شاهنشاهی ایران

شاهنشاهی ایران یا امپراتوری ایران مجموعه‌ای از سلسله‌های ایرانی یا ایرانی زبان است که بر فلات ایران، سرزمین مادری ایرانیان و آسیای غربی، آسیای جنوبی و مرکزی و منطقهٔ قفقاز فرمانروایی می‌کرده‌اند. این شاهنشاهی با سلسله هخامنشی آغاز و با سلسله پهلوی به پایان رسید. انقلاب ۱۳۵۷ نظام پادشاهی ایران را با نظام جمهوری اسلامی جایگزین کرد.

با شکست آشوریان از مادها و شکل‌گیری پادشاهی ماد، پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی تباران در ایران بنا نهاده شد.

شاهنشاهی ایران در گسترده‌ترین حالت خود مربوط به شاهنشاهی هخامنشی و در زمان داریوش بزرگ و خشایارشا است که به صورت شاهنشاهی متحد از منطقه‌ای در استان فارس در ایران امروز برخاست.

این شاهنشاهی توسط کوروش بزرگ با تسخیر پادشاهی ماد آغاز شد که بسیاری از نقاط خاورمیانه شامل سرزمین‌های بابلیان، آشوریان، فنیقیان و لیدیان را تسخیر کرد. کمبوجیه، فرزند کوروش بزرگ فتوحات پدرش را با تسخیر مصر ادامه داد.

شاهنشاهی هخامنشی توسط اسکندر مقدونی فتح شد، هرچند که شاهنشاهی ایران بار دیگر در زمان دودمان‌های ایرانی اشکانیان و ساسانیان برخاست و در دودمان‌های پس از اسلام ایران چون صفویان و افشاریان ادامه یافت.

در نزدیک به (۲۰)درصد از کل دورهٔ شاهنشاهی ایران، تنها ۱۰ پادشاه حکومت کرده‌اند. بلاش سوم (اشک بیست و ششم اشکانی)، شاپور دوم، خسرو انوشیروان، خسرو پرویز ساسانی، سلطان محمود غزنوی، عضدالملک دیلمی، سنجر سلجوقی، شاه عباس، شاه طهماسب صفوی و ناصرالدین شاه جمعاً ۴۵۲ سال (۱۸/۸ درصد از کل تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران) را دربرگرفته‌اند.[1]

پادشاهی ماد

ماد در ۶۰۰ پیش از میلاد

مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند. سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و بقیهٔ ناحیه زاگرس را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد هگمتانه است آن‌ها توانستند در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت ایرانی را تأسیس کنند.

پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، گروهی از بزرگان ماد گرد رهبری به نام دیاکو جمع شدند.

پادشاهی ماد. (۵۵۰ پ. م) نخستین پادشاهی آریایی‌تباران در ایران.

از پادشاهان بزرگ این دودمان هووخشتره بود که با دولت بابل متحد شد و سرانجام پادشاهی آشور را منقرض کرد و پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی‌تباران در ایران را بنیاد نهاد.

پادشاهان ماد به ترتیب دیاکو (۷۰۹–۶۵۶ پ. م)، فرورتیش (۶۳۵–۶۳۳ پ. م)، مادیای سکایی (۶۵۳–۶۲۵ پ. م)، هووخشتره (۶۲۵–۵۸۵ پ. م) و در نهایت ایشتوویگو (۵۸۵–۵۵۰ پ. م) بودند.

دولت ماد در ۵۵۰ پیش از میلاد به دست کوروش بزرگ شاه پارس منقرض شد و سلطنت ایران به پارس‌ها منتقل گشت. در زمان داریوش بزرگ، شاهنشاهی هخامنشی به منتهای بزرگی خود رسید: از هند تا دریای آدریاتیک و از دریای عمان تا کوه‌های قفقاز.

شاهنشاهی هخامنشی

شاهنشاهی هخامنشیان در بزرگ‌ترین گسترهٔ خود.

هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

در ۵۲۹ پ. م کوروش بزرگ پایه‌گذار دولت هخامنشی در جنگ‌های شمال شرقی ایران با سکاها، کشته شد. لشکرکشی کمبوجیه جانشین او به مصر آخرین رمق کشاورزان و مردم مغلوب را کشید و زمینه را برای شورشی همگانی فراهم کرد. داریوش بزرگ در کتیبه بیستون می‌گوید: «بعد از رفتن او (کمبوجیه) به مصر مردم از او برگشتند …»

شورش‌ها وسعت یافت و حتی پارس، زادگاه شاهان هخامنشی را نیز دربرگرفت. داریوش در کتیبه بیستون شمه‌ای از این قیام‌ها را در بند دوم چنین نقل می‌کند: «زمانی که من در بابل بودم این ایالات از من برگشتند: پارس، خوزستان، ماد، آشور، مصر، پارت خراسان (مرو، گوش) افغانستان (مکائیه).» داریوش از ۹ مهر ماه ۵۲۲ تا ۱۹ اسفند ۵۲۰ ق. م به سرکوبی این جنبش‌ها مشغول بود.

جنگ‌های ایران و یونان در زمان داریوش آغاز شد. دولت هخامنشی سرانجام در ۳۳۰ ق. م به دست اسکندر مقدونی منقرض گشت و ایران به دست سپاهیان او افتاد.

حملهٔ اسکندر

اسکندر مقدونی سلسله هخامنشیان را نابود کرد، دارا را کشت ولی در حرکت خود به شرق همه جا به مقاومت‌های سخت برخورد، از جمله سغد و باکتریا یکی از سرداران جنگی او بنام سپتامان ۳۲۷–۳۲۹ ق. م در راس جنبش همگانی مردم بیش از دو سال علیه مهاجم خارجی مبارزه دلاورانه کرد. در این ناحیه مکرر مردم علیه ساتراپهای اسکندر قیام کردند. گرچه سرانجام نیروهای مجهز و ورزیده اسکندر این جنبش‌ها را سرکوب کردند ولی از این تاریخ اسکندر ناچار روش خشونت‌آمیز خود را به نرمش و خوشخویی بدل کرد.

پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هستهٔ مرکزی آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (۳۳۰–۲۵۰ ق. م) درآمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود و شاهنشاهی اشکانی را ایجاد کنند.

شاهنشاهی اشکانی

شاهنشاهی اشکانی ۲۵۰ ق.م. ۲۲۴ م.

اشکانیان (۲۵۰ ق. م - ۲۲۴ م) که از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش «پرثوه» آمده‌است که به زبان پارتی «پهلوه» می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را «پهلوی» نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.

این شاهنشاهی در دورهٔ اقتدارش از رود فرات در غرب تا رشته‌کوه‌های هندوکش در شرق و از کوه‌های قفقاز در شمال تا خلیج فارس در جنوب گسترش یافت. در دورهٔ اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگ‌های خارجی به‌تدریج ضعیف شد تا سر انجام به‌دست اردشیر یکم ساسانی منقرض گردید.

شاهنشاهی ساسانی

شاهنشاهی ساسانی در اوج خود زمان خسرو دوم (خسرو پرویز) در سال ۶۲۰ میلادی.

ساسانیان خاندانی شاهنشاهی در ایران بودند که در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی فرمانروایی کردند. پیشینه شاهنشاهان ساسانی از ایالت پارس بود آنان بر بخش بزرگی از غرب قارهٔ آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود.

سلسله اشکانی به دست اردشیر یکم ساسانی منقرض گردید. هم‌او سلسله ساسانیان را بنا نهاد که تا ۶۵۲ میلادی در ایران ادامه یافت.

اردشیر بابکان با پیروزی بر اشکانیان حکومت ساسانیان را در ۲۲۴ میلادی بنیان نهاد که ۴۲۸ سال در ادامه داشت. دولت ساسانی حکومتی ملی و متکی به دین و تمدن ایرانی بود و قدرت بسیار زیادی کسب کرد. در این دوره نیز جنگ‌های ایران و روم ادامه یافت؛ در این جنگ‌های طولانی، ساسانیان به‌عنوان رقیب قدرتمند دولت روم، جنگ‌های متعددی را با آن دولت انجام داد. در این کشمکش‌ها که تا پایان حکومت آن‌ها امتداد داشت، زمانی ایران و زمانی روم فاتح بودند. ساسانیان با تصرف سرزمین‌های پهناور، قلمرو خویش را توسعه دادند، به‌طوری‌که قلمرو ساسانیان در دوره حکومت خسروپرویز به قلمرو هخامنشیان در زمان اوج این حکومت نزدیک شده بود. شاهنشاهی پهناور ساسانی که از رود سند تا دریای سرخ وسعت داشت، در اثر مشکلات خارجی و داخلی ضعیف شد. آخرین پادشاه این سلسله یزدگرد سوم بود. در دوره او مسلمانان عرب به ایران حمله کردند و بدین ترتیب دولت ساسانی از میان رفت.

شاهنشاهی صفوی

شاهنشاهی صفوی در سال ۱۵۹۸ میلادی.
شاهنشاهی صفوی، ۱۶۱۰ میلادی.
شاهنشاهی صفوی در سال ۱۷۱۹ میلادی.

پس از سال‌ها فرمانروایی تیموریان و تشکیل حکومت‌های کوچک و بزرگ که عمده آن‌ها فرهنگ ایرانی را بازمی‌نمایاند، صفویان فرمانروایی گسترده‌ای را شکل داد که می‌توان از آن به عنوان یکی از دودمان‌های شاهنشاهی ایران نام برد و پس از دوره‌های گوناگون حکومت‌های ملوک الطوایفی و پس از سال‌ها توانستند دوباره ایران متحد را بنا نهند.

از نظر تاریخ ایران، دولت صفوی دارای دو ارزش اساسی و حیاتی است:

  • نخست ایجاد ملتی واحد با مسئولیتی واحد در برابر مهاجمان و دشمنان، و نیز در مقابل گردنکشان و عاصیان بر حکومت مرکزی؛
  • دوم ایجاد ملتی دارای مذهبی خاص (تشیع) که بدان شناخته شده و به‌خاطر دفاع از همان مذهب، دشواریهای بزرگ را در برابر هجومهای دو دولت نیرومند شرقی و غربی تحمل نموده‌است.

به هر حال با تشکیل دولت صفوی، گذشته دیربازی از گسیختگی پیوندهای ملی ایرانیان به‌دست فراموشی سپرده شد و بار دیگر به قول ادوارد براون، از ملت ایران «ملتی قائم بالذات، متحد، توانا و واجب احترام ساخت و ثغور آن را در ایام سلطنت شاه عباس اول به حدود شاهنشاهی ساسانیان رسانید.».[2]

رسیدن ایرانیان به مرزهای سابق خود و نزدیک به مرزهای دوران ساسانیان، در بعضی مواقع و به ویژه در عهد پادشاهی شاه عباس و نادرشاه به ایران شکوه و جلال پیشین را باز داد.

از دوره صفوی (۱۷۳۲–۱۵۰۱ م) مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران معرفی گردید. مذهب تشیع با ویژگی‌های سیاسی و اجتماعی خویش باعث اتحاد و استقلال ایران گردید و هویت ملی آن را در برابر تهاجمات و ضربات مهلک امپراتوری عثمانی حفظ نمود و ایران توانست بار دیگر به عنوان یک قدرت بزرگ سیاسی و مذهبی قد علم کند.

شاهنشاهی صفوی در سال ۱۷۲۰ میلادی.
شاهنشاهی ایران در روزگار صفویان در بازه‌های زمانی گوناگون.

در دوره شاه عباس شهر اصفهان به عنوان پایتخت ایران انتخاب گردید و به اوج عظمت و شکوه دست یافت به‌طوری‌که یادگارهای بسیاری از معماری و شهرسازی آن دوران تا عصر حاضر بر جای مانده‌است. صفویان در نتیجه تهاجم افغانها و تصرف اصفهان توسط آن‌ها از میان رفتند.

شاهنشاهی افشار

محدودهٔ فرمانروایی افشاریان.

افغان‌های یاغی پس از گشایش قندهار به دست نادر، به دهلی گریخته بودند. نادرشاه سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان که جزو غارتگران بودند (حدوداً ۸۰۰ نفر) و در قتل‌عام مردم ایران نقش اساسی داشتند را به ایران تحویل دهد که در پی عدم تحویل آن‌ها سپاه ایران از رود سند گذشت و در جنگ کَرنال هندوستان را شکست داده و دهلی پایتخت آن را تصرف کرد.[3] سپس ۸۰۰ متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند. در این جنگ در طی یک روز بین بیست تا سی‌هزار از مردم هند کشته شدند.[4] نادر با غنائم فراوانی که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و تاج پادشاهی هند را بر سر محمد شاه باقی‌گذاشت. غنائمی که نادر شاه به ایران آورد ده برابر بیش از بیشترین درآمد سالانهٔ دوران صفویه برآورد شده‌است. در میان این غنائم جواهراتی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس و کره جواهرنشان شهرت دارند. نادر شاه به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با به‌کارگیری تاکتیک‌های نوین جنگی لشکر انبوه هندوستان را در هم بکوبد. نادر شاه توانسته بود با آموزش‌های رزمی سنگین و کارآمد ارتش خود را به یک جنگ‌افزار رعب‌آور برای دشمن تبدیل کند.

سرحد شاهنشاهی افشاریان در زمان نادرشاه

نادرشاه افشار ضمن تسلط بر تمامی خاک ایران، سلسله افشاریان را تأسیس نمود (۱۷۳۴ م). پس از افشاریان، زندیان (۱۷۹۶–۱۷۵۰ م) بر اریکه قدرت تکیه زدند و در دوره حکومت آن‌ها شهر شیراز به پایتختی انتخاب گردید و به شهری باشکوه و بزرگ تبدیل شد.

پادشاهی زند

"The Persian Empire"، متن نوشته شده در زیر نقشه. نقشهٔ پادشاهی زند در سال ۱۷۵۸ میلادی.

دوران پادشاهی زند به سردمداری کریم خان در سال ۱۱۶۳ قمری آغاز شد.[5]

پادشاهی زند در سال ۱۷۵۳ میلادی. «Empire de Perse» متن نوشته شده در زیر نقشه.
پادشاهی زند در ۱۷۸۲ میلادی.

پس از قتل نادر و به دنبال اغتشاشات گسترده و عمومی در این ایام، سرانجام کریم خان توانست پس از شانزده سال مبارزه دایمی بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه کند و صفحات مرکزی و شمالی و غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. وی به انگلیسی‌ها روی خوش نشان نداد و همواره می‌گفت آن‌ها می‌خواهند ایران را مانند هندوستان کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه‍.ق بصره را از امپراتوری عثمانی منتزع نماید و به این ترتیب، نفوذ اوامر دولت ایران را بر سراسر اروندرود و بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

پس از در گذشت کریم خان زند دگرباره جانشینان او به جان هم افتادند و با جنگ و نزاع‌های مستمر، زمینه تقویت و کسب اقتدار آغا محمد خان و سلسله قاجار را فراهم آوردند.

پادشاهی قاجار

شاهنشاهی قاجار در سال ۱۸۰۸ میلادی (اوایل دودمان قاجار).

شاید بتوان آقامحمدخان قاجار را آخرین شاهنشاه یا امپراتور ایران دانست.[6] چرا که پس از او و با جدایی بخش‌های بزرگی از ایران در زمان فتحعلی‌شاه و ناصرالدین شاه شاهنشاهی ایران رو به ضعف نهاد.

در دوره قاجار (۱۹۲۴–۱۷۷۹ م) نفوذ قدرت‌های استعماری همچون انگلیس و روسیه تزاری در ایران توسعه یافت و این قدرت‌ها با تحمیل عهدنامه‌هایی همچون ترکمانچای، گلستان و پاریس بر دولت ایران سرزمین‌های وسیعی در آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و خراسان را از خاک ایران جدا کردند. نتیجه این تحولات وقوع جنبش‌هایی چون قیام تنباکو، مشروطیت، جنبش جنگل و قیام محمد خیابانی در ایران بود.

شاهنشاهی پهلوی

دودمان پهلوی در زمان رضاشاه، ۱۹۲۱ م.

رضاشاه در سال ۱۳۰۴ ه‍.ش/۱۹۲۵ م به حکومت دست یافت و تأسیس سلسله پهلوی را اعلام نمود. در این دوران ایران به سوی جامعه‌ای مدرن حرکت کرد. او در شهریور ۱۳۲۰ از پادشاهی استعفا داد و حکومت را به فرزندش محمدرضا پهلوی واگذار کرد که تا وقوع انقلاب ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ پادشاه ایران بود. او با وقوع انقلاب ایران برکنار شد و از این رو آخرین شاه ایران به‌حساب می‌آید. در دوره پهلوی صنعت نفت ایران به رهبری محمد مصدق ملی شد. در سال ۱۳۵۷ خورشیدی با انقلاب ایران، نظام سلطنتی در ایران تغییر کرد و نظام جدیدی به‌نام حکومت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.

پانویس

  1. باستانی پاریزی، محمد ابراهیم. ۱۳۵۶. حماسهٔ کویر، تهران: انتشارات امیرکبیر؛ ص ۸۲.
  2. تاریخ ادبیات ایران، ج ۴، ص ۱
  3. تاریخ سال سوم راهنمایی ایران، ص ۱۶
  4. Axworthy p.8
  5. "THE ZAND EMPIRE (1750 AD - 1779)". AllEmpires.com. 19 June 2004. Retrieved 19 June 2004.
  6. "Iran Historical Maps". Iran politics club. Retrieved ۲ مهر ۱۳۸۷. Check date values in: |تاریخ بازدید= (help)

منابع

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ شاهنشاهی ایران موجود است.
  • ایرانی‍ان، بن‍یانگ‍ذار امپ‍راتوری جه‍انی، همبستگی، (۳۰ مه‍ر ۱۳۸۴): ص ۹.
  • پیرنیا، حسن، تاریخ کامل ایران، ته‍ران، انتشارات نگاه، ۱۳۸۵. شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۳۳۲۰
  • هاشمی، حمید، تاریخ ایران، ته‍ران: فرهنگ و قلم، ۱۳۸۴.
  • ندائی، رضا، تاریخ ایران، ته‍ران، نشر سرمه‌آوای طرقه، ۱۳۸۲. شابک: ۰-۱-۹۱۰۲۳-۹۶۴
  • تاریخ اجتماعی ایران. مرتضی راوندی. (جلد ۱) ۱۳۵۴
  • محمودآبادی، اصغر، شاهنشاهی ساسانیان در گزارشه‍ای تاریخی اسلامی و غربی، اصفهان، افسر، ۱۳۸۴.
  • اسلامی ندوشن، محمدعلی، «پارس، خاستگاه نخستین شاهنشاهی جه‍انی»، روزنامهٔ اطلاعات، (۱ آذر ۱۳۷۵): ص ۶.
  • کتاب درسی تاریخ سال سوم راهنمایی ایران، شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران، ۱۳۷۹، شابک ۹۶۴۰۵۰۰۶۶۶
  • Michael Axworthy, The Sword of Persia: Nader Shah, from Tribal Warrior to Conquering Tyrant Hardcover 348 pages (۲۶ ژوئیه ۲۰۰۶) Publisher: I.B. Tauris Language: English ISBN 1-85043-706-8

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.