پیمان سعدآباد

پیمان سعدآباد یا عهدنامهٔ عدم تعرض، نام پیمانی است که در ۱۷ تیر ۱۳۱۶ (۸ ژوئیه ۱۹۳۷) در کاخ سعدآباد تهران، میان چهار کشور ایران (رضا شاه پهلویعراق (ملک غازی اولافغانستان (محمد ظاهرشاه) و ترکیه (مصطفی کمال آتاترک) به امضا رسید.[1]

پیمان سعدآباد
صفحهٔ نخست روزنامهٔ اطلاعات پس از انعقاد پیمان سعدآباد
نام بومی عهدنامهٔ عدم تعرض
تاریخ۱۷ تیر ۱۳۱۶ (۸ ژوئیه ۱۹۳۷ (میلادی))
مکانکاخ سعدآباد، تهران، ایران
سازماندهی توسطایران (رضاشاهعراق (ملک غازی اولافغانستان (محمد ظاهرشاه) و ترکیه (مصطفی کمال آتاترک)
نتیجهتعهد بر عدم تعرض بین چهار کشور، حل برخی مناقشات مرزی، تعهد بر عدم مداخله مطلق در امور داخلی یکدیگر، تعهد بر عدم انجام هر گونه تجاوز علیه

دولت‌های امضاکنندهٔ این پیمان متعهد شدند از مداخله در امور داخلی یکدیگر خودداری کنند، مرزهای مشترک را محترم بشمارند، از هرگونه تجاوز نسبت به‌خطوط مرزی یکدیگر خودداری ورزند و از تشکیل جمعیت‌ها و دسته‌بندی‌هایی که هدف آن‌ها، اخلال در صلح میان کشورهای هم جوار و هم پیمان باشد، جلوگیری کنند.[1]

عوامل زمینه‌ساز

جیمز روزنا عوامل زمینه‌ساز یک سیاست خارجی را تحت تأثیر پنج متغیر فردی، نقش گرایانه، حکومتی، جامعه و سیستمیک (نظام بین‌الملل) می‌داند که اولویت تأثیر هر کدام در کشورهای مختلف فرق دارد.[2]

متغیر فردی

این متغیر به ارزش‌ها، باورها، ایدئولوژی، برداشت‌ها، تصورات، ویژگی‌های فردی و تجارب کاری تصمیم‌گیرندگان مربوط می‌شود. در یک حکومت اقتدارگرا نظیر حکومت پهلوی اول، دیدگاه‌های رأس هرم قدرت، نقش تعیین‌کننده‌ای در فرایند سیاستگذاری داخلی و خارجی داشت. از آنجا که رضاخان از نوجوانی در محیط نظامی رشد کرده بود، روحیهٔ نظامی‌گری در شکل‌گیری شخصیت وی تأثیر زیادی داشت، روحیهٔ نظامی و حس قدرت‌طلبی باعث شد که او به سرعت قدرت مطلق خود را افزایش داده و به سیاست‌گذاری داخلی و خارجی بپردازد. رضاشاه سیاست خارجی خود را بر مبنای ایجاد موازنه و تثبیت موقعیت خود بین دو قدرت انگلیس و روسیه استوار کرد و در این راستا علاوه بر نزدیکی به آلمان، برقراری رابطه دوستانه با کشورهای همسایه و قدرت‌های منطقه را در دستور کار خود قرار داد (پیمان سعدآباد).

در واقع پیمان سعدآباد تلاشی برای پیشبرد دیپلماسی منطقه‌ای وی بود زیرا نمی‌خواست در برقراری روابط با دول همسایه، قدرت‌های محوری جهان را دخالت بدهد. همچنین رضاشاه نیز مانند دیگر سران کشورهای متعهد نه تنها با انعقاد این پیمان سودای تقویت قدرت و افزایش وجههٔ منطقه‌ای خود را در سر می‌پروراند، بلکه به دنبال راهی برای مقابله با تهدید جنبش‌های انقلابی داخلی علیه خود نیز بود.[2]

متغیر نقشی

متغیر نقشی، که معمولاً به عنوان قواعد رفتاری مورد انتظار از صاحب‌منصبان تعریف می‌شود، در حکومت‌های اقتدارگرا، به تقویت متغیر فردی می‌پردازد. در حکومت پهلوی اول نیز نقش شاه در نظام سیاسی کشور بسیار برجسته بود. ویژگی‌های شخصیتی رضاشاه نیز باعث تقویت این نقش و تشدید اقتدارگرایی وی می‌گردید تا آنجا که او می‌توانست بدون نگرانی از پاسخ‌گویی در قبال مردم، به دیدگاه خود جامهٔ عمل بپوشاند.[2]

متغیر حکومتی

چون پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و چندی بعد پادشاهی رضاشاه پهلوی، حکومت به‌طور کامل در اختیار رضاشاه قرار گرفت و نخست‌وزیر و وزراء توسط خود رضاشاه تعیین می‌شدند و نقشی در سیاست خارجی نداشتند. مجلس هم مطیع اوامر رضاشاه بود. در نتیجه انعقاد پیمان سعدآباد با مخالفتی از درون ساختار حکومت مواجه نشد و مجلس آن را تصویب کرد.[2]

متغیر جامعه

این متغیر نیز در حکومت اقتدارگرای رضاشاه مانند متغیر نقشی و حکومتی تحت‌الشعاع متغیر فردی قرار داشت، لذا جامعه و مردم قدرتی برای مداخله در تصمیم‌گیری‌های هستهٔ مرکزی قدرت نداشتند. همچنین فرهنگ سیاسی «شاه محور» جامعه ایران نیز در تسلط رضاشاه بر فضای سیاسی جامعه نقش پررنگ و تعیین‌کننده‌ای داشت.[2]

متغیر سیستمیک (نظام بین‌الملل)

شامل متغیرهای بسیاری می‌شود که در واقع متغیرهای خارجی هستند. به عبارت دیگر ساختار و فرایند کل نظام بین‌الملل را می‌توان در این مقوله مورد بررسی قرار داد. ساختار موازنه قدرت نظام بین‌الملل، در فاصله میان دو جنگ جهانی با سه جریان سیاسی دموکراسی‌های غربی، جبهه فاشیست و کمونیسم استالینی روبرو بود. سیاست جبهه دموکراسی و به ویژه قدرت موازنه‌دهنده آن یعنی انگلستان، در قبال دو جبهه دیگر، در مناطق گوناگون جهان از جمله منطقه حساس خاورمیانه منشأ وقوع حوادث مهمی شد.

انگلستان در آن زمان نفوذ گسترده‌ای در سراسر خاورمیانه داشت، از سال‌ها قبل به فکر ایجاد مانع مؤثری در جنوب شوروی بود تا از توسعه‌طلبی و نفوذ کمونیسم به سمت خلیج فارس و مناطق نفت‌خیز منطقه و ایران جلوگیری کند، به همین دلیل انگلستان تمام تلاش خود را به کار بست تا زمینه انعقاد یک پیمان منطقه‌ای بین دولت‌های تحت نفوذ خود در منطقه را فراهم کند. سرانجام بر اثر کوشش انگلیسی‌ها، زمینه‌های حل اختلافات و انعقاد پیمان سعدآباد فراهم شد.

از سوی دیگر روی کار آمدن هیتلر در آلمان، که باعث اوج‌گیری قدرت جبهه فاشیست در سال‌های پایانی دهه ۱۹۳۰ شده بود، انگلستان را به واکنش واداشت. دولت‌های ضعیف و نیز دولت‌های نوپای منطقهٔ خاورمیانه برای تعدیل فشار شوروی و انگلیس، به سوی آلمان به عنوان نیروی سوم گرایش یافته بودند. این مسئله که نفوذ روزافزون فاشیسم در خاورمیانه را میسر کرده بود زنگ خطری برای جبههٔ دموکراسی محسوب می‌شد و بهترین راه‌کار مقابله با آن، یک پیمان امنیتی منطقه‌ای بود. از این جهت می‌توان گفت پیمان سعدآباد که با تلاش و مبتنی بر صلاحدید انگلستان منعقد شد، علاوه بر کمونیسم، نفوذ روزافزون فاشیسم در خاورمیانه را نیز هدف قرار می‌داد.[2][3]

نحوهٔ انعقاد و مقدمات

رضا شاه پهلوی (شاه ایران در زمان انعقاد پیمان سعدآباد)
مصطفی کمال پاشا (رئیس‌جمهور ترکیه)
غازی بن فیصل ملقب به شاه غازی اول (شاه عراق) از متعاهدین عهدنامهٔ عدم تعارض
محمد ظاهرشاه (شاه افغانستان) از متعاهدین عهدنامهٔ عدم تعارض

عصر روز سه شنبه ۳۱ فروردین ماه ۱۳۱۷ شمسی قراردادهای مفصلی بین دولت‌های ایران و ترکیه منعقد گردید و سپس ابلاغیه‌ای بین وزیر امورخارجهٔ ایران و رئیس هیئت نمایندگی ترکیه امضاء شد. بنابر متن این ابلاغیه پس از مذاکرات ایران و ترکیه، مذاکراتی که از چندی پیش بین دولت ایران از یک طرف و هیئت نمایندگی ترکیه از طرف دیگر جریان داشت با موفقیت پایان یافت و به امضای قراردادهای ذیل منتهی شده‌است:

  • قرارداد اقامت
  • قرارداد امنیت منطقه سرحدی و تسویه حوادث و اختلافاتی که در منطقه مزبور به ظهور می‌رسد.
  • قرارداد تعاون قضائی درمسائل حقوقی و تجارتی
  • عهدنامهٔ استرداد مقصرین و تعاون قضائی در امور اجرائی
  • موافقت‌نامه برای تنظیم طرز عمل ادامه گمرکات ایران و ترکیه که در سر حد دائر خواهد شد.
  • موافقت‌نامه مخصوص راجع به دایر کردن پاره‌ای خطوط تلگرافی و تلفنی بین دولتین
  • قرارداد هوایی
  • موافقت‌نامه مربوط به تسهیل و ازدیاد ترانزیت، حمل ونقل مال التجاره و مسافر از طریق طرابوزانتبریز- تهران و بالعکس
  • قرارداد دام‌پزشکی
  • عهدنامه دریانوردی و تجارت

علاوه بر قراردادهای یاد شده، موافقت‌نامه‌هایی نیز در مسائل گوناگونی که مربوط به منافع مشترک دو کشور و گسترش‌دهندهٔ همکاری و روابط دوجانبه بوده نیز حاصل می‌گردد.

عنایت الله سمیعی وزیر خارجه ایران و جمال حسنی رئیس هیئت نمایندگی ترکیه این قرارداد را امضا کردند. مطابق با دعوتی که از ناجی الاصیل وزیر امورخارجه عراق شده بود، وی روز پنجشنبه دهم تیرماه ۱۳۱۶ خورشیدی به تهران وارد شده، به قصر صاحبقرانیه رفت و عصر یکشنبه ۱۳ تیرماه، عهدنامه تحدید حدود ایران و عراق و حل اختلافات راجع به اروندرود (شط العرب) در عمارت وزارت امورخارجه توسط عنایت الله سمیعی وزیر خارجه ایران و ناجی الاصیل وزیر خارجه عراق امضاء و ابلاغیه ذیل از طرف نمایندگان دو دولت منتشر شد:

دولت ایران دربارهٔ این سفر ابلاغیه منتشر کرد. مذاکراتی که از چندی پیش بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی عراق راجع به سرحدات مشترک دولتین، و موضوع شط العرب ادامه داشت با موفقیت خاتمه یافته و منتهی به عهدنامه سرحدی و پروتکل ضمیمه آن گردید:

با انعقاد این عهدنامه اختلافاتی که از سالیان دراز بین ایران و عراق موجود بود، مرتفع و جای نهایت مسرت است که اینک تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران و اعلیحضرت پادشاه عراق دو قائد عظیم‌الشأن دو کشور دوست و همسایه محیط حسن تفاهم واقعی و صدق و صفا که حاکی از روح مودت و الفت فی‌مابین است در مناسبات دو دولت حکمفرما شده و موجبات تشدید روابط برادرانه بین دو ملتی که دارای علائق بیشمار مادی و معنوی می‌باشند فراهم گردیده و زمینه همکاری دو کشور را درطریق معاضدت برای تحکیم مبانی صلح براساس متینی استوار ساخته‌است.

پس از این دیدار، فیض محمدخان، وزیر امورخارجه افغانستان نیز روز چهارشنبه ۱۶ تیر به تهران وارد و صبح پنجشنبه با رضاشاه دیدار داشته و نهار مهمان وی بوده‌است. سرانجام در ساعت ۵ بعد از ظهر پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۱۶ خورشیدی، این پیمان بین چهار دولت ایران، افغانستان، عراق و ترکیه در کاخ سعدآباد به امضاء رسید.[4]

متن پیمان سعدآباد (عهدنامهٔ عدم تعرض)

عهدنامه عدم تعرض

مقدمه

اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران

اعلیحضرت پادشاه افغانستان

اعلیحضرت ملک عراق

و حضرت رئیس‌جمهور ترکیه

نظر به تمایلی که در فراهم ساختن موجبات حفظ روابط ودادیه و حسن تفاهم بین خود با تمام وسائل موجوده خود دارند و برای تأمین و استقرار صلح و امنیت در شرق نزدیک به وسیله تضمینات تکمیلیه در حدود میثاق جامعه ملل و برای کمک به صلح عمومی و برای ایفاء به وظایفی که به موجب عهدنامه تحریم جنگ مورخه ۲۷ اوت ۱۹۲۸ پاریس و عهود دیگر که در آن‌ها شرکت نموده‌اند متقبل شده‌اند و تماماً با میثاق جامعه ملل و عهدنامه تحریم جنگ موافقت دارد. تصمیم نمودند که این عهدنامه را منعقد نمایند و برای این منظور نمایندگان مختار خود را به قرار ذیل:

اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران: جناب آقای عنایت‌الله سمیعی وزیر امور خارجه ایران.

اعلیحضرت پادشاه افغانستان: جناب آقای فیض محمدخان وزیر امور خارجه افغانستان.

اعلیحضرت پادشاه عراق: جناب آقای دکتر ناجی‌الاصیل وزیر امور خارجه عراق.

حضرت رئیس‌جمهور ترکیه: جناب آقای دکتر توفیق رشدی اراس وزیر امور خارجه ترکیه.

تعیین نموده‌اند و مشارٌ‌الیهم بعد از ارائه اختیارنامه‌های خود که به‌طور مرتب تنظیم شده بود در مقررات ذیل موافقت حاصل نمودند:

ماده ۱ دول متعاهد متعهد می‌شوند که سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یکدیگر را تعقیب نمایند.

ماده ۲ دول متعاهد معظمه صریحاً متقبل می‌شوند که مصونیت حدود مشترک یکدیگر را کاملاً محترم بشمارند.

ماده ۳ دول متعاهد معظمه موافقت می‌نمایند که در کلیه اختلافات بین‌المللی که با منافع مشترک آن‌ها مربوط باشد با یکدیگر مشورت نمایند.

ماده ۴ هر یک از دول متعاهد در مقابل یکدیگر متقبل می‌شوند که در هیچ مورد خواه به تنهایی و خواه به معیت یک یا چند دولت دیگر به هیچ گونه عملیات متجاوزانه علیه یکدیگر مبادرت ننمایند. عملیات ذیل تجاوز محسوب می‌شود:

اول - اعلان جنگ. دوم - تهاجم به وسیله قوای مسلح یک مملکت حتی بدون اعلان جنگ به خاک مملکت دیگر. سوم - حمله به وسیله قوای بری و بحری یا هوایی حتی بدون اعلان جنگ به خاک یا به سفاین یا به هواپیماهای مملکت دیگر. چهارم - کمک یا همراهی مستقیم یا غیر مستقیم به متجاوز. عملیات ذیل تجاوز محسوب نخواهند شد: ۱ - اجرای حق دفاع مشروع یعنی مقاومت در مقابل یک اقدام متجاوزانه به‌طوری‌که فوقاً تعریف شد. ۲ - اقدام در اجرای ماده ۱۶ میثاق جامعه ملل. ۳ - اقدام در اثر تصمیم متخذه به توسط مجمع عمومی یا شورای جامعه ملل یا برای اجرای بند ۷ ماده (۱۵) میثاق جامعه ملل مشروط بر اینکه درمورد اخیر این اقدام بر ضد دولتی به عمل بیاید که بدواً مبادرت به تجاوز نموده باشد. ۴ - مساعدت به دولتی که مورد حمله و تهاجم یا اعلان جنگ یکی از دول متعاهد برخلاف مقررات عهدنامه تحریم جنگ مورخه ۲۵ اوت ۱۹۲۸پاریس واقع شده باشد.

ماده ۵ هر گاه یکی از دول متعاهد معتقد شود که ماده چهارم این عهدنامه نقض یا در شرف نقض می‌باشد بلافاصله موضوع را در پیشگاه شورای جامعه ملل مطرح خواهد ساخت. مقررات مذکوره در فوق لطمه‌ای به حق دولت مزبور دائر به اتخاذ هر گونه رویه که در این موقع لازم بداند وارد نخواهد ساخت.

ماده ۶ هر گاه یکی از دول متعاهد علیه دولت ثالثی مبادرت به تجاوز نماید طرف دیگر می‌تواند بدون اطلاع قبلی این عهدنامه را نسبت به متجاوز فسخ بنماید.

ماده ۷ هر یک از دول متعاهد متقبل می‌شوند که در حدود سرحدات خود از تشکیل یا عملیات دستجات مسلح و از ایجاد هر گونه هیئت یا تشکیلات دیگری برای تخریب مؤسسات موجوده و یا برای اختلال نظم و امنیت هر قسمتی از خاک متعاهد دیگر (سرحدی یا غیر سرحدی) و یا برای واژگون ساختن طرز حکومت طرف دیگر جلوگیری نمایند.

ماده ۸ نظر به اینکه دول متعاهد میثاق عمومی تحریم جنگ مورخه ۲۷ اوت ۱۹۲۸ را به رسمیت شناخته‌اند و به موجب میثاق مزبور تسویه یا حل هر گونه اختلاف یا تنازع (قطع نظر از کیفیت یا منشأ آن) که ممکن است بین آن‌ها بروز نماید باید فقط به وسائل مسالمت‌آمیز به عمل آید این مقررات را تأیید نموده و اعلام می‌دارند که به هر طریق مسالمت‌آمیزی که برای این منظور فعلاً بین دول متعاهد موجود یا در آتیه موجود شود متوسل خواهند شد.

ماده ۹ هیچ‌یک از مواد این عهدنامه نمی‌تواند به هیچ وجه تعهداتی را که دول متعاهد به موجب میثاق جامعه ملل متقبل شده‌اند تضعیف نماید.

ماده ۱۰ این عهدنامه که به زبان فرانسه نوشته شده در چهار نسخه به امضاء رسیده و هر یک از دول متعاهد دریافت یک نسخه آن را اعتراف می‌نمایند برای مدت پنج سال منعقد می‌گردد. در انقضاء این مدت عهدنامه مزبور به جز در موردی که یکی از دول متعاهد با اطلاع قبلی شش ماه فسخ آن را اعلام نماید برای پنج سال دیگر به خودی خود تجدید خواهد شد و این عمل مرتباً تکرار می‌شود تا آنکه یک یا چند دولت متعاهد فسخ آن را با اطلاع قبلی شش ماه اعلام دارند. این عهدنامه در صورتی هم که به توسط یکی از دول متعاهد فسخ شود بین دول متعاهد دیگر معتبر خواهد بود. این عهدنامه به توسط هر یک از دول متعاهد بر طبق مقررات قانون اساسی آن مملکت به تصویب خواهد رسید و در جامعه ملل به توسط رئیس دارالانشاء ثبت خواهد شد و از رئیس دارالانشاء تقاضا خواهد شد که آن را با اطلاع سایر دول عضو جامعه برساند اسناد تصویب آن به توسط هر یک از کشورهای متعاهد به دولت ایران تسلیم خواهد گردید به محض اینکه اسناد تصویب از طرف دو دولت متعاهد تسلیم شده این عهدنامه بین آن دو دولت به موقع اجراء گذارده خواهد شد و راجع به دولت ثالث وقتی به موقع اجرا گذارده می‌شود که دولت مزبور اسناد تصویب آن را تسلیم نماید و به همین قسم درمورد دولت چهارم نیز رفتار خواهد شد به محض تسلیم هر یک از اسناد تصویب مراتب به فوریت به توسط

دولت ایران به تمام امضاکنندگان این عهدنامه اشعار خواهد شد.

  در کاخ سعدآباد (تهران) ۱۷ تیر ماه ۱۳۱۶[5]

پیامدهای پیمان سعدآباد

پیمان سعدآباد یا عهدنامه عدم تعرض، در تیرماه ۱۳۱۶ خورشیدی، در کاخ سعدآباد تهران به امضای چهار کشور متعاهد یعنی: ایران، افغانستان، عراق و ترکیه رسید. مانند هر پیمان دیگری این پیمان نیز مزایا و معایبی برای متعاهدین دربرداشت.

مزایا

امضای چنین پیمان صلح و دوستی و تعاونی تا آن تاریخ در آسیا بی‌سابقه بود.[نیازمند منبع] در این پیمان چهار کشورِ امضاکننده، ضمن تعهد بر عدم تعرض به یکدیگر و محترم شمردن حدود مرزی، فعالیت گروه‌های معارض و مسلح در کشور خود که علیه کشورهای همسایه فعالیت می‌نمودند را ممنوع کردند. از این طریق امکان هرگونه تجزیه‌طلبی و عاملیت بیگانه از گروه‌های جدایی‌خواه گرفته شد و تمامیت ارضی کشورهای متعاهد به ویژه ایران، تأمین شد؛ چراکه تنها کشوری که با هر سه کشور دیگر مرز مشترک دارد، ایران است. این پیمان تعهدی ابدی نبوده و هر پنج سال یکبار قابل تجدیدنظر بود. پس از امضای پیمان سعدآباد، رضاشاه طی سخنانی که به مناسبت افتتاح دوره یازدهم مجلس شورای ملی ایراد کرد، گفت: «پیمان سعدآباد در مشرق‌زمین بی‌سابقه بوده و در این هنگام که امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود.»[نیازمند منبع]

معایب

پیمان سعدآباد از جهاتی به ضرر ایران و به نفع سه کشور دیگر تمام شد. ترکیه قسمتی از ارتفاعات آرارات را درقبال دریافت شهر مهم قطور از ترکیه را که دارای موقعیت سوق‌الجیشی بود به دست آورد. خط مرزی ایران و عراق به زیان ایران تعیین شد. زیرا رضاشاه منابع نفتی واقع در غرب ایران و اداره کامل اروندرود را به عراق واگذار کرد. افغانستان هم با امضای این پیمان از تلاش احتمالی ایران برای بازگرداندن مناطق تاجیک‌نشین به ایران مصونیت یافت.[6][7] البته بر اساس قانون تصویب عهدنامه سرحدی منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی عراق - (مصوب ۲۵ اسفند ماه ۱۳۱۶) ماده 2، خط تالوگ به عنوان مرز بین ایران و عراق تعیین گردیده است[8].انگلیس برندهٔ واقعی اما غایب این پیمان بود که با انعقاد این قراداد به هدف خود برای ایجاد سدی در مقابل کمونیسم رسید. با این حال دیری نگذشت که با وقوع جنگ جهانی دوم و اتحاد شوروی و انگلیس برای اشغال ایران، در شهریور ۱۳۲۰ نه تنها هیچ‌یک از متعاهدین این پیمان به یاری ایران نشتافتند بلکه حتی دولت عراق خاک خود را پایگاه حمله انگلیس به ایران قرار داد.[2]

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

منابع

  • مکی، حسین؛ تاریخ بیست ساله ایران، تهران، انتشارات علمی، ج ۶، ۱۳۷۶.
  • فصلنامه همشهری ماه، شماره پانزدهم، تیرماه ۱۳۸۶.
  • هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، نشر البرز، چاپ دوم، ۱۳۷۴.
  • نفیسی، سعید؛ تاریخ معاصر ایران، تهران، انتشارات فروغی، ۱۳۴۵.
  1. همشهری ماه/شماره پانزدهم/تیر ماه ۱۳۸۶/صفحهٔ ۸۰
  2. http://www.iichs.ir/News-724/در-پیمان-سعدآباد-چه-دادیم-و-چه-گرفتیم؟/?id=724
  3. https://article.tebyan.net/364820/نگاهی-به-پیمان-سعدآباد
  4. https://rasekhoon.net/article/show/132618/پیمان-امنیتی-سعد-آباد-چگونه-شکل-گرفت/
  5. قانون تصویب عهدنامه عدم تعرض بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی افغانستان و دولت جمهوری ترکیه و دولت پادشاهی عراق
  6. مکی، حسین (۱۳۶۲). تاریخ بیست ساله ایران. نشر ناشر.
  7. «https://www.mashreghnews.ir/news/377338/». وبگاه مشرق‌نیوز. ۱۵ دی ۱۳۹۳. پیوند خارجی در |title= وجود دارد (کمک)
  8. «قانون تصویب عهدنامه سرحدی منعقد بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی عراق - مشروطه». www.mashruteh.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۱-۰۵.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.