جمهوری مهاباد
جمهوری مهاباد (به کردی: کۆماری مههاباد)[1] نام سیاسی یک جمهوری خودمختار در شمال غربی ایران بود که سه شنبه، ۲ بهمن ۱۳۲۴ (برابر با ۲۲ ژانویه ۱۹۴۶) به فرمان رهبر اتحاد جماهیر شوروی یعنی ژوزف استالین تشکیل شد[2][3][4] و کمتر از یک سال یعنی تا ۲۴ آذر ۱۳۲۵ بر پا بود. وسعت این جمهوری تنها به چند شهر نزدیک مهاباد از جمله شهرهای بوکان، پیرانشهر، اشنویه، سردشت و بخش های شمالی نزدیک به شهر سقز منتهی میشد به همین دلیل بیشتر این حکومت را «جمهوری مهاباد»[5][6] هم میخوانند. احزاب، سازمان ها و نهاد های مدافع ملی گرایی قومی کُردی که ضد ملی گرایی نژادی ایرانی هستند[7][8][9] همواره ادعا دارند که نام این خودمختاری فقط جمهوری کردستان بوده است[10][11][12] که همواره توسط تاریخ نگاران غربی به رسمیت شناخته نمی شود.[13][14]
جمهوری مهاباد کۆماری مههاباد | |
---|---|
جمهوری خودمختار | |
پرچم مهر | |
سرود: ای رقیب Oh Enemy (ای دشمن) | |
مختصات: | |
مرکز | مهاباد |
تاسیس خروج شوروی انحلال اعدام سران | ۲ بهمن ۱۳۲۴ ۲۴ آذر ۱۳۲۵ |
مدیریت | |
• رئیسجمهور نخستوزیر | قاضی محمد حاجی باباشیخ |
مرکز این جمهوری در شهر مهاباد و رهبر این حکومت قاضی محمد بود.[15][16]
سرود ای رقیب که توسط یونس رئوف (دلدار) سروده شد، برای اولین بار در تاریخ، توسط این حکومت به کار گرفته و منصوب شد که تنها سرود رسمی این حکومت بود.
اسناد منتشر شده نشان میدهند :که تشکیل و نابودی این جمهوری در ارتباط با بحران ایران و شوروی دیده میشود.[17] عدم موافقت با اعطای امتیاز نفت به شوروی باعث شد که این کشور در بالاترین سطحِ تصمیمگیری،[18] برای فشار به ایران به فکر ایجاد حمایت از جنبشهای استقلالطلب در شمال و شمال غربی کشور باشد. پیامد این سیاست، ابتدا تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان و سپس جمهوری مهاباد شوروی بود. هر دو گروه از حمایت شوروی برخوردار بودند. به علاوه، نیروهای شوروی از ورود نیروهای دولتی ایران به آذربایجان و کردستان جلوگیری میکردند. در نهایت زیر فشار بینالمللی و پس از قرارداد قوام-سادچیکف و وعدهٔ گرفتن امتیازات نفتی از ایران، ارتش شوروی از مناطق اشغالشده خارج شد و حکومت خودمختار آذربایجان و جمهوری مهاباد سقوط کردند.[19][20]
پیش زمینه
به موجب اشغال ایران توسط متفقین در اواخر آگوست ۱۹۴۱، اتحاد جماهیر شوروی بخشهای از شمال ایران را اشغال کرد. در غیاب دولت مرکزی، اتحاد جماهیر شوروی سعی در پیوستن شمال غربی ایران به کشور خودش را داشت و ملیگرایی را در مناطق شمال ایران تبلیغ میکرد.[21] بر اساس اسنادِ محرمانه که پس از سقوط اتحادیه جماهیر شوروی منتشر شدند، یکی از مهمترین اسناد حزب کمونیست شوروی با برچسب 'فوقالعاده سرّی' در روز ششم ژوئیه ۱۹۴۵ میلادی، پانزدهم تیر سال ۱۳۲۴ خورشیدی، در کمیته مرکزی این حزب برای ایجاد جنبشهای تجزیه طلبانه در آذربایجان ایران و جنوب خزر تصویب شد. همه این اسناد امضای استالین را داشت[22] و او مستقیماً در این موضوع نقش داشت. در یکی از بندهای این سند که به کُردها اختصاص یافته ذکر شدهاست که: «فعالیت مناسب بین کُردهای شمال ایران برای جلب آنان به جنبش جداییطلبانه و ایجاد یک ولایت خود مختار ملی کُرد زیر سایه سوسیالیسم شوروی انجام شود.»[23][24][25]
قاضی محمد و برخی دیگر از چهرههای مهم کُرد، در نوامبر ۱۳۲۰، به باکو دعوت شده بودند و از آنها خواسته شده بود که نگاهی، بهویژه در مناطقی که در اشغال نبوده، به سوی شوروی داشته باشند و نه انگلیس.[26] در این زمان، جمعیت احیای کُرد به عنوان یک گروه ملیگرا و چپگرای کُرد که در سال ۱۳۲۱ و پس از اشغالِ بخشهایی از ایران شکل گرفته بود، به مذاکراتی با اشغال کنندگان اهلِ شوروی برای ایجاد یک جمهوری کُردی تحت حمایتِ شوروی و خارج از کنترل ایران انجام دادند. قاضی محمد به عنوان شخصیت مطرح در این جریان تبدیل شد که مورد اقبال کامل اتحادیه جماهیر شوروی بود.[27] در واقع، نگرانی شوروی در کنترل جمعیت احیای کُرد، با انتخاب گزینه مورد نظرش، یعنی قاضی محمد، کاهش یافت.[28][29]
اعلام استقلال
در سپتامبر ۱۹۴۵ قاضی محمد و عدهای دیگر از شخصیتهای مهم به تبریز برای ملاقات کنسولگر شوروی دعوت شدند و سپس به باکو فرستاده شدند و با میرجعفر باقرف، نخستوزیر جمهوری آذربایجان شوروی دیدار کردند. باقرف با توضیح اهمیت حزب دموکرات آذربایجان و جایگزینی آن با حزب توده، تأکید میکند که کُردها نیز برای بدست آوردن آزادی باید همین کار را انجام دهند. او همچنین به آنها میگوید که جمعیت احیای کُرد (کومله) ساخته و ابزار امپریالیسم است. آنها نیز به ایجاد یک حزب دموکراتیک ترغیب میشوند.[30][31] نیروهای دعوت شده نیز خواهان کشوری کُرد بودند و امیدوار بودند اتحاد شوروی از کمک مالی و تسلیحاتی بدانها دریغ نورزد. در بازگشت از این سفر انحلال جمعیت احیای کُرد انجام شد و بیانیهای با امضای قاضی محمد و ۱۰۵ تن از سرشناسان کرد انتشار یافت. در این بیانیه تأسیس حزب دموکرات کردستان اعلام و هدفهای حزب برشمرده شد. بدین طریق در روز دوم آبان ماه سال ۱۳۲۴ برابر با ۱۹۴۵ میلادی، کنگره اول حزب دموکرات کردستان منعقد شد.[32]
تنها ۱۵۹ روز بعد از تأسیس یعنی روز دوم بهمن ماه ۱۳۲۴ (برابر با ۲۲ ژانویه ۱۹۴۶)، این حزب با استفاده از شرایط مناسب آن زمان (اشغال ایران توسط متفقین) و با حمایت و رهبری دولت سوسیالیستی شوروی در بخشی از آذربایجان ایران (که در اشغال شوروی بود) جمهوری خودمختار مَهاباد شوروی را تشکیل داد.[33]
تشکیل دولت
در ۲۲ ژانویه ۱۹۴۶، مجلسِ حکومت استقلال یافتهٔ مهاباد با ۱۳ عضور برگزار شد. محمد قاضی به عنوان رئیسجمهور تبدیل شد و وزیر جنگ محمدحسین خان صدر قاضی پسر عموی قاضی محمد و وزیر کشور نیز ابوالقاسم سیف قاضی برادر کوچکتر قاضی محمد بودند[34]؛ که هر کدام دارای تحصیلات عالی در روسیه و مسلط بر زبانهای ترکی و روسی و فارسی بودند. سپس مصطفی بارزانی نیز به عنوان ژنرال ارتش با پیشمرگهای خود به جمهوری مهاباد پیوست. از سویی قاضی محمد سعی میکرد با سران ایلها و کردهای دارای قدرت در سایر شهرها خصوصاً بوکان نیز در ارتباط باشد و آنها را در این جمهوری سهیم کند. حاجی باباشیخ که به عنوان نخستوزیر جمهوری مهاباد گماشته شده بود هیچ نزدیکی خاصی با قاضی محمد نداشت و چنین استنباط میشد که برای خنثی کردن اعمال و کردار خانواده ایلخانی زادهها در بوکان به مقام صدارت اعظمی رسیدهاست. حاجی بابا شیخ رفتار بسیار خوبی میان مردم بوکان و منطقه داشت و از دوستان وفادار رضاشاه نیز محسوب میشد. با این حال باباشیخ هرگز فرد قدرتمندی در جمهوری مهاباد شوروی نبود.[35] نیروهای نظامی کُرد توسط صلاح الدین کاظیموف افسر نظامی زازا شوروی سازماندهی میشدند. برخی نیز برای آموزش نظامی به آذربایجانِ شوروی فرستاده میشدند.[36]
قاضی محمد از ملامصطفی بارزانی که تقریباً دههزار نفر بارزانی شامل سههزار جنگجو و دوهزار خانوار به همراه داشت، دعوت نمود تا به ایران بیاید. این عده در اطراف اشنویه و پیرانشهر و مهاباد و تکاب و چند جای دیگر بهطور پراکنده ساکن شدند.[37] در میانه زمستان سرد سال ۱۳۲۴ این جمهوری خودمختار، در شهری کار خودش را شروع کرد که به سختی میتوانست ادعایی برای مرکزیت کردستان ایران داشته باشد، چه رسد به پایتختی کردستان بزرگ. در همان زمان که این «جمهوری» کارش را آغاز کرد، بخش اصلی مناطق کردنشین ایران، کماکان به عنوان استان پنجم ایران محسوب میشدند و هر سه شهر بزرگ کردنشین سنندج، ایلام و کرمانشاه نیز در این استان قرار داشتند.[38]
پرچم و نشان حکومت
پرچم این جمهوری کاملاً الگو برداری شده از جمهوری آرارات بوده که پیش از آن جمهوری آرارات از پرچم ایران الگو برداری کرده بود که تنها رنگهای سبز و سرخ در این پرچم بالا و پایین شدهاست و با درج نشان سیاسی سوسیالیسم مهاباد شوروی، آن را یک پرچم جدید و بعضاً ملی میخواندند.
پس از تشکیل جمهوری مهاباد، دو پرچم طراحی شد، که اولین طراحی پرچم توسط بانو فاطمه اسد شاهین با درخواست قاضی محمد و پیشنهاد مصطفی بارزانی به وی[41] و دومین طراحی پرچم توسط خانم سیدزادە فاطمە سید مناف حسینی با پیشنهاد میرزا کریم احمدین (وزیر پست و تلگراف دولت مهاباد شوروی و همسر دومین طراح)[42] به قاضی محمد انجام شد.
ملا مصطفی بارزانی از خانم فاطمه اسد شاهین خواسته بود پرچم مورد نظر قاضی محمد را طراحی کند که مطابق نظر قاضی محمد این پرچم دوخته شد و به خاطر علاقه شدید قاضی محمد به این طراحی، پرچم در اعلام استقلال حکومت مهاباد و بعد در بلندترین مکان در مهاباد برافراشته شد. بعد از آن، به پیشنهاد میرزا کریم احمدین (وزیر پست و تلگراف دولت مهاباد شوروی و همسر دومین طراح) پرچم سیاسی بر اساس طرح اول طراحی شد که نشان دهنده حاکمیت و رهبری سوسیالیسم شوروی بر مهاباد باشد. طرح دوم همانند طرح اول بود که گل، گندم و روبان پارچهای سرخ (نشان طبقه پرولتاریا) به آن اضافه شد.[43][44]
پس از سرکوب جمهوری مهاباد، قاضی محمد پرچم اول را به ملا مصطفی بارزانی میدهد و در مهاباد میماند و توسط ارتش شاهنشاهی ایران اعدام میشود و سالها سال بعد، ملا مصطفی بارزانی و فرزنداناش و حزب دموکرات کردستان (عراق) به یاد جمهوری مهاباد، پرچم را مطابق با آن طراحی کردند که در عراق توسط حکومت اقلیم کردستان به عنوان پرچم ملی کردستان قرار دادهاند که توسط دولت عراق به عنوان پرچم اقلیمش به رسمیت شناخته شدهاست.
اختلافها
سران عشایر بزرگ منطقه همچون دهبکری، مکریها در بوکان، هرکیها، منگور و شکاکها در سایر شهرهای آذربایجان غربی و در استان کردستان عشایر اردلان به این جمهوری اعتماد نداشتند و حکومت قاضی محمد هیچگاه نتوانست بخش بزرگی از عشایر کُرد را در حکومتش شرکت دهد. از طرفی امیراسعد رئیس دهبکریها و خانواده ایلخانی زادهها نیز در رقابت با قاضی محمد بودند و زمانی که پرچم جمهوری مهاباد در قلعه سردار بوکان برافراشته شد، مدت زیادی طول نکشید که با مخالفت گروههای مختلفی از کُردها در این شهر مواجه شد و آن را از ساختمان این قلعه پایین آوردند.[45][46][46][47]
برخی از سران از آنجایی که جمهوری مهاباد را دست نشانده شوروی و حتی مستعمره شوروی میدانستند، و برخی دیگر خواستار بهم خوردن رابطه با تهران نبودند.[48] به جز معدودی از اهالی مهاباد و برخی از خاندان فیضالله بیگی بوکان دل خونی از کُردهای فرقهٔ دموکرات کردستان و شخص قاضی محمد داشتند. نمونهٔ این دلهای آزردهخاطر ابراهیم محمودیان بود که برادرش غفور محمودیان از سوی نماز علیاوف و قاضی محمد ترور شده بود.
به علاوه، اختلافهایی نیز در مورد شهرهای با جمعیت مشترک کُرد و آذری با حکومت خودمختار آذربایجان بهوجود آمده بود. در آوریل سال ۱۹۴۶، قاضی محمد به دستور شورویها به تبریز رفت تا با حل اختلافات کردها و آذریها را بتوانند جبهه متحد علیه تهران را به وجود آورند.[49]
نهایتاً عمر جمهوری مهاباد به یک سال هم نرسید و با خروج ارتش شوروی و ورود ارتش شاهنشاهی ایران به مهاباد و اعدام رئیسجمهوری وقت (قاضی محمد) و سران آن، این جمهوری پس از یازده ماه سقوط کرد.
سقوط دولت و فروپاشی
پس از فشارهای بینالمللی و قرارداد قوام-سادچیکف بین دولت وقت ایران با اتحاد جماهیر شوروی، دولت شوروی اعلام کرد که نیروهایش را از مناطق اشغال شده خارج میکند. این کار باعث میشد که حکومت خودمختار آذربایجان و جمهوری مهاباد شوروی بدون پشتیبان شوند. استالین نیز در نامه ای به رهبران آذری و کُرد اعلام کرد که قوام به عنوان نخستوزیر میتواند که قوای نظامی ایران را به هر کجای کشورش، از جمله آذربایجان بفرستد و حضور قوای شوروی دیگر توجیهی ندارد.[50]
از این رو جمهوری مهاباد شوروی تنها ۱۱ ماه دوام آورد و با ورود ارتش شاهنشاهی ایران به مهاباد پایان گرفت.
ارتش نهایتاً در ۲۴ آذر ۱۳۲۵ این جمهوری را سرنگون کرد و نخستین رهبر حزب دموکرات و رئیسجمهور وقت یعنی قاضی محمد را به همراه بسیاری دیگر (همچون حامد مازوجی) در میدان مرکزی شهر مهاباد به دار آویخت. اعدامهای دیگری در سقز و سایر شهرها نیز صورت گرفت. سایر اعضای حزب نیز یا زندانی شدند یا موفق شدند به خارج و به ویژه به مناطق کردنشین شمال عراق بگریزند.
نخستوزیر این حکومت (حاجی باباشیخ) به دلیل احترام و نفوذ خانوادگی زیادی که وی در میان مردم کردستان داشت و دوستی صمیمی وی با رضاشاه در دوره قاجار و همچنین تهدیدهایی که از طرف شیخ محمود حفید از کردستان عراق به حکومت محمدرضا شاه شده بود، محمدرضا شاه وی را اعدام نکرد.
اقدامات منفی قاضی محمد و عدم حمایت مردم عشایر کرد منطقه از وی
دفاع صدر قاضی از محمد رشید که در منطقه مسئول غارت و تجاوز به اموال مردم و نابودی مزارع و آبادیهای منطقه بود انعکاس ناخوشایندی در منطقه بر جای گذاشت. اهالی تیلکو که نگران قدرت یافتن محمد رشید به خاطر حمایت صدر قاضی از او بودند طی تلگرافی در مورخ ۱۳۲۳/۲/۱۶ خطاب به مجلس شورای ملی، نخستوزیر، وزیر جنگ، وزارت کشور و ستاد ارتش و نیز روزنامههای اطلاعات، کیهان، نهضت ملی، یزدان و هم چنین تعدادی از نمایندگان از جمله دکتر محمد مصدق، فرجالله آصف و تعداد دیگری از نمایندگان چنین به اظهار نگرانی پرداختند:
صدر قاضی هیچ گونه سمتی از طرف ما ندارد و ما مردم تیلکو که به شهادت سوابق و مال خود را در راه نیات دولت فدا کرده و میکنیم از اظهارات این مرد هرج و مرج طلب متنفریم. تمام مقصود و منظور این شخص تقویت اشرار و ضعیف کردن نیروی دولت است… اینها میخواهند عملاً به مردم حالی کنند که شرارت و طغیان بهتر از اطاعت و فرمانبرداری است و دولت از کسی طرفداری میکند که شرور و دزد و مردم آزار باشد… اگر مجلس و دولت گوش به این لاطائلات بدهند بندگان نیز ناچاریم خود را به صورت محمد رشید بانه درآوریم تا دولت از ما طرفداری کند از اولیای امور استدعا میشود بیش از این موجبات تقویت محمد رشید بانه که یک نفر اجنبی است و حق دخالت در کارهای این منطقه را ندارد فراهم ندارد.
در سنندج آیتالله مردوخ کردستانی که آوازه ای در میان مردم منطقه داشت از مخالفین آشکار قاضی محمد و جمهوری خود خواندهٔ وی بود، ملا صدیق پیش نماز مسجد عباسی آقا در مهاباد نیز از بیدادگران مردم در برابر توطئههای قاضی محمد و همراهانش بود و هم چنین ملا محمد دربکی و شیخ عبدالرحیم باقروند از فعالان و مخالفین دار و دستهٔ قاضی محمد بهشمار میرفتند. فتوای ملا خلیل علیه کشف حجاب رضا شاه و اعلام ارتداد قاضی محمد و همراهانش نیز اجماعی از علمای آن عصر را دال بر مرتد بودن آنها تکمیل و تأیید نمود.
مفهوم عملی و عمومی بودن درخواست کل مردم منطقه را میتوان در تنها گذاشتن قاضی محمد و همراهانش و درخواست اعدام وی از دولت و تهدید دولت به این که اگر وی و همراهانش را اعدام نکند مردم خود شورش خواهند کرد دریافت امری که تمام هواخواهان وی سعی در پوشانیدن آن را دارند.
به عنوان مثال در همان زمان اعلام مرتد بودن قاضی و همراهانش و اعمال جنایتکارانهٔ مزدوران حلقه به گوشش در سردشت جمع صد نفری از اهالی به همراه عشایر علیه دموکراتها وارد عمل میشوند که قاضی محمد طی تلگراف ۲۵/۹/۹ نگرانی خود را به دولت مرکزی ایران اعلام میدارد. شکاکها و هر کیها در مناطق اطراف ارومیه و تبریز آماده حمله و تصرف مهاباد میشوند. منگورها و منطقه ترگه ور و مرگه ور و… از همان روز اول اعلام آمادگی جهت انهدام حکومت وی را کرده بودند.[51]
منطقه اردلان و کرمانشاه، گروس و ایلام و هم ، چنانچه گفته شد، هرگز با قاضی محمد هماهنگ نشدند؛ قاضی محمد هم هرگز در منطقه اردلان به مرکزیت سنندج و مناطق شیعه نشین کرمانشاه و ایلام به عنوان مهمترین کانونهای شهری و پرجمعیتترین مناطق کردنشین نتوانست حامی پیدا کند. و حوزهٔ فعالیتش تنها بر شهر کوچک مهاباد آن هم با زور اسلحه و حمایت کشور جماهیر شوروی بود.[52]
پیامدهای فروپاشی جمهوری مهاباد
در اردیبهشت ۱۳۲۵، اتحاد جماهیر شوروی، زیر فشار دول غربی، نیروهای نظامی اش را فراخواند. برخی معتقدند که مهمترین علت سقوط دولتهای مهاباد و آذربایجان، عقبنشینی قوای شوروی از ایران و همزمان اعزام نیروهای ارتش ایران به مهاباد بودهاست. قاضی محمد برای مقابله با ارتش ایران، جز چند واحد عشایری پراکنده، نیروی دیگری نداشت و در وضعیت بحرانی به سر میبرد. در آذرماه ۱۳۲۵ ارتش به فرقه دموکرات آذربایجان حمله کرد و قوای فرقه دموکرات در طول ۲۴ ساعت در هم شکستند. با شکست نیروهای دموکرات آذربایجان در گردنه قافلانکوه در شب ۱۹ آذر، جمهوری مهاباد شوروی افول کرد و دو روز بعد، برادر قاضی محمد؛ صدر قاضی به قصد ملاقات با سرلشکر همایونی به میاندوآب رفت. این دیدار به قصد زمینهسازی در جهت استقرار مسالمت آمیز نیروهای ارتش ایران در منطقه مهاباد بود. در فرجام این دیدار، قرار شد نیروهای بارزانی از مهاباد خارج شوند و قوای دولتی در آن محدوده مستقر شوند. بارزانیها عقبنشینی کردند و نیروهای ارتش به سمت مهاباد به حرکت درآمدند. در این هنگام نیروهای نامنظم ایلی من جمله؛ واحدهای دهبوکری، مامش و منگور که از ابتدا با جمهوری مهاباد و شخص قاضی محمد مخالف بودند، به عنوان طلایه دار، قوای دولتی را همراهی کردند. اما به دلیل مخالفت یکی از نمایندگان قاضی محمد، قوای عشایری مخالف جمهوری مهاباد، به دستور فرماندهان نظامی ارتش متوقف شدند و ارتش وارد مهاباد شد. تا چند روز روابط دوستانه ای میان فرماندهان ارتش و سران دولت مهاباد برقرار بود، اما به یکباره ورق برگشت و در ۲۶ و ۲۷ آذر، ارتش شروع به دستگیری سران جمهوری ساقط شده کرد. قاضی محمد و پسرعمویش سیف قاضی نیز دستگیر و روانه زندان شدند. با دستگیری و بازداشت سران جمهوری مهاباد، مقامات ارتش که دیگر کنترل مهاباد را به دست گرفته بودند، از تمامی کسانی که از بازداشتیها شکایت داشتند، تقاضا کردند که مدارک خود را جهت پیگیری به ارتش ارائه دهند.[53]
همزمان با قاضی محمد، صدر قاضی پسر عموی قاضی محمد و نیز ابوالقاسم سیف قاضی برادر کوچکتر قاضی محمد در شهر مهاباد به دار آویخته شدند و حاجی باباشیخ (تنها نخست وزیر جمهوری مهاباد) به خاطر دوستی اش با رضا شاه در زمان قاجار ها مورد عفو محمدرضا شاه قرار گرفت.
هشدار ترومن به استالین
در ۱ فروردین ۱۳۲۵ ترومن رئیسجمهور آمریکا، استالین را تهدید کرد که چنانچه دستور خروج نظامیان روس را از ایران صادر نکند، آمریکا نیز در ایران مداخله نظامی خواهد کرد.[54]
منابع
- «Kurdistan Republic of Mahabad». web.archive.org. ۲۰۰۶-۰۳-۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «فرمان استالین: 'فرقه دموکرات آذربایجان' ایجاد شود». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «واکاوی نقش شوروی و انگلستان در ظهور و سقوط جمهوری مهاباد». پرتال جامع علوم انسانی. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۰۳.
- http://ensani.ir/fa/article/download/339541. پیوند خارجی در
|title=
وجود دارد (کمک) - «آیا «جمهوری مهاباد» جداییطلب بود؟». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «عملکرد «جمهوری کردستان» و رابطه این تشکیلات با تبریز». رادیو فردا. ۲۵ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۶ ژانویه ۲۰۱۶.
- برخورد حزب دموکرات کردستان با حزب پان ایرانیست در پنل سیاسی, retrieved 2021-05-05
- KURD (۲۰۱۷-۱۰-۰۴). «پیامی به همه ی پان ایرانیستها: نه شاه نه شیخ،دیکتاتور،دیکتاتور است،چه کراواتی چه عمامه بسر». FARSI,RojiKurd,روژی كورد،فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۵.
- «کتاب کوردها ایرانی نیستند». بهزاد خوشحالی (به انگلیسی). ۲۰۲۰-۰۷-۲۴. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۵.
- «تەمەنى کۆماری کوردستان بووە ٧٤ ساڵ | AvaToday». avatoday.net. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- Yassin, Borhan (1999). "کۆماری کوردستان لە سیاقی پەیوەندییە نێودەوڵەتییەکاندا" (به Other).
- «ئایین و سیاسەت لە سەردەمی کۆمەڵەی ژ. ک و کۆماری کوردستاندا». www.kurdistanc.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- https://archive.org/details/ideologypowerinm0000unse/page/399/mode/2up. پیوند خارجی در
|title=
وجود دارد (کمک) - https://www.worldcat.org/title/kurdish-nationalist-movement-opportunity-mobilization-and-identity/oclc/61425259. پیوند خارجی در
|title=
وجود دارد (کمک) - «جمهوری مهاباد». میدیا. ۲۰۰۵. دریافتشده در ۲۹ آگوست ۲۰۱۷.
- «مقایسه قاضی محمد و میرزا کوچکخان جنگلی». دیدبان حقوق بشر کردستان ایران. ۲۰۲۰-۰۴-۰۳. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «Iran in World War II». web.archive.org. ۲۰۰۶-۰۹-۰۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۴-۱۰.
- «New Evidence on the Iran Crisis 1945-46» (PDF).
- Egorov، Boris (۲۰۱۹-۰۹-۱۰). «How Stalin tried to annex Iran». www.rbth.com (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۰۱.
- «AZERBAIJAN v. History from 1941 to 1947 – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۴-۱۰.
- Allain, Jean (2004). International Law in the Middle East: Closer to Power than Justice. Ashgate Publishing Ltd. pp. 27–28.
- «فرمان استالین: 'فرقه دموکرات آذربایجان' ایجاد شود». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «فرمان استالین: 'فرقه دموکرات آذربایجان' ایجاد شود». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۴-۱۰.
- «مقاله ای از عباس جوادی». BBC News فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۴-۱۰.
- «سخنان غیر منتظره از خالد عزیزی و ملا عبدالله حسن زاده در مورد کومار و قاضی محمد». دیار و نادیار. ۲۰۱۹-۰۱-۲۴. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۰۳.
- McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p235-6: It was in the belief that the British were planning another meeting with Kurdish leaders, that Soviet officials suddenly invited and sent thirty leading chiefs, including Qazi Muhammad, to Baku that November. The Soviets wanted the Kurds, particularly those just beyond the Soviet occupied zone, to look to the Soviets, not the British.
- Michael G. Lortz. (Chapter 1, Introduction). The Kurdish Warrior Tradition and the Importance of the Peshmerga. pp.27–29. "Archived copy" (PDF). Archived from the original (PDF) on October 29, 2013. Retrieved 2014-10-16.
- McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.240: However, the Soviet Union was anxious to gain some control over the independently-minded Komala and they succeeded in doing this by acclaiming Qazi Muhammad as president.
- Roosevelt, 'The Kurdish Republic', p. 139: The Soviet first choice had not been Qazi Muhammad but the three leading chiefs of the region, Ali Agha (Amir Asad) Dihbokri, recently invested in Tehran as local chief of gendarmerie, Amr Khan Sharafi of the Shikak, and Qara Ayni Agha Mamash, none of whom fancied the political dangers of leading the nationalist movement.
- «حزب دموکرات و فرقه دموکرات؛ برادرانی ناهمگون و متفاوت». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.240: In September 1945, Qazi Muhammad, Sayf Qazi and the leading chiefs were summoned to Tabriz to meet the Soviet consul who sent them straight to Baku, where they were received by the president of Soviet Azarbaijan. He explained how the Tudeh Party had been ineffective in Iranian Azarbaijan and was being replaced by the Democratic Party, and how in order to achieve their freedom the Kurds should do the same. Komala, he told them, was the creation and instrument of British imperialism. They were exhorted to form their own democratic party.
- «قاضی محمد از باکو برگشت و «حزب دموکرات کردستان» را تاسیس کرد». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «عملکرد «جمهوری مهاباد» و رابطه این تشکیلات با تبریز». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.241.
- میدیا (۲۰۰۵). http://www.mediya.net/siyaset/05/jomhuriye-mahabad-220105.htm. دریافتشده در ۲۹ آگوست ۲۰۱۷. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - Michael G. Lortz. (Chapter 1, Introduction). The Kurdish Warrior Tradition and the Importance of the Peshmerga. pp.27–29. "Archived copy" (PDF). Archived from the original (PDF) on October 29, 2013. Retrieved 2014-10-16.
- «بارِزانیها». دانشنامهٔ جهان اسلام.
- «آیا «جمهوری مهاباد» جداییطلب بود؟». رادیو فردا. ۳ دی ۱۳۹۶. دریافتشده در ۷ شهریور ۱۳۹۶.
- «'I didn't know the flag I made for the Kurds would be so important' – The Kurdistan Memory Programme». kurdistanmemoryprogramme.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- persian، Basnews. «دوزندە نخستین پرچم جمهوری کوردستان در مهاباد درگذشت». www.basnews.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «'I didn't know the flag I made for the Kurds would be so important' – The Kurdistan Memory Programme». kurdistanmemoryprogramme.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- persian، Basnews. «دوزندە نخستین پرچم جمهوری کوردستان در مهاباد درگذشت». www.basnews.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «Curdi repubbliche». www.rbvex.it. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «Mahabad Republic (Iran, January-December 1946)». www.fotw.info. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۳-۱۲.
- «ناگفتههای «ظهور و شکست یک جمهوری»». نگرشی بر تاریخ فرهنگ ایران زمین. ۷ بهمن ۱۳۹۲. دریافتشده در ۷ شهریور ۱۳۹۶.
- «جمهوری مهاباد». پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران. دریافتشده در ۷ شهریور ۱۳۹۶.
- محمد علی مهر آسا. «بررسی سایههای جمهوری مهاباد/ نگاهی بیشتر به دو منطقه مهاباد و بوکان». دریافتشده در ۲۹ آگوست ۲۰۱۷.
- McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. , p.242: Although the majority of tribal chiefs had attended the festivities in Mahabad, many of them harboured misgivings about the venture, some because they saw the Republic as a puppet state of the Soviet Union, others because they did notwish to burn their boats with Tehran. کاراکتر line feed character در
|عنوان=
در موقعیت 84 (کمک) - McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.242: In April 1946 Qazi Muhammad returned to Tabriz at the behest of the Soviets to resolve the differences between Kurds and Azaris so as to present a united front against Tehran.
- Egorov، Boris (۲۰۱۹-۰۹-۱۰). «How Stalin tried to annex Iran». www.rbth.com (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۰۱.
- «چشمانداز ایران ویژه نامه کردستان». www.meisami.net. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۲.
- «.meisam/Cheshm/Special/Korاقدامات قاضی محمد».
- سیاست کُردها در خاورمیانه، نادر انتصار، ترجمۀ عرفان قانعیفرد، تهران: علم، چاپ اول: ۱۳۹۰، ص ۳۵۶ و ۳۵۷؛ و نیز در گفتگو، شمارۀ ۵۳، مرداد ۱۳۸۸..
- «مشاهده تقویم تاریخ ۱ فروردین». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. برای مشاهده متن منبع، در بخش جستجو، «۱ فروردین» را انتخاب کنید.. دریافتشده در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)
- چهل سال مبارزه در راه آزادی. چاپ دوم. ۱۳۶۷
کتابشناسی
- The Republic of Kurdistan: Fifty Years Later," International Journal of Kurdish Studies, 11, no. 1 & 2، (1997).
- The Kurdish Republic of 1946, William Eagleton, Jr. (London: Oxford University Press, 1963)
- Moradi Golmorad: Ein Jahr autonome Regierung in Kurdistan, die Mahabad-Republik 1946–1947 in: Geschichte der kurdischen Aufstandsbewegungen von der arabisch-islamischen Invasion bis zur Mahabad-Republik, Bremen 1992, ISBN 3-929089-00-9
- M. Khoubrouy-Pak: Une république éphémère au Kurdistan, Paris u.a. 2002, ISBN 2-7475-2803-0
- Archie Roosevelt, Jr. , "The Kurdish Republic of Mahabad" , Middle East Journal, no. 1 (ژوئیه ۱۹۴۷), pp. 247-69.
- The Kurds: People without a country, Encyclopedia Britannica
- Meiselas, Susan Kurdistan In the Shadow of History, Random House, 1997. ISBN 0-679-42389-3
- McDowall, David A Modern History of the Kurds, I. B. Tauris, 1996 (Current revision at May 14, 2004). ISBN 1-86064-185-7
- Yassin, Burhaneddin A. , Vision or Realty: The Kurds in the Policy of the Great Powers, 1941–1947, Lund University Press, Lund/Sweden, 1995. ISSN 0519–9700، ISBN 91-7966-315-X Lund University Press. ou ISBN 0-86238-389-7 Chartwell-Bratt Ltd.
- Масуд Барзани. Мустафа Барзани и курдское освободительное движение. Пер. А. Ш. Хаурами, СПб, Наука, 2005. (روسی)
- М. С. Лазарев. Курдистан и курдский вопрос (1923-1945). М. , Издательская фирма «Восточная литература» РАН, 2005. (روسی)
- Жигалина О. И. Национальное движение курдов в Иране (1918-1947). М. , «Наука» , 1988. (روسی)
- История Курдистана. Под ред. М. С. Лазарева, Ш. Х. Мгои. М. , 1999. (روسی)
- Муртаза Зарбахт. От Иракского Курдистана до другого берега реки Аракс. Пер. с курдск. А. Ш. Хаурами. М. -СПб, 2003. (روسی)
پیوند به بیرون
- حزب دموکرات کردستان شصت ساله شد
- قاضی محمد تجزیه طلب نبود انگلیسیها او را کشتند نه قوام السلطنه
- جمهوری مهاباد
- آیا تکرار افتراء دشمنان لطمه به خود ما نمیزند؟!
- جمهوری مهاباد، پروسهای هویت گرا یا پروژهای استعماری؟
- مهاباد مه آلود!