زبان نیاهندواروپایی
زبان نیا-هندو-اروپایی (به انگلیسی: Proto-Indo-European) زبانی فرضی و بازسازی شده بهصورت گزینشی بر پایه برخی قوانین آواشناسی است. برخی این زبان را همان اوستایی کهن (زبان گاثاها) میدانند و سانسکریت کهن سیمای اندکی نوین تر آن شمرده می شود. یکی از نشانه های پسینی بودن این زبان در برابر اوستایی کهن، خود واژه سانسکریت است که برابر با پیراسته، پرداخته، ویراسته، بهبود یافته است.[1][2] در برابر، تلاش هایی برای بازسازی برخی واژه ها بر پایه خویشاوندی نمونه هایی از این خانواده زبانی روی داده است که همخوانی تاریخی با یکدیگر ندارند. برای نمونه از زبان یونانی با پیشینه نوشتاری ۲۸۰۰ ساله در کنار زبان لاتین با ۲۲۰۰ سال تاریخ بهره گیری شده است. حتی در همین یک نمونه نیز دیده می شود که پژوهشگران و زبانشناسانی که چنین جمعبندی ای نموده اند، هماهنگی و همخوانی تاریخی در فرگشت و دگرگونی واجشناختی ،آوایی و روش واژه سازی این دو زبان را نادیده انگاشته و شکاف زمانی دستکم ششصد ساله را به کناری نهاده و در شمار نیاورده اند که کاستی بزرگی به شمار می آید؛ بدین سان دقت علمی این بازسازی زبانی به پرسش کشیده شده است. نکته دیگر آن است که وامگیری واژگانی هم در این بازسازی نادیده انگاشته شده است. سومین نکته درنظرنگرفتن همپوشانی های زبانی و جهش های قاعده ای است. نکته چهارم آنکه باید یادآوری نمود هیچ زبانی با ضرباهنگ یکنواخت و بی نابهنجاری دست به واژه سازی نمیزند. واژگان فرضی نیاهندواروپایی استثنائی ندارند و ازین رو هرگز نمیتوانند آیینه راست نمای زبان نیای آریاییان هند و ایران و اروپا (نیاهندواروپایی) باشند.
نیاهندواروپایی | |
---|---|
بازسازی | زبانهای هندواروپایی |
نوادگان بازسازیشده |
|
تاریخچه نامگذاری
در تلاشی آغازین، مارکوس زوئریوس وان بوکس هورن زبانشناس و دانشمند هلندی بود که زبانی پیشگام را مادر برخی زبانهای آسیایی و اروپایی دانست و آن را زبان سکایی شناسایی کرد.[3][4] این سرآغازی بر دانش زبانشناسی بر پایه جستجو برای بازسازی یا کشف یک زبان مشترک بود. در سال ۱۶۴۷ این اندیشه پیش کشیده شد و زبان سکایی سرچشمه یگانه یک خانواده زبانی به شمار آمد.[5] این خانواده عبارت بود از: هلندی، آلبانیایی، یونانی، لاتین، فارسی و آلمانی. در ۱۶۵۴ او زبانهای اسلاوی، سلتی و بالتیک را هم به این خانواده افزود. دو سده پس از این، یکی از جغرافیدانان نامدار و از پژوهشگرانِ دانمارکی به نام کنراد مالت برون که نقشی اساسی در گسترش این دانش دارد، نامِ هندوژرمنی(Indogermanisch) را در سال ۱۸۱۰ برای این مفهوم به کار برد؛ نخست به فرانسوی[6] به کار برد و سپس آلمانی آن[7] روایی یافت؛ نامی که امروزه نیز در زبان علمی استاندارد آلمانی بدان خوانده میشوند. سه سال پس از مالت-برون، یک پزشک و فیزیکدان انگلیسی، توماس یانگ همین خانواده زبانی را هندواروپایی، و دو سال بعد زبانشناس دانمارکی، راسموس راسک، به یاد یافث برادر سام در آیین یهود، یافثی نامید. کمی دیگر از سوی زبانشناس آلمانی، فریدریش اشمیتهنر[8] زبانهای هندی-توتی [9] و دیگر زبانشناس آلمانی و پیشگام در گویششناسی، فریدریش پوت، هندوکِلتی (هندوسلتی) نیز نام گرفت. فیلسوف و زبانشناس آلمانی، ویلهلم فون هومبولت زبانهای سانسکریتی نامید و زبانشناس پیشگام ایتالیایی، گراتسیادیو ایسایا آسکولی، نام آریااروپایی را انتخاب نمود. سرانجام ماکس مولر، زبانشناس، خاورشناس و بنیادگذار هندپژوهی نوین آنها را خانواده زبانهای آریایی نامید[10]. کمی پس از وی نیز زبانشناس بلژیکی اونوره شَوه[11] نام آریاک[12] (آریایی) را برگزید.[13] از آنجا که این واژه را کنت دو گوبینو در کتابی نامدار و پرسروصدا دربارهٔ یکسان نبودن نژادها (۱۸۵۴) به کار برد و در آینده، ریشه پیدایش جهان بینی نژادپرستانه و نازیها و فاشیسم را به اندیشههای وی پیوند دادند، پس از شکست آلمان در جنگ دوم جهانی در سالهای پایانی سده بیستم، به گونه تابویی سیاسی-فرهنگی با آن برخورد گردید و انجمنهای دانشگاهی و پژوهشی نیز این رویه را ناگزیر پیمودند.[14]، زبان نامبرده نیای فرضی زبانهای هندواروپایی است که، نیای مردمان ایرانی، آریاییان هند، آناتولیاییهای باستان (مانند لوویان، لیدیان، هیتیان و ...) و آریاییان اروپا با آن گفتگو میکردند. هرچند از پذیرش وجود این زبان در میان زبانشناسان یک سده میگذرد، اما در شیوه بازسازی آن اختلاف وجود دارد.
زبانهای این خانواده زبانی پُرگویشورترین زبانهای دنیا هستند. نزدیک به سه میلیارد نفر، به ۱۳۰ زبان زنده از این خانوادهٔ زبانی سخن میگویند، که گسترهٔ آن از هیتی بی گویشور (زبان مرده) تا انگلیسی، از زبانهای لاتین و رومی گرفته تا فارسی و هندی میرسد.
در مورد خاستگاه این خانوادهٔ زبانی چند فرضیهٔ رقیب وجود دارد. فرضیه کورگان (از زبان روسی برابر گوردخمه که واژههای گورچال یا گورپشته را برای آن برگزیده اند) که ماریا گیمبوتاس(۱۹۲۹–۱۹۹۴) در سال ۱۹۵۶ آن را پیشنهاد کرد و آن را بر یافتههای باستانشناختی در فرهنگ[15] سامَرا[16][17] (که نشانگر شکوفایی فرهنگی سکاها در هزاره پنجم پیش از میلاد است) و فرهنگ سروگلازووا[18][19](که در آن نشانههایی از هزاره یازدهم تا نهم پیش از میلاد یافت شده) بنیاد گذاشت که ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی را به ۶٬۰۰۰ سال پیش و سبزدشت[20]های کاسپی-پونتی وابسته میداند و سازگار با زیستگاه کیمریها (اسکیتهای اشکودا)، سکاها (سکیتها) و سرمتیها و برابر بخشی از سکستان بزرگ است.[17]
دیدگاه دیگری خاستگاه آریاییان (هندواروپاییان) را سرزمین ایران می داند. به گزارش هفته نامه پربازدید و سرشناس نیو ساینتیست، چندی پیش در ارمنستان کاوش هایی باستان شناسی رخ داده است که با انقلابی در بازنگری نظریه خاستگاه هندواروپاییان (آریاییان، آناتولیایی ها و اروپاییان) و زبان های هندواروپایی نظریه کهن درباره مهاجرت به فلات ایران را وارونه کرده و سویه این مسیر مهاجرتی را از ایران دانسته است. دیوید رایش از دانشمندان برجسته ژنتیک، بر پایه یافته های ژنتیکی تازه از ارمنستان، مانند بسیاری از زبانشناسان و باستان شناسان، در دیدگاه خود _که پیش از این بر پایه فرضیه کورگان استوار بود_ بازنگری نموده و این خاستگاه را ایران کنونی و ارمنستان می داند. وی می افزاید: از ۷۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش شارش جمعیت انبوهی از نژاد آریایی (ایرانی-هندی-اروپایی) را به دشت های اوراسیا می بینیم که در فرهنگ یمنا (گورچالی) تبلور یافته اند.[21] از آنجا که این خبر در انجمن های آکادمیک جهان بازتاب بسیاری داشته است این منبع در دو شماره پیاپی (۲۳ و ۳۰ می ۲۰۱۸) به این رویداد همانند نقطه عطفی تاریخی نگریسته، آن را واکاوی می نماید.[22][23] پس از به میان آمدن این نظریه برای نخستین بار [24](۱۹۸۰)، از رویکرد ایران پژوهان برخوردار شد. این دیدگاه با بررسی تطبیقی یافته های دیرین-اقلیم شناسی (آب و هواشناسی)، زبانشناسی تاریخی و سنجشی، ژنتیکی، باستان شناسی پیش از تاریخ و نوشته های تاریخی این دیدگاه را واکاوی می نماید.[25][26][27][28] اکنون به تازگی یافته هایی ژنتیک در جنوب قفقاز همخوانی این دیدگاه را پیش چشم نمودار کرده و مایه بازنگری برخی از هواداران سرشناس فرضیه کورگان شده است.[29][30][31][32] کریستین کریستینسن از باستان شناسان نامدار اروپایی به همراه دیگر اعضای مکتب باستانشناسی دانمارک، نظریه کورگان را با همه رواج و پذیرفتگی آن، تنها گامی پس از ایران و جنوب قفقاز می داند و بر این باور است که فرهنگ یمنا (گورچالی) راهی برای گسترش زبان پوروا-هندوآناتولیایی به اروپا و سبزدشت های اوراسیا بوده است.[33][34].[35][36]
دیدگاه دیگر ادعا میکند ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی به ۸٬۰۰۰ تا ۹٬۵۰۰ سال پیش و به منطقهٔ آناتولی بازمیگردد. این دیدگاه که در زمان پیش کشیدن آن (۱۹۸۷) رویکرد یافت، در بنیاد، برگرفته از بازه ای زمانی بدنبال موجی از یافتههای باستانشناسی دربارهٔ شکوفایی فرهنگی هیتیها است و اینکه آنان را آورندهٔ فن گداختِ آهن به خاورمیانه و ارابه (گردونه)های برتر در گسترهٔ جنگها و دارندهٔ نخستین الفبای هیروگلیف بهدستآمده تاکنون از آریاییها میدانند، و با پیشرفت و گسترش کشاورزی از روی پیشرفت فن فلزکاری و در پی آن، ساخت ابزار کشاورزی کارآمدتر و افزایش فراوردههای کشاورزی، و به دنبال آن، شتابگیری افزایش جمعیت، این زبان نیز گسترش یافتهاست و هیتیها هم در کنار میتانیها و لوویها و دیگر مردمان آناتولی از چنین توانش تاریخیای برخوردار بودهاند. پس خاستگاه آریاییها همین فلات بودهاست.[37] در سال ۲۰۰۳ پژوهشی منتشر شد که با بررسی ۸۷ زبان، زمان جدایی زبان هیتی را در رده نخستین زبان جداشونده آریایی و هندواروپایی با تاریخی میانه ۹۸۰۰ تا ۷۸۰۰ سال پیش، هماهنگ با فرضیه آناتولی می دانست.
دیدگاهی دیگر این خاستگاه را جایی در میان گستره پاکستان امروزی و شمال غربی هندوستان کنونی می داند. این دیدگاه بویژه پس از یافته های باستان شناسی هاراپا مطرح گشته است.[38] و برخی هند پژوهان و زبانشناسان و باستان شناسان گواه هایی برای آن آورده اند.
برخی پژوهشگران بر این باورند که پراکنده شدن این زبان در بازه هزارهٔ سوم پیش از میلاد با افزایش جمعیت مردمان کوچگردِ کورگان (گوردخمه) رُخ دادهاست. دیگران با اشاره به مهاجرتهای نخستین، این نظریه را مطرح میکنند که مردم برزگر و کشاورز بسیار زودتر (پیرامون ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد) پراکنده شدهاند که به «موج پیشروی»[واژهنامه 1] معروف است.
دیدگاه دیگری نیز ارمنستان و قفقاز جنوبی را آریابوم (زادگاه زبان و فرهنگ آریایی) می شناسد که نخستین بار از سوی برخی دانشمندان شوروی سابق (۱۹۸۵)[39] پیشنهاد و با یافته های باستان شناختی، زبانشناختی، و ژنتیک مستندسازی شده است[40] و هوادارانی نیز دارد.
دیدگاهی دیگر که به تازگی به میان آمده است به وارون همه دیدگاه های هماورد خود، اروپا را خاستگاه آنان می داند و آن را با تفسیر پاره ای یافته های ژنتیک و باستان شناختی می پرورد. پدید آورندگان آن نام پیوستگی پارینه سنگی را بر آن گذاشته اند.[41] این دیدگاه با همه تلاشی که برای مستندسازی آن روی داده است، هنوز اقبال چندانی در میان هسته های دانشگاهی و پژوهشی معتبر نیافته است.
برخی دیگر از یافتههای ژنتیک فرضیه دیگری را مطرح میکنند که به گونهای آمیختهای از برخی نظریه هایی است که پیشتر بازگو شدند. این چنین که زمانی که مردم برزگر آناتولی را ترک کردند (فرضیه آناتولی)، برخی از آنها به سوی شمال مهاجرت کردند و فرهنگ کورگان (گوردخمه) را پدید آوردند، که متعاقباً در سطح استپها پراکنده شده است(فرضیه کورگان). به این شیوه، دو فرضیه آناتولی و کورگان را با هم آمیخته است. صرفنظر از تازش این تیره ها و نژادها به سرزمینهای دیگر، پیشروی و گسترش زبانهای پوروا-هندواروپایی یک روند آرام و آشتی جویانه بوده که از طریق تماس فرهنگها همچون بازرگانی و پیوندهای میان نژادی صورت گرفتهاست.
جستارهای وابسته
- زبانهای هندواروپایی
- کورگان
- واژگان نیاهندواروپایی
- خاستگاه ایرانی
- فرضیه ارمنستان
- فرضیه آناتولی
واژهنامه
- Wave of Advance
منابع
- Angus Stevenson & Maurice Waite 2011, p. 1275
- Sir Monier Monier-Williams (2005). A Sanskrit-English Dictionary: Etymologically and Philologically Arranged with Special Reference to Cognate Indo-European Languages. Motilal Banarsidass. p. 1120. ISBN 978-81-208-3105-6.
- «Lithuanian Art Fund». www.lietuvosmenas.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- Hal, Toon Van (2010-11-01). "On 'the Scythian Theory': Reconstructing the Outlines of Johannes Elichmann's (1601/1602–1639) Planned Archaeologia Harmonica". Language & History. 53 (2): 70–80. doi:10.1179/175975310X12798962415143. ISSN 1759-7536.
- «Marcus Zuerius van Boxhorn». library.missouri.edu. بایگانیشده از اصلی در ۱۵ ژانویه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- indogermanique
- indogermanisch
- ۱۸۲۶، زبانشناس آلمانی، فریدریش اشمیتهنر
- indisch-teutsch. واژه Deutsch در واج نخست نرم شده همان teutsch است و از نام کهن آلمان به لاتین teutones گرفته شده و هم ریشه یوت(:دانمارکی)، جوت(انگلیسی)، گوت)ژرمنی،ژوت(فرانسوی) است. نگاه کنید به تارنمای:.
- 1861
- (Honoré Chavée (1815-1877
- ariaque, 1867
- «Indo-European studies explained». everything.explained.today. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- «How did the Nazis construct an Aryan identity? | South African History Online». www.sahistory.org.za. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۰.
- اصطلاحی باستان شناختی درباره گروه یافته های باستانشناختی ای که بیشتر در زیستگاهی پیش از تاریخ پیدا شده و ویژگی های همسانی را نشان می دهند. این یافته ها دربرگیرنده روش خاکسپاری، شگرد و شیوه ساخت ابزارآشپزی و جنگ و کشاورزی و روال خانه سازی هستند. دشواری ای که در این میان هست، نبود خط و توان نامگذاری آن مردم و تیره و تبار و خاندان آنان بر پایه نوشتار است؛ از همین رو این دسته یافته ها را به نام نزدیکترین جای شناخته شده جغرافیایی مانند شهر، روستا، رود، کوه و یا برجسته ترین ویژگیِ این گروه همگون می خوانند.
- Quiles، Carlos. «Samara Archives». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۴.
- "Samara culture - Wikipedia". en.m.wikipedia.org. Retrieved 2019-12-03.
- «Seroglazovka culture - Wikipedia». en.m.wikipedia.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۳.
- «Pedigree: Man of the SEROGLAZOVO CULTURE». fabpedigree.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۴.
- برابرهای فرهنگستان زبان فارسی. فرهنگ واژههای مصوّب فرهنگستان - دفتر پنجم. بخش اوّل: فارسی. تهران.
- Admin. «New DNA study supports an Armenian origin of the Indo-Europeans». PeopleOfAr (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۷.
- «World's most-spoken languages may have arisen in ancient Iran | New Scientist». www-newscientist-com.cdn.ampproject.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- «World's most-spoken languages may have arisen in ancient Iran | New Scientist». www-newscientist-com.cdn.ampproject.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- از سوی فریدون جنیدی در کتابی با نام : زندگی و مهاجرت آریایی ها بر اساس روایات ایرانی، نشر بلخ، چاپ نخست، ۱۳۵۸.
- «گفتگو با دکتر جهانشاه درخشانی 1 - آریاییها از شمال نیامدند».
- «گفتگو با دکتر جهانشاه درخشانی 2 - تمدنی که از نو باید شناخت».
- جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت نژاد آریا بر اساس روایات ایرانی، نشر بلخ (۱۳۵۸).
- جنیدی، فریدون، داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی، نشر بلخ (۱۳۹۲).
- Quiles، Carlos (۲۰۱۸-۰۵-۱۰). «No large-scale steppe migration into Anatolia; early Yamna migrations and MLBA brought LPIE dialects in Asia». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۳.
- "Genetic evidence from the South Caucasus region shows surprising long-term stability". phys.org. Retrieved 2019-12-13.
- Haber, Marc; Mezzavilla, Massimo; Xue, Yali; Comas, David; Gasparini, Paolo; Zalloua, Pierre; Tyler-Smith, Chris (2016-06). "Genetic evidence for an origin of the Armenians from Bronze Age mixing of multiple populations". European Journal of Human Genetics. 24 (6): 931–936. doi:10.1038/ejhg.2015.206. ISSN 1476-5438. Check date values in:
|date=
(help) - «Maykop culture». www.danel.com.hr. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۲.
- «Invasion aus der Steppe». DER SPIEGEL. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۳.
- Quiles، Carlos (۲۰۱۸-۰۵-۲۲). «Copenhagen group: Germanic and Balto-Slavic from Bell Beaker; Indo-Anatolian homeland in the Caucasus». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- Quiles، Carlos (۲۰۱۷-۱۱-۱۸). «The renewed 'Kurgan model' of Kristian Kristiansen and the Danish school: "The Indo-European Corded Ware Theory"». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- «Story of most murderous people of all time revealed in ancient DNA | New Scientist». www-newscientist-com.cdn.ampproject.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۲.
- http://www.sciencemag.org/content/337/6097/957.abstract?sid=192102e8-a5bc-4744-ac5a-5500338ab381
- Quiles، Carlos (۲۰۱۷-۰۶-۲۴). «The Aryan migration debate, the Out of India models, and the modern "indigenous Indo-Aryan" sectarianism». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۴.
- "Armenian hypothesis - Wikipedia". en.m.wikipedia.org. Retrieved 2019-12-04.
- Quiles، Carlos (۲۰۱۸-۰۳-۳۰). «Proto-Indo-European homeland south of the Caucasus?». Indo-European.eu (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۴.
- «The Paleolithic Continuity Paradigm - Introduction». www.continuitas.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۰۴.