تعیین سرنوشت
اصل حق ملتها برای تعیین سرنوشت خود (از آلمانی: Selbstbestimmungsrecht der Völker) یا به اختصار حق تعیین سرنوشت از اصول اساسی حقوق بینالملل است که بنا بر سازمان ملل متحد به عنوان مرجع تفسیر هنجارهای منشور، الزامآور است.[1][2]
بخشی از مجموعه مباحث دربارهٔ |
ملیگرایی |
---|
درگاه سیاست (en) |
این اصل اظهار میدارد که در احترام به اصل حقوق برابر و برابری منصفانهٔ فرصتها ملتها حق دارند حاکمیت و وضعیت سیاسی بینالمللی خود را بدون هرگونه اجبار یا مداخلهٔ خارجی برگزینند[3] که میتوان سابقهٔ آن را تا منشور آتلانتیک که فرانکلین روزولت رئیسجمهور آمریکا و وینستون چرچیل نخستوزیر بریتانیا در ۱۴ اوت ۱۹۴۱ امضاء کردند و به هشت نکتهٔ اصلی منشور متعهد شدند تعقیب کرد.[4] این اصل بیان نمیکند که تصمیمگیری یا نتیجهٔ آن چگونه باید باشد، خواه استقلال باشد، یا فدراسیون، تحتالحمایه، نوعی خودمختاری یا حتی همسانسازی کامل.[5] نه بیان میکند مرزهای بین ملتها چه باید باشد - یا نمیگوید چه چیز یک ملت را تشکیل میدهد. در واقع تعاریف و معیارهای حقوقی متعارضی برای تعیین گروههایی که میتوانند بهطور مشروع ادعای حق تعیین سرنوشت بکنند وجود دارد.[6]
در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰ مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهٔ ۱۵۱4 (XV) را با عنوان اعلامیه اعطای استقلال به کشورهای و مردمان مستعمراتی را به منظور اعطای استقلال به کشورهای مستعمراتی و مردمان تصویب کرد تا بین تعیین سرنوشت و هدف استعمار زدایی آن یک پیوند حقوقی اجتناب ناپذیر برقرار شود، و یک حق نوین مبتنی بر حقوق بینالملل مبتنی بر آزادی تعیین سرنوشت اقتصادی را لازم بداند. در مادهٔ ۵ بیان میگردد: گامهای فوری باید برای مناطق غیرخودگردان،[7] یا همهٔ دیگر مناطقی که هنوز به استقلال دست نیافتهاند برداشته شود تا همهٔ قدرتها در انطباق با خواست آزادانه ابراز شدهٔ آنان بدون هرگونه تمایز نسبت به نژاد، تیره یا رنگ، بدون شرایط یا پیشفرض به مردمان آن مناطق منتقل شود تا آنان را قادر سازد از استقلال و آزادی کامل برخوردار شوند، اضافه بر این مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۵ دسامبر ۱۹۶۰ قطعنامهٔ ۱۵۴1 (XV) را با عنوان اصولی که باید اعضا را در تعیین وجود یا عدم وجود الزام انتقال اطلاعات خواسته شده تحت مادهٔ ۷۳ئی منشور ملل متحد در مادهٔ سوم با ا لحاظ این که ناآمادگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا آموزشی هرگز نباید زمینهای برای تأخیر در استقلال شود تصویب کرد[8] تا انطباق کامل استعمارزدایی با اصل تعین سرنوشت در ۱۵۴1 (XV) تضمین کند.
با بسط لفظ تعیین سرنوشت به معنای انتخاب آزاد کنشهای شخصی بدون اجبار خارجی درآمدهاست.[9][10]
منابع
- See: United Nations General Assembly Resolution 1514 in Wikisource states
- McWhinney, Edward (2007). Self-Determination of Peoples and Plural-Ethnic States in Contemporary International Law: Failed States, Nation-Building and the Alternative, Federal Option. Martinus Nijhoff Publishers. p. 8. ISBN 9004158359.
|access-date=
requires|url=
(help) - See: Chapter I - Purposes and Principles of Charter of the United Nations
- See: Clause 3 of the Atlantic Charter reads: "Third, they respect the right of all peoples to choose the form of government under which they will live; and they wish to see sovereign rights and self government restored to those who have been forcibly deprived of them" then became one of the eight cardinal principal points of the Charter all people had a right to self-determination.
- "United Nations Trust Territories that have achieved self-determination". Un.org. 1960-12-14. Retrieved 2012-03-04.
- Betty Miller Unterberger, Self-Determination, Encyclopedia of American Foreign Policy, 2002.
- Trust and Non-Self-Governing Territories listed by the United Nations General Assembly
- See: United Nations General Assembly Resolution 1654 (XVI)
- "Merriam-Webster online dictionary". Merriam-webster.com. Retrieved 2012-03-04.
- Answers.com definition.
ویکیپدیای انگلیسی