ابن قولویه
ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویهٔ قمی مشهور به ابن قُوْلُوْیه (به عربی: ابن قُولِوَيْه)، درگذشتهٔ ۳۶۹ قمری، محدث و فقیه بزرگ امامی در شهر قم به دنیا آمد و احتمالاً همانجا تحصیلاتش را آغاز کرد.[1] وی ریاست فقهی شیعه را در زمان خود داشته است. وی شاگرد برجسته شیخ کلینی و از سویی استاد برجسته شیخ مفید بوده است. وی فرزند محمد بن قولویه قمی میباشد.
ابن قولویه ابوالقاسم جعفر بن محمد قمی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | نادانسته |
درگذشته | ۳۶۹ قمری |
محل اقامت | عراق |
قومیت | ایران ایرانی |
دوران | سدهٔ چهارم خورشیدی و قمری |
مذهب | شیعه دوازدهامامی |
تحصیلات | عراق |
اشتغال | فقه |
مرتبه | |
استادان | محمد بن قولویه،
علی بن محمد بن قولویه، محمد بن عبداللّه حمیری، سعد بن عبدالله اشعری، احمد بن ادریس قمی، عبدالعزیز بن یحیای جَلودی، ابن همام اسکافی |
شاگردان
|
تحصیلات
سفرها
برای فراگیری حدیثُ سفرهایی به جاهای مختلف داشته که از آن میان در اسناد روایات، نامهایی چون ری، عسکر مُکرَم (در خوزستان) و مصر یاد شدهاست.[2]
به گفتهٔ راوندی[3] وی در ۳۳۷ ق حدود ۳۲۷ خ (سال بازگرداندن حجرالاسود به مکه به دست قرامطه) یا ۳۳۹ ق نزدیک به ۳۸۹ خ،[4] برای رفتن به حج، وارد بغداد شد، ولی ظاهراً بیماری او را از ادامهٔ سفر بازداشت و ناچار همانجا سکنا گزید. شاید که پیشتر نیز به عراق آمدهباشد، زیرا شماری از استادان عراقیاش پیش از این تاریخ درگذشتهبودند.
استادان
ابن قولویه از مشایخ بسیاری بهره برده که از آن میان میتوان احمد بن ادریس قمی، علی ابن بابویه قمی، ابن ولید قمی، ابن عُقده، محمد بن یعقوب کلینی، ابوعمرو کشّی، عبدالعزیز بن یحیای جَلودی، ابن همام اسکافی و همچنین پدرش محمد و برادرش علی را نام برد.[5][6] وی همچنین از طریق مکاتبه توانست از ابن ابی عقیل عمانی اجازه بگیرد.[7]
اعتبار علمی
راویان
از راویان ابن قولویه، میتوان ابن عبدون، ابن عیاش جوهری، حسین بن عبیدالله غضائری، شیخ مفید، محمد بن علی بن بابویه، ابن شاذان قمی، ابن نوح سیرافی و سرانجام هارون بن موسای تَلّعُکبری را -که ابن قولویه نیز ازش استفاده کردهاست- نام برد.[8][9][10][11][12][13][14][15][16]
مورد اعتماد بودن
در مورد وثاقتش باید گفت که شیخ مفید از وی تعبیر به «صدوق» کرده[17] و نجاشی (۱/۳۰۵) و طوسی (الفهرست، ۴۲) وی را مورد اعتماد خواندهاند.
- نجاشی دربارهاش میگوید: «هر زیبایی و علمی که مردم را با آن وصف نمایی، برترش را در جعفر بن محمد بن قولویه خواهییافت.»
- شیخ طوسی نیز میگوید: «ابوالقاسم، جعفر بن محمد بن قولویهٔ قمی، شخصیتی مورد اطمینان و دارای تالیفاتی فراوان، به تعداد ابواب فقه، میباشد.»
- ابن طاووس نیز میگوید: «وی راوی راستگویی است و همه اتفاق بر امانت او دارند.»
درگذشت
ابن قولویه در بغداد درگذشت و در کاظمین دفن شد.[18] افندی قبرش را در قم میداند.[19] ازبازماندگان وی تنها پسرش ابواحمد عبدالعزیز را میشناسیم که از راویان حدیث بودهاست.[20]
سال مرگ جعفر محمد قولویه به طور دقیق مشخص نیست، چنانکه برخی ۳۶۹ ه. ق[21] و برخی[22]۳۶۸ گفتهاند، سال ۳۶۷ ق. (۳۵۶ یا ۳۵۷ خورشیدی) هم نقل شدهاست، ولی چون شیخ به طور قطع در سال ۳۳۹ ق. (جهت زیارت کعبه) وارد بغداد شدهاست، به احتمال زیاد در همان سال یعنی ۳۶۹ ق. (۳۵۸ یا ۳۵۹ خ) درگذشته است.
خاکسپاری
آرامگاه ابن قولویه در آرامگاه کاظمین و در پایین پای دو امام به خاک سپرده شده و پهلوی قبر این استاد، مزار شیخ مفید واقع شدهاست.
ابن قولویهای که در قم مدفون میباشد، و در قبرستان نزدیک شیخان و نزدیک قبر علی بن بابویه است، محمد بن قولویه، پدر بزرگوار شیخ است نه خودش، چنانکه برخی اشتباه کردهاند.
آثار و گردآوریها
ابن قولویه دارای تالیفاتی در حدیث و فقه بوده که مشهورترینشان کامل الزیارات است و در ۱۳۵۶ ق نزدیک به ۱۳۱۶ ش در نجف اشرف به کوشش عبدالحسین امینی به چاپ رسیدهاست. این کتاب که یکی از مهمترین منابع امامیه در زیارات است، به نوبهٔ خود مورد استفادهٔ شیخ مفید در المزار (جم) و دیگران قرار گرفتهاست. در سدههای اخیر کامل الزیارات به منزلهٔ منبعی رجالی نیز مطرح شده و مورد استفادهٔ برخی از رجالشناسان امامی قرار گرفته است (.[23]
از دیگر آثار ابن قولویه که امروزه نشانی ازشان در دست نیست، میتوان الاربعین (چهله)، تاریخ الشهور و الحوادث فیها (تاریخچهٔ ماهها و حادثههایشان)، الحج (حج)، الشهادات (گواهیها)، الصداق (کابین)، الصلاة (نماز)، الفطرة، القضاء و ادب الحکام (داوری و ادبیات فرمانروایان (؟))، قیام اللیل (شبخیزی) و النوادر (نادرها) را نام برد.[24] همچنین طوسی[25] از کتابی با تعبیر فهرست مارواه من الکتب و الاصول یاد میکند که ظاهراً مورد استفادهٔ خودش در فهرست و نجاشی در رجال (جم) قرار گرفتهاست. وی اثری نیز با عنوان العدد فی شهر رمضان (شمارش ماه رمضان (؟)) داشته که در آن نظر خود را دربارهٔ ناقص نبودن ماه رمضان بیان کردهاست.[26] ابن داوود قمی (ه م) ردهایی بر این کتاب نوشته که خود انگیزهٔ نوشتن کتاب الرد علی ابن داود فی عدد شهر رمضان (ردی بر پسر داوود در شمار ماه رمضان) از جانب ابن قولویه بودهاست (نک: نجاشی، ۱/۳۰۶، ۲/۳۰۵). گفتنی است که گزیدهای از یکی از آثار ابن قولویه در مستطرفات السرائر ابن ادریس (ص ۱۴۱–۱۴۷) برجای ماندهاست.
منابع
- منبعهای دستاول به نقل از ابن قولویه دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
پانویس
- نگاه کنید به نجاشی، ۱/۳۰۵، بسنجید با ۱/۴۰۳–۴۰۴
- ابن قولویه، ۵۲، ۲۵۳؛ نجاشی، ۱/۳۱۰
- صفحهٔ ۷۲
- نک: مسعودی، ۳۴۶
- نگاه کنید به ابن قولویه، ۱۰–۱۲، ۲۱، ۲۹، ۲۵۰؛ نجاشی، ۲/۵۹، ۳۸۷؛ ابن شهرآشوب؛ ۳۰
- برای دیگر مشایخ وی، نگاه کنید به ابن قولویه، نجاشی، جم؛ ابن شاذان، ۱۶۰؛ طوسی، الفهرست، ۳۱)
- (نجاشی، ۱/۱۵۴)
- نگاه کنید به ابن قولویه، ۱۸۵، ۲۵۹–۲۶۰
- نگاه کنید به ابن بابویه، ۳۳
- نگاه کنید به غضائری، ۹۷
- نگاه کنید به مفید، آمالی، ۹، جم
- نگاه کنید به ابن شاذان، همانجا
- نگاه کنید به نجاشی، ۱/۳۰۵، ۴۰۳، ۲/۲۳۶
- نگاه کنید به طوسی، رجال، ۴۵۸
- نگاه کنید به همو، الفهرست، ۶۴
- نگاه کنید به ذهبی، ۳۹۳–۳۹۴
- نگاه کنید به نجاشی، ۲/۴۲۲
- نگاه کنید به مجلسی، ۱۰۴/۱۹؛
- بسنجید با افندی، ۶/۳۲
- نگاه کنید به طوسی، آمالی، ۲/۳۰۰
- رجال شیخ طوسی
- علامه حلی
- نگاه کنید به حر عاملی، ۲۰/۶۸؛ نوری، ۳/۵۲۲–۵۲۳؛ خوبی، ۱/۵۰، جم
- نجاشی، ۱/۳۰۶؛ طوسی، الفهرست، ۴۲؛ ابن شهر آشوب، ۳۰
- همانجا
- نگاه کنید به نجاشی، همانجا؛ ابن طاووس، ۵–۶