فلسفه مارکس
مسئله عمده در فلسفه مارکسیستی، عبارت است از چگونگی پاسخی که به مسئله اساسی فلسفه داده می‌شود. فلسفه مارکسیستی ماتریالیسم دیالکتیک است. فلسفه مارکسیستی از یک سو ماتریالیسم است، یعنی هم معتقد است که ماده بر شعور، تقدم دارد و هم، معتقد است که شعور انسانی می‌تواند جهان را بشناسد و شناخت انسانی از لحاظ محتوی واقعی خود معتبر است. این فلسفه در همه جهات جهان را آن طور که در واقع هست می بیند. فلسفه مارکسیستی از سوی دیگر دیالکتیکی است زیرا که جهان مادی را در حال حرکت و تکامل و تجدد دائمی می نگرد و اسلوب علمی او در شناخت و تغییر طبیعت و جامعه دیالکتیک ماتریالیستی است. فلسفه مارکسیستی علمی است که بر پایه حل صحیح مسئله اساسی فلسفه، عام‌ترین و کلی‌ترین قوانین تکامل جهان مادی و راه‌های شناخت آن و طرق تغییر و تحول آن را مطالعه می‌کند.
| بخشی از سلسله مقالات دربارهٔ |
| مارکسیسم |
|---|
 |
منابع و پیوند به بیرون
| تاریخ فلسفه |
|---|
 |
| بر پایهٔ تمدن و مکان |
| بر پایه دین |
|
| بر پایه دوره و زمان |
| بر پایه افراد شاخص |
| بر پایه مکتب |
| بر پایه روش فلسفی |
|
 درگاه فلسفه |
- فلسفه مارکس
- ماتریالیسم دیالکتیک
- نگاهی به تاریخ فلسفه
- فلسفه را مردمی کنیم
- یادداشت‌ها و نوشته‌های فلسفی و اجتماعی
| مفاهیم |
|  |
|---|---|---|
| جوانب |
| |
| گرایش‌ها |
| |
| انترناسیونال‌ها | ||
| اشخاص | ||
| موضوعات مرتبط |
| |
| سرود | ||
درگاه کمونیسم | ||
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.