پادشاهی رضاشاه پهلوی
این مقاله به اقدامات رضاشاه در دوران پادشاهی وی (۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ خورشیدی تا ۳ شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی) میپردازد.
اقدامات رضاشاه
- متحدالشکل کردن لباس مردان، دستور به سر گذاشتن کلاه پهلوی به جای دستار و فینه و اجباری کردن کت و شلوار و کفش مردانه به جای لباسهای سنتی در سال ۱۳۰۳ خورشیدی (در پست نخستوزیری)
- ساخت راهآهن سراسری ایران (از دریای خزر تا خلیج فارس)[2]
- راهسازی سراسری در کل کشور
- تهیه و تصویب نخستین قانون مدنی ایران[3]
- بنیانگذاری ثبت اسناد[4]
- بنیانگذاری ثبت احوال و اجباری کردن برگزیدن نام خانوادگی و صدور شناسنامه[5][6]
- متحدکردن نیروهای نظامی و تشکیل ارتش ایران و تصویب قانون نظام وظیفه عمومی[7]
- لغو قرارداد دارسی، این قرارداد بین دولت انگلیس و ایران بر سر نفت و چگونگی استخراج و سهم دولت انگلیس از آن، در این قرارداد سهم دولت بریتانیا از دولت پادشاهی ایران بیشتر بود رضا شاه در جلسه هیئت وزیران این قرارداد را باطل اعلام کرد و قراردادی جدید با دولت انگلیس منعقد شد.[8]
- تاًسیس اولین دانشگاه در ایران به نام دانشگاه تهران.
- ساخت اولین راهآهن سراسری ایران از دریای خزر تا خلیج فارس، با بودجه داخلی بر سر مالیاتهای قند و شکر[9]
- تأسیس اولین کارخانهٔ هواپیماسازی در کشور با خرید امتیاز از هواپیمایی آلمان.
- ساخت اولین فرودگاه مهم کشور به نام فرودگاه مهرآباد در ۱۳۱۸.
- جادهسازی و ساخت جاده چالوس و ساخت تونل کندوان و ایجاد پلهای ارتباطی مثل پل ورسک.[10]
- گسترش وسائل ارتباطی و مخابرات در کشور و تأسیس دانشکدهٔ مخابرات در کشور.
- ایجاد امنیت در شهرها و جادهها و مقابله با راهزنان و یاغیان و سرکوب آنها.
- * بنیانگذاری سانسور در ایران از طریق تأسیس اداره راهنمایی نامه نگاری. حساسیت رضا شاه نسبت به انتقاد از وی به حدی بود که روابط خارجی ایران با دولتهای آلمان و فرانسه به دلیل انتقاد از وی در مطبوعات آن کشورها دچار خدشه گردید.[11]
- کشف حجاب و کشیدن چادر از سر زنان توسط مأموران شهربانی که در نتیجه صدها هزار زن که راضی به کشف حجاب نبودند تا پس از تبعید وی در خانه ماندند. محسن صدر (صدرالاشراف) وزارت عدلیه وقت مینویسد پس از آنکه بدستور رضا شاه همسرش وادار به کشف حجاب در میهمانی شد «من ناچار شدم و مجلسی در کلوب ایران که وسعت زیاد داشت فراهم کرده و دعوت کردم ولی در خانه من حالت عزا بود ناچار شب وقتی عده زیاد از اعضاء و سایرین آمده بودند خانم من با کراهت با دخترهایم حاضر شدند و از مدعوین پذیرایی شد. اما بعد از مراجعت از آنجا خانم من مریض شد و دیگر از آن خانه بیرون نیامد تا در مدت یک سال بعد فوت شد و جنازه او بیرون رفت…»[1]
- آغاز اولین کاوشها بر تخت جمشید.
- ایجاد بساط شادی و تفریح از جمله کلوپهای رقص .
- به عقیدهٔ آبراهامیان تأکید شدید رضا شاه بر هویت ایرانی بود؛ و این امر برای مردمی که مذهب هزار و چهارصد سال در زندگی آنها رخنه کرده بود بسیار دشوار بود. با دستور وی عزاداریها ممنوع علام شد و روحانیون خلع لباس شدند. در این دوره ملیگرایی رواج بسیار پیدا کرده بود، شاه خود به تخت جمشید میرفت برای فردوسی آرامگاه ساخت و برای هزاره فردوسی شاعران و اندیشمندان زیادی به ایران آورده شدند.[12]
اندیشه باستانگرایی در ایران پیش از رضا شا از سوی تقیزاده با انتشار مجله کاوه ترویج یافت. اندیشه آریایی گرایی در کنار سوابق سو روس و انگلیس در ایران موجب نزدیکی فراوان میان آلمان نازی و حکومت پهلوی در دوران رضا شاه شد. همراه با اندیشه باستان گرایی ایرانی اندیشه آریا گرایی و تأکید بر نژاد آریایی در ایران گسترش یافت. بسیاری از هوادارن آریاگرایی با نازیها همکاری میکردند و این به گسترش تنش با یهودیان که از سوی نازیها انگل خوانده میشدند انجامید. عباسقلی گلشائیان از وزرای دوران پهلوی پیش روی آلمانها در مرزهای روسیه را به فال نیک گرفت و خواستار برپایی جشن در ایران شد.[13][14]
حسن اسفندیاری از رجال سیاسی پهلوی به دیدار هیتلر رفت و و هیتلر نیز تصویری از خود را به وی اهدا کرد.
- به عقیدهٔ استفانی کرونین رضا شاه آموزش و پرورش نوین و تحول در نظام قضایی ایران را آغاز کرد. به اعتقاد وی تا قبل از رضا شاه، روحانیون اداره آموزش و پرورش رو به عهده داشتند که در دورهٔ پهلوی، علی اکبر داور به عنوان اولین رئیس دستگاه قضایی کشور برگزیده شد. به عقیدهٔ استفانی کرونین او در این راه تحول شگرفی ایجاد نمود و بسیاری را به خارج فرستاد و پس از کسب دانش قضاوت به آنها منصب داد در این دوره قوانین قضایی کشور برای اولین بار بر اساس قوانین مدرن برپا شد و دست روحانیون از این سمت کوتاه شد و همچنین در بخش آموزش تمامی کتب درسی از ریشه و بن تغییر کرد.[15]
- اصلاح امور مالیاتی و بودجه عمومی و تنظیم امور مالی و بانکی و پولی کشور.
- تبدیل واحد پول کشور به ریال.
- درخواست از کشورهای خارجی برای استفاده از نام محلی ایران، به جای کلمه نام خارجی پرشیا در ۱۹۳۵ میلادی. گفته شدهاست که وی این اقدام را به پیشنهاد سعید نفیسی صورت داد.[16] نفیسی در قاله در روزنامه اطلاعات به دفاع از این تغییر پرداخت. به عقیده Dilip Hiro سفیر آلمان نازی در ایران نیز برای این تغییر توصیه کرده بود.[17]
- وضع تقسیمات کشور به ده استان و شهرستانها و بخشها با اختیارات در قانون.
- سلب مصونیت پارلمانی از نمایندگان مجلس و فرمایشی بودن مجلس شورای ملی.
- بستن روزنامههای مستقل و زندانی کردن ۵۳ نفر از اعضای کمونیست ایران.[18]
- تخریب قصر قاجار، کاخ سلطنت آباد و تکیه دولت.
- رضاشاه در دوران حکومتش، آن قدر ثروت تصاحب کرد که به ثروتمندترین فرد ایران - اگر نگوییم خاورمیانه - تبدیل شد. بر اساس برآورد یکی از زندگینامه نویسان هوادار رضاشاه، ثروت وی به هنگام مرگ سه میلیون پوند و حدود ۱٫۵ میلیون هکتار زمین بودهاست. بیشتر این زمینها در منطقه اجدادی اش مازندران قرار داشت. وی همچنین صاحب مزارع گندم در همدان، گرگان و ورامین بود. بخشی از این املاک با مصادره مستقیم، دیگری از طریق نقل و انتقال مشکوک اموال دولتی و بخشی دیگر از طرق آبیاری زمینهای بایر و سرانجام بخشی نیز با مجبور کردن زمین داران بزرگ و کوچک برای فروش زمینهایشان به قیمت اسمی، به دست آمده بود.[19][20] در همان اوایل سال ۱۹۳۲/۱۳۱۱، سفارت بریتانیا گزارش داد که رضاشاه حرص غریبی نسبت به زمین دارد، طوریکه همه خانوادهها روانه زندان میکرد، مگر اینکه با فروش املاکشان به وی موافقت کنند: «اشتهای سیری ناپذیر وی به اندازه است که عجیب نخواهد بود اگر چند صباح دیگر کسی بپرسد چرا اعلی حضرت بیدرنگ همه ایران را به نام خود به ثبت نمیرساند؟» این گزارش در ادامه میافزاید: «به رغم نارضایتی شمار چشمگیری از زمین داران، سایرین بر این باورند که صرفاً کاری را میکنند که دودمانهای پیشین انجام داده بودند، و او بهتر از زمین بهرهبرداری میکند و به هر حال سراسر مملکت در واقع به وی تعلق دارد».[21][22] البته بلندنظری وزیر مختار بریتانیا کمتر بود: «او همچنان در کار انباشت ثروت از راههای مشکوک است و فرماندهان ارشد نظامی خود را نیز در کار آزاد گذاشتهاست؛ و در عین حال، از هیچ فرصتی برای بیاعتبار کردن فرماندهان در صورت سوظن نسبت به قدرت گرفتن آنها از طریق اندوختن ثروت پرشمار برای بهرهگیری شخصی، فروگذار نمیکند. البته اگر آنها سهم عمدهای از ثروت به دست آمده را به شاه بدهند، او نیز از دزدیهای آنها چشم پوشی خواهد کرد.» وی میافزاید: «رضا شاه نسبت به ثروت حریص و طمعکار است و از دیدگاه او هر وسیلهای برای کسب پول و زمین مطلوب است… جاده جدید منتهی به چالوس با هزینه هنگفتی ایجاد شده، صرفاً برای ارضای هوس شخصی وی بودهاست.»[23][24] فرایند تملک این دهات و انباشتن ثروت حتی پیش از به سلطنت رسیدن رضاخان آغاز شده بود. وقتی محمدرضا به دنیا آمد، خانواده اش کماکان در منزل استیجاری زندگی میکرد. وقتی که او در مقام ولیعهدی به ایران بازگشت، پدرش رضاشاه بی شک ثروتمندترین مرد ایران بود. در آن زمان سفارت آمریکا در گزارشی از فعالیتهای اقتصادی رضاشاه فراهم کرد که نوشته بود: «کمتر چیز ارزشمندی در این مملکت هست که رضاشاه، به آن نظر ندارد. حرص و آز او حدی نمیشناسد. علاوه بر تملک بخش عمده مازندران، در شهرها هم املاک متعددی خریده و در آنها هتل ساخته و کارخانه تأسیس کرده… هر زمین و ملکی را که به آن دل میبندد، با تهدید مستقیم یا تلویحی مالک آن، از آن خود میکند. معمولاً برای هر کدام از این املاک آنچه دلش میخواهد، میپردازد که اغلب یک دهم یا حتی یک بیستم قیمت واقعی آن ملک است.» وقتی بعد از استعفایش، مسئله ابعاد ثروت رضاشاه به مسئله روز مملکت بدل شد و مطبوعات با استفاده از آزادی تازه یاب خود در این زمینه مطالب مفصل و اغلب تندی مینوشتند، نخستوزیر وقت مملکت در جلسه مجلس اعلان کرد که «رضا شاه مبلغ باورنکردنی ۶۸ میلیون ریال (برابر با ۴٫۲۵ میلیون دلار) در حسابهای شخصی اش در بانکهای ایران داشت.» در آن زمان موجودی حسابهای رضا شاه برابر ۴۶ درصد نقدینگی کل کشور (جمع کل پول صادر شده از بانک ملی ایران) بود. برخی محققان ادعا میکردهاند که موجودی حسابهای رضاشاه در واقع به مبلغی به مراتب بیشتر از آنچه فروغی گفته بود، بالغ میشد. میگویند در واقع فروغی فقط موجودی حساب پسانداز رضاشاه را اعلام کرده بود. میگویند مبلغی نزدیک به ۸۵ میلیون ریال (یا ۵٫۳ میلیون دلار) هم در حساب چکی رضاشاه موجود بود. در هر حال، این مبلغ که دست کم ۴۶ درصد نقدینگی ایران بود، پس از امضای سند رسمی به شاه جوان تعلق گرفت.[25][26]
- تأسیس سازمان پرورش افکار در سال ۱۳۱۷
- ریشه کن کردن انواع بیماری های واگیردار از جمله وبا[27]
جستارهای وابسته
- دودمان پهلوی
- کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹
- سازمان پرورش افکار
پانویس
- http://dowran.ir/show.php?id=210746680
- GERMANY i. German-Persian diplomatic relations, Encyclopædia Iranica
- «تاریخچه قانون مدنی». دریافتشده در ۶ آوریل ۲۰۱۷.
- 5850&SubjectID =12072 جزئیات ثبت اسناد در ایران
- ایران, عصر (April 23, 2018). "ایرانیان از کی و چگونه دارای نام خانوادگی شدند؟". عصر ایران. Retrieved April 23, 2018.
- داستان تأسیس اداره ثبت احوال و اولین سرشماری در ایران
- آشنایی با تاریخچه خدمت وظیفه عمومی
- آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۴.
- https://books.google.com/books?id=3SWAAAAAQBAJ&dq=CENSORSHIP+REZA+SHAH&source=gbs_navlinks_s
- استفانی کرونین، رضا شاه و شکلگیری ایران نوین، ۶۴تا۶۸.
- https://books.google.com/books?id=3SWAAAAAQBAJ&dq=CENSORSHIP+REZA+SHAH&source=gbs_navlinks_s
- آبراهامیان، ۵۴.
- http://www.iranicaonline.org/articles/judeo-persian-vi-the-pahlavi-era-1925-1979
- https://books.google.com/books?id=K-poAgAAQBAJ&lpg=PA352&dq=History%20of%20Iran%20and%20the%20Nazis&pg=PA352#v=onepage&q=History%20of%20Iran%20and%20the%20Nazis&f=false
- استفانی کرونین، رضا شاه و شکلگیری ایران نوین.
- «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۵.
- https://books.google.com/books/about/Iran_Under_the_Ayatollahs.html?id=NCwOAAAAQAAJ
- بهار، احزاب سیاسی در ایران، ۲۰۷.
- آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، 139.
- Abrahamian، A History of Modern Iran، 71.
- Abrahamian، A History of Modern Iran، 71.
- آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، 140-139.
- Abrahamian، A History of Modern Iran، 71.
- آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، 140.
- میلانی، نگاهی به شاه، 107.
- Milani، The Shah، 95.
- https://www.porseman.com/article/اقدامات-رضاخان/31129
منابع
- کرونین، استفانی. رضاشاه و شکلگیری ایران نوین. انتشارات جامی. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - یرواند، آبراهامیان (۱۳۸۸). ایران بین دو انقلاب. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=
را بررسی کنید (کمک); پارامتر|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - بهار، محمدتقی. احزاب سیاسی در ایران. انتشارات امیرکبیر. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک)