سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان فداییان (خلق) - اکثریت سازمانی است که از انشعاب و اختلاف نظر بر سر «مبارزه مسلحانه» درون سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ پدید آمد. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به پشتیبانی از انقلاب، مبارزه مسلحانه را کنار گذاشت و تنها به حمایت از خط ضد امپریالیستی رهبری انقلاب پرداخت و به حزب توده ایران نزدیک شد. با اینحال بخش عظیمی از نیروهای هر دو سازمان اقلیت و اکثریت در سال ۶۷ در اعدامهای جمعی اعدام شدند و بسیاری از فعالان هم با تبعیدی ناخواسته به خارج از ایران پناهنده سیاسی شدند.[1]
Organization of Iranian People's Fadaian (Majority) سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت | |
---|---|
رهبر | بهروز خلیق |
بنیانگذاری | ۱۰ فوریه ۱۹۷۱ |
انشعاب از | سازمان چریکهای فدایی خلق ایران |
ستاد | کلن، آلمان |
مرام سیاسی | پسا کمونیسم سوسیال دموکراسی سوسیالیسم دمکراتیک ترقیخواهی سکولاریسم |
طیف سیاسی | چپ میانه |
وبگاه | |
کتاب ماهی سیاه کوچولو، مدتها نقش مانیفست و بیانه غیررسمی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران را بازی میکرد.[2][3]
تاریخچه
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران از سال ۱۳۴۹ با قیام سیاهکل علیه رژیم شاهنشاهی ایران مبارزات مسلحانه خود را آغاز کردند. میتوان گفت این سازمان در جریان انقلاب ۱۳۵۷ و مدتها بعد از انقلاب پرهوادارترین جریان سیاسی چپ ایران بود که از نیروی مردمی و تودهای چشمگیری برخوردار بود. بعد از انقلاب اختلاف نظر بر سر «مبارزه مسلحانه» سبب تجزیه و انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران شد که به دو جناح اقلیت و اکثریت تقسیم شد. اقلیت راه مبارزه چریکی و مسلحانه بنیان گذاران سازمان همچون بیژن جزنی و مسعود احمدزاده را در پیش گرفت و سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به پشتیبانی از انقلاب، مبارزه مسلحانه را کنار گذاشت و با درکی دیگرگونه از شرایط، ضمن تاکید بر ادامه راه بنیانگذاران سازمان به حمایت از خط ضد امپریالیستی رهبری انقلاب پرداخت و به حزب توده ایران نزدیک شد.درحالی که هر دو سازمان نام سازمان فدایی را حمل میکنند، هر یک حزب خود را برحق و وارث بنیانگذاران سازمان فدایی خلق میدانند.پس از انشعاب مجددا تقسیمات و انشعابهای دیگری در داخل سازمانهای اقلیت و اکثریت به وجود آمد. بخشی از اقلیت به همراه مهدی سامع به شورای ملی مقاومت به رهبری مسعود رجوی پیوست و بخش عظیمی از نیروهای هر دو سازمان اقلیت و اکثریت در سال ۶۷ در اعدامهای جمعی اعدام و بسیاری از فعالان آن نیز با تبعیدی ناخواسته به خارج از ایران پناهنده شدند.[1]
منشأ
به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت ملی و دموکراتیک به نخست وزیری دکتر محمد مصدق، فشار بر نیروهای دگراندیش ایرانی از سوی حکومت پهلوی شدت گرفت. با هدف قرار دادن مهمترین سازمانهای سیاسی آن زمان یعنی حزب توده ایران و جبهه ملی ایران که پایگاه اصلی مخالفان حکومت بود، حکومت موفق گردید اپوزیسیون سازمان یافته ایران را درهم بشکند. لیکن در اوایل دههٔ ۶۰ میلادی زمزمههای مخالفت با حکومت سلطنتی از نو شنیده شد. از اینرو محافل روشنفکری تبدیل به مراکز فعالیت سیاسی گردید. دانشآموزان و دانشجویان ایرانی نسبت به جنبشهای آزادی خواهانه و انقلابی که طی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در کشورهای مختلف بهویژه در کوبا و ویتنام جریان داشت گرایش زیادی پیدا کرده بودند. استقلال، دموکراسی، سوسیالیسم و پیشرفت های اجتماعی آماجهای اصلی مبارزهٔ روشنفکران ایران بود. از آنجا که برای رهبری جنبش، عملا سازمانها و احزاب قدرتمند و با تجربه وجود نداشت، بحث محافل روشنفکری روی چگونگی پرکردن این خلأ بزرگ سیاسی متمرکز گردید.
از تأسیس سازمان چریکهای فدایی خلق ایران تا انقلاب ۱۳۵۷
نخستین اجلاس جنبش فداییان خلق در سال ۱۹۶۳ توسط بیژن جزنی و یارانش برگزار شد. آنها به این نتیجه رسیده بودند که نفوذ قدرتمند آمریکا در ایران و سرکوب مخالفان حکومت، فعالیتهای سیاسی و مسالمتآمیز احزاب و سازمانهای مخالف حکومت را به کلی غیرممکن ساختهاست. در این تنگنای سیاسی و تاریخی بود که مبارزهٔ مسلحانه تنها راه مؤثر برای دستیابی به هدف شناخته شد. تلاشهای چریکها با حمله به یک پاسگاه ژاندارمری در جنگلهای شمال ایران، ۸ فوریه ۱۹۷۱ ثمر داد و تأسیس سازمان چریکهای فدایی خلق ایران اعلام شد. در دورهٔ هشت سالهٔ از ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۹ فداییان توسط حکومت زیر شدیدترین حملات قرار داشتند. در این سالها در چهار دوره ضربه، بیشتر رهبران سازمان دستگیر یا کشته شدند. اما سازمان پابرجا ماند. بزرگترین ضربه زمانی بود که بیژن جزنی و ۶ نفر دیگر از مؤسسان سازمان در زندان اعدام شدند. این واقعه در ۱۹ آوریل ۱۹۷۵ در زمانی رخ داد که ۸ سال از دستگیری و محکومیت آنها در زندان گذشته و محاکمهٔ دومی هم انجام نشده بود.
- همچنین به دنبال یک رشته ضربههای پی در پی، در تیر ۱۳۵۵ حمید اشرف و نه تن دیگر از رهبران و اعضای فداییان در نبردی طولانی با پلیس در تهران کشته شدند.
در مهر ۱۳۵۵ انشعابی رخ داد. کسانی که جدا شدند از اساس از تئوری مبارزه مسلحانه نا امید شده و به پذیرش رویکرد حزب توده روی آورده بودند. آنها خود را گروه منشعب از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نامیدند. رهبری آنها را تورج حیدری بیگوند بر عهده داشت. وی چند ماه پس از انشعاب کشته شد. اعضای دیگر فریبرز صالحی، حسین قلمبر، فرزاد دادگر،سیما بهمنش و فاطمه ایزدی بودند. گروه، مبارزه مسلحانه را به کلی واگذاشت، به حزب توده ایران پیوست و به انتشار نشریه «نوید» کمک کرد.
فداییان در جریان انقلاب ایران که عمدتاً توسط پیروان آیتالله خمینی رهبری گردید، نقش مؤثر و فعالی را ایفا کردند. در این هنگام، بسیاری از نیروهایی که مخالف یک دولت مذهبی بودند از فداییان پشتیبانی کردند.
به دنبال پیروزی انقلاب، دفاتر فعالیت علنی سازمان در اغلب شهرهای ایران تأسیس شد. این دفاتر بعدها تبدیل به مرکز تجمع جوانان چپ گردید.
در پایان سال ۵۷ و ابتدای سال ۵۸، بخشی از سازمان که به ادامه مشی مبارزه مسلحانه و چریکی اعتقاد داشتند از سازمان جدا شده و سازمان دیگری را بنیان نهادند. «چریکهای فدایی خلق ایران»(بدون پیشوند سازمان) که با نام گروه اشرف دهقانی مشخص میشدند محصول این جدایی بود.
در نخستین انتخابات بعد از انقلاب فداییان ۱۰ درصد از آرا را به خود اختصاص دادند و بقیهٔ آرا به نفع نیروهای مذهبی به صندوقها ریخته شد. در این بین بحثهای درون سازمانی میان فداییان در مورد انقلاب به جریان افتاد. در صدر این مسائل، نحوهٔ مبارزه و چگونگی برخورد با حاکمیت، مهمترین موضوع مورد گفتگو بود. اکثریت بزرگی از اعضا دیگر اعتقادی به مبارزهٔ مسلحانه نداشتند، آنها خواستار اتخاذ خط مشی همراهی با تودههای مردم بودند. تودههایی که پیرو رهبران مذهبی جامعه بودند. این اختلافات به انشعاب اقلیتی که در برگیرنده ۱۰ درصد از اعضای فعال سازمان بود منتهی گردید. سرانجام در روز اول ماه مه ۱۹۸۱ گردهمایی بزرگ فداییان در میدان شهیاد تهران برگزار گردید. در این روز رهبری سازمان خط مشیهای جدید سازمان را اعلام کرد. از جمله اعلام شد که سازمان فداییان دیگر یک جنبش چریکی نیست و یک سازمان سیاسی متعلق به طبقهٔ کارگر ایران است. از این روز سازمان، رسماً سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نامیده شد.
تا اوایل دهه ۱۹۸۰ که هنوز دولت اسلامی بهطور کامل بر کشور مسلط نشده بود، سازمان فعالیتهای نیمه علنی خود را ادامه داد. ارگان رسمی سازمان «نشریهٔ کار» با تیراژی بین صد تا سیصد هزار در هر هفته منتشر میشد. طی چهار سال تلاش برای ساختن ستون فقرات سازمان تعداد اعضا تشکیلات به ۲۰۰۰۰ نفر افزایش یافت. در میان این اعضا یک سوم زن، یک پنجم کارگر و سه پنجم دانشجو و دانشآموز بودند. سن متوسط در میان اعضا سازمان کمتر از ۲۴ سال و در میان کادر رهبری ۳۲ سال بود. سازماندهی بخش قابل توجهی از جوانان غیرمذهبی و تأسیس یک سازمان سیاسی چپ سکولار و با نفوذ، در جامعهای شدیداً مذهبی برجستهترین اقدام سازمان فداییان خلق بود.
سال های بحران
در نیمهٔ دوم دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، نتایج انقلاب ایران و سرنوشت سوسیالیسم در اتحاد شوروی به بحران ایدئولوژیک و سیاسی و تشکیلاتی منجر شد. محور اصلی بحثهای دوران بحران را، ارزیابیها از جمهوری اسلامی، «سوسیالیسم موجود» و ساختار غیردموکراتیک درون سازمانی تشکیل میداد. این بحران تأثیر فلجکنندهای روی بسیاری از بخشهای سازمان داشت. بحثهای درونی در سرتاسر سازمان منتشر گردید. در تابستان ۱۹۸۸ میلادی حقوق اعضا برای ابراز آزاد نقطه نظرات شخصی و مستقل برقرار گردید و این تحول که نخستین گام در تجدید ساختار سازمان بود، راه را برای تدارک نخستین کنگره هموار کرد.
سالهای دههٔ ۱۹۹۰
در اوت ۱۹۹۰ نخستین کنگرهٔ سازمان در خارج از کشور برگزار گردید. کنگره توجه خود را به بررسی مجدد برنامهٔ سازمان، سیاست گذشته، وضعیت سیاسی و روابط داخلی معطوف نمود. به علاوه کنگره مواضع رهبری را به یک گروه جدید سپرد و فراخوان برای برگزاری کنگرهٔ دوم در سال بعد را اعلام نمود. نحوهٔ سازماندهی کنگره و دستآوردهای آن، وحدت ارادهٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) را احیا کرد و اعتماد متقابل و همبستگی میان فعالان و درون سازمان را تحکیم بخشید.
سالهای دههٔ ۱۹۹۰ تغییرات عمدهای را در جنبش فداییان به همراه داشت. به دنبال تحلیل تاریخچهٔ گذشتهٔ سازمان، دموکراسی به عنوان هدف فوری و اساسی سازمان اعلام گردید. تلاشهای قبلی در جهت وحدت ایدئولوژیک در سازمان به کنار گذاشته شد و به جای آن تفاوتهای ایدئولوژیک و اندیشه مستقل بهطور رسمی پذیرفته و مورد پشتیبانی قرار گرفت. کنگرهٔ نخست، سوسیالیسم را به عنوان هدف نهایی خود اعلام کرد. کنگرهٔ دوم تصمیم گرفت که هر دو سال یک بار کنگرهٔ سازمانی فراخوانده شود. از آن زمان تصمیم فوق بهطور کامل به اجرا درآمدهاست.
در سال ۱۹۹۵ چهارمین کنگرهٔ سازمان برگزار گردید بهخاطر همزمانی این گردهمایی با بیست و پنجمین سالمرگ بنیانگذار سازمان بیژن جزنی، این کنگره به نام او نام گذاری شد. در تاریخ سازمان دههٔ ۱۹۹۰ تنها به عنوان دههٔ پذیرش و انتشار اصول دموکراتیک میان تشکیلات شناخته نخواهد شد، بلکه به عنوان دورهٔ همکاری و روابط بهتر میان سازمان و جنبشهای لیبرال، اصلاح طلب و دموکراتیک ایران ثبت خواهد شد.
کنگره نهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، از نهم تا دوازدهم شهریور ماه ۱۳۸۴ برگزار شد. این کنگره به مناسبت همزمانی با هفدهمین سالگرد کشتار جمعی زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی و به یاد کشته شدگانی که در گورستان خاوران خفتهاند، «با خاوران» نامیده شد.
کنگره دهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، کنگره دهم، از نوزدهم تا بیست و دوم بهمن ماه ۱۳۸۵ برگزار شد. این کنگره به مناسبت همزمانی با سالگرد بنیانگذاری سازمان و انقلاب، کنگره «بهمن» نامیده شد.
کنگرهٔ یازدهم سازمان، فروردین ماه ۱۳۸۸ برابر با آوریل ۲۰۰۹ در نزدیکی شهر برلین، پایتخت آلمان برگزار شد.
کنگرهٔ دوازدهم سازمان، فروردین ماه ۱۳۹۰ برابر با آوریل ۲۰۱۱ در نزدیکی شهر کلن، آلمان برگزار شد. این کنگره به یاد حمید اشرف، رهبر سازمان فداییان، کنگره «حمید اشرف» نامیده شد.
کنگرهٔ سیزدهم سازمان، فروردین ماه ۱۳۹۲ برابر با آوریل ۲۰۱۳ در نزدیکی شهر برلین، پایتخت آلمان برگزار شد.
کنگرهٔ چهاردهم سازمان، فروردین ماه ۱۳۹۴ برابر با آوریل ۲۰۱۵ در نزدیکی شهر کلن، آلمان برگزار شد.
کنگرهٔ پانزدهم سازمان (کنگره فوق العاده دوم) ، در ١٨- ١٦ مهرماه ١٣٩٥ (٩ – ٧ اکتبر ٢٠١٦) در نزدیکی شهر کلن، آلمان برگزار شد.
جستارهای وابسته
منابع
- سی و هفتمین سالگرد سازمان فداییان خلق ایران - اکثریت
- Vahabzadeh, Peyman (2010). Guerilla Odyssey: Modernization, Secularism, Democracy, and the Fadai Period ... Syracuse: Syracuse University Press. p. 134.
- Milani, Abbas (2008). Eminent Persians Vol. 2. Syracuse: Syracuse University Press. pp. 838–842.