زنان در دوران دودمان پهلوی

زنان ایران در دوران پادشاهی پهلوی اصلاحات بسیاری را تجربه کردند که برای نخستین‌بار در تاریخ این کشور، رخ می‌داد.

در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ تاج‌الملوک آیرُملو، همسر رضاشاه و دخترانشان شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستین‌بار بود که خانوادهٔ شاه بدون حجاب سنتی در گردهمایی همگانی حاضر می‌شدند.[1]
زنان ایرانی به پای صندوق‌های رای می‌روند، ۱۳۴۱.

در نخستین و مهم‌ترین دوره، زنان در دوران رضاشاه موفق به دستیابی به حقوق مدنی و شهروندی شدند که همگی در هنگام پروژه‌های نوسازی ایران نوین، انجام شد. در دوران او، برای نخستین‌بار در جامعهٔ سنتی ایران، زنان توانستند از خانه خارج شده و به عرصه‌های اجتماعی پا گذارند. اجباری شدن آموزش برای هم پسران هم دختران و افزایش قشر باسواد نیز موضوع مهم دیگر بود. تغییراتی دیگر نیز رخ داد. اینکه زنان وارد اجتماع شوند و پیشه‌هایی چون آموزگاری، پرستاری، پزشکی و غیره را بگیرند، بدون آن که پوشش‌ها و کارهای سنتی چون روبنده و عدم سخن با نامحرم را کنار بگذارند، ممکن نبود؛ بنابراین، کشف حجاب از سوی حکومت وی صورت گرفت. با این وجود، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که این اقدام رضاشاه را، در جهت مخالفت با اسلام دانسته‌است. همدوره با تحصیل دختران ایرانی (که در منابع بدون حجاب دانسته شده‌اند) در دانشگاه‌هایی چون دانشگاه تهران، انجمن‌های صنفی زنان در دوران رضاشاه گشایش یافتند و برخی آرمان‌هایی شامل آزادی زنان از حجاب را داشتند.

با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی قانون کشف حجاب لغو گردید و حجاب اختیاری شد؛ همچنین برای نخستین‌بار، زنان این کشور توانستند پای صندوق‌های رای رفته و در همه‌پرسی انقلاب سفید شرکت کنند که این، وضعیت تازه‌ای را برای زنان در تاریخ معاصر ایران رقم زد. درست پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ۱۵۰۰ زن در مقام‌های ارشد مدیریتی در سطح کشوری، ۲۲ زن در مجلس شورای ملی، ۵ شهردار، و ۳۳٪ کل مشاغل آموزش عالی ایران بر عهدهٔ زنان بود.

دوران رضاشاه

دستیابی به حقوق مدنی و شهروندی زنان ایرانی، در دوران رضاشاه پهلوی و در هنگام پروژه‌های نوسازی ایران نوین، انجام شد.[2] در دوران او برای نخستین‌بار در جامعهٔ سنتی ایران، زنان توانستند از خانه خارج شده و به عرصه‌های اجتماعی پا گذارند. اجباری شدن آموزش برای هم پسران هم دختران و افزایش قشر باسواد نیز موضوع مهم دیگر بود. تغییراتی دیگر نیز رخ داد. اینکه زنان وارد اجتماع شوند و پیشه‌هایی چون آموزگاری، پرستاری، پزشکی و غیره را بگیرند، بدون آن که پوشش‌ها و کارهای سنتی چون روبنده و عدم سخن با نامحرم را کنار بگذارند، ممکن نبود.[3] بنابراین، کشف حجاب از سوی حکومت وی صورت گرفت. با این وجود، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که این اقدام رضاشاه را، در جهت مخالفت با اسلام دانسته‌است. در حالی که دیدگاهی که در برابر آن است، می‌گوید رضاشاه این کار را پیش‌نیاز وارد ساختن زنان به عرصه‌های اجتماعی دانسته بود و از انجام آن، ناگریز بود. در جای دیگر، در برابر این یکی دیدگاه، این نگاه وجود دارد که این کار از اهداف مهم غربی‌ها بر علیه فرهنگ ایرانی اسلامی بوده‌است.[3]

در بهمن ۱۳۱۳ و در آیین گشایش دانشگاه تهران، به دختران گفتند که بدون پوشیدن حجاب سنتی به دانشگاه بروند. در فروردین ۱۳۱۴، یک جشن در آموزشگاه شاپور شیراز برگزار گردید و دختران ایرانی بدون حجاب سنتی، به اجرای مراسمی ورزشی و پایکوبی با حضور علی اصغر حکمت، وزیر معارف و از سیاست‌مداران دوره پرداختند؛ سپس علمای دینی ایران، اعتراض کردند و در تلگرافی به شخص رضاشاه، گفتند رضایت ندارند؛ هرچند که رضاشاه به آنان، پاسخی نداد. در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۱۴ «کانون بانوان» با فراخوانی علی‌اصغر حکمت و با آرمان‌هایی شامل آزادی زنان از حجاب با ریاست شمس پهلوی و هاجر تربیت شکل گرفت. از دیگر اقدامات مشابه نیز، برای نمونه برای خو گرفتن ایرانیان با آمیختگی زن و مرد، در اوایل ماه خرداد ۱۳۱۴، رضاشاه به وزرا، مدیران، رئیسان و کارمندان دولتی فرمان داد که هفته‌ای یک‌بار با همسرهای خود در کلوپ ایران، حاضر شوند.[4]

مردم مذهبی ایران و به ویژه علمای دینی و روحانیت این کشور از این وضعیت نگران شدند و گهگاه اعتراض می‌کردند؛ اگرچه این اعتراض‌ها، سرکوب شدند. در اعتراضی در شهر مشهد، روحانیان شهر و گروهی از مردم در اعتراض به دگرگونی کلاه مردان و سیاست‌ها در کشف حجاب زنان کشور، در مسجد گوهرشاد به نشان داشتن اعتراض، بست‌نشینی کردند و در این هنگام، بر ضد حکومت، شعار دادند.[4] در پایان، در ۱۷ دی ۱۳۱۴، با حضور شخص رضاشاه و همسر و دختران وی بدون داشتن حجاب سنتی اسلامی در جشن فارغ‌التحصیلی دانشرای مقدماتی دختران، کشف حجاب در ایران، چهره‌ای رسمی گرفت. در تاریخ پهلوی نیز به‌نام «روز آزادی بانوان» ثبت شد.[4] منابع رسمی دولت پهلوی نیز آمارهایی خیره‌کننده از حضور و ورود زنان در عرصه‌های آموزشی، اجتماعی و اقتصادی ارائه می‌دادند. همچنین در ادامه بر پایهٔ گزارشی از خبرگزاری مهر در سال ۱۳۹۲، رضاشاه زنان ایرانی را «به زور» به همکاری‌کردن با دولت «وادار» می‌کرده‌است.[4] در سال ۱۹۳۳، رضاشاه پهلوی پس از دیدار با مصطفی کمال آتاترک در ترکیه اقداماتی را به منظور بهبود موقعیت زنان آغاز کرد. او به مؤسسات آموزشی به ویژه دانشگاه تهران فرمان داد که از دختران نیز ثبت نام کنند.[5]

در بخش وضعیت زنان در این دوره، موضوع حجاب سنتی مورد توجه بسیاری بوده‌است؛ بر پایهٔ گفتهٔ حمیده صدقی، «سیاست غربی‌سازی» پیش از سفر شاه به ترکیه نیز شروع شده‌بود. به عنوان نمونه، رضاشاه در سال ۱۹۲۶/۱۳۰۵، شهربانی ایران را وظیفه‌دار کرد که از زنان کشور که مایل به رعایت حجاب سنتی در جای‌های همگانی نبودند، پشتیبانی کند.[6]

محمود جم، رئیس‌الوزرای وقت، در خاطراتش به موضوع خواست رضاشاه برای کشف حجاب در ایران، اشاره دارد که پس از دیدن کردن از ترکیه، شاه به وی گفت: «نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته‌است؛ خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش‌به‌دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند». رضاشاه افزوده بود که «چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.» او انزجار خویش را از چادر، به گونه‌ای اعلام کرده بود. با این وجود، رفع مسئلهٔ حجاب در ایران آن دوره، به آسانی ممکن نبود؛ حتی نزدیکان شاه نیز نخست، در این کار آسوده نبودند. دولتشاهی آخرین همسر رضاشاه، در خاطراتش از دورهٔ کشف حجاب در ایران، گفته‌است که «در آن ایام مسئله چادر نبود، بلکه بیشتر زنان چاقچور داشتند که با روبنده همراه بود».[6] جم نیز در خاطراتش از روز هفدهم دی، نوشت که «رضاشاه لباس و آرایش زنان را تحسین کرد و گفت که اگر هم عیب و نقصی هست، خودشان باید رفع کنند». او از نخست‌وزیر نیز درخواست کرد که شمار این مجلس‌ها، افزایش یابد تا «خانم‌ها مرتب در آنها حضور یابند و بیشتر به آداب و رسوم اجتماع و معاشرت عادت کنند». رضا شاه در دانشسرای مقدماتی نطقی ایراد کرده‌است؛ وی گفت: «تاکنون نیمی از جمعیت کشور، به‌حساب نیامده و خانم‌ها را از هرگونه حقی، محروم کرده بودند… در صورتی که صرف نظر از وظایف مادری، آن‌ها می‌توانند دوشادوش مردها، خدماتی را عهده‌دار باشند».[6]

گروهی از کارشناسان و فعالان حقوق زنان، قانون کشف حجاب در ایران را سرآغاز و شروع حضور زنان این کشور در عرصه‌های اجتماعی، پدیداری نسلی تحصیل کرده در میان زنان و حضور آن‌ها در پست‌های مدیریتی می‌دانند.[7] بر پایهٔ گزارشی در کیهان لندن، «تاریخ واقعی آزادی پوشش زنان در عصر رضاشاه پهلوی، فراتر از اعلان رسمی آن توسط پادشاه، در تأسیس مدارس دخترانه، فعالیت‌های اجتماعی زنان نوگرا، حضور بانوان در اجتماع با پوشش‌های مدرن، مقالات نشریات نوگرا، ایجاد کانون‌های زنانه و مطبوعات زنانه، قرار دارد؛ اعلام رسمی آزادی پوشش زنان -که به غلط «کشف حجاب» نامیده شد- نتیجهٔ کوشش‌ها و افکار آزادیخواهانه و حق هویت مدرن زنان و مردان نوگرای ایران در کنار مدرنیزاسیون ایران و در آستانهٔ پدیداری هویت مدرن ایرانیان قرار داشت». این رسانه همچنین می‌نویسد: «رضاشاه پهلوی در برابر زنان آزاد از حجاب سنتی و بیان خواسته‌های حقوق اجتماعی- اخلاقی، ضمن تأیید و تأکید برخواسته زنان، فرمان آزادی پوشش را اعلام کرد».[2]

دوران محمدرضاشاه

روزنامه‌ای در مورد زنان در دوره محمدرضا پهلوی

در دوران محمدرضا پهلوی، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به تصویب رسید و برای نخستین بار زنان حق رأی و نامزدی در انتخابات را به دست آوردند. اولین وکلای زن در مجلس شورای ملی ایران در سال ۱۹۶۳ در انتخابات سراسری رأی آوردند و به مجلس راه یافتند.[8] سازمان زنان ایران تشکیل شد و در اواخر دوره پهلوی مواردی از قانون حمایت خانواده ۱۳۵۴ تصویب گشت. در سال ۱۳۲۸ حدود ۸٪ زنان باسواد بودند، در سال ۱۳۴۵ ۱۸٪ باسوادی دیده می‌شد و در سال ۱۳۵۰ بیش از ۲۶٪ زنان ایران باسواد بودند اما این میزان باسوادی در شهرها و روستاها تفاوت زیادی داشت، ۹٪ زنان روستایی توانایی خواندن و نوشتن داشتند و حدود ۵۰٪ از زنان شهری. در سال ۱۳۵۰ بیش از ۲۵٪ دانشجویان مؤسسه‌های آموزش عالی را زنان تشکیل می‌دادند، در سال ۱۳۵۴ ۲۹٪ و در سال ۱۳۵۷ حدود ۳۸درصد دانشجویان دانشگاه‌های ایران زنان بودند.[9] تحقیقات پرشماری نشان می‌دهند که با وجود افزایش باسوادی زنان، نگرش آنان نسبت به نقش سنتی و نیز جایگاه فرودست خود تغییری نکرده بود.[10] درست پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷، ۱۵۰۰ زن در مقام‌های ارشد مدیریتی در سطح کشور، ۲۲ زن در مجلس شورای ملی، ۵ شهردار، و ۳۳٪ کل مشاغل آموزش عالی ایران بر عهده زنان بود.[8] در این دوران، دو زن (فرخ‌رو پارسا و مهناز افخمی) در مقام وزارت نیز خدمت نمودند. همچنین زنان بسیاری در گروه‌های سیاسی فعالیت می‌کردند که از بارزترین آن‌ها می‌توان به اشرف دهقانی اشاره کرد.[11]

حقوق مدنی زنان

با تصویب قانون مدنی ایران تا سال ۱۳۱۴ قوانینی در مورد ارث، ازدواج، طلاق و روابط همسری به وجود آمد که برگرفته از فقه امامیه بود و حقوق زنان را در برابر حقوق مردان در مرتبه پایین‌تری قرار می‌داد. به‌طور کلی حق طلاق به‌طور مطلق به مردان واگذار گردید. ارثیه مردان دو برابر زنان بود و زنِ شخص متوفی نمی‌توانست از زمین ارث ببرد. همچنین تعدد زوجات بی‌قید و شرط بود و مرد می‌توانست همزمان بدون هیچ مانع و کسب اجازه ای چهار همسر دائم داشته باشد. حضانت پسر تا دو سالگی و حضانت دختر تا هفت سالگی با مادر بود و به علاوه حق حضانت طفل با ازدواج مجدد مادر از او گرفته می‌شد.[12]

در دوران محمدرضا پهلوی تلاش‌هایی برای رفع این نابرابری‌ها صورت گرفت که تصویب قانون حمایت از خانواده نتیجهٔ این تلاش‌ها بود. در این قانون ازدواج مجدد سخت‌تر شد و مرد می‌بایست اجازه دادگاه و حتی اجازه همسر خود را جلب می‌کرد و ازدواج مجدد بدون اجازه دادگاه، جرم شمرده می‌شد؛ همچنین حق طلاقِ بی‌قید و شرط مردان که توسط قانون مدنی به آنها اعطا شده بود به موجب قانون حمایت از خانواده به چند مورد محدود شد و در مقابل مواردِ طلاق به درخواست زن افزایش یافت.[13]

حقوق سیاسی-اجتماعی زنان

کشف حجاب در روز هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه آغاز شد. رضا شاه در این روز همراه با ملکه پهلوی و دو دخترش شمس و اشرف بدون حجاب به دانش‌سرای تربیت معلم رفت. رضاشاه در سالن دانش‌سرا گفت: «سعادت کشور و آینده ملت در دست شما زن‌های ایران است، زیرا شما تربیت کننده نسل آینده این آب و خاک هستید.» روز ۱۷ دی در تاریخ ایران تا سال ۱۳۵۷ به روز آزادی زنان شناخته می‌شد.

در تاریخ ششم بهمن ۱۳۴۱ قانون انتخابات در چهارچوب انقلاب سفید اصلاح شد و دستاورد اصل پنجم انقلاب شاه و مردم شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین‌بار نقشی مهم بازی کنند و حق رای به دست آورند.

در پی دادن حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ قانون حمایت خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو می‌کرد. چند همسری به سختی انجام می‌گرفت. زن‌ها حق درخواست طلاق گرفتند و برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب آمد، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده شد. اصلاحات دیگری که اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در قوانین انتخابات و تدوین قانون به وجود آورد، شرکت در انتخابات و تشکیل انجمن‌های استان و شهرستان، انجمن‌های شهر و ده، قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری بود که مستقیم یا غیرمستقیم حاصل شد.

سید روح‌الله خمینی این تصویب‌نامه قانون انتخابات که دو شرط مرد بودن و مسلمان بودن از آن حذف شده بود، دسیسهٔ خطرناکی برای لطمه زدن به اسلام و روحانیت خواند و در سخنرانی اش در قم گفت: «دولت تصویب‌نامهٔ خلاف شرع صادر می‌کند. به زن‌ها حق رای می‌دهد. نوامیس مسلمین در شرف هتک حرمت است. می‌خواهند دختران نجیب هجده ساله را به نظام اجباری ببرند. دختر و پسر در آغوش هم کشتی می‌گیرند. دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس می‌خوانند. مردم از گرسنگی تلف می‌شوند و آن‌ها برای استقبال از اربابان خود سیصدهزار تومان گل از هلند می‌آورند. قرآن اسلام در خطر است. اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت قرآن باشد. خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی‌امیه نیست، اهل منبر را تهدید می‌کنند. اسرائیل زراعت و تجارت ما را قبضه کرده‌است. دولت روز ننگین هفدهم دی را جشن می‌گیرد. با فرقه ضاله همراهی می‌کند. مطبوعات به روحانیون اهانت می‌کنند»[14]

نهضت آزادی نیز اعلامیه‌ای صادر کرد که قسمتی از آن چنین است: «دولت با این عمل خود چه خواب تازه‌ای برای مردم دیده و چه قصدی دارد؟ وقتی علی‌رغم نص صریح قانون اساسی و سنت ۵۶ سالهٔ مشروطیت با بی‌پروایی فوق‌العاده‌ای ملت ایران را از انتخابات مجلس شورای ملی محروم می‌کند، خیلی مضحک آید که بخواهند به خانم‌ها حق رای انتخاب نمایندگان ایالتی و ولایتی و بعد مجلس شورای ملی را بدهند.»

این عکس‌العمل‌ها به واقعهٔ پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ منجر شد.

زنان ایران پس از اجرای اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در همه کارهای ملی شرکت جستند و به مقاماتی چون وزارت، سفارت، نمایندگی دو مجلس سنا و شورای ملی، استادی دانشگاه‌ها، قضاوت، وکالت دادگستری، شهرداری، مدیریت شرکت‌ها و مقامات کلیدی دیگر رسیدند. مردم ایران نمایندگان خود را در تعاونی‌ها، خانه انصاف، انجمن‌های شهر و شهرستان و شوراهای داوری انتخاب کردند. در مرحله بالاتر در رای‌گیری حزبی و رای‌گیری برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا نیز که برای هر کرسی آن چندین نفر نامزد معرفی می‌شوند شرکت داشتند.

به باور محمدرضا پهلوی بررسی شمار شرکت‌کنندگان در انتخابات پارلمانی و نسبت آن‌ها به جمعیت فعال ایران (براساس آمار حکومت وقت) نشان داده‌است که تا چه اندازه حس مشارکت عمومی در مردم برانگیخته شده بود. براساس آمار انتخابات دوره بیست و یکم تا بیست و چهارم قانون‌گذاری به ترتیب ۲۶٪ و ۴۱٪ و ۴۴٬۵٪ افزایش را نشان داد و شمار آرای در چهار دوره پیشین ۱٬۶۷۴٬۴۰۰ بود و در آخرین دوره انتخابات پیش از سال ۱۳۵۷ به ۵٬۱۰۳٬۶۸۳ رسید.[15]

جستارهای وابسته

منابع

  1. Hakakian, Roya (7 دی 1396). "The Iran-Saudi Arabia Rivalry Has a Silver Lining". نیویورک تایمز. Retrieved 27-12-2017. Check date values in: |بازبینی=, |تاریخ= (help)
  2. لندن، کیهان (۲۰۲۱-۰۱-۰۶). «به مناسبت ۱۷دی ۱۳۱۴؛ تاریخی واقعی آزادی پوشش زنان در عصر رضاشاه پهلوی». KayhanLondon کیهان لندن. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ مه ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۱.
  3. رضاشاه، صادق زیباکلام، ۱۳۹۸، ۲۳۴، ۲۳۸، ۲۳۹.
  4. «وضعیت زنان در رژیم پهلوی؛ از کشف حجاب تا تلاش برای به فساد کشاندن زن/ طرح‌های فرمایشی برای تغییر زنان». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۱۴-۰۲-۰۷. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ مه ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۱.
  5. Lorentz, J. Historical Dictionary of Iran. 1995. ISBN 0-8108-2994-0
  6. «زنان ایران و حجاب، کشمکش هشتاد ساله». BBC News فارسی. ۲۰۱۶-۰۱-۰۶. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ مه ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۱.
  7. «۸۳ سال از تصویب قانون کشف حجاب در ایران در زمان رضا شاه گذشت | صدای آمریکا فارسی». ir.voanews.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۱.
  8. Iran and its place among nations. Mafinezam, Mehrabi. Praeger. 2008. ISBN 978-0-275-99926-1 pp.121
  9. الیز ساناساریان، ص. ۱۶۱
  10. الیز ساناساریان، ص. ۱۶۱ تا ۱۶۹؛ از جمله پژوهش شهرزاد سیاسی، پژوهش جان و مارگارت گالیک، پژوهش نهضت فرنودی‌مهر
  11. الیز ساناساریان، ص. ۱۷۲
  12. MASOUMI، Amirbehnam (۲۰۲۱-۰۳-۰۸). «رضاشاه یا مصدق؛ چه کسی پای اسلام را به قانون مدنی ایران باز کرد؟». euronews. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۳-۲۶.
  13. مختصر حقوق خانواده. سید حسین صفایی، اسدالله امامی، نشر میزان.
  14. علی دوانی: نهضت روحانیون ایران - جلد اول تا پنجم
  15. محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، انتشارات پارس، چاپ سوم، لس آنجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۲۵–۱۲۶
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.