میناکاری
میناکاری، میناگری یا میناسازی هنری است که سابقهای در حدود پنج هزار سال دارد و از صنایع دستی محسوب میشود. امروزه این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا، نقره، سفال نیز آن را به عمل آورد. طلا و نقره تنها فلزاتی هستند که به هنگام ترکیب با مینا اکسید نمیشوند از اینرو امکان اجرای طرح همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمامتر بر روی مینا را ایجاد میکنند در حالی که میناهای مسین و چنین کیفیتی را ندارند. مینای کار بر روی طلا و نقره هنر شکلگیری مینا نیز از ترکیب اکسیدهای فلزات و چند گونه نمک در مجاورت حرارت بالا (۷۵۰ تا ۸۵۰ درجه سانتی گراد) میباشد که رنگها در طول زمان و بر اساس دما به وجود میآیند. امروزه در ایران کانون تولید ظروف میناکاری شهر اصفهان و استادان برجستهای در تولید آثار مینا مشغول به فعالیت هستند.
پیشینه این هنر در ایران به زمان هخامنشیان می رسد و در زمان ساسانیان دچار تحولی بزرگ می شود، بنا بر نظر بسیاری از محققان تاریخ هنر، این دوره اوج شکوفایی هنر میناکاری است و معتقدند که میناکاران بیزانس و به دنبال آن سایر ممالک خارجی، این هنر را با ویژگیهای عالی و شگفت انگیزش، از هنرمندان ایرانی در دوره ساسانیان فراگرفتند.[1]
محصولات این هنر در بسیاری از نقاط ایران تولید می شوند؛ اما اصفهان کانون تولید میناکاری ایران به شمار می رود و استادان برجسته ای در این زمینه را در خود جای داده است.
پیرامون واژه
در فرهنگ دهخدا میناسازی چنین تعریف شدهاست: نقاشی و تزیین فلزاتی همانند طلا، نقره و مس به وسیلهٔ رنگهای لعابدار مخصوصی که در حرارت بسیار زیاد پخته و ثابت شود.[2]
مینا کاری در لغت
نزدیکترین معنای لغوی برای مینا به معنی آسمان آبی است.
مینا کاری هنری است که طرحهای متفاوتی که معمولاً با قلم سفید است بر روی ظروف مسی، نقرهای و طلایی نقش میشود. رنگ زمینهٔ زیر نقوش معمولاً به رنگهای آبی، سبز و گاهی قرمز میباشد که اگر به چشم هنر به داخل ظروف منقوش مینا بنگریم یادآور پهنای زیبای آبی آسمان باشد. شاید به همین خاطر است که اسم این هنر را مینا کاری نامیدهاند.
پیشینه
میناکاری هنری با پیشینهای در حدود پنج هزار سال است که برای زیبایی بخشیدن زیور آلات و ظروف مختلف استفاده میشدهاست. این هنر ترکیبی از آتش و خاک است که با هنر نقاشی آمیخته میگردد و نقشهای زیبایی را میآفریند. به گفته برخی کارشناسان و در پی تطبیق دادن میناکاریهای بیزانس با آثار ایرانی، این هنر در ایران شکل گرفته و سپس به دیگر کشورها رفتهاست. البته در اروپا آثاری باستانی یافت شده که پیشینهای بسیار طولانی دارند. برای نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سیزده سده پیش از میلاد در قبرس یافت شده که نمونهای از میناکاری مرصع میباشند.[3] همچنین مجسمه معروف زئوس که در یونان پیدا شده مربوط به پانصد سال پیش از میلاد میباشد.
همچنین در مورد لعاب شیشهای مینا بر روی فلز؛ و در کاوشهایی که در نهاوند صورت گرفت یک جفت گوشواره طلا به دست آمدهاست که سبک زرگری آن به سده هفتم تا هشتم پیش از میلاد مربوط میباشد.
هخامنشیان
در کاوش های صورت گرفته در نهاوند، یک جفت گوشواره طلا به دست آمده است که سبک زرگری آن به سده هفتم تا هشتم پیش از میلاد مربوط می شود و نمونه ای از لعاب شیشه ای مینا بر روی فلز به شمار می رود. یکی از این نمونههای قدیمی بازوبندی از طلا به همراه میناکاریهای تزیین شده بر روی آن است که مربوط به دوران هخامنشیان میباشد. در حال حاضر این اثر باستانی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود. کاسه برنزی موجود در موزه هنر لس آنجلس نیز از دیگر نمونه های ایرانی این هنر است که قدمت آن به ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد باز می گردد و ۱۵ سانتیمتر قطر و ۳.۲ سانتیمتر عمق دارد.
ساسانیان
بشقابهای ساسانی که در ارمنستان کشف شده در موزه هنرهای اسلامی برلین و در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشوند، نمونههای از آثار باستانی میناکاری ایرانی میباشند.[4] همچنین در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ و موزههای انگلستان و فرانسه نیز آثار دیگری از میناکاری ایرانی موجود میباشد.
سلجوقیان
اوج هنری این هنر در دوره سلجوقیان بوده که تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسومیت داشتهاست و این آثار به کشورهای همسایه نیز فرستاده میشدهاست. یکی از نمونههای ارزشمند این دوره «سینی آلپ ارسلان» است که میناکاری بر روی نقره است و در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری میشود. این اثر توسط استادی به نام «حسن الکاشانی» ساخته شده و نامش با خط کوفی بر روی آن حک شدهاست.
مغولها و تیموریان
در این دوره هنر فلزکاری به به دنبال آن میناکاری ایرانی دچار تغییرهایی گشت. سبک نوینی در میناکاری ایران به وجود آمد بهطوریکه تصویرها و شکلهایی که مربوط به ظاهر و لباس درباریان ایرانی بود جایگزین نگارههای عربی شد. همچنین در دوره تیموری نیز ترصیع فلز به شرقیترین صورت خودش رسید.
صفویان
در این زمان نقشهای مینیاتوری همانند مجلسهای بزم در دبار، شکار و اسبسواری بیشتر رواج داشت و میناکاری بر روی نقره انجام میشد. همچنین نقشهای اسلیمی و ختایی به طرحها افزوده شد و رنگ قرمز نیز بیشتر از همه دورهها به کار میناکاران آمد.
قاجار
در دوران قاجار، میناکاری کمی از تب و تاب افتاد و به اشیایی مانند سر قلیان و کوزه قلیان و کوزه و بادگیر قلیان محدود شد. در کاخ گلستان تاجی میناکاری شده از مس مربوط به آغامحمدخان دیده میشود. در دربار شاهان این سلسله به ویژه ناصرالدین شاه که قلیان کشیدن از سرگرمیهایش بود، قلیان های میناکاری شده وجود داشت. در خانههای اشراف و بزرگان نیز قلیان، کمربند، آفتابه لگن، انفیهدان، گلابپاش، گوشواره، اشکدان و قوطی سیگار میناکاری شده نیز به چشم می خورد.
معاصر
در دوره معاصر بعد از دوره قاجار برای مدتی این هنر با فراموشی و کم فروغی همراه بود. حضور شکرالله صنیع زاده و کارگاهش که در آن هنرمندان بنامی پرورش یافتند باعث شد که این هنر تاحدی دوباره به روزهای پر شکوهش بازگردد و توانست هنر میناکاری را بهنوعی احیا نماید. اکنون بسیاری از هنرمندان باتجربه و خوشذوق در زمینه میناکاری روی طلا به سبک دوره قاجار فعالیت مینماید. در حال حاضر «مینای خانهبندی» از رونق افتاده و فقط مینای نقاشی رواج دارد و مرکز آن نیز شهر اصفهان است.
- از جمله دیگر میناسازان برجسته میتوان از: غلامحسین فیض اللهی، حسین هنردوست، مهدی غفاریان، برادران نعمتاللهی، محمدعلی فرشید، ابراهیم زرقونی و فرزندان شکرالله صنیع زاده نام برد.
هماکنون بانوان بسیاری پا به عرصه میناکاری نهادهاند به گونهای که اکثر ظروف و نقوش میناکاری موجود در بازار به وسیله دستان هنرمند زنان اصفهانی شکل گرفتهاست. از جمله استادان زن معاصر میتوان از خانم مینا جوهری نام برد که به صورت تلفیقی آثاری ارزشمند را خلق نمودهاست.
میناکاری در مکتوبات
آرتور پوپ خاورشناس آمریکایی در کتاب «بررسی هنر ایران» دربارهٔ هنر میناکاری چنین گفتهاست: «میناکاری هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگهای پخته و درخشان که سابقه آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد میرسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سده ششم تا چهارم پیش از میلاد و پس از سال ۵۰۰ پیش از میلاد مشاهده میشود. هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته و یکی از نمونههای قدیمی آن درعهد صفویه توسط ژان شاردن جهانگرد فرانسه ذکر شدهاست که قطعهٔ مینایی از کارهای اصفهان بوده، مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینه گل و بته به رنگ آبی کم رنگ و سبز و زرد و قرمز.»[5] لئو برونستین و اروین مرگولیس نیز سابقه این هنر را در ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان میدانند ولی استفاده از آن را تا پیش از حکومت ایلخان مغول، غازان خان، روشن نیست.
همچنین در کتاب «جغرافیای اصفهان» (چاپ ۱۳۵۶) یکی از برجستهترین میناکاران نامدار اصفهان را چنین نام بردهاست: آقا علی نقاش که همچون پدرش آقا باقر، نقاش و میناساز برجستهای بوده که در سالهای پایانی پادشاهی محمد شاه قاجار درگذشت. دیگر استادان به نام آن دوره محمد باقر، میرزا بابا، احمد بودهاند.
انواع میناکاری
مینا به لحاظ روش تولید به دو دسته تقسیم میشود:
- ۱) مینای خانهبندی
- ۲) مینای نقاشی
مینای خانهبندی
مینای خانهبندی شیوهای قدیمی است که به «مینای سیمی» نیز معروف است از مفتولهای بسیار نازک استفاده میشود. مفتولها را به شکل دلخواه درمیآورند و با چسب روی قطعه کار قرار داده با یک لعاب شیشهای روی آن را میپوشانند. سپس آن را در داخل کورهای با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار میدهند و مفتولها به قطعه کار جوش میخورند. در مرحله بعد رنگهای مخصوص میناکاری را که به شکل پودر میباشند را بر روی سطح کار پر میکنند. بعد از آنکه سطح کار یکسان و هموار شد آن را به مدت ۳ دقیقه در داخل کورهای با حرارتی حدود ۱۰۰۰ درجه قرار میدهند.[6] مفتولهای با برنجی بعد از قرا گرفتن در کوره سیاه میشوند و باید با اسیدکاری رنگشان به حالت نخستین بازگردد. مینای خانه بندی در اصفهان و تهران رایج بوده ولی در حال حاضر تنها کارگاه آموزشی مینای خانه بندی در پژوهشکده میراث فرهنگی است که این هنر را آموزش میدهد. «مینای سیاه» یک گونه از «مینای خانهبندی» بهشمار میآید که به «مینای صائبین» نیز معروف است. این شیوه میناکاری بهطور عمده در جنوب کشور و به ویژه در اهواز انجام میشود.[7]
مینای نقاشی
روشی که امروزه در اکثر شهرها مرسوم است به این صورت که نقشهای مینا بر روی لعابی شفاف شکل میگیرد. بدین منظور و برای میناکاری، ابتدا استادی مسگر یا دواتگر میبایست که شیئ مربوطه را بر اساس طرح مورد نظر بسازد و سپس استادی میناکار روی آن را لعاب سفید رنگ بدهد. مرحله لعاب دهی سه یا چهار بار انجام میگیرد و هر بار نیز همراه با قرار گرفتن در کوره با حدود 900 درجه گرما هست تا رنگ لعاب ثابت شود. سپس نقاشی روی این جسم سفیدرنگ انجام میشود و دوباره شی به کوره میرود تا در درجهای در حدود 850 تا 900 درجه پخته شده و رنگها به شکل دلخواه در آیند. هماکنون از رنگهای شیمیایی در نقاشی شی استفاده میگردد حال آنکه در گذشته رنگهای بکار گرفته شده گیاهی یا معدنی بودند. شفافیت مینا نیز از وجود اکسید قلع بدست میآید؛ ولی در مینای منقوش که در زمان قدیم معمول بود و امروزه استاد علیرضا پروازی در میناکاری به کار میبندد ابتدا ماده لعابین را که از سیلیس و زنگارهای فلزات بدست میآید به صورت گرد درآورده وبا قلع کدر میکنند آنگاه حرارت میدهند تا مینای کدر به فلز جوش داده میشود و آنگاه بر این زمینه طرح مورد نظر به رنگهای آبگینهای رسم و سپس ذوب میشود.
آثار مینا
میناسازان آثار متفاوتی را تولید میکنند که برخی از رایجترین آنها چنین میباشند:
- بشقاب، گلدان، کاسه و قدح، قابهای عکس، تابلوهای مینا که با هنرهای دیگر مانند طلاکاری، خاتمکاری، مینیاتور، جواهرسازی ترکیب میشود.
- درها، پنجرهها و ضریحهای میناکاری شده در مکانهای مذهبی به ویژه حرم امامان شیعی.
- اشیای تزیینی: جعبههای آرایش زنانه، جعبههای خاتمکاری و میناکاری، سرویس چایخوری و شربت خوری، قلیان، جعبه قرآن، زره، آیینه، قلمدان، کمربند، حبابهای میناکاری، گلاب پاش، آلبوم عکس، انفیه دان، غلاف خنجر.
- زیور آلات: گوشواره، سینه ریز، گلوبند، انگشتر، مدال.
گلدان صراحی میناکاری شده
با وزن تقريبي 950 گرم، از جنس پایه مس و دارای طرح ختايي مي باشد كه با رنگ های ، آبی و کرم و لاجوردی و فیروزه ای وهمچنبن با نقوش ختایی و اسلیمی نقاشي و تزیین گرديده.
نوع رنگها
رنگ های میناکاری بر روی فلزات و روی سفال با یکدیگر متفاوت می باشد.
رنگهایی که در میناکاری بکار میروند به دو طریق طبقه بندی می شوند:
- بر اساس منشأ
- رنگهای گیاهی که در چیتسازی هم بکار میرود.
- رنگهای معدنی که در نقاشی و میناکاری به کار میرفتند.
- رنگهای فلزی که روی شی کار میشود.
- بر اساس میزان عبور نور
- اوپک یا مات
- ترانسپرنت یا شفاف
رنگ آبی (لاجوردی)
برای تهیه رنگ آبی اکسید کبالت یا فسفات کبالت یا آرسنات کبالت را به یکی از اکسیدهای آلومینیم (آلومین)، آهک (اکسید کلیسیم)، اکسید مگنز یا کوارتز اضافه می کنند. اکسید کبالت با کائولین ترکیب می شود و رنگ آبی روشن به وجود می آید. اگر آرسنات یا فسفات جانشین اکسید کبالت شود، رنگ آبی تیره به دست می آید و با اضافه کردن اکسید روی رنگ آبی آسمانی به وجود می آید؛ هم چنین با اضافه کردن اکسید نیکل (NiO) رنگ آبی متمایل به خاکستری به دست می آید و بالاخره با اضافه کردن اکسید کروم می توان به رنگ سبز مایل به آبی رسید.
رنگ قرمز مایل به بنفش (صورتی)
با مخلوط کردن موادی مانند و مقدار بسیار کمی رنگ قرمز مایل به بنفش به وجود می آید و با افزایش مقدار آهک، رنگ آتشی تر می شود و اگر مقدار بالا رود رنگ قرمز متمایل به آبی حاصل می شود. اسید بوریک این رنگ را به طرف رنگ بنفش تمایل می دهد و اکسید پتاسیم و سدیم رنگ صورتی فوق را به رنگ بنفش ارغوانی تغییر می دهد.
خرده شیشه+ نشادور+ محلول طلا
رنگ سبز
مواد اصلی رنگ سبز اکسید کروم است که سخت حل می شود و کاربرد آن در دمای بالا است و چون این کسید خود استحکام کافی در مقابل حرارت دارد، بنابراین اضافه کردن اکسید آلومینیوم (آلومین) به آن لزومی ندارد. برای مواد رنگ سبز از اکسید کروم (Cr2O3) خالص استفاده می شود و برای تیره کردن آن از اضافه کردن مقداری اکسید نیکل (NiO) استفاده می شود و برای سبز تیره دارای (O,VNiO), (Cr2O3) و سبز روشن، توسط حرارت دادن (Cr2O3) با آهک یا (CaF2) (فلوئورید کلسیم) به دست می آید و رنگ سبز روشن مایل به زرد، مخلوطی از کرومات باریم، آهک و اسید بوریک تهیه می شود و کرومات باریم از ترکیبات کلرور باریم به دست می آید و با اضافه کردن مقدار کمی اکسید آهن رنگ سبز متمایل به قهوه ای تولید می شود.
هم چنین ترکیبات مس برای تولید رنگ سبز مورد استفاده قرار می گیرد؛ زیرا این مواد در لعاب به راحتی حل می شود.
براده مس+ سنگ چخماق +کرومات سرب
رنگ زرد
با آنتیموانات سرب می توان رنگ زرد به دست آورد. با تغییر دادن مقدار اکسید بُر (B2O3)، قلیایی ها و (SrO2) و هم چنین (FeO) محتوی در این رنگ می توان انواع رنگ های زرد دیگری را به دست آورد. زرد لیمویی در دماهای ۱۰۲۰ الی ۱۰۵۰ درجه سانتیگراد کاربرد دارد و می توان با اضافه کردن اکسید سر تا ۱۲ درصد در مقابل افزایش دما تا حدی غیرحساس کرد. زرد طلایی دمای گداز مواد رنگ (SK-3a-4a) است. مواد رنگ زرد را می توان توسط وانادیم اکسید زیرکن و همچنین با قلع وانادیوم تولید رنگ زرد وانادیوم، اکسید زیرکن حساسیت کمتری نسبت به دما نشان می دهد. این رنگ در لعاب های قلعی ای استفاده می شود که مقدار اکسید کلسیم آنها تا حد امکان کم باشد. اضافه کردن کربنات منیزیم رنگ را مناسب تر می کند. به طور کلی ترکیب رنگ زرد از براده آهن، اکسید کرمیم (کرمیک) اکسید قلع و سرب است.
رنگ قرمز ارغوانی
از مخلوط اکسید قلع و رسوب طلا حاصل می شود. این دو ماده می توانند به نسبت های مختلف با یکدیگر مخلوط شوند. برای کار کردن با این رنگ بهتر است که خوب وامال شود تا بتواند بهتر و برای کارهای ظریف تر مورد استفاده قرار گیرد. ترکیبات آن عبارتند از: بلور، تنه کار، بوره، شوره و طلای حل شده.
رنگ فیروزه ای
از ترکیب قلع، سرب، پودر شیشه، سنگ چخماق، بلور توفال مس، رنگ قمی یا نائینی به دست می آید.
اکسید قلع و اکسید سرب+ سنگ چخماق+ خرده شیشه+ براده مس
رنگ قهوه ای
رنگ قهوه ای را می توان با مخلوط کردن اکسیدهای Fe2O3 و Cr2O3 و Al2O3 و ZnO به دست آورد. همچنین رنگ قهوه ای دیگری را می توان با اکسید منگنز به دست آورد. اما به طور کلی رنگ قهوه ای از ترکیبات اکسید آهن، اکسید کرم سبز و اکسید روی حاصل می شود.
رنگ مشکی (سیاه)
مواد رنگ مشکی با مخلوط کردن اکسید آهن (Fe2O3)، کروم و اکسید کبالت (CoO) به دست می آید و اگر مقدار آهن بیشتر شود رنگ مشکی متمایل به قهوه ای تغییر می کند و با اضافه کردن (CoO) اکسید کبالت رنگ مشکی حاصل می شود. برای اینکه مواد رنگ برای نقاشی های زیر لعاب مناسب تر شود به آن مقداری کائولن و فلدسپات اضافه کرده، مخلوط می کنند. البته با یک اکسید به تنهایی هرگز امکان تهیه رنگ سیاه نیست. بنابراین با مخلوط کردن چند اکسید رنگ سیاه کامل به وجود می آید و با استفاده از اکسید کبالت و اکسید آهن و حتی بعضی مواقع اکسیدهای دیگر مانند کروم و مس رنگ سیاه به وجود می آید. این مخلوط اکسیدها را پس از حرارت دادن آسیاب کرده، مورد استقاده قرار می دهند و می توان گفت که رنگ مشکی ترکیبی است از اکسید آهن، اکسید سرب، اکسید کبالت و دی اکسید منگنز.
رنگ طلا
طلا یکی از موادی است که از قدیم برای رنگ کردن شیشه مینا مورد استفاده قرار می گرفته است. طلا در لعاب رنگ بینایی دارد و درخشندگی مخصوصی به بدنه ی اجسام لعاب می دهد. این رنگ را می توان با ضخامتی در حدود ۰/۰۰۰۰۴۱ میلیمتر بر روی بدنه لعاب کاری ترسیم کرد. برای رنگ طلای معمولی از کلرید طلا (AuCl3) با مخلوطی از روغن آلی گوگرددار استفاده می کنند. مواد روان کننده ای که در اینجا به کار گرفته می شود از ترکیبات بیسموت یا اغلب نمک های رودیوم و یا توریوم است. کاربرد طلا در صنعت لعاب بدین صورت است که ابتدا مایع به دست آمده از طلا را که غالباً رنگ مشکی یا قهوه ای سوخته دارد و به شکل قیر است توسط قلم مو بر روی بدنه ی لعاب نقاشی می کنند. سپس آن را در دمای ۶۰۰ تا ۷۰۰ درجه سانتیگراد در مجاورت ترکیبات فلاکس حرارت می دهند. برای رقیق کردن طلا می توان از روغن ترپنتین (ترابانتین) نیتروبنزول – تولول (تولوئن) یا سایر مواد دیگر مانند نفت، بنزین و تینر استفاده کرد.
ابزار و مواد لازم
ابزارهای مورد نیاز:[8]
ورقه (طلا، نقره، مس، ورشو، آهن و برنج) به جهت چکش خواری بیشتر و اکسید نشدن در دمای ذوب مینا بیشتر از طلای ناب استفاده میشد. هاون، ماده آبگینهای مینا، کاغذ کپی، چکش، سندان، گیره، اره کمانی و اره فلز بر، قیچی فلز بر، قلم مو، رنگ (گیاهی، معدنی یا فلزی) که در مینای اصیل میناهای رنگین پودر شده که دمای ذوب نسبتاً پایینی از مینای زیرین دارند. کوره، پنس ولحيمهای مختلف برای جوشکاری، دستگاه جوش، سمبه ماتريس های مختلف که قالبهاي مختلف گرد، مربع، بيضی دارد، سمبههای سوراخ برای تهيه انواع زيورآلات، دستگاه سمبادهزنی و پرداختکاری، قلمموهای بسيار ريز.
مواد مورد نیاز:
اسيدنيتريک و اسيد سولفوريک جهت چربی زدايی، ذوقاب برای از بين بردن اکسيد به وجود آمده بر روی کار، سیلیس، کربنات، سدیم، پتاسیم، آهک و قلع و سرب نیز از مواد شیمیایی مورد نیاز میباشند.
روش ساخت مینا
تهیه زیرساخت
اولین مرحله در ساخت یک محصول مینا، تهيه زيرساخت است که معمولاً به دو روش زیر تهيه می شود:
- روش خمکاری
در اين روش قالب مخصوص بشقاب، گلدان يا هر شیء ديگر موردنظر را بين قالب و گيره دستگاه قرار ميدهند. هنگام چرخيدن ورقه به وسيله ميلهاي که سر آن کاملا گرد است، با فشار، وزنه را بر قالب خم میکنند.
- روش چکشکاری
در اين روش بدون استفاده از قالب و با استفاده از انواع چکش، ميل قلوه، انبر و سندان اشياء را به اشکال موردنظر تهيه میکنند و پس از هر بار عمل چکشکاری، قطعه را در آتش قرار میدهند و مجدداً آن را چکشکاری میکنند تا کاملاً به شکل موردنظر درآيد.
برداشت آلودگیها از سطح زيرساخت
سطح فلز براي بهتر چسبيدن لعاب مينا، بايد کاملاً تميز باشد. درصورتيکه حتی اثرانگشت هنرمند بر زيرساخت باقی بماند، چربی آن مانع از ارتباط مستقيم لعاب با بدنه شده و در سطح لعاب بريدگی به وجود می آيد.
به اين منظور از روشهای مختلفی استفاده میشود:
- شیء را درون مخزن شيشهاي متناسب با ابعاد آن حاوی نمک طعام و سرکه فرو ميبرند يا روی شیء مورد نظر مستقيماً سرکه ريخته و سپس نمک بر کليه سطوح آن ميپاشند و توسط برس سيمی لکهها را پاک میکنند.
- استفاده از جوهر گوگرد (اسيدسولفوريک): در اين روش شیء را درون محلول گرم اسيدسولفوريک رقيق غوطهور کرده و در صورتی که شیء بيش از حد داراي لکه باشد، آن را درون اسيدسولفوريک غليظ قرار می دهند و توسط برس سيمی آن را تميز می کنند. سپس با آب شیء را شستوشو می دهند تا کاملاً از اسيد پاک شود.
- استفاده از صابون، الياف فلزی، سمباده و آب نمک: در پايان تمام مراحل، شیء پاک شده را با آب تميز می شويند و توسط خاک اره آن را خشک می کنند. سپس قبل از لعابکاری توسط هوای فشرده کمپرسور، آن را از هرگونه گرد و غبار پاک می کنند.
آمادهسازی لعاب
پودر لعاب به جهت غيرمحلول بودن و وزن حجمی زياد به تنهايی نمی تواند مورد استفاده قرار گيرد. بنابراين جهت معلق کردن ذرات لعاب در آب و چسبندگی بيشتر آن، از غلظت دهندههای طبيعی مانند «به دانه» استفاده ميکنند. ابتدا «به دانه» را ميجوشانند تا لعاب آن به دست آيد. سپس آن را به نسبت یک به ١٠ با پودر لعاب مخلوط ميکنند.
لعاب کاری
به دو روش انجام ميگيرد:
- روش اسپری به وسيله پيستوله: در اين روش لعاب به وسيله پيستوله در اتاقک کوچکی که به آن اتاقک اسپری گفته ميشود، روی زيرساخت پاشيده ميشود. اين اتاقک ميبايست به سيستم تهويه مناسب مجهز باشد تا اسپريکننده از ذرات معلق لعاب در هوا که سمی و خطرناک است، در امان بماند. در اين روش مقداری از لعاب به هدر ميرود.
- روش دستی يا غرقاب: در اين روش لعاب را روی قطعه ميريزند تا تمام سطح آن را بپوشاند. اين روش به لحاظ جلوگيری از هدر رفتن لعاب و معلق نشدن ذرات آن در هوا، از نظر اقتصادی و از نظر بهداشتی ارجح است.
پس از لعابکاری، اشياء لعابزده شده را ميبايست در فضايی دور از هرگونه گرد و غبار در کنار کوره يا در گرمخانه قرار داده و حتماً قبل از قراردادن شیء در کوره، مجدداً توسط هوای فشرده غبارروبی کرد.
پخت لعاب
پس از خشک شدن کامل لعاب و برطرف کردن هرگونه گرد و غبار از روی آن، مرحله پخت آغاز ميشود.
برای پخت لعاب، حرارت کوره ميبايست در حدود ٩٠٠ درجه سانتيگراد باشد. فرآيند پخت لعاب بيش از ٢ تا ٣ دقيقه به طول نميانجامد و زمانيکه سُرخی مناسب قطعه و لعاب توسط استادکار تشخيص داده و از پخت کامل لعاب اطمينان حاصل شد، شیء را از کوره خارج کرده و در کنار کوره قرار ميدهند تا به تدريج سرد شود. صنعتگران سنتی از دماسنج استفاده نميکنند؛ فقط به تجربيات و شواهد بسنده ميکنند. در اين زمان رنگ لعاب به رنگ زرد نخودی مايل است و با از دست دادن حرارت به تدريج رنگ آن به سفيدی ميگرايد.
آمادهسازی رنگ
رنگهای مورد استفاده برای نقاشی روی زمينه مينا به رنگهای نسوز معروف است و عمدتاً از پودر اکسيد فلزات تشکيل شده است. در قديم، استادکاران ميناساز، خود اين رنگها را تهيه ميکردند ولی امروزه از پودرهای رنگ آماده وارداتی استفاده ميشود.
جهت آمادهکردن اين رنگها برای نقاشی روی اشياء مينايی، ميبايست ابتدا محلول صمغ عربی در آب را با گليسيرین به نسبت یک به ٢ مخلوط کرده و پس از قراردادن پودر رنگ موردنظر بر شيشه و چکاندن چند قطره از مخلوط فوق توسط کاردک، رنگ را آماده کرده و مانند رنگهای آبرنگ از آن استفاده ميکنند. در واقع مخلوط محلول صمغ عربی و گليسيرين، عمل حلال رنگ را انجام ميدهد.
در صورت خشک شدن باقيمانده رنگ، با چکاندن چند قطره از مخلوط صمغ عربی و گليسيرين، مجدداً آن را برای نقاشی آماده ميکنند. پودر رنگ را ميتوان با جوهر کاج يا جوهر اسطوخودوس آميخته و آماده نقاشی کرد. در اين صورت بايد به شيوه «رنگ روغن» عمل کرد.
انتقال طرح بر لعاب
برای این منظور، ابتدا هنرمند ميناساز، طرح موردنظر خود که معمولاً برگرفته از نقوش اسليمی و ختايی، گل و مرغ، شکارگاه و صورتسازی است را روی کاغذ آورده و سپس کاغذ را «سوزنکاری» يا «سمبادهکاری» ميکنند؛ به اين صورت که خطوط طرح را نزديک به هم سوراخ سوراخ ميکنند. سپس با خاکستر يا دوده طرح را روی قطعه لعابی پياده ميکنند.
نقاشی
نقاشی را ميتوان با قلمگيری آغاز کرد و ابتدا خطوط اصلی طرح را قلمگيری و سپس قسمتهای مختلف را رنگآميزی کرد. همچنين، ميتوان ابتدا طرح را رنگآميزی و سپس دور آن را قلمگيری کرد.
در رنگهای مينايی، رنگ سفيد وجود ندارد و اگر استفاده از اين رنگ ضروری باشد، هنرمند با مهارت از سفيدی لعاب زمينه استفاده می کند يا پس از نقاشی با قلم نوکتيزی رنگ را از روی زمينه برميدارد تا رنگ سفيد لعاب ظاهر شود. چنانچه در طرح مورد نظر، رنگ طلایی وجود داشته باشد، در همين مرحله بايد با آب طلا، نقاشی را تکميل کرد.
همچنین، در مرحله نقاشی در صورتی که روغنهايی نظير گليسيرين يا اسطوخودوس يا روغنهای مشابه جهت آمادهسازی رنگ استفاده شود، بايد قبل از قراردادن شیء در کوره، آن را با گذاردن روی اجاق برقی يا شعله ملايم (چراغ الکلی) يا با نزديککردن قطعه به کوره، روغن آن را به صورت دود خارج کرد و از بين برد، زيرا در غير اين صورت ممکن است که در سطح مينا منافذی بر اثر جوشش اين روغنها به وجود آيد و سطح مينا آبلهگون شود. هنگام نقاشی بر مينا، زياد شدن رنگ موجب شُرّه و خرابی کار در مرحله حرارت دادن ميشود. اگر رنگ در نقطهای بيش از حد لازم باشد، ميبايست قبل از پخت، اضافی آن را برداشت.
پخت نقاشی
پس از آنکه نقاشی روی لعاب پايان يافت، بايد مجدداً قطعه را در کوره حرارت داد. اين بار حرارت کوره ميبايست بين ۶۰۰ تا ۷۵۰ درجه سانتيگراد باشد. درصورتی که جهت رنگآميزی از طلا استفاده شود، بايد فرآيند پخت در حرارت حداکثر ۴۵۰ درجه سانتيگراد صورت گيرد، زيرا در دمای بالاتر، طلا از بين خواهد رفت.
حرارت دادن مينا مخصوصاً در مرحله پخت نقاشی بايد با دقت صورت پذيرد؛ چنانچه حرارت کوره يا زمان آن بيشتر از حد لزوم باشد، سبب جاری شدن رنگ يا نفوذ آن به داخل لعاب اوليه مينا ميشود. همچنين، اگر دما و زمان کمتر از حد باشد، رنگ به خوبی پخته نميشود و پس از پخت به خوبی از روی لعاب پاک شده يا به حالت کدر درمی آيد. پس از پايان پخت کار نقاشی مينا، روی آن را با لعاب شفاف با ضخامت کم ميپوشانند و مجدداً ميپزند.
تکميل کاری
لعاب، لبه دهانه و پايه اشياء مينايی مانند گلدان، بشقاب و ظروف مختلف را کاملا نميپوشاند و ظاهری ناخوشايند به آن ميدهد. برای رفع اين نقص، ميبايست از زههای برنجی يا نقرهای استفاده کرد؛ به اين ترتيب که ابتدا مفتول برنج يا نقره را به وسيله دستگاه نورد بهصورت نواری با پهنای ٢ميليمتر درآورده، سپس از سوراخ مخروطی شکل عبور داده تا به شکل ناودان درآيد. سپس به وسيله آن، لبه اشياء مينايی را پوشانده و با لحيمِ نقره جوش داد.
نکات کلیدی برای شناخت مینای مرغوب با زیرساخت فلز
زیرساخت مینا باید یکنواخت و یکتکه بوده و فاقد قسمتهای زائد و اضافی باشد. لبههای زیرساخت باید عاری از رنگ سبز و سطح آنها بدون تَرک بوده و تیز و برنده نباشد. سطح اتکای ظرف، کاملاً صاف و یکدست باشد. لعاب مینا باید فاقد ترک، پریدگی، پوسته، حباب، سوراخ و زبری باشد و غلظت آن بهگونهای باشد که در همه قسمتها یکسان بوده و دارای نقاط برجستهتر در سطح شیء نباشد.
سطح ظرف مینا باید از درخشندگی کافی برخوردار باشد. شفافیت، براق بودن و صیقلی بودن ظروف مینا، نشاندهنده استفاده از رنگ مرغوب و خوب پخته شدن آنها در کوره است ولی اگر هنگام دست کشیدن بر روی ظروف زبری و ناصافی احساس شد، نشانه کیفیت نامناسب آنها است.
ضخامت رنگ در نقاشی و تزئین مینا باید یکنواخت باشد و رنگهای بهکار رفته در مرزِ طرحها، درهم ادغام نشده و هماهنگ باشد. نقوش باید اصالت ایرانی داشته و در رنگگذاری، طرح اصلی حفظ شده و قلمگیری با نهایت دقت انجام شده باشد. پرداز طرحها و نقشها بایستی تمیز و با ظرافت کار شده باشد. پشت ظرف باید دارای لعاب مرغوب و با کیفیت و بدون زدگی و تَرک باشد.
اگر بر روی رنگ یا لعاب داخل ظروف ترکخوردگی مشاهده شد، نشاندهنده سوخته شدن ظرف در حین کورهکاری است.
اثر مینای اصیل و مرغوب باید دارای رقم بوده، نام هنرمند، تاریخ و محل ساخت نیز بر روی آن حک شده باشد.
پانویس
- بررسی تطبیقی هنر میناکاری ایران و روسیه( عصر قاجار) حکیمه شریعتنیا
- «لغتنامه دهخدا».
- «میناکاری». هنر زمان.
- «بشقاب ساسانی». موزه متروپولیتن.
- دهقانی، ثنا. «هنر میناکاری». گروه اصفهانشناسی زنده رود. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ مارس ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۱.
- «میناکاری و مریم شیخ مهدی». فرهنگستان هنر. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۱.
- «میناکاری». سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ اوت ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۱.
- «میناکاری». راسخون. پارامتر
|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک)
منابع
- دایرهٔ المعارف فارسی، ص ۲۹۷۱.
- ویلسون، کریستی. تاریخ صنایع ایران، ص ۱۶۴.