اشرف پهلوی
اَشرَفالمُلوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ – ۱۷ دی ۱۳۹۴)، که تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان سلطنتی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی[2] از او نام برده میشد، فرزند رضاشاه و خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی بود. وی دیپلمات، رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد[3] و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.[4] وی در بهار سال ۱۳۲۵ نقش مهمی در ترغیب ژوزف استالین به خروج ارتش سرخ از آذربایجان ایران داشت.[5] از اشرف پهلوی همچنین به عنوان یکی از عوامل مؤثر جریان کودتای ۲۸ مرداد و سقوط محمد مصدق نام برده شدهاست. اشرف پهلوی همچنین نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت. اشرف پهلوی روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در نود و شش سالگی در منطقه مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو درگذشت.
اشرف پهلوی | |||||
---|---|---|---|---|---|
والاحضرت شاهدُخت اشرف پهلوی | |||||
زاده | ۴ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ تهران، ایران | ||||
درگذشته | ۱۷ دی ۱۳۹۴ خورشیدی ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶ (۹۶ سال) مونتکارلو، شاهزادهنشین موناکو | ||||
آرامگاه | |||||
همسران |
| ||||
فرزند(ان) | شهرام پهلوینیا شهریار شفیق آزاده شفیق | ||||
| |||||
دودمان | خاندان پهلوی | ||||
پدر | رضاشاه | ||||
مادر | تاجالملوک آیرملو |
عناوین شاهدخت اشرف پهلوی | |
---|---|
عنوان مرجع | والاحضرت |
عنوان گفتاری | شاهدخت |
عنوان دیگر | بانو |
زندگینامه
اشرف پهلوی خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی به عنوان یکی از چهرههای تأثیرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران با اصالت مازندرانی بهدنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرفالملوک ملقب شد. مادرش ملکه تاجالملوک از خانوادههای نظامی مهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودند. اشرف دارای چهار خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا پهلوی، علیرضا) و شش خواهر و برادر ناتنی (همدم السلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود.
در شش سالگی اشرف و با به سلطنت رسیدن پدرش زندگی کاخنشینی این خانواده آغاز شد. اشرفالملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب میکرد و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت و اسب سواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بودند. اشرف تحصیلات خود را در مدرسه دخترانهٔ زرتشتیها گذراند و زبان فرانسه را از معلم خانوادگی دربار، مادام ارفع فراگرفت و اولین آشناییهای اشرف با غرب نیز از تعاریف مادام ارفع در همینجا شکل گرفت.
اولین سفر وی به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار ولیعهد در سوئیس رخ داد که بهدلیل علاقهمندی شدید به زندگی در اروپا و نیز تحصیل، از پدر تقاضای ماندن در کنار برادر جهت ادامهٔ تحصیلات کرد که به دلیل عدم اجازه رضاشاه پس از مدتی به ایران بازگشت. خانوادهٔ رضاشاه و از جمله اشرف از نخستین افرادی بودند که بنابر تصمیم رضاشاه بر تغییر الگوی ایرانی بر اساس غرب، به صورت بیحجاب در مراسم جشن فارغالتحصیلی دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ شرکت جستند. اشرف در سن ۱۷ سالگی به توصیهٔ پدرش رضاشاه پهلوی با علی قوام پسر قوامالملک شیرازی ازدواج کرد که بعد از شهریور ۱۳۲۰ این ازدواج به طلاق انجامید. ثمرهٔ آن هم پسری بهنام شهرام پهلوینیا بود. رضاشاه به هنگام خروج از کشور و نیز در تبعید همواره به اشرف تأکید میکرد که در کنار برادر خویش مانده و مراقب وی در امر سلطنت باشد.
در سال ۱۳۲۲ اشرف برای همراهی فوزیه عازم مصر شد که در آنجا با احمد شفیق آشنا شد، این آشنایی به ازدواج منجر شد که البته چند سالی بیشتر دوام نیافت و این زوج در سال ۱۳۲۹ یعنی نه سال پیش از طلاق رسمی یکدیگر را ترک کردند. ثمرهٔ این ازدواج دو فرزند به نامهای شهریار شفیق (که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ترور و کشته شد) و آزاده شفیق بود. احمد شفیق مدتی رئیس کل شرکت هواپیمائی کشوری میشود و بعدها به تجارت میپردازد و مدتی بعد بر اثر سرطان فوت میشود.
اشرف در تعیین دولتهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ همچون مخالفت با قوام، روی کار آمدن هژیر و رزم آرا دخالت اساسی داشت. وی در دوران نخستوزیری مصدق بهخاطر دخالت در سیاست و حمایت از مخالفان دولت از کشور تبعید شد و به فرانسه رفت. از او بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در کودتای ۲۸ مرداد نام برده میشود. وی اواخر ۱۳۳۲ به ایران بازگشت. اشرف در دههٔ ۱۳۴۰ با جوان تحصیلکردهای به نام مهدی بوشهری در پاریس ازدواج کرد.
یکی از عمدهترین اقداماتی که اشرف بدان دست زد، یک سلسله فعالیتهای اجتماعی بود، که در قالب آن به امور سیاسی، کسب درآمد و… برای خود میپرداخت.
اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲، بنیاد خدمات اجتماعی را راهاندازی کرد. در اواخر ۱۳۲۶ سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد. شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ به ریاست اشرف تشکیل شد. وی همچنین ریاست جمعیت زنان صلحجو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد، نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیئت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که بدان نائل نشد.
او یکی از سه زنی است که از سال ۱۹۴۸ تاکنون ریاست کمیسیون سالانه حقوق بشر سامان ملل متحد را بر عهده داشتهاست.[7]
اشرف در راستای این خدمات اجتماعی و در واقع انجام برخی مذاکرات سیاسی و… به دعوت صلیب سرخ به کشورهای مختلفی سفر کرد؛ از جمله سفر به شوروی در بهار ۱۳۲۵ با عنوان بازدید از بیمارستانهای روسیه و ملاقات با استالین، سفر به انگلستان، سوئد، آمریکا، هندوستان، پاکستان، چین، کره شمالی و کشورهای آفریقایی که عمدتاً بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. او در این سفرها با بسیاری از سیاستمداران از جمله بوتو، جواهر لعل نهرو، گاندی، استالین، مارشال تیتو، هایلا سلاسی، جان اف کندی، چائوشسکو و سوهارتو دیدار داشت.
اشرف پهلوی کتاب خاطرات خود را به نام چهرههایی در یک آینه منتشر کرد و تاکنون کتابها و مقالات متعددی در مورد او به رشتهٔ تحریر درآمدهاست که از آن جمله میتوان از کتاب این سه زن اثر مسعود بهنود نام برد.
اشرف پهلوی با حمایت خود بانی تأسیس بنیاد مطالعات ایران بود.[8]
پس از تبعید به آمریکا اشرف در ویلایی در ژوان لوپن در نیس فرانسه و منزل خود در شماره ۲۹ بیکمن پلیس در منهتن، نیویورک سیتی اقامت داشت. این خانه در سال ۲۰۱۴، با قیمتی بالغ بر ۴۹ میلیون دلار رکورددار گرانترینِ خانهها در نیویورک، منطقهٔ جنوب پارک مرکزی بودهاست.[9]
اشرف پهلوی بر این باور بود که ناآرامی انقلاب «در خلال یک هجوم خبری مستمر بیبیسی بر ضد شاه صورت گرفت که تقریباً وجه دیگر بود از حملاتی که چند دهه قبل بر ضد پدرم انجام شد.»[10]
سازمان زنان
اشرف پهلوی به عنوان عضوی از هیئت حاکمهٔ ایران در اعمال برخی تغییرات در قوانین مربوط به زنان از جمله قانون حمایت از خانواده نقش مهمی داشت.[11]
سازمان زنان، مهمترین سازمان مربوط به حقوق زنان در عصر پهلوی بود. قبل از آن شورای عالی جمعیت زنان ایران در اسفندماه ۱۳۳۷ به ریاست اشرف پهلوی تأسیس شد. این شورا با اتحاد ۱۷ جمعیت مبارزه زنان موجود در کشور و با شرکت ۵۰ عضو مؤسس به فعالیت پرداخت. پس از مدتی این شورا به عضویت شورای بینالمللی زنان درآمد و به تطبیق فعالیتهای جمعیتهای زنان در نقاط مختلف پرداخت. این شورا پس از هشت سال فعالیت، به دلیل عدم موفقیت منحل شد. بعد از آن سازمان زنان به رهبری اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۵ ایجاد شد و اساس آن بر پایه انجام اهداف مربوط به اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه قرار داشت.[12]
یادمانها
- کتابخانه کالج وادهام دانشگاه آکسفورد تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به افتخار اشرف پهلوی نامگذاری شده بود. پس از انقلاب، نام کتابخانه به فردوسی تغییر دادهشد.[11]
در هنر عامه
- در سال ۱۹۷۷، اشرف پهلوی سوژهٔ یکی از کارهای اندی وارهول، از تأثیرگذارترین هنرمندان معاصر سده بیستم بود، که او را با لبهایی به رنگ قرمز براق و موهایی سیاه تصویر کرد.[13]
اتهامها
اشرف پهلوی بیش از هر زنی در تاریخ معاصر ایران، «سوژه جوکهای جنسی، متهم به بیبند و باری و حتی خیانت به منافع ملی» بودهاست.[14] در برخی موارد، دشمنیهای سیاسی، اغراق و تمسخر در ایراد اتهامات و شایعات نقش داشتهاند.[14]
کودتای ۲۸ مرداد
هنگامی که محمد مصدق به نخستوزیری رسید از جانب دو زن احساس خطر میکرد، در درجهٔ نخست اشرف پهلوی و بعد تاجالملوک، مادر شاه. مصدق در دومین سال نخستوزیری از محمدرضا شاه خواست تا اشرف و مادرش از ایران خارج شوند تا خیالش از دخالتهای او در دربار و در امور مملکت راحت شود.[13]
نوشته و ادعا شده که تحرکات اشرف در هماهنگکردن نیروهای وفادار به سلطنت در داخل و خارج از ایران یکی از مهمترین عوامل در موفقیت کودتای ۲۸ مرداد بود.[5]
کریمپور شیرازی در روزنامه شورش در انتقاد از اشرف پهلوی مینویسد:
مردم میگویند اشرف چه حق دارد که در تمام شئون مملکت دخالت کرده و با مقدرات و حیثیت یک ملت کهنسال بازی کند. مردم میگویند این پولهایی را که اشرف بهنام سازمان شاهنشاهی از مردم کور و کچل، تراخمی و بیسواد این مملکت فقیر و بدبخت میگیرد به چه مصرفی میرساند… مردم میگویند چرا خواهر شاه در امور قضائیه، مقننه و اجرایی این مملکت دخالت نامشروع میکند. چرا خواهر شاه دادستان تهران را احضار کرده و نسبت به توقیف ملک افضلی جنایتکار و آدمکش اعتراض کرده و دستور تعویض بازپرس را میدهد.
چرا باید یک نفر مفتخور نالایق بهنام همسری خواهر شاه دربار سلطنتی یک مملکت تاریخی را ملعبه عیاشی و خوشگذرانی خود قرار دهد… شاه اگر با طرد اشرف، فاطمه و احمد شفیق عرب و هیلر آمریکایی افکار عمومی را تسکین ندهد، عاصیان جان به لب آمده و کارد به استخوان رسیده، ناچار خواهند شد برای حفظ استقلال و آبروی ایران کاری بکنند که ملت قهرمان و بزرگ فرانسه با دربار و لویی شانزدهم کردند. حال خود دانید با آتش و قهر و نفرت مردم.[15]
فساد مالی
در کتاب خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی آمده که ارتشبد فتحالله مین باشیان، در جلسهای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش میشده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش یابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: «این کار اگر با هزینههای فسق و فجور والاحضرت اشرف مقایسه شود، مثل قطرهای در اقیانوس است».[16]
شوکراس به نقل از پرویز راجی، آوردهاست که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادهخواهیهای خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاقهای کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بودند، کاملاً برهنه گشت. قالیها و تابلوها بستهبندی شده و به یکی از خانههای اشرف (شاید در ژوانلهپن، شاید به خانهٔ پسرش، شهرام در لندن، شاید به جزیرهٔ متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پسر دیگرش، در یکی از شبهای اکتبر ۱۹۷۸ که در کاخ مادرش شام را صرف میکرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کردهاند بردارند».[17]
اردشیر زاهدی، وزیر امور خارجهٔ امیرعباس هویدا، گفته بود که نخستوزیر وقت با پرداخت مبلغ ۳۵۰ هزار دلار برای مخارج شخصی به شاهدخت اشرف، موافقت کرده بوده. زاهدی، اشرف پهلوی را متهم کرده بود که میخواسته یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ملل ببرد و این معشوق برای همراهی در چنین سفری، سیصد هزار دلار میطلبده است.[18][19]
سیا در گزارشی دربارهٔ فساد خاندان پهلوی مینویسد: «اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانکهای ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کردهبود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک میگفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبس میکشید».[20]
شهرام، پسر ارشد شاهدخت اشرف، در آن روزها به عنوان دلال و کار چاقکن شهره بود. سازمان سیا معتقد بود، شهرام در برخی زمینهها، راه مادرش را دنبال میکند و در تهران به عنوان کار چاقکن شهرت بدی پیدا کرده و در حدود بیست شرکت مختلف صاحب سهم است… بیپرواترین و لاابالیترین عمل او فروش آثار ملی و عتیقههای مملکت بود.»[21][22]
به سال ۱۹۷۹ نیویورک تایمز گزارش داد که سندی مورخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ از دفتر اشرف پهلوی هست که درخواست انتقال ۷۰۸ هزار دلار از حساب شخصیش در بانک ایران به حساب شخصیش در بانک مشترکالمنافع سویس در ژنو تحت کد واژه «Sapia» منتقل شود.[23]
انتشار کتاب
در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸، سه کتاب با ترجمهٔ اشرف پهلوی از سوی انتشارات فرانکلین با همکاری دو ناشر دیگر منتشر شد. بهگفتهٔ همایون صنعتیزاده (مدیر فرانکلین) و نیز افراد دیگر، هیچکدام از این کتابها را خودِ اشرف ترجمه نکرده بود.[24] این سه کتاب عبارتاند از:
- مادر و بچه، بنیامین اسپاک، ترجمهٔ اشرف پهلوی، تهران: کتابفروشی ابن سینا با همکاری فرانکلین، ۱۳۳۷
- نخستین سال زندگی کودک، بنیامین اسپاک، ترجمهٔ اشرف پهلوی، تهران: انتشارات امیرکبیر با همکاری فرانکلین، ۱۳۳۸
- فن پرستاری، هلن گیل، ترجمهٔ اشرف پهلوی، تهران: کتابفروشی ابن سینا با همکاری فرانکلین، ۱۳۳۷
مرگ
اشرف پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ خورشیدی در منطقه مونتکارلو واقع در شاهزادهنشین موناکو[25] به دلیل کهولت سن و به مرگ طبیعی درگذشت.[26] رضا پهلوی در صفحه رسمی خود در فیسبوک با اعلام این خبر نوشتهاست:
از درگذشت عمه عزیزم شاهدخت اشرف پهلوی بسیار متأثر و متألم شدم. خاطرات بسیاری از دوران کودکی تا به امروز از ایشان برایم به یادگار ماندهاست.» خسرو اکمل مدیر سابق تشریفات دربار شاه در گفتگو با بیبیسی تأیید کرد که اشرف پهلوی بعد از ظهر پنجشنبه به وقت محلی به دلایل طبیعی درگذشت. او از بیماری آلزایمر رنج میبرد.
مراسم تدفین اشرف پهلوی، روز پنج شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ در گورستان موناکو برگزار شد. در مراسم تدفین او اعضایی از خاندان پهلوی همچون: فرح پهلوی،غلامرضا پهلوی و منیژه جهانبانی (همسر غلامرضا پهلوی) شرکت داشتند.
جستارهای وابسته
پانویس
- Obseques d Ashraf Pahlavi: Farah Diba en deuil, adieu discret a la soeur du Shah, Purepeople
- دو روی سکه حیات سیاسی و زندگی پرماجرای اشرف پهلوی، رادیو فردا
- متن کامل مصاحبه واشینگتن پست با اشرف پهلوی در 1359، ایرانوایر
- In Era of Iconoclasts, Imagination Took Wing on Beekman Place, The New York Times
- اشرف پهلوی، فرزند پر گفتگوی رضاشاه، بیبیسی فارسی
- Hakakian, Roya (7 دی 1396). "The Iran-Saudi Arabia Rivalry Has a Silver Lining". نیویورک تایمز. Retrieved 27-12-2017. Check date values in:
|بازبینی=, |تاریخ=
(help) - DPI Press Kit
- https://fis-iran.org/fa/about/trustees
- http://www.nytimes.com/2014/09/09/nyregion/for-iconoclasts-of-decades-past-design-took-wing-on-secluded-beekman.html?_r=0
- اشرف، احمد (۱۳۷۴). «توهم توطئه». گفتگو. تهران. تابستان (۸): ۷ تا ۴۶. دریافتشده در ۴ ژوئن ۲۰۱۴.
- اشرف پهلوی و تأثیر سرنوشتساز یک کروموزوم ایگرگ، بیبیسی فارسی
- نیلوفر کسری، زنان ذینفوذ خاندان پهلوی، با مقدمه باقر عاقلی
- «پلنگ سیاه» یا داستان یک زن در جامعه سنتی، بیبیسی فارسی
- اشرف پهلوی، زنی که قدرت رهبری اش را به سخره گرفتند، ایرانوایر
- "صدای کلاغ". Archived from the original on 26 January 2016. Retrieved 2010-03-19.
- "درگذشت فرمانده نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی". Retrieved ۲۰۱۰-۰۳-۱۹.
- شوکراس، آخرین سفر شاه، 9-10.
- میلانی، معمای هویدا، 325.
- Milani، The Persian Sphinx، 248-249.
- میلانی، معمای هویدا، 347.
- میلانی، معمای هویدا، 347.
- Milani، The Persian Sphinx، 265.
- Jude Klemesrud. "Deposed Shah's Sister, in Heavily Guarded Luxury, Tells of her Life-in-Exile: Security Guards with Dog 'Comfortable' Financial Situation". New York Times (1857-Current file) 22 April 1980
- عظیمی، میلاد. «برو یک مدیر خوب بیاور، کارت راه میافتد». یادنامهٔ همایون صنعتیزاده: ۲۷۶–۲۷۷.
- اشرف پهلوی درگذشت, BBC
- Ashraf Pahlavi, Sister of Iran’s Last Shah, Defender and Diplomat, Dies at 96The New York Times
منابع
- شوکراس، ویلیام (۱۳۸۱). آخرین سفر شاه. ترجمهٔ عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تهران: پیکان. شابک ۹۶۴-۳۲۸-۲۳۴-۱.
- میلانی، عباس (۱۳۸۰). معمای هویدا. تهران: اختران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۹-۰.
- Milani, Abbas (2000). The Persian sphinx: Amir Abbas Hoveyda and the riddle of the Iranian Revolution: a biography. London New York: I.B. Tauris. ISBN 9781850433286.