محمدباقر شفتی
سید محمدباقر شَفتی[1](زادهٔ ۱۱۸۰ یا ۱۱۷۵ قمری) درروستای چرزه طارم زنجان - درگذشت ۲ ربیعالاول ۱۲۶۰ قمری)، مصادف با ۲ فروردین ۱۲۲۳ در اصفهان)، معروف به رشتی و بیدآبادی، فقیه و روحانی شیعه بود. ساختن مسجد سید در بیدآباد اصفهان به او منسوب است. وی یکی از ثروتمندترین مالکان زمان خویش بهشمار میرفت.[2]
محمدباقر شفتی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | |
درگذشته | ۲ فروردین ۱۲۲۳ اصفهان |
محل اقامت | نهزم گیلان |
مذهب | شیعه |
استادان | محمدباقر وحید بهبهانی |
شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجتالاسلام (به معنی دلیل اسلام) را دریافت کردهاست. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز اطلاق شد، ولی پس از آن به شدت از شأن این عنوان کاسته شد.[3] دلیل اطلاق این عنوان به شفتی، نقش دوگانهٔ او به عنوان قاضی و مفتیای بود که کتابی پیرامون پیادهسازی شریعت اسلامی در زمان غیبت نوشت.[4]
زندگی
سیدمحمدباقر شفتی در حدود سال ۱۱۸۰ یا ۱۱۷۵ (قمری) در چرزه از روستاهای طارم زنجان متولد شد.[5]
نسب او بنا بر آنچه خود در مقدمه کتاب «مطالع الانوار» نوشته، با بیست و دو واسطه به موسی کاظم هفتمین امام شیعه میرسد.
پدرش سید محمدنقی مُلاّی روستای چرزه بود. از زندگی سیدمحمدنقی اطلاعی در دست نیست، جز آنکه شاید پیش از ۱۱۹۲ (قمری) درگذشته باشد.[5]
محمدباقر در بیست سالگی (۱۱۹۲ قمری) شفت را ترک کرد و برای تحصیل علوم دینی به کربلا و سپس نجف رفت. در کربلا در درس محمدباقر وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی و در نجف در درس سید محمدمهدی بحرالعلوم و جعفر کاشفالغطا حاضر شد.[6]
در سال ۱۲۰۵ (قمری) به ایران بازگشت و برای دیدار مهدی نراقی به کاشان رفت و یک سال بعد وارد اصفهان شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت.[7]
او ابتدا در مدرسه چهارباغ ساکن شد و شروع به بحث و تدریس نمود. اما متولی مدرسه از گرد آمدن طلاب در اطراف او خرسند نبود و از راههای مختلف نارضایتی خود را بهگوش او میرساند. شفتی سرانجام به اجبار متولی، چهارباغ را ترک کرد و به مدرسهٔ میرزا حسین در بازارچهٔ بیدآباد رفت. بهزودی مجلس درس او رونق گرفت و امامت یکی از مساجد بیدآباد به او سپرده شد.
شفتی گرچه در آغاز ورود به اصفهان مجتهدی گمنام بود، اما با اجرای حدود شرعی و گرفتن تأیید از بعضی علمای نامدار اصفهان شهرت یافت. سید محمدباقر چرزه ای طارمی شفتی که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه و تا اواخر محمد شاه در اصفهان مرجع عامه اهالی ایران بود، فقط جهت اشتهارش در ایران و افتخارش بر دیگران این بوده که در قتل نفوس که شرعاً محکوم به قتل بودهاند، فوقالعاده اهتمام میفرموده چنانکه هنوز قبرستانی که در نزدیکی خانه او واقع است و محل دفن اجساد مقتولین او است در اصفهان موجود و موسوم به «قبلهٔ دعا» است و از قرار ثبت صحیحی که در خانواده او باقی است، قریب هشتاد نفر به دست او از قید زندگی رستهاند.[8] او گرچه در دوران تحصیل در نجف و کربلا در فقر زندگی میکرد، بعد ورود به اصفهان در مدت کمی با تجارت و تصرف سهم خود از وجوه شرعیه در شمار ثروتمندان بزرگ عصر خود درآمد. محمد تنکابنی در قصصالعلماء دربارهٔ ثروت او مینویسد:
نیز در دربارهٔ دوران تحصیل او مینویسد که بعضی اوقات حتی قدرت تأمین غذای روزانه خود را نداشت و بر اثر گرسنگی غش میکرد و به این سبب سید علی طباطبایی، استاد شفتی در کربلا، شخصی را مأمور کردهبود تا روزانه دو قرص نان، یکی برای غذای ظهر، و دیگر برای غذای شب وی ببرد.[6] شفتی در سال ۱۲۲۱ (قمری) در حالی که دوهزار نفر او را همراهی میکردند، از راه دریا به سفر حج رفت. او در این سفر حدودی برای طواف و عرفات مشخص کرد که مورد تأیید علمای سنی مکه نیز قرار گرفت. همچنین باغ فدک را که در تملک محمد علی پاشا، والی مصر بود، گرفت و به سادات مدینه بازگرداند.[9]
او در دوم ربیعالاول سال ۱۲۶۰ (قمری) (مصادف با دوم فروردین ۱۲۲۳) در اصفهان درگذشت و بنا به وصیت خود در مسجد سید دفن شد.[10] وی از چند همسر خود، صاحب هشت پسر و چهار دختر شد. پسرانش به ترتیب میرزا اسدالله شفتی، میرزا هاشم، میرزا ابوالقاسم، میرزا محمدعلی، میرزا زینالعابدین، آقا سیّد محمدمهدی، آقا سیّد مؤمن و میرزا جعفر بودند. یکی از دختران او به ازدواج محمدمهدی کلباسی درآمد. اغلب فرزندان و نوادگان او در مسجد سید مدفون هستند.
دیدگاههای مذهبی و بستر تاریخی آن
شفتی از شاگردان محمدباقر وحید بهبهانی و متأثر از دیدگاههای او بود. پیش از بهبهانی دیدگاه غالب روحانیون شیعه در کربلا و بقیه در عتبات دیدگاه اخباری بود و نه اصولی. تأثیر دیدگاه اخباریون تا حدی بود که اگر کسی کتاب اصول فقه حمل میکرد باید آن را به دلیل بر نیاشفتن دیگران مخفی میکرد. بهبهانی موفق به تغییر این دیدگاه عمده از طریق مناظره و بحث، نوشتن کتب، و همچنین نشان دادن عملی آنچه یک مجتهد باید انجام دهد، شد.
یکی از شاگردان بهبهانی به نام شیخ جعفر نجفی نقل میکند که همیشه افراد مسلحی همراه آقای بهبهانی بودند که هر حکم فقهی را که ایشان دادند اجرا کنند. این نحوهٔ عملکرد الگوی بسیاری از روحانیان شیعه دوران قاجار گردید. محمدباقر شفتی به عنوان شیخ الاسلام اصفهان رسالهای در باب اجرای حدود توسط مجتهدین نوشت (گرچه روحانیون معروفی مانند شیخ مفید، سید مرتضی و علامه حلی اجرای حدود را توسط فقها مجاز میدانستند، ولی اجرای حدود توسط غیر معصوم به صورت تاریخی موضوعی نزاعبرانگیز بین شیعیان بودهاست. از اواخر قرن دوازده هجری، شاهد پذیرش عمومی اجرای حدود به عنوان بخشی از وظیفه «امر به معروف و نهی از منکر» توسط علما هستیم که بهبهانی و پس از او شفتی در آن نقش عمدهای بازی کردند).[11][12] بدین سان بهبهانی علما را از وضعیت سکوت آنها پس از دورهٔ صفویان خارج کرد و پس از او شفتی، اجرای حدود توسط علما را در اصفهان احیا کرد (به عنوان مثال حدود مربوط به اعدام تا پیش از آن فقط توسط حکومت انجام میشد).[13]
شفتی معتقد بود که اجرای حدود توسط مجتهدین واجب است. این دیدگاه کاملاً خلاف دیدگاه غالب قبلی متعلق به جامع عباسی بود که اجرای حدود را در حالت کلی به صورت احتیاطآمیزی توجیه کرده بود، و اجرای حدود مربوط به کشتن را ممنوع کرده بود. شفتی جهت جا انداختن این موضوع خود همت به اجرای حدود بست.
در صفحه ۱۰۱ کتاب «روضات الجنات فی احوال العلما و السادات» اثر «میرزا محمد باقر موسوی خوانساری» اشاره شده که حضرت حجتالاسلام (سید محمد باقر شفتی) حد کشتن را در مورد ۹۰ تا ۱۲۰ نفر به دست خود اجرا کردهاست. محمد علی مدرس تبریزی نیز در صفحه ۲۸ کتاب «ریحانهالادب» به همین موضوع اشاره کردهاست. عباس اقبال آشتیانی[14](در مجله یادگار، سال پنجم، شماره دهم) سید محمد باقر شفتی را قسیالقلب و سنگدل خواندهاست. نویسنده «قصص العلماء» (میرزا محمد مجتهد تنکابنی) شرح میدهد که روزی سید محمد باقر شفتی از یک شاگرد نانوایی میشنود که خلافی کردهاست. وقتی از شاگرد نانوا سه مرتبه مسئله فوق را میشنود میرودخانه و با شمشیر آختهاش برمیگردد و درجا «حدود الاهی» را در مورد آن شاگرد نانوا اجرا کرده به سزای اعمالش میرساند. این موضوع در صفحه ۱۳۷ کتاب «قصص العلما» آمدهاست.[15]
گرچه مجتهدین بعدی از شفتی در این مورد خاص پیروی نکردند، ولی نوشتههای او در مورد نقش روحانیون در مسائل اجرایی تأثیرگذار بود.[16]
مدخل در لغتنامه دهخدا
اکبر گنجی در مقالهٔ «ساختار سلطانی جمهوری اسلامی» گفتهاست که در نسخهٔ اولیهٔ لغتنامه دهخدا (چاپ ۱۳۳۰)، اطلاعات فوق دربارهٔ شفتی وجود داشته که به درخواست حوزه علمیه قم و به دستور سید علی خامنهای در چاپ ۱۳۷۷ آن حذف شدهاست:[17] «و چون سید اقامهٔ حدود را در زمان غیبت امام واجب میدانسته، خود به امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود قیام مینمود و مدعی بودهاست که حکم من در این قبیل مسائل، بعینه همان حکم حضرت صاحب الزمان است. عدد کسانی که سید ایشان را در دورهٔ سلطهٔ خود در اصفهان به تازیانه حد زده، از حساب بیرون است؛ و شمارهٔ کسانی که او به دست خویش به عنوان اقامهٔ حدود کشته، تا یکصد و بیست نوشتهاند. امر عجیب در کار وی این است که او متّهمین را ابتدا به اصرار و ملایمت تمام و به تشویق اینکه خود در روز قیامت پیش جدّم شفیع گناهان شما خواهم شد به اقرار و اعتراف وامیداشته، سپس غالباً با حال گریه ایشان را گردن میزده و خود بر کشتهٔ آنان نماز میگذارده و گاهی هم در حین نماز غش میکردهاست».[18]
در حکایات
مطابق حکایتی شفتی زمانی که در نجف زندگی میکرد فقیر بود، در یکی از روزها که پس از مدتها فقر کمی پول به دست آورده و با آن پول مقداری گوشت خریده بود در راه خانه سگ خیلی لاغری را دید که بیحال بر روی زمین خوابیده و تولههایش از او شیر میخورند. با دیدن این صحنه تمامی گوشت را جلوی سگ انداخت و سگ پس از خوردن گوشت با گوشه چشم از او تشکر کرد.[19][20]
اساتید
شاگردان
- محمدباقر خوانساری
- محمد جعفر آبادهای
- ملا علی اکبر خوانساری
- ملا عبدالله زنوزی
- میرزا ابوالقاسم زنجانی
- محمد مهدی کرباسی
- محمد رفیع گیلانی
- ملامحمدعلی آرام بیدگلی
- سید یعقوب موسوی دریاباری
پانویس
- وی چون در کودکی بههمراه پدر، مادر و قوم و خویش خودش در شفت (از شهرستانهای استان گیلان) ساکن شده بود، شفتی لقب گرفت.
- هما ناطق. «روحانیت از پراکندگی تا قدرت». پارامتر
|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - سید ولی رضا نصر، حمید دباشی، Expectation of the Millennium, p.205-206, انتشارات دانشگاه نیویورک
- احمد کاظمی موسوی، THE INSTITUTIONALIZATION OF MARJA'-I TAQLĪD IN THE NINETEENTH CENTURY SHĪ'ITE COMMUNITY, Journal of The Muslim World, Volume 84 Issue 3-4, pp.279 - 299, 2007, p.296
- «زندگینامهٔ محمدباقر شفتی: از تولد تا حضور». پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ اوت ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- «زندگینامهٔ محمدباقر شفتی: دوران تحصیل». پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ اوت ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- «زندگینامهٔ محمدباقر شفتی: مهاجرت به اصفهان». پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ اوت ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- کرمانی، مجد الاسلام (۱۳۹۷). تاریخ انحطاط مجلس. انتشارات آشیان. صص. ۲۱۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۷۲۹۳-۳۹-۳.
- «زندگینامهٔ محمدباقر شفتی: سفر به مکه». پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی. بایگانیشده از اصلی در ۲ سپتامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- «زندگینامهٔ محمدباقر شفتی: وفات». پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ اوت ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- Hamid Algar, Bihbihānī , Āḳā Sayyid Muḥammad Bāḳir, Encyclopedia of Islam
- Heinz Halm, Janet Watson, Marian Hill, Shi'ism, p.101, Columbia University Press
- Bryan S. Turner, Islam, Vol 2. Islam, state and politics, , Rutledge, p.135, 143
- عباس اقبال آشتیانی از مورخین نامی و بنیانگذار مقالهنویسی به معنی فنی آن در ایران است. او بعد از محمد قزوینی در شمار معدود پژوهشگرانی است که شیوهٔ جدید تحقیق علمی را در تاریخنویسی و تصحیح متون رواج دادند. عباس اقبال آشتیانی در انجمن نشر آثار ایران متون کهن فارسی را منتشر میکرد.
- همنشین بهار: خاطرات خانه زندگان (۴۷)، سید محمد باقر شفتی معروف به «حجّهالاسلام»
- Seyyed Vali Reza Nasr, Hamid Dabashi, Expectation of the Millennium, p.204, State University of New York Press
- اکبر گنجی (۲۲ بهمن ۱۳۸۷). «ساختار سلطانی جمهوری اسلامی». رادیو زمانه.
- Akbar Ganji, The Latter-Day Sultan, Foreign Affairs, November/December 2008
- کتاب صد و یک حکایت، عباسعلی کامرانیان، صفحهٔ ۱۵۸
- داستان آیتالله شفتی و سگ گرسنه بایگانیشده در ۹ ژوئن ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine، دانشگاه کاشان
منابع
- گنجی، اکبر. «ساختار سلطانی جمهوری اسلامی». رادیو زمانه.
- همنشین بهار: خاطرات خانه زندگان (۴۷)، سید محمد باقر شفتی معروف به «حجّهالاسلام»
پیوند به بیرون
- پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام شفتی بایگانیشده در ۲۱ اوت ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
- خوشه انگور و سید شفتی