سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر نام یکی از سازمان‌های سیاسی مخالف حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی در سال‌های دهه ۱۳۵۰ است. تقی شهرام بنیانگذار و رهبر اولیه این گروه تا هنگام دستگیری اش بود. مرگ بهرام آرام، مغز متفکر نظامی مجاهدین مارکسیست، در مهر ۱۳۵۵، تأثیر مخربی بر سازمان داشت. در سال ۱۳۵۶ رهبر گروه، تقی شهرام، ایران را ترک کرد و رهبری را به جواد قأیدی واگذار کرد و بعد از مدتی او هم به خارج رفت و شورایی ۱۲ نفره به پاریس رفتند که شهرام و جواد را از ریاست خلع کنند. از جلسه پاریس اطلاعات زیادی در دست نیست. اسامی این افراد به این شرح است: علیرضا سپاسی اشتیانی، حسین احمدی روحانی، احمد علی روحانی، مسعود جیگاره ای، بهجت مهرابادی، قاسم عابدینی، مسعود پورکریم، محمد کوچک اقا نمازی، شهرام محمدیان باجگیران، مهدی فیروزکوهی، و بهرام و سلیم که دو تای اخر اسم مستعار است و نه نفر اول توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند.

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر
رهبرتقی شهرام، علیرضا سپاسی آشتیانی و حسین روحانی
بنیان‌گذاری۱۹۷۶ وبا نام پیکار از اذر 1357
انحلال و برچینش۱۹۸۰
ادغام ازبرخی گروه‌های کوچک مائویستی و مجاهدین مارکسیست
انشعاب ازسازمان مجاهدین خلق ایران
ادغام درحزب کمونیست ایران
روزنامهپیکار
اعضای ثبت‌نام کرده  (۱۹۸۰–۱۹۸۲)حداکثر ۳٬۰۰۰ عضو فعال
مرام سیاسی
طیف سیاسیچپ

مجاهدین و تغییر مواضع ایدئولوژیک

در سال ۱۳۵۴. ش، گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از جمله تقی شهرام، بهرام آرام و وحید افراخته به این نتیجه رسیدند که باید ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیسم تغییر یابد. با مخالفت بخش دیگری از سازمان مجاهدین با این اعتقاد، درگیری‌هایی میان اعضای معتقد به ایدئولوژی اسلامی و گروه مارکسیست رخ داد که در جریان آن تعدادی از طرفین کشته شدند.

سازمان در نخستین اطلاعیه علنی پیرامون تغییر مواضع ایدئولوژیک خود نوشت: در آغاز گمان می‌کردیم می‌توانیم مارکسیسم و اسلام را ترکیب دهیم و فلسفه جبر تاریخ را بدون ماتریالیسم و دیالکتیک بپذیریم. اینک دریافتیم که چنین پنداری نا ممکن است… ما مارکسیسم را انتخاب کردیم زیرا راه درست و واقعی برای رها ساختن طبقه کارگر زیر سلطه ‌است.

در نهایت این درگیری‌ها منجر به جدایی گروه مارکسیست از سازمان شد. بخش زیادی از این گروه پس از انقلاب با نام سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر فعالیت خود را ادامه دادند. سایر اعضای سرشناس پیکار عبارتند از: علیرضا سپاسی آشتیانی، حسین روحانی، تراب حق‌شناس، پوران بازرگان، محسن فاضل، قاسم عابدینی، ابراهیم نظری، حسن آلاد پوش، افخم احمدی. مرگ بهرام آرام، مغز متفکر نظامی مجاهدین مارکسیست، در مهر ۱۳۵۵، تأثیر مخربی بر سازمان داشت.

گرایش‌ها

پیکار از سال ۱۳۵۷ تا هنگام فروپاشی اش در اوایل سال ۱۳۶۱، پرچمدار اصلی مائوئیسم و استالینیسم در ایران بود. این سازمان با رد اصلاحات پس از مائو در چین، دشمن افراطی چین و شوروی بود. آمریکا را دشمن اصلی جنبش انقلابی ایران می‌دانست، اتحاد شوروی را یک قدرت سوسیال امپریالیستی می‌نامید. پیکار با رد الگوهای چین و شوروی، هیچ کشوری را سرمشق و الهام بخش خود نمی‌دید، و به استقلال اقتصادی پایبند بود. جریان و گروه طوفان و حزب کارگران و دهقانان را که طرفدار آلبانی بودند به تمسخر میگرفت و آنها را حزب دو طبقه معرفی میکرد. دیدگاه مائو را از نظر تئوری، خصوصا تئوری های تضاد و تکامل مائو را احترام میگذاشت، ولی اعتقادی به تئوری سه جهان نداشت و آنرا زمینه مماشات چین با آمریکا میدانست. با تروریسم شدیدا مخالف بود و فقط به انقلاب از طریق توده‌ها و در نهایت انقلاب مسلحانه اعتقاد داشت.

پس از انقلاب

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر بعد از انقلاب ۵۷ تبدیل به یکی از سازمان‌های سیاسی چپ شد. این سازمان جزو اولین گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی بود که توسط نظام حاکم سرکوب شده و اکثر اعضای آن اعدام یا کشته شدند. از سازمانهای جانبی این سازمان می‌توان سازمان دانشجویان و دانش آموزان هوادار پیکار را نام برد که به آن اصطلاحاً دال دال می‌گفتند. سازمان پیکار نشریه‌ای منتشر می‌کرد به نام پیکار. این نشریه تا خرداد سال ۶۰ که چاپخانه سازمان پیکار لو رفت، بشکلی منظم منتشر می‌شد. بعد از وقایع سال ۶۰ و مشخصا دستگیری بخشی از کمیته مرکزی و کادرهای بالای این سازمان، انتشار نشریه نیز متوقف شد و جمع کوچکی از این سازمان که خود را «پیکار کمونیست» می‌نامیدند نشریه‌ای هم با همین نام منتشر کردند. این جمع بعداً در اواخر سال ۶۱ به کومله و اتحاد مبارزان کمونیست پیوستند و حزب کمونیست ایران را تشکیل دادند.

پیکار و جمهوری اسلامی

پیکار در نخستین روزهای انقلاب، گرایشی به جناح لیبرال اسلامی از خود نشان داد، اما به زودی سیاست خود را به مقابله با کل جمهوری اسلامی تغییر داد. پس از بحران خرداد ۱۳۶۰، سیاست سازمان از دشمنی با جمهوری اسلامی به حمایت از لیبرال‌های اسلامی تغییر یافت. نتیجه این سیاست، شکاف درونی بود. سه جناح شکل گرفت: جناح اول از خط مشی تازه (حمایت از لیبرال‌های اسلامی) دفاع می‌کرد. جناح دوم که خود را خط انقلابی می‌خواند رهبری را به انحراف از راست متهم می‌کرد. جناح سوم که از ادامه سیاست پیشین حمایت می‌کرد، خواهان تشکیل کمیسیونی برای عزل رهبری فعلی و تجدید سازمان شد.

پیکار و سازمان‌های سیاسی دیگر

پیکار و تعدادی هسته‌ها و سازمان‌های مائوئیستی دیگر، به عنوان پرچمداران مائوئیسم در ایران، در اردیبهشت ۱۳۵۸، در تهران یک کنفرانس وحدت برگزار کردند. هدف این کنفرانس، اتحاد گروه‌های مائوئیستی در یک جبهه واحد علیه جمهوری اسلامی و سایر گروه‌های مارکسیستی بود. سازمان کومله و اتحادیه کمونیست‌های ایران از شرکت کنندگان دراین کنفرانس بودند.

مجاهدین مارکسیست از سایر گروه‌ها، به ویژه سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، خواستند که برای تشکیل یک جبهه متحد خلق به آن‌ها بپیوندند. فداییان در مورد تصفیه‌های درونی سکوت کردند، اما بر سر جبهه خلق پیشنهادی مجاهدین مارکسیست پیشنهاد آن‌ها را رد کردند.

فرجام

در اواخر سال ۶۲ کومله و اتحاد مبارزان کمونیست متحد شدند و حزب کمونیست ایران را تشکیل دادند. بخش کوچکی از سازمان پیکار که بعد از ضربات سال ۶۰ با نام پیکار کمونیست فعالیت می‌کردند، به این جریان پیوستند.

جستارهای وابسته

منابع

    انقلاب ۱۳۵۷ ایران

    پیش‌زمینه و علل
    شعارها
    نام‌ها
    روابط خمینی و آمریکا






    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.