فراملیگرایی
فراملیگرایی یا بینالمللگرایی یا انترناسیونالیسم (به انگلیسی: Internationalism)، مفهومی کلی است که بر عقاید و سیاستهای منجر به منافع مشترک اقوام و ملتها، تکیه دارد. این عقیده، با ملیگرایی (ناسیونالیسم) پرخاشگر مخالفت دارد. اینترناسیونالیستها برآناند که در صورت امکاننداشتن همکاری میان حکومتها، این مساعدت بین ملتها قاعدتاً امکانپذیر است. این مکتب بر آن است که بشر را به این آگاهی برساند که هر فرد متعلق به یک جامعه جهانی است.
بخشی از سلسله مقالههای سیاسی |
شیوههای حکومت |
---|
ساختار قدرت |
منبع قدرت |
الیگارشی (فرمانروایی یک گروه) |
اقتدارگرایی (فرمانروایی یک نفر) |
نظریه قدرت |
جمهوری-پادشاهی (نظریات سیاسی-اجتماعی)
|
درگاه سیاست (en) |
این باور همچنین تمایل به واگذاری درجهای از حاکمیت ملی - از کمترین تا بیشترین - به مؤسسات بینالمللی است. هواداران کمترین میزان واگذاری حاکمیت، آن را تا جایی میدانند که لازمهٔ حفظ و تقویت امنیت بینالمللی است و هواداران بیشترین میزان واگذاری، از نوعی حکومت جهانی پشتیبانی میکنند و بین این دو نیز طیفهای گوناگونی وجود دارد.
فراملیگرایی و مارکسیسم
مارکسیسم برداشت خاصی از بینالمللگرایی دارد. به عقیدهٔ مارکس، بورژوازی به کمک ماشین و داد و ستد آزاد جهانی مرزهای ملی را در هم شکسته و یک نظام اقتصادی جهانی پدید آورده است و این نظام میان طبقات محروم، به ویژه میان پرولتاریای کشورها همبستگی جهانی پدید میآورد که در اصطلاح به آن «بینالمللیگرایی پرولتاریایی» گفته میشود؛ و این جریان یک شورش سراسری در جهان علیه بورژوازی پدید خواهد آورد که به ایجاد جامعهٔ سوسیالیستی جهانی میانجامد. از این رو، مارکسیستها به همبستگی جهانی طبقات محروم باور دارند و شعار معروف «زحمتکشان جهان متحد شوید»، شعار بینالمللگرایی پرولتاریایی است. پس از به وجود آمدن اتحاد جماهیر شوروی، و به ویژه در دوران استالین، این کشور مدعی بود که مرکز بینالمللگرایی پرولتاریایی است و عنوان «ستاد زحمتکشان جهان» به خود میداد. استالین در تفسیری از مفهوم بینالملل گرایی پرولتاریایی، آن را پیروی بی چون چرا از اتحاد جماهیر شوروی میدانست.[1]
جستارهای وابسته
منابع
- دانشنامهٔ سیاسی- داریوش آشوری-نشر مروارید- چاپ شانزدهم 1387- ص 45