رگبار (فیلم ۱۳۵۱)
رگبار نخستین فیلمِ بلندِ بهرام بیضایی است که سالِ ۱۳۵۰ ساخته شد و بسیار ستایش شد، ولی از لحاظِ تجاری چندان کامیاب نبود. ماجرای فیلم دربارهٔ یک مثلّثِ عشقی در محلّهای فقیرنشین در میانههای قرنِ بیستمِ میلادی است.
رگبار | |
---|---|
کارگردان | بهرام بیضایی |
تهیهکننده | باربد طاهری |
نویسنده | بهرام بیضایی |
بازیگران | پرویز فنّیزاده پروانه معصومی منوچهر فرید جمشید لایق محمّدعلی کشاورز رقیه چهرهآزاد پروین سلیمانی حسین کسبیان عبّاس دسترنج مهری ودادیان |
موسیقی | شیدا قراچهداغی |
فیلمبردار | باربد طاهری |
تدوینگر | مهدی رجائیان |
توزیعکننده | سازمان سینمایی پانوراما |
مدت زمان | ۱۲۸ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
از سلسله مقالات دربارهٔ |
فهرستهای کارها |
---|
دیـگر |
|
|
داستان
آقای حکمتی (پرویز فنیزاده)، آموزگار جدید مدرسهای در جنوب شهر، در آغاز ورود به کلاس درس یکی از شاگردانش به نام مسیّب (عباس دسترنج) را از کلاس بیرون میکند. عاطفه (پروانه معصومی)، خواهر مسیّب، به اعتراض نزد آقای حکمتی میرود و حکمتی به او ابراز علاقه میکند. آقا رحیم (منوچهر فرید)، قصاب محله، نیز دل با خواهر مسیّب دارد. از طرف دیگر آقای مدیر (محمدعلی کشاورز) و همسرش (پروین سلیمانی) مایلند دختر خود (فرخنده بارور) را به عقد آقای حکمتی درآورند؛ ولی حکمتی اعتنایی به دختر مدیر ندارد. حکمتی برای پر کردن اوقات فراغتش تصمیم میگیرد به تنهایی تالار نمایش ویران و متروک مدرسه را مرمّت کند. چند بار آقا رحیم برای این که آقای حکمتی را از میدان عشق به در کند تهدیدش میکند، اما رابطهٔ حکمتی با عاطفه ژرفتر میشود. تالار نمایش مدرسه با یک برنامهٔ نمایشی افتتاح میشود، و پس از آن حکم انتقال حکمتی به او ابلاغ میشود، و او به ناچار مدرسه و محله را ترک میکند.
ساخت
رگبار با گرفتاریهای مالی فراوان ساخته شد. محمّدعلی فردین[1] و ذکایی بیضایی به بیضایی کمک مالی کردند. فیلم که ساخته شد، بیضایی یادداشتی نوشت و توضیح داد که:
درست روشن نیست که ما چرا رگبار را ساختیم. هیچ نوع حساب و نقشه و نشانهای ساخته شدن این فیلم را تأیید نمیکرد. به یک معنی حتی سرمایهای هم برای شروع کار در دست نبود. در حقیقت ما با دست خالی به کاری دست میزدیم که تمام شرایط جاری و تمام سینمای عریض و طویل رسمی از قبل آن را نفی میکرد. ما گفتیم اگر نشد چیزی از دست نخواهیم داد؛ ولی اگر نمیشد چیزی مهم از دست میرفت، و آن امید به این بود که کسی قدمی بردارد… ما از همهٔ دوستیها و آشناییها و امکانات شخصی که داشتیم کمک گرفتیم. از هر کس که قدمی به خاطر ما برداشت متشکریم، و برای هر کس که سدی پیش پای ما گذاشت، یا پوزخندی از دور به ما زد، آگاهی و فرهنگ بیشتر آرزو میکنیم. ما متأسفیم که بهخاطر ضعف مالی و غیاب امکانات فنی نتوانستیم بعضی صحنهها را آنطور که آرزو داشتیم بسازیم، اما این فقط یک مسئلهٔ تکنیکی است و اصل کار را پنهان نمیکند… فیلم رگبار با حداقل سرمایه، با حداقل امکانات، با درگیریهای مختلفی که تهیهکنندهاش بارها معوق کرد، با قلیلترین گروه فنی در طول پنج ماه، و به کمک حافظه ساخته شده، و در بسیاری موارد کاری غیر از اینکه شد، لااقل در این شرایط و برای این گروه، امکانپذیر نبودهاست. اما از طرف دیگر رگبار با شوق سرشار بسیاری از کارکنان و بازیگرانش به وجود آمد، و تنها ادعایش این است که نخواستهاست دروغ بگوید.[2]
بیضایی در جایی دیگر به اعتیاد پرویز فنّیزاده اشاره می کند: "...بعضی از تعطیلات فیلم ما بخاطر این بود که ناچار بودیم (فنیزاده) را بخوابانیمش تا ترک کند و این را برای رد فنیزاده نمیگویم برای رد جامعهای میگویم که قدر فنیزاده را ندانست و من همیشه به آن جامعه معترضم و کسی هستم که فکر میکنم حیف شد فنیزاده"
بازیگران
بازیگر | صداپیشه | نقش |
---|---|---|
پرویز فنّیزاده | منوچهر اسماعیلی | آقای حکمتی |
پروانه معصومی | ژاله کاظمی | عاطفه |
عصمت صفوی | مادرِ عاطفه | |
منوچهر فرید | حسین عرفانی | آقا رحیم قصاب |
محمّدعلی کشاورز | احمد رسولزاده | آقای ناظم |
جمشید لایق | ابوالحسن تهامینژاد | آقای نوّاب |
رقیه چهرهآزاد | مهین بزرگی | خانم ساداتی |
پروین سلیمانی | آذر دانشی | همسر آقای ناظم |
حسین کسبیان | آرایشگر | |
عبّاس دسترنج | ایرج سنجری | مسیّب |
مهری ودادیان | سیمین سرکوب | خیّاط |
محمّد کلاهدوزان | پرویز ربیعی | دبیر ورزش |
حسین محجوب | معلّم | |
رضا بنیاحمد | گاریچی | |
فیروزه لطفی | بدری نوراللهی | خانم معلّم |
فرخنده بارور | منصوره کاتبی | دختر ناظم |
عوامل تولید
مدیر فیلمبرداری:باربد طاهری
دستیاران: جمشید فرهی، قهرمان بیات
با تشکر از مازیار پرتو
برش نسخه منفی: ناصر انصاری
ضبط، تطبیق و ترکیب صداها: حسین بدیهی، میرزا گودرزی
سرپرستِ گویندگان: ابوالحسن تهامینژاد
منشی صحنه:واروژ کریممسیحی
امور چاپ: ذبیح الله غلامی، عباس حسینی
امور تهیه: حسن زندی، منصور جعفری، محمد حسین پرتوی
در چشمِ دیگران
بهترین کار در کارنامهی بیضایی همین رگبار است.
. . . بهرام بیضایی . . . در رگبار یک پیشبینی تاریخی کرد. ولی سیاستمداران ترجمه آن را متوجه منافع سیاسی روز کردند. اصولا از لحظهای که شما بخواهید حقیقتی را با واقعیت ترجمه کنید، دچار سیاست میشوید. آن زمان هم همین بود و واقعیتی که نام آن را حکومت گذاشته بودند نتوانست پایدار بماند. . . .
. . . حال و هوای فیلم من را یاد بهترین چیزهایی انداخت که در فیلمهای نئورئالیستی ایتالیایی دوست دارم و داستان زیبایی یک قصه باستانی را دارد . . .
. . . یادم هست سناریویی نوشته بودم به اسم «عشق در کوچه آفتابی بیدرخت». . . . همان سال آقای بیضایی فیلم «رگبار» را ساخت؛ بدون این که ما با هم در ارتباط باشیم. و من دیدم که فیلم من همان حرفی است که بیضایی زده. دیگر آن سناریو را کنار گذاشتم. . . .
. . . به نظر من بازی فنیزاده در «رگبار» کافیست که نامش را در تاریخ سینما ثبت کند. . . .
آقای حکمتی به عنوان آدمی که در میان روابط منحط اجتماعی زمان خود می کوشد برخلاف جریان آب شنا کند، مدام در معرض تهدید است. کمترین تاوانی که او باید برای تن ندادنش به این روابط بپردازد دربدری و خانه بدوشی اوست وکمترین مزدی که از این بابت می گیرد، ضربه ای آگاه کننده است که به آدمهای منفعل پیرامونش (در اینجا، بچه ها) می زند. رگبار جای بحث فراوان دارد اما اشاره به یک ویژگی این فیلم، ضروریست: فیلم سرشار از تمثیل و استعاره است، به حد اشباع. آن گونه که برخی از این تمثیل ها برای تماشاگر به شکل معما در می آید.[8]
فریدون رهنما فیلم را پسندید[9] و احمد محمود کارِ بیضایی را از لحاظِ بازنماییِ زندگیِ مردمِ معمولی ستود.[10]
ترمیم کپی پوزیتیو
یک نسخهٔ پوزیتیو از این فیلم که نزد بیضایی بود با کوشش بنیاد سینمای جهان به خرج مؤسسه فیلم دوحه در سال ۲۰۱۱ با کیفیت خوب بازسازی شده و از خطر نابودی نجات یافت. مراحل ترمیم هم به لحاظ فیزیکی و هم از نظر دیجیتالی به زمان زیادی نیاز داشت، چراکه نسخهٔ دیگری در دسترس نبود و نسخهٔ موجود بسیار آسیب دیده بود. مسئولان عملیات ترمیم بیش از ۱۵۰۰ ساعت صرف ترمیم آن کردند.[11]
نسخهٔ ترمیمشده در سالِ ۲۰۱۲ در بولونیا (سینما ریترواتو) و سان فرانسیسکو به نمایش درآمد.[12][13]
جایزهها
جشنواره | تاریخِ مراسم | جایزه | نامزد | نتیجه |
---|---|---|---|---|
جشنوارهٔ جهانی فیلم تهران | بهارِ ۱۳۵۱ | جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران | بهرام بیضایی | برنده |
بازیگرِ مرد | پرویز فنّیزاده | تحسین | ||
جشنوارهٔ سینمایی سپاس | ۳ خردادِ ۱۳۵۲ | بهترین فیلم | باربد طاهری | برنده |
بهترین فیلمنامه | بهرام بیضایی | برنده | ||
بهترین بازیگر نقش اوّل مرد | پرویز فنّیزاده | برنده |
جستارهای وابسته
پانویس
- طالبینژاد، «دانایی و توانایی بدون تظاهر و به رخ کشیدن»، ۲۰.
- آزرم، محسن. رگبار بیضایی، به همت اسکورسیزی روی پردهٔ سینما رفت..
- کیانافراز و محمّدی، «اکسیرِ نقش»، ۱۱۹.
- گله، ضابطیان و راضی، «شانزده سال است کسی را ندیدهام»، ۶۱.
- −، «ستایش اسکورسیزی از بیضایی»، ۱۶.
- سینایی و انصاریفر، «اصلاً احساس بازنشستگی نمیکنم»، ۴۵.
- پورحسینی و ناصری، «در جستوجوی آن تجربهی تنها»، ۲۰.
- مجله فیلم، شماره 1، صفحه 82.
- قوکاسیان، «مجموعهٔ مقالات در نقد و معرفی آثار بهرام بیضایی»، ۲۵۲.
- محمود، «رگبار از دیدگاهی دیگر»، ۱۲۸-۱۳۱.
- آزرم، «رگبار بیضایی، به همت اسکورسیزی روی پردهٔ سینما رفت.»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- http://www.film-foundation.org/world-cinema
- http://www.donya-e-eqtesad.com/news/737461
منابع
- − (۱۶ تیر ۱۳۹۲). «ستایش اسکورسیزی از بیضایی». اعتماد (۲۷۲۰): ۱۶.
- آزرم، محسن (۲۲ شهریور ۱۳۹۲). «رگبار بیضایی، به همت اسکورسیزی روی پردهٔ سینما رفت». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- احمدی، احمدرضا. "یک فیلم نو و یک نوروز".
- شاهسیاه، عبدالله (۱۳۸۰). امیرهوشنگ اللهوردی، ویراستار. خیره به فانوس خیال: جستاری در نمادها و اسطورههای چهار فیلم بهرام بیضایی. اصفهان: انتشارات نقش خوشید. شابک ۹۶۴-۶۹۴۱-۳۴-۶.
- کیانافراز، اعظم؛ محمّدی، یاسین (۱۳۸۷). اکسیرِ نقش: زندگی هنری محمدعلی کشاورز. تهران: انتشارات افراز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۸۳۷-۳۲-۸.
- پورحسینی، پرویز؛ ناصری، بهنام (تیر ۱۳۹۶). «در جستوجوی آن تجربهی تنها». کتاب هفته خبر (۱۵۸): ۱۵-۳۹.
- حسینی، حسن, ویراستار (۱۳۹۹). راهنمای فیلم سینمای ایران. تهران: روزنه کار. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۷۸۷۶-۵۰-۳.
- سینایی، خسرو؛ انصاریفر، هوشیار (مهر ۱۳۹۴). «اصلاً احساس بازنشستگی نمیکنم». کتاب هفته خبر (۲۷): ۲۸-۴۷.
- طالبینژاد، احمد (۴ دی ۱۳۹۹). «دانایی و توانایی بدون تظاهر و به رخ کشیدن». ایران (۷۵۲۵): ۲۰.
- قوکاسیان، زاون, ویراستار (۱۳۷۱). مجموعهٔ مقالات در نقد و معرفی آثار بهرام بیضایی. تهران: انتشارات آگاه.
- گله، فریدون؛ ضابطیان، منصور؛ راضی، علی (شهریور ۱۳۷۸). «شانزده سال است کسی را ندیدهام». گزارش فیلم (۱۳۳): ۶۰-۶۶.
- محمود، احمد (آبان ۱۳۵۱). «رگبار از دیدگاهی دیگر». ویژه سینما و تآتر (۱): ۱۲۸-۱۳۱.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به رگبار (فیلم ۱۳۵۱) در ویکیگفتاورد موجود است. |