در سال ۲۰۰۸ دربارهٔ هلند گزارش می‌دهد. در این گزارش از هلند به خاطر بدگمانی و تبعیض علیه گروه اقلیت ترک‌ها به عنوان یک نتیجه از سیاست‌های بحث‌برانگیز دولت هلند انتقاد شده‌است.[95] در این گزارش همچنین اشاره شده که «لحن بحث‌های سیاسی و دولتی در سراسر هلند و دیگر مسائل مربوط به اقلیت‌های قومی وخامت چشمگیری» را تجربه کرده‌است.

به تازگی، اصطلاحاتی مثل مهاجران به عنوان یک اصلاح همه گیر به جای کلمه دیگران گسترش یافته‌است. شبکه اروپایی مبارزه علیه نژادپرستی که یک سازمان بین‌المللی با حمایت کمیسیون اروپا است، گزارش داده‌است که در هلند نیمی از ترک‌ها تجربه تبعیض نژادی داشته‌اند.[96] همین گزارش از رشد اسلام هراسی موازی با یهودستیزی حکایت می‌کند. یکی دیگر از سازمان‌های بین‌المللی مرکز نظارت بر نژادپرستی و بیگانه هراسی اروپا روند نگرش به اقلیت‌ها در هلند به صورت برجسته در مقایسه با نتایج متوسط اتحادیه اروپا روند منفی دارد.[97] بررسی‌ها حاکی از آن است که در هلند ترجیح بر یکسان‌سازی فرهنگی اقلیت‌ها است تا غنی‌سازی فرهنگی توسط فرهنگ اقلیت‌ها.

 اتحاد جماهیر شوروی و  روسیه

پوستر تبلیغاتی روسی در زمان جنگ جهانی اول که فرار یک ترک عثمانی از یک روس را نمایش می‌دهد

در شوروی ترک ستیزی به وسیله پاکسازی قومی ترک‌ها صورت گرفت. این کار توسط پلیس مخفی شوروی و ارتش سرخ به عنوان مجازات تبعید انجام شد.[98] دلیل این تبعیدها آماده شدن شوروی برای فشار آوردن به ترکیه بود. در سال ۱۹۴۵ ویاچسلاو مولوتف وزیر امور خارجه روسیه به‌طور رسمی درخواست تسلیم کردن سه استان (قارص، آرتوین و ارداهان) به سفیر ترکیه در مسکو را داد. همچنین مسکو آماده پشتیبانی از ادعای ارامنه نسبت به چند استان دیگر ترکیه شد؛ بنابراین، جنگ در برابر ترکیه محتمل به نظر می‌رسید و ژوزف استالین می‌خواست که مناطق استراتژیک ترک‌نشین (به ویژه کسانی که در استان مسختی گرجستان حضور داشتند) نزدیک مرز گرجستان و ترکیه را از وجود ترک‌های که گمان می‌کرد نیات خصمانه‌ای نسبت به اتحاد جماهیر شوروی خواهند داشت، پاکسازی کند.[99] این اخراج‌ها نسبتاً به صورت ضعیف مستند شده‌اند ولی منابع شوروی نشان می‌دهد حدود ۱۱۵ هزار نفر از این منطقه بیرون شدند و بیشتر در آسیای میانه و ازبکستان جای داده شدند.[100]

در سال ۱۹۸۹ درگیری‌ای بین ترک‌ها و ازبک‌ها روی داد که طی آن ۱۰۳ نفر کشته، ۷۰ خانه ویران و بیش از ۹۰ هزار ترک مسختی از ازبکستان رانده شدند.[101] رویدادهای سال ۱۹۸۹ دومین اخراج ترک‌های مسختی محسوب می‌شد. کسانی که در ازبکستان باقی ماندند، از تبعیض قومی شکایت داشتند.[102]

ترک‌هایی که در درون و پیرامون قره باغ کوهستانی زندگی می‌کردند، در سال ۱۹۹۰ که ارامنه کنترل منطقه را به دست گرفتند، مجبور به ترک خانه‌های خود شدند.[103] با این وجود، ترک‌هایی که به مسختی بازگشتند با مشکلی روبرو بودند و آن این بود که ارامنه و گرجی‌هایی که در خانه‌های آن‌ها ساکن شده بودند، عهد کرده بودند در برابر هر بازگشتی با اسلحه از خانه‌ها حفاظت کنند. همچنین بسیاری از گرجی‌ها بر این باور بودند که ترک‌ها باید به ترکیه جایی که واقعاً به آن تعلق دارند، فرستاده شوند.[103]

به تازگی، برخی از ترک‌های روسیه به ویژه کسانی که در کراسنودار سکونت دارند، با دشمنی مردم بومی مواجه شده‌اند. ترک‌های مسختی کراسنودار با نقض قابل توجه حقوق بشر و حقوق شهروندی خود روبرو بوده‌اند. آن‌ها از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی، حق داشتن اموال و کار محروم شدند.[104] بنابراین، بسیاری از ترک‌های کراسنودار از سال ۲۰۰۴ مجبور به پناهندگی به آمریکا شده‌اند و برای سومین بار مهاجرت کردند. آن‌ها همچنان از بازگشت همیشگی به گرجستان محروم هستند.[105]

نقل‌قول‌ها

ویلیام گلدستون (۱۸۷۶):[106]

آن‌ها [ترک‌ها] در مجموع، از آن روز سیاهی که وارد اروپا شدند، یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های ضدبشریت در میان انسان‌ها بودند. هرکجا رفتند، یک خط سیر از خون پشت سر خود به‌جا گذاشتند و هرچه مسلط‍تر شدند، تمدن از انظار ناپدید شد. آن‌ها در همه‌جا با زور حکومت کردند و مخالف حکومت قانونی بودند.

کاردینال نیومن (۱۸۰۱–۱۸۹۰):

قدرت بربرها که قرن‌هاست در قلب بسیاری از دنیاهای باستانی نشسته‌است و مشهورترین کشورهای باستانی و مذهبی و زیباترین مناطق زمین را در چنگال حیوانی‌اش گرفتار کرده‌است… بی‌شرمانه نیمی از تاریخ جهان را تصاحب کرده‌است.

ژوهان فابر، اسقف شهر وین (۱۵۴۱–۱۵۳۶) در مورد ترک‌های آن زمان این‌گونه می‌نویسد:

در میان اشرار زیر آسمان‌ها موجودی ظالم‌تر و بی‌شرم‌تر از ترکان وجود ندارد که به اشخاص در هیچ سن و جنسیتی رحم نمی‌کنند و در کمال بی‌رحمی، پیر و جوان را از دم تیغ گذرانده و رحم زنان باردار را پاره کرده و جنین آن‌ها را بیرون می‌کشند.[107]

نقل قول‌ها از برخی زبان‌ها

ارمنی

?հո թուրք չես ترک هستی؟

կարծես թուրքի տուն լինի همانند خانهٔ ترک می‌ماند.

روسی[108]

Незваный гость хуже Татарина مهمان ناخوانده همانند ترک تاتار بد است.

هلندی[109]

eruit zien als een Turk شبیه یک ترک کثیف و نفرت‌انگیز است.

rijden als een Turk مانند ترک رانندگی می‌کند که اشاره به راننده بد است.

  • حتی در دهه‌های بعد از آنکه که مهاجران ترکیه‌ای به هلند آمدند، اکثر دائرةالمعارف‌ها و لغت‌نامه‌ها، از جمله لغت‌نامهٔ وان دیل، واژه ترک را فردی کثیف، وحشی و خونخوار، به جای کسی که در کشور ترکیه زندگی می‌کند، معنی کرده‌اند.
آلمانی

Liegt ein Turke tot in Keller در این گور که می‌بینی، ترک خوابیده‌است.

ایتالیایی

bestemmia come un Turco همانند ترک بد بود.

puzza come un Turco مانند ترک سیگار می‌کشد.

Mamma li Turchi ترک کافر

فرانسوی[110]

C'est un vrai Turc یعنی واقعاً ترک است (در مورد فردی که بی‌رحم و خشن باشد).

نروژی[111][112]

Sint som en tyrker ضرب‌المثلی در نروژ که می‌گویند عصبانی مثل ترک است.

صربی و سایر زبان‌های کشورهای کنونی یوگسلاوی سابق[113]

puši ko Turčin / пуши ко Турчин مانند ترک سیگار می‌کشد (اشاره به کسی که زیاد سیگار می‌کشد).

رومانیایی

Măi, turcule «توی ترک» برای اشاره به فردی که چیزی را نمی‌تواند درک کند، کله‌شق، نادان و کوته‌فکر است.

[39][114]

a fuma ca un turc مانند ترک سیگار می‌کشد (در اشاره به شخصی که خیلی سیگار می‌کشد).

[114][115]

جستارهای وابسته

منابع

  1. Libaridian, Gerard J. (2004). Modern Armenia: people, nation, state. Transaction Publishers. p. 193. ISBN 978-0-7658-0205-7. Archived from the original on 27 February 2013. Retrieved 1 January 2012. One consequence of the shift from anti-communism to anti-Turkism was that an important segment of the Diaspora lived through moments...
  2. Khalidi, Rashid (1991). The origins of Arab nationalism. Columbia University Press. p. 18. ISBN 978-0-231-07435-3. Archived from the original on 27 February 2013. Retrieved 1 January 2012. In the first place, Arabist ideology, including a bitter anti-Turkism, was fully formulated long before the Young Turk revolution
  3. A. Brah, Cartographies of diaspora: contesting identities, Psychology Press, 1996, p. 165
  4. Christine L. Ogan, Communication and identity in the Diaspora: Turkish migrants in Amsterdam, Lexington Books, 2001, p. 40
  5. Riva Kastoryano, "Turkish Transnational Nationalism How the 'Turks Abroad' Redefine Nationalism" in: Ajaya Kumar Sahoo, Brij Maharaj, Sociology of diaspora: a reader: Volume 1, 2007, p. 425: "In November 1992, a week after the racist attacks in Molln, during which five people of Turkish origin had been killed..."
  6. Justin McCarthy, The Turk in America: The Creation of an Enduring Prejudice, University of Utah Press; 1st Edition (August 15, 2010)
  7. گوگل کتاب The Greatest Story Ever Forged
  8. Janus Møller Jensen, Denmark and the Crusades, 1400-1650, BRILL, 2007, p. 117: "The earliest recorded mass against the Turks was composed by Bishop Bernhard of Kotor in 1453/54, immediately after the fall of Constantinople. It was officially confirmed and endowed with an indulgence of 300 days by Pope Paul II in 1470."
  9. Ethnological Society (London), Journal of the Ethnological Society of London: Volume 2, 1870, p. 188: "Even Dr. Latham, whose Turcophobia is so pronounced, allows that the Khirgises are, in name and in many respects, other than Turks, though their language is unquestionably Turkish. I believe with him that Khirgis, a mere form of the..."
  10. «"Turkey, Sweden and the EU Experiences and Expectations", Report by the Swedish Institute for European Policy Studies, April 2006, p. 6» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافت‌شده در ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۷.
  11. Andrew Kirkman, The cultural life of the early polyphonic Mass: medieval context to modern revival, Cambridge University Press, 2010, p. 121
  12. Danielle Buschinger, La croisade: réalités et fictions, Kümmerle, 1989, p. 51: "...pour faire progresser la piété des chrétiens; la liturgie a mis en évidence les défauts des turcs et depuis le milieu du 15ème siècle une missa contra Turcas (messe contre les Turcs) a été célébrée, où l'impie est désormais le Turc."
  13. Miller, G. J. (2003). Luther on the Turks and Islam. In T. Wengert (Ed.), Harvesting Martin Luther's reflections on theology, ethics, and the church. (p. 185). Grand Rapids MI: W.B. Eerdmans Pub. Co.
  14. Sean Foley. (2009). Muslims and Social Change in the Atlantic Basin. Journal of World History, 20(3), 377-398.
  15. Smith, R. O. (2007). Luther, the Turks, and Islam. Currents in Theology and Mission, 34(5), 351-365: "Luther's statement of explanation created yet more contention. Indeed, it was singled out for condemnation in Exsurge Domine, the papal bull of excommunication directed at Luther by Pope Leo X on 15 June 1520. Among the "destructive, pernicious, scandalous, and seductive" errors enumerated in the bull is an essentialized version of Luther's position: "To go to war against the Turks is to resist God who punishes our iniquities through them." (11) But even before Exsurge Domine, Luther tied his struggles with Rome to the war against the Turk. Prior to the beginning of the Leipzig Debate with Johannes Eck in June 1519, Luther wrote to his friend Wencenlaus Linck, "I think I can demonstrate that today Rome is worse than the Turk."
  16. Miller, G. J. (2003). Luther on the Turks and Islam. In T. Wengert (Ed.), Harvesting Martin Luther's reflections on theology, ethics, and the church. (p. 186). Grand Rapids MI: W.B. Eerdmans Pub. Co.
  17. Casale, G. (2007). Global Politics in the 1580s: One Canal, Twenty Thousand Cannibals, and an Ottoman Plot to Rule the World. Journal of World History, 18(3), 267-296.
  18. Grosrichard, A. (1998). The sultan's court: European fantasies of the East. (p. 125). London: Verso.
  19. Isom-Verhaaren, C. (2006). Royal French Women in the Ottoman Sultans' Harem: The Political Uses of Fabricated Accounts from the Sixteenth to the Twenty-first Century. Journal of World History, 17(2), 159-196.
  20. Grosrichard, A. (1998). The sultan's court: European fantasies of the East. (pp. xiii, xiv, 125, 169, 185). London: Verso.
  21. http://www.nurope.eu/istanbul/The%20Turk%20as%20a%20Threat.pdf بایگانی‌شده در ۱ اکتبر ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine "The Turk as a Threat And Europe's "Other", Chapter 1, Ingmar Karlsson"
  22. Alfred J. Rieber, Alexei Miller. Imperial Rule, Central European University Press, 2005. pg 33
  23. «Osmanlı'da Türk'e 'Eşek Türk' denirdi».
  24. «Osmanlı'da Türk Düşmanlığı». milliyet. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ ژانویه ۲۰۲۱.
  25. «Osmanlıya Saygı – Ecdadımıza Saygısızlık!».
  26. «Türk Milletine Suikast».
  27. «Osmanlı'da Türk düşmanlığı var mıydı?».
  28. https://books.google.com/books?id=UIMqAQAAMAAJ&focus=searchwithinvolume&q=donkey+turk
  29. https://books.google.com/books?id=WYO1BqdvX9EC&q=donkey+turk#v=snippet&q=donkey%20turk&f=false
  30. https://books.google.com/books?id=xcp7OXQE0FMC&q=donkey+turk#v=snippet&q=donkey%20turk&f=false
  31. Schwartz, J. M. (1977). [Review of the book Turkish workers in Europe, 1960-1975: A socio-economic reappraisal, by Nermin Abadan-Unat]. Contemporary Sociology, 6(5), 559-560.
  32. Unat, N. A. (1995). Turkish migration to Europe. In R. Cohen (Ed.), The Cambridge survey of world migration (p. 279). Cambridge University Press.
  33. Hübner, E. , & Rohlfs, H. H. (1992). Jahrbuch der Bundesrepublik Deutschland: 1992/93. München: Beck.
  34. Hahamovitch, C. (2003). Creating perfect immigrants: Guest workers of the world in historical perspective 1. Labor History, 44(1), 69 - 94.
  35. «Webster (Internet Archive)». بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۶ نوامبر ۲۰۰۵. دریافت‌شده در ۶ نوامبر ۲۰۰۵.
  36. «AENJ 1.1: Stigma, racism and power». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ مارس ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۲.
  37. (nl) Van Dale vrijuit (De Telegraaf, November 15, 2001)
  38. nl:Turk (scheldwoord)#cite note-2 Turk (scheldwoord) Dutch Wikipedia article about Turk (curseword)
  39. Justin McCarthy, The Turk in America: The Creation of an Enduring Prejudice, University of Utah Press; 1st Edition edition (August 15, 2010)
  40. Klink, A. , & Wagner, U. (1999). Discrimination against ethnic minorities in Germany: Going back to the field. Journal of Applied Social Psychology, 29(2), 402-423. doi:10.1111/j.1559-1816.1999.tb01394.x.
  41. Shohat, M. , & Musch, J. (2003). Online auctions as a research tool: A field experiment on ethnic discrimination. Swiss Journal of Psychology, 62(2), 139-145. doi:10.1024//1421-0185.62.2.139.
  42. R. Cohen. (1995). Labour migration to western Europe after 1945. In R. Cohen (Ed.), The Cambridge survey of world migration. (p. 279). Cambridge University Press.
  43. Unat, N. A. (1995). Turkish Migration to Europe. In R. Cohen (Ed.), The Cambridge survey of world migration (p. 281). Cambridge University Press.
  44. Toelken, B. (1985). "Turkenrein" and "Turken, Rausl"—Images of fear and aggression in German Gastarbeitterwitze. In N. Furniss & I. Basgoz (Eds.), Turkish workers in Europe: An interdisciplinary study. (p. 155). Indiana: Indiana University Turkish Studies.
  45. Kagitcibasi, C. (1997). Whither multiculturalism? Applied Psychology, 46(1), 44-49.
  46. Ramet 1999, 72.
  47. Discrimination Against Ethnic Minorities in Germany: Going Back to the Field1 - Klink - 2006 - Journal of Applied Social Psychology - Wiley Online Library
  48. Solsten 1999, 406.
  49. Dummett 2001, 142.
  50. Lee 1999, 331.
  51. Cornelius, Martin & Hollifield 1994, 213.
  52. Nees 2000, 155.
  53. Falkowski, Maciej (13 October 2009). "A symbolic breakthrough in Armenian-Turkish relations". Centre for Eastern Studies. Retrieved 2 July 2013. The signature of the documents marks a symbolic breakthrough in the hostile relations between Turkey and Armenia.
  54. Looking toward Ararat: Armenia in modern history , Ronald Grigor Suny,page 226
  55. The history of terrorism: from antiquity to al Qaeda, Gérard Chaliand, Arnaud Blin, Page 193
  56. "Armenia National Voter Study October 27 – November 3, 2007" (PDF). IRI, USAID, Baltic Surveys Ltd. /The Gallup Organization, ASA. p. 34. Retrieved 4 May 2013.
  57. http://caucasusbarometer.org/en/cb2017am/BUSINTUR/
  58. A concise history of Bulgaria; R. J. Crampton; 2005, p.111
  59. Minahan 2002, 1613.
  60. Çetin 2008, 242.
  61. R. J. Crampton, 2007, Bulgaria, pp.431-433]
  62. Waardenburg, Jacques (2003). Muslims and others: relations in context. Walter de Gruyter. p. 266. ISBN 978-3-11-017627-8. Archived from the original on 27 February 2013. Retrieved 11 July 2012. Anti-Islamic campaigns arose in the nationalist anti-Turkish measures implemented in Bulgaria in the 1980s.
  63. Katsikas 2010, 65.
  64. John Hutchinson, Anthony D. Smith, Nationalism: critical concepts in political science, Volume 3, Taylor & Francis US, 2000, p. 1145
  65. Neuburger 2004, 82.
  66. Eminov 1997, 97.
  67. Doran, Peter B (July 18, 2009). "Bulgarian election raises red flags". guardian.co.uk. بریتانیا: Guardian News and Media Limited. Archived from the original on 27 فوریه 2013. Retrieved Jenuary 12, 2010. Check date values in: |accessdate= (help)
  68. Dikov, Ivan (December 30, 2009). "The Bulgaria 2009 Review: Domestic Politics". Sofia, Bulgaria: Novinite Ltd. Sofia News Agency. Archived from the original on 27 فوریه 2013. Retrieved Jenuary 12, 2010. Check date values in: |accessdate= (help)
  69. "Erdogan to Borisov: Radical Statements Target Turkish Minority in Bulgaria". Sofia, Bulgaria: Novinite Ltd. Sofia News Agency. December 18, 2009. Archived from the original on 27 فوریه 2013. Retrieved Jenuary 12, 2010. Check date values in: |accessdate= (help)
  70. Dikov, Ivan (December 30, 2009). "The Bulgaria 2009 Review: Diplomacy". صوفیه، بلغارستان: Novinite Ltd. Sofia News Agency. Archived from the original on 27 فوریه 2013. Retrieved Jenuary 12, 2010. Check date values in: |accessdate= (help)
  71. Fereydoun Safizadeh. "Is There Anyone in Iranian Azerbaijan Who Wants to Get a Passport to Go to Mashad, Qum, Isfahan or Shiraz? - The Dynamics of Ethnicity in Iran", Payvand's Iran News, Şubat 2007
  72. «"Osmanlı'da Türk'e 'Eşek Türk' denirdi"».
  73. Cyrille Fijnaut, Letizia Paoli (2004), Organised Crime in Europe: Concepts, Patterns and Control Policies in the European Union and Beyond, Springer, p. p 206, ISBN 978-1-4020-2615-7 «The third structural problem had to do with the ethnic hierarchy that prevailed throughout the empire (Ottomon empire). In the Seljuq periods, the authorities viewed Georgians. Iranians and Slavs as the top ranking peoples, and Turks and Turkmens as the lowest. Turkish was a language only to be spoken by people of humble descent, and it is not difficult to find offensive and racist comments in the writings of Seljuq authors: 'Bloodthirsty Turks [...] If they get the chance, they plunder, but as soon as they see the enemy coming, off they run'.' Matters were not much different in the Ottoman period, even though the empire was governed by a small elite at the court, which was Turkish itself. According to Cetin Yetkin, one of the major Turkish authors on the Seljuq and Ottoman periods. 'In the Ottoman Empire, though Turks were a "minority", they did not have the same rights as the other minorities' (Yerkin, 1974: 175). In fact the term 'Turk' was a pejorative. Ottoman historian Naima, who also wrote a book about the Anatolian rebels, uses the following terms for the Turks: Tiirk-i bed-lika (Turk with an ugly face), nadan Turk (ignorant Turk) and etrak-i bi-idrak (Turk who knows nothing)."
  74. Handan Nezir-Akmese (2005), The Birth of Modern Turkey: The Ottoman Military and the March to WWI (International Library of Twentieth Century History), I. B. Tauris, p. p 50, ISBN 978-1-85043-797-0 «One consequence was to reinforce these officers sense of their Turkish nationality, and a sense of national grievance arising out of die contrast between the non-Muslim communities, with their prosperous, European-educated elites, and "the poor Turks [who] inherited from the Ottoman Empire nothing but a broken sword and an old-fashioned plough." Unlike the non-Muslim and non-Turkish communities, they noted with some bitterness, the Turks did not even have a proper sense of their own national identity, and used to make fun of each other, calling themselves “donkey Turk”»
  75. Brenda Shaffer. "The Formation of Azerbaijani collective identity in Iran", Nationalities Papers, 28:3 (2000), p. 463
  76. Elaine Sciolino (2001), Persian Mirrors: The Elusive Face of Iran, Simon and Schuster, p. p 220, ISBN 0-7432-1453-6
  77. Christie Davies (1998), Jokes and their relation to society, Walter de Gruyter, p. p 16, ISBN 3-11-016104-4
  78. Academics for Hire (Harper's Magazine)
  79. http://www.azargoshnasp.net/recent_history/atoor/atabakishaffer.pdf
  80. Touraj Atabaki, Review of "Brenda Shaffer, Borders and Brethren, Iran and the Challenge of Azerbaijan Identity", In Slavic Review, 63:1 (2004).
  81. Whitman 1990, 2
  82. Hirschon 2003, 106
  83. Whitman 1990, i
  84. Levinson 1998, 41.
  85. Whitman 1990, 16.
  86. Papadakis 2005, 82.
  87. Demirtaş-Coşkun 2010, 39.
  88. Kliot 2007, 59.
  89. Tocci 2004, 53.
  90. Hüssein 2007, 18.
  91. Hagendoorn, L. , & Hraba, J. (1989). Foreign, different, deviant, seclusive and working class: Anchors to an ethnic hierarchy in the Netherlands. Ethnic and Racial Studies, (12), 441-468.
  92. Mendes, H. F. (1994). Managing the multicultural society: The policy making process. Paper presented at the Conference on Today’s Youth and Xenophobia: Breaking the Cycle. Wassenaar, The Netherlands: Netherlands Institute for Advanced Study.
  93. Human Rights Watch. (2009). Human Rights Watch world report 2009: Events of 2008. Human Rights Watch.
  94. ECRI. (2008). Third report on the Netherlands. Strasbourg, FRANCE: The European Commission against Racism and Intolerance. بایگانی‌شده در ۱۴ فوریه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine
  95. Dinsbach, W. , Walz, G. , & Boog, I. (2009). ENAR shadow report 2008: Racism in the Netherlands. Brussels, Netherlands: ENAR Netherlands. بایگانی‌شده در ۲۰۱۱-۱۰-۰۷ توسط Wayback Machine
  96. Thalhammer, E. , Zucha , V. , Enzenhofer, E. , Salfinger , B. , & Ogris, G. (2001). Attitudes towards minority groups in the European Union: A special analysis of the Eurobarometer 2000 survey on behalf of the European Monitoring Centre on racism and xenophobia. Vienna, Austria: EUMC Sora. بایگانی‌شده در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine.
  97. Ther & Siljak 2001, 4.
  98. Bennigsen & Broxup 1983, 30.
  99. Cohen & Deng 1998, 263.
  100. Schnabel & Carment 2004, 63.
  101. Drobizheva, Gottemoeller & Kelleher 1998, 296.
  102. Cornell 2001, 183.
  103. Barton, Heffernan & Armstrong 2002, 9.
  104. Coşkun 2009, 5.
  105. Bulgarian Horrors and the Question of the East - William Gladstone, 1876
  106. There are no crueller and more audacious villains under the heavens than the Turks who spare no age or sex and mercilessly cut down young and old alike and pluck unripe fruit from the wombs of mothers. ««Turkey, Sweden and the EU Experiences and Expectations", Report by the Swedish Institute for European Policy Studies, April 2006, p. 6» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۶ مارس ۲۰۰۹. دریافت‌شده در مارس ۲۰۱۰. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  107. (هلندی) Van Dale vrijuit (De Telegraaf, November 15, 2001)
  108. «LE DICTIONNAIRE DE L'ACADÉMIE FRANÇOISE 1ère Edition, 1694». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۹.
  109. "[[ترجمه‌گر گوگل]]". Mountain View, کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا: گوگل. Retrieved 2010-01-13. URL–wikilink conflict (help)
  110. الگو:No cion Just W. Flood, Fra hav og strand: en tylt fortællinger, 1884, p. 24
  111. الگو:Sr ixon Пуши као Турчин Радио-телевизија Војводине
  112. (رومانیایی)Romanian Explanatory Dictionary, Entry for "turc", accessed on March 26, 2012
  113. (رومانیایی) A nu fuma ca un turc Financiarul.co

فهرست کتاب‌ها

  • Aydıngün, Ayşegül; Harding, Çigğdem Balım; Hoover, Matthew; Kuznetsov, Igor; Swerdlow, Steve (2006), Meskhetian Turks: An Introduction to their History, Culture, and Resettelment Experiences (PDF), http://www.cal.org/: Center for Applied Linguistics, archived from the original (PDF) on 14 July 2007, retrieved 15 July 2012
  • Barton, Frederick D.; Heffernan, John; Armstrong, Andrea (2002), Being Recognised as Citizens (PDF), http://www.humansecurity-chs.org/: Commission on Human Security, archived from the original (PDF) on 27 February 2013, retrieved 15 July 2012
  • Blacklock, Denika (2005), FINDING DURABLE SOLUTIONS FOR THE MESKHETIANS (PDF), http://www.ecmi.de/: EUROPEAN CENTRE FOR MINORITY ISSUES, archived from the original (PDF) on 2 June 2010, retrieved 15 July 2012
  • Çetin, Turhan (2008), "THE SOCIO-ECONOMIC OUTCOMES OF THE LAST TURKISH MIGRATION (1989) FROM BULGARIA TO TURKEY", Turkish Studies, 3 (7): 241–270
  • Cohen, Roberta; Deng, Francis Mading (1998), The Forsaken People: Case Studies of the Internally Displaced, Brookings Institution Press, ISBN 0-8157-1514-5.
  • Cornelius, Wayne; Martin, Philip; Hollifield, James (1994), Controlling Immigration: A Global Perspective, Stanford University Press, ISBN 0-8047-2498-9.
  • Cornell, Svante E. (2001), Small nations and great powers: a study of ethnopolitical conflict in the Caucasus, Routledge, ISBN 0-7007-1162-7.
  • Coşkun, Ufuk (2009), AHISKA/MESKHETIAN TURKS IN TUCSON: AN EXAMINATION OF ETHNIC IDENTITY (PDF), http://www.u.arizona.edu/: UNIVERSITY OF ARIZONA, archived from the original (PDF) on 11 January 2012, retrieved 15 July 2012
  • Demirtaş-Coşkun, Birgül (2010), "Reconsidering the Cyprus Issue: An Anatomy of Failure og European Catalyst (1995-2002)", in Laçiner, Sedat; Özcan, Mehmet; Bal, İhsan (eds), USAK Yearbook of International Politics and Law 2010, Vol. 3, USAK Books, ISBN [[ویژه:منابع کتاب/6054030264|6054030264[[Category:Articles with invalid ISBNs]]]] Check |isbn= value: invalid character (help).
  • Drobizheva, Leokadia; Gottemoeller, Rose; Kelleher, Catherine McArdle (1998), Ethnic Conflict in the Post-Soviet World: Case Studies and Analysis, M.E. Sharpe, ISBN 1-56324-741-0.
  • Dummett, Michael (2001), On Immigration and Refugees, Routledge, ISBN 0-415-22707-0.
  • Eminov, Ali (1997), Turkish and other Muslim minorities in Bulgaria, Routledge, ISBN 0-415-91976-2.
  • Hirschon, Renée (2003), Crossing the Aegean: An Appraisal of the 1923 Compulsory Population Exchange Between Greece and Turkey, Berghahn Books, ISBN 1-57181-562-7.
  • Hüssein, Serkan (2007), Yesterday & Today: Turkish Cypriots of Australia, Serkan Hussein, ISBN 0-646-47783-8.
  • Katsikas, Stefanos (2010), Bulgaria and Europe: Shifting Identities, Anthem Press, ISBN 1-84331-846-6.
  • Lee, Martin (1999), The Beast Reawakens, Taylor & Francis, ISBN 0-415-92546-0.
  • Levinson, David (1998), Ethnic groups worldwide: a ready reference handbook, Greenwood Publishing Group, ISBN 978-1-57356-019-1.
  • Minahan, James (2002), Encyclopedia of the Stateless Nations: L-R, Greenwood Publishing Group, ISBN 0-313-32111-6.
  • Nees, Greg (2000), Germany: Unraveling an Enigma, Intercultural Press, ISBN 1-877864-75-7.
  • Neuburger, Mary (2004), The Orient within: Muslim minorities and the negotiation of nationhood in modern Bulgaria, Cornell University Press, ISBN 0-8014-4132-3.
  • Papadakis, Yiannis (2005), Echoes from the Dead Zone: Across the Cyprus divide, I.B.Tauris, ISBN 1-85043-428-X.
  • Ramet, Sabrina (1999), The Radical Right in Central and Eastern Europe Since 1989, Penn State Press, ISBN 0-271-01811-9.
  • Savvides, Philippos K (2004), "Partition Revisited: The International Dimension and the Case of Cyprus", in Danopoulos, Constantine Panos; Vajpeyi, Dhirendra K.; Bar-Or, Amir(eds), Civil-military relations, nation building, and national identity: comparative perspectives, Greenwood Publishing Group, ISBN 0-275-97923-7.
  • Solsten, Eric (1999), Germany: A Country Study, DIANE Publishing, ISBN 0-7881-8179-3.
  • Staab, Andreas (1998), National Identity in Eastern Germany: Inner Unification or Continued Separation?, Greenwood Publishing Group, ISBN 0-275-96177-X.
  • Ther, Philipp; Siljak, Ana (2001), Redrawing nations: ethnic cleansing in East-Central Europe, 1944-1948, Rowman & Littlefield, ISBN 0-7425-1094-8.
  • Tocci, Nathalie (2004), EU accession dynamics and conflict resolution: catalysing peace or consolidating partition in Cyprus?, Ashgate Publishing, ISBN 0-7546-4310-7.
  • Tocci, Nathalie (2007), The EU and conflict resolution: promoting peace in the backyard, Routledge, ISBN 0-415-41394-X.
  • Whitman, Lois (1990), Destroying ethnic identity: the Turks of Greece, Human Rights Watch, ISBN 0-929692-70-5.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.