احمد میرعلائی
احمد میرعلائی (۲۱ فروردین ۱۳۲۱ – ۲ آبان ۱۳۷۴) از مترجمان پرکار ایرانی بود.
احمد میرعلائی | |
---|---|
زادهٔ | ۲۱ فروردین ۱۳۲۱ ۱۰ آوریل ۱۹۴۲ اصفهان |
درگذشت | ۲ آبان ۱۳۷۴ ۲۴ اکتبر ۱۹۹۵ (۵۳ سال) اصفهان |
آرامگاه | گلشن نام آوران اصفهان |
ملیت | ایرانی |
کارهای برجسته | سردبیری نشریات: آیندگان ادبی، جنگ اصفهان، کتاب امروز و فرهنگ و زندگی |
فرزندان | لیلی، شیرین، شهرزاد |
والدین | دکتر علی میرعلایی |
فعالیتها
وی از سال ۱۳۴۸ به بعد در دانشگاههای اصفهان، هنرهای دراماتیک، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد و کراچی به تدریس پرداخت و به مدت ۴ سال در مؤسسه انتشارات فرانکلین تا سال ۱۳۵۱ به ویراستاری آثار ادبی مشغول بود.
او همچنین در فاصله سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۵ سردبیری مجلههای کتاب امروز، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی و جنگ اصفهان را برعهده داشت و بین سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ سرپرستی خانه فرهنگ ایران در دهلی و بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ مسئول خانه فرهنگ ایران در کراچی بودهاست.[1]
احمد میرعلایی از مترجمانی است که برای نخستین بار فارسی زبانان را با نویسندگان بزرگی همچون بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز، گراهام گرین و ویلیام گولدینگ آشنا کردهاست. او طبع و ذوق فراوانی در ترجمه شعر داشت و ترجمه کتابهای سنگ آفتاب سرودهٔ اوکتاویو پاز و ایکور سرودهٔ گاوین بنتاک را میتوان از بهترین آثار او در زمینه ترجمه شعر بهشمار آورد.
مرگ
وی از جمله نویسندگان و روشنفکرانی بود که در سری قتلهای موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط عوامل وزارت اطلاعات در صبح روز دوم آبان ماه ۱۳۷۴ هنگامی که از منزلش به سوی کتابفروشی محل کارش در حرکت بود ناپدید و جسم بیجان او در حدود ساعت ۱۰ شب در کوچههای خیابان میر اصفهان پیدا شد. بعدها معلوم شد که احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه دست راست دچار ایست قلبی شده بود.[2]
او از امضاکنندگان متن نامه ما نویسندهایم و همچنین متن اعتراض به دستگیری سعیدی سیرجانی بود.[2] علاوه بر فعالیتهای فرهنگی فوق بسیاری ملاقات او با وی.اس. نایپول در سفرش به ایران را از دلایل خشم نیروهای امنیتی میدانند؛ فرج سرکوهی در کتاب خود اشاره میکند در سفر وی.اس. نایپول، دولتیها اجازه نمیدادند تا نویسندگان مستقل با او دیدار کنند ولی او از فرصتی استفاده میکند و برای دیدار با مترجم کتابش، «هند تمدن مجروح»، به اصفهان میآید و میرعلایی در این نشست و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان به نیپول ارائه میدهد که در ذهنیت نیپول و گزارشش از سفر ایران تأثیر تعیینکنندهای میگذارد.[3]
آثار
منتشرشده
برخی از ترجمههای منتشر شده احمد میرعلایی:
- وایتینگ جان: «شیاطین» (نمایشنامه)، کتاب زمان، تهران، ۱۳۴۸
- خورخه لوئیس بورخس: «ویرانههای مدور»، کتاب زمان، تهران، ۱۳۴۹
- یان فلمینگ: «چیتی چیتی بنگ بنگ» (کودکان)، پیوند، تهران، ۱۳۵۰
- اکتاویو پاز: «سنگ آفتاب» (شعر)، کتاب زمان، تهران ۱۳۵۰
- ای.تی. مور: «ای.ام. فاستر» (نقد آثار) جیبی، تهران، ۱۳۵۱
- خورخه لویس بورخس: «الف و داستانهای دیگر»، پیام، تهران، ۱۳۵۱
- عبدالحکیم خلیفه: «عرفان مولوی» (با همکاری دکتر احمد محمدی)، شورای عالی فرهنگ، تهران، ۱۳۵۲
- مریل جین، «اسب عالی» (کودکان)، بانک صادرات ایران، تهران، ۱۳۵۲
- اکتاویو پاز و دیگران: «دربارهٔ ادبیات»، کتاب زمان، تهران، ۱۳۵۳
- خورخه لویس بورخس: «هزارتوها»، کتاب زمان، تهران، ۱۳۵۵
- ویلیام گلدینگ: «خدای عقرب»، کتاب زمان، تهران، ۱۳۵۵
- هانری پیر: «ژان پل سارتر» (با همکاری ابوالحسن نجفی) کتاب زمان، تهران، ۱۳۵۵
- گراهام گرین: «کنسول افتخاری»، کتاب زمان، تهران، ۱۳۵۶
- برنارد مالامود و دیگران: «طوق طلا» (مجموع داستان)، آگاه، تهران، ۱۳۵۶
- اکتاویو پاز: «کودکان آب و گل» (نقد ادبی)، کتاب آزاد، تهران، ۱۳۶۱
- وی. اس. نایپول: «هند، تمدن مجروح»، فاریاب، تهران، ۱۳۶۲
- میلان کوندرا: «کلاه کلمنتیس»، دماوند، تهران، ۱۳۶۲
- جوزف کنراد. «از چشم غربی»، کتاب زمان، تهران، ۱۳۶۳
- گراهام گرین: «عامل انسانی»، رضا، تهران، ۱۳۶۵
- خورخه لویس بورخس: «مرگ و پرگار»، فاریاب، تهران، ۱۳۶۴
- خورخه لویس بورخس: «باغ گذرگاههای پیچاپیچ»، نشر رضا، تهران، ۱۳۶۸
- هرمان ملویل: «بیلی باد، ملوان» نشر رضا، تهران، ۱۳۶۹
- ادوارد مورگان فورستر: «درخت و خاطره (هواردز اِند)»، نشر نیلوفر، تهران، ۱۳۷۴
- مقالات، داستانها، و اشعار بسیار در مجلات جنگ اصفهان، سخن، نگین، الفبا، رودکی، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی، کتاب جمعه، مفید، گردون، آدینه، دنیای سخن، کلک، لیترَری ریویو و جز آن.
منتشرنشده
- دارل، لارنس: ژوستین، جی، نشر سپاهان، اصفهان (ادبیات معاصر آمریکا)
- دارل، لارنس: بالتازار
- وینترسون جانت: شور، نشر زنده رود، اصفهان (ادبیات معاصر انگلستان)
- کاسترو، فررایرا: دیر راهبان، نشر فردا، اصفهان (ادبیات معاصر فرانسه)
- ترجمهای به اسم چهارباغهای اسکندریه اثر لارنس دارل که هرگز اجازه چاپ نگرفتهاست.
- صادقی، بهرام: ملکوت (ترجمه به انگلیسی)
- خدایی، علی: پشت شیشه، پشت مه (ترجمه به انگلیسی)
- فرخفال، رضا: بارانهای عیش ما (ترجمه به انگلیسی)[4]
منابع
- نشریه کلک شماره گان ۶۸-۶۹-۷۰ صفحه ۴۰۸ مقاله "به یاد میرعلایی" سال ۱۳۷۴
- نقرهکار مسعود، بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری ایران، جلد سوم، نشر باران شابک ۹۱−۸۸۲۹۷−۶۱−۶ صفحهٔ ۴۷
- سرکوهی فرج، یاس و داس، نشر باران صفحات۱۲۵ تا 128 شابک ۹۱−۸۸۲۹۷−۵۷−۸
- نشریه کلک شماره گان ۶۸-۶۹-۷۰ صفحه ۴۱۰مقاله "به یاد میر علایی" سال ۱۳۷۴
- بر پایه دادههایی از: احمد زاهدی لنگرودی، «جهان دگرگون میشود، بهیاد احمد میرعلائی» در رادیو زمانه
- احمد میرعلائی. رادیو فردا
- احمد میرعلائی
- Jalil Doostkhah. "MIRʿALĀʾI, Aḥmad".