دهه فجر
دههٔ فجر در ادبیات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته میشود که طی آن سید روحالله خمینی بعد از تبعید چهارده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد شد و در نهایت در بیست و دوم بهمن ماه با اعلام بیطرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی سقوط کرد و انقلاب ۵۷ ایران حادث شد. تا سال ۱۳۶۰ چنین اصطلاحی وجود نداشت و عبدالمجید معادیخواه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت بود که برای نخستین بار در سال ۱۳۶۰ ده روز پس از ورود روحالله خمینی به ایران تا روز ۲۲ بهمن را دههٔ فجر نامید.[1] تعداد روزهای بین ۱۲ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ درواقع نه ۱۰ روز، بلکه ۱۱ روز است و مسئولان برگزارکنندهٔ مراسم برای رفع این مشکل مبنای وقوع انقلاب را در سپیدهدم روز ۲۲ بهمن قرار دادند تا این فاصله به ده روز برسد و عنوان دههٔ فجر برای این مراسم عنوانی درست باشد.[1]
دهه فجر | |
---|---|
برپایی توسط | جمهوری اسلامی ایران |
اهمیت | گرامیداشت بازگشت سید روحالله خمینی به ایران و پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران |
جشنها |
|
آغاز | ۱۲ بهمن |
پایان | ۲۲ بهمن |
مرتبط به | روز جمهوری اسلامی |
انقلاب ۱۳۵۷ ایران | |
![]() | |
|
نامگذاری
در نخستین و دومین سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، مسئولان برگزارکنندهٔ جشنهای پیروزی انقلاب برای توصیف این روزها از اصطلاح «هفته جشنهای سالگرد انقلاب» استفاده میکردند و مدت برگزاری مراسم را نیز هفت روز تعیین میکردند اما از سال ۱۳۶۰ عبدالمجید معادیخواه که در آن زمان به سمت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیدهبود به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پیشنهاد کرد که با الهام از آیات آغازین سورهٔ فجر در قرآن یعنی «والفجر و لیال عشر (سوگند به سپیده دم و شبهای دهگانه) تعداد روزهای برگزاری مراسم سالگرد انقلاب به ده روز افزایش پیدا کرده و از روز ورود روحالله خمینی به ایران در روز ۱۲ بهمن تا روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ محاسبه شود. این در حالی بود که آیهٔ مزبور در سورهٔ فجر به ماجرای دیگری اشاره دارد و تعداد روزهای بین ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نیز درواقع ۱۱ روز است.[1]
روزشمار
۱۲ بهمن
در روز ۱۲ بهمن بزرگترین استقبال در تهران برگزار شد؛ بهطوریکه طول جمعیت استقبالکننده از خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۲۷ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل سید روحالله خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. او پس از ورود به فرودگاه و سخنرانی، طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم بهشت زهرا شد و در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن کشتهشدگان انقلاب بود شد و سخنرانی خود را نمود که مخالفان جمهوری اسلامی معتقد هستند که خمینی وعدههایی به مردم داد که بعضی از آنها هرگز عملی نشدند.[2]
۱۳ بهمن
خمینی در جمع روحانیون سخنرانی کرد. او در بخشی از این سخنرانی گفت: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود… هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.
همچنین رادیو مسکو گزارش کرد که دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکاییها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
۱۴ بهمن
ساعت ۹ بامداد روز شنبه ۱۴ بهمن در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به ۳۰۰ خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ خمینی به این شرح بود:
کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد میتوانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شدهاند. از ارتش میخواهم هر چه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته میشود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد.[3]
۱۵ بهمن
- خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.
- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از ژاپن، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.
- ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن میزد.
- همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از خمینی، دست به راهپیمایی زدند.
- سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامهای از عراق برای خمینی، از اعتراضات ایران حمایت کرد.
- به مناسبت ورود خمینی به ایران، از سوی مرعشی نجفی تلگرافی برای او ارسال شد.
تذکر: برژنف از سیزدهم تا هفدهم ژانویه ۱۹۷۹، مطابق با بیست و سوم دی ماه ۱۳۵۷، در بلغارستان بهسر میبردهاست.
- جواد شهرستانی، شهردار تهران در حضور خمینی استعفا کرد. خمینی سپس وی را مجدداً به عنوان شهردار منصوب کرد. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوعالخروج شد.
- گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با خمینی دیدار کردند.
۱۶ بهمن
تعیین دولت موقت
خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همهپرسی دربارهٔ تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.[4]
۱۷ بهمن
- خمینی در سخنان خود گفت: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب ۱۳۵۷، عکسالعملی مثبت داشته باشند.
- در پاسخ به پیامهای تشکر از سوی مردم یا شخصیتها و گروههای مختلف به مناسبت ورود خمینی به کشور، از سوی او پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.
- بازرگان موقتاً از رهبری نهضت آزادی کنارهگیری نمود و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
تذکر: در حکم نخستوزیری خمینی از وی خواسته شده بود تا بدون وابستگی حزبی و گروهی به پست نخستوزیری اشتغال یابد.
- دکتر سعید، رئیس مجلس شورا، در جلسه آن روز مجلس اظهار داشت: بازگشت خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوشآمد میگویم.
- لایحه محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.
- در مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.
- فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور خمینی و مردم دیدارکننده با او، سخنرانی کرد.
۱۸ بهمن
- سید روحالله خمینی در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفت: ادامه نهضت یک تکلیف است.
- فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمیدهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.
- سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا دادند.
- مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.
۱۹ بهمن
روز نوزدهم بهمن ماه بزرگترین راهپیمایی انقلاب صورت گرفت.[5] در قطعنامه پایانی راهپیمایی نخستوزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تأیید شد.[5]
۲۰ بهمن
در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رئیس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناحهای مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین دهها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.[6]
۲۱ بهمن
روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همهجانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشکر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانکها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشکر گارد حکم جهاد خواهد داد.[7] در این روز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ به موجب این اعلامیه رفتوآمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابانها با ایجاد حریق و راه بندانهای متعدد مانع حرکت قوای نظامی میشدند.[8]
۲۲ بهمن

در مرکز سکه نوشته شدهاست: جمهوری اسلامی ایران

در حاشیه سکه نوشته شدهاست: سومین سالگرد پیروزی خون بر شمشیر
در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم درآمد.[8] در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباسآباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.[9]
تصمیم شورای عالی ارتش
ساعت۱۰:۳۰ روز ۲۲ بهمن۱۳۵۷ شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک (ستاد بزرگ ارتشتاران) تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قرهباغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیباللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.[9] ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قرهباغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثراً موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بیطرفی ارتش تهیه و به امضا رسید.[10] پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک و پانزده دقیقه بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه رادیو تلویزیون را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از رادیو تلویزیون ملی اعلام شد.[10]
مراسم دهه فجر
هر ساله در طول دهه فجر مراسم و یابودهای زیادی انجام میگیرد.
همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است همواره در طول دهه فجر برگزار میشود.
در روز ۱۲ بهمن زنگ مدارس به مناسبت سالگرد ورود هواپیمای سید روحالله خمینی به ایران، در ساعت ۹ و ۳۳ دقیقه نواخته میشود. در روز ۲۲ بهمن، آخرین روز از دهه فجر نیز که به عنوان تعطیل رسمی در تقویم رسمی ایران ثبت شدهاست، راهپیماییهایی در شهرهای مختلف ایران برگزار میشود.
پانویس
- پارسینه: مبتکر اصطلاح «دهه فجر» کیست؟، نوشتهشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۳؛ بازدید در ۱۵ تیر ۱۳۹۸.
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۲۷
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۳۵
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۳۸
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۳۹
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۴۱
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۴۲
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۴۴
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۴۵
- باقر عاقلی، صفحهٔ ۱۲۴۶
منابع
- دکتر باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، انتشارات جاویدان