ایذه
ایذه شهری از توابع بخش مرکزی و مرکز شهرستان ایذه در شرق استان خوزستان قرار دارد.
ایذه مال امیر | |
---|---|
![]() | |
کشور | ![]() |
استان | خوزستان |
شهرستان | ایذه |
بخش | مرکزی |
نام(های) دیگر | مالمیر، آیاپیر، ایذج |
مردم | |
جمعیت | ۲۰۰٬۴۵۶ نفر (۱۳۹۵)[1] |
رشد جمعیت | مثبت |
جغرافیای طبیعی | |
ارتفاع | ۸۴۷ |
آبوهوا | |
میانگین بارش سالانه | ۷۶۰ میلیمتر |
اطلاعات شهری | |
شهردار | غلامحسین اسدی |
رهآورد | بَن، بَنَک، کلخُنگ، مِلمِلیاس، کنگر، قارچ و ریواس کوهی، قارا، کشک، دوغ، نان تیری، چغا (چوقا)، دبیت، لباس و زیورآلات کار دست محلی زنان بختیاری (لچک، مینا، جومه، شلوار قری یا تنبان، پشت سری، سیزن سنجاق) شولا دو، آش دُنگو، اندشت، لبنیات محلی، روغن حیوانی |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۶۱–۴۳۶ |
شناسهٔ ملی خودرو | ![]() |
کد آماری | ۱۲۷۴ |
![]() ![]() ایذه |
ایذه با شهرستانهای باغملک ، مسجد سلیمان و اندیکا و با استان چهارمحال و بختیاری هممرز است. شهرستان ایذه در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنا بر پژوهشهای انجام شده. وجود آثار و سنگ نبشتههای باستانی مربوط به دوران ایلامیان میباشد.
نام قدیمی این شهر در زمان اتابکان لرستان بزرگ مال امیر (مالِمیر) نیز نامیده میشد. ایذه همچنین پایتخت حکومت اتابکان لر بزرگ و الیمائی بودهاست.
ایذه به دلیل موقعیت خاص جغرافیای و استراتژیک ناحیه ای و آرایش منطقه ای، وجود کوههای مرتفع و دشت وسیع و چهار راه ایلیاتی کوچ رو گرمسیر ییلاق مورد توجه پادشاهان و بزرگان دوران گذشته نیز بودهاست. حکومتهای ایلخانی، اشکانیان، ایلامیان نو، الیمائی و هخامنشینان ایذه را منطقه ای برای سکونت فصلی یا دایم یا شکارگاه معتدله خود برگزیدند.[2] مردم این شهرستان اکثر از طوایف دینارانی باب و طایفههای هفت لنگ بختیاری میباشند.
نامها
شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایزج، ایذه، اوجا، آیا پیر، اَنشان، آنشان، ایگه، اریگ، ایج، مالمیر یا مال امیر خوانده شدهاست. همچنین میگویند در دوران ایلام باستان به شهر ایذه «انشان» و «آنزان» میگفتند؛ بعدها به «اینز» و «ایزج» و «ایزه» تبدیل یافتهاست. به علاوه به دلیل وجود زیجهای بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده میشدهاست.
ایدیده یا ایدیذ ایلامی با توجه به اینکه تمدن ایلام باستان در منطقه کوهستانی فعلی بختیاری قرار داشتهاست و شهر ایدیده از شهرهای مهم آن بودهاست و ایدیذه به معنای شهر کنار آب آمدهاست و به دلیل قرار گرفتن ایذه کنونی در کنار تالاب شط (میانگران) میتوان گفت که ایدیده همان ایذه کنونی بودهاست. شباهت میان حروف ایدیده با حروف ایذه نیز میتواند دلیل بر این مدعا باشد.
ایاپیر یا اجاپیر ایاپیر یا اجاپیر که از اسامی باستانی این شهر میباشد و در کتیبههای اشکفت سلمان نام ایذه آیاپیر یا آجاپیر آمدهاست.
ایزج یا ایذج اکثر مورخین در آثار خود این شهر را با نام ایزج ذکر کردهاند چنانکه ابن حوقل در صوره الارض ابودلف در سفرنامه، مقدسی در احسن التقاسیم حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از این شهر با نام ایزج یاد کردهاند.
اصطخری در مسالک و الممالک از ایزج اسم برده و این شهر را جزو خوزستان دانستهاست و قزوینی در آثار البلاد به ایزج اشاره نموده و حدود جغرافیایی و آثار تاریخی آن را ذکر نمودهاست. طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن ایثر در تاریخ کامل این شهر را با نام ایزج ذکر نمودهاند. در دوره ساسانیان از احداث و توسعه راهها در منطقه سخن به میان آمدهاست. عدهای از مورخین برخی ایل راههای فعلی بختیاری را یادگار آن دوران دانستهاند.
ایذه در روزگار ایلامیان آیاپیر نامیده میشد. از واپسین روزگاران هخامنشی خاستگاه الیماییها (بازماندگان ایلامیان) بودهاست که همزمان با دورهٔ سلوکی- پارت، بسته به شرایط قلمرو خود را گسترش میدادند. پیکره{مجسمه} مفرغین مرد شمی از آن دورهاست. در دوره ساسانی به نام ایذه خوانده شد و با گشودن آن به دست مسلمانان ایذج نامیده شد. اتابکان لر که در سدهٔ پنجم هجری پدیدار شدند، بدان مالمیر میگفتند، نامی که همچنان بر سر زبان هاست. از دههٔ ۱۳۳۰ شهر دگر باره ایذه نامیده شد. نام ایذه نامی بسیار باستانی است و از دوران پیش از ساسانیان رایج بودهاست. این شهر در دورههایی نامهای دیگری نیز داشتهاست نام مالمیر که همان مال امیر (آبادی و جایگاه و پایتخت امیران و بزرگان اتابکی بختیاری) است (مال در زبان لری بختیاری به معنی آبادی، املاک و داراییها است) بیشتر در زمان هزاراسفیان که به اتابکان لر بزرگ مشهور شدهاند کاربرد داشتهاست.
واژه باستانی ایذه در سدههای اخیر به کلی فراموش شده بود تا این که در زمان پهلوی اول، بار دگر زنده شد و در تیرماه ۱۳۱۴ هـ. ش، از سوی فرهنگستان ایران به نام پیشین خود، ایذه نامگذاری شد.[3]
پیشینه تاریخی

از آثار به دست آمده ایذه از جمله نگارهها و نقش برجستههای عیلامی (اولین حجاریهای ایران باستان قبل از هخامنشیان)، میتوان نتیجه گرفت که آنجا مرکز مهمی در زمان ایلامیها بودهاست. این آثار به دو دسته آثار ایلام قدیم و نو تقسیم میشود که به شرح زیر میباشند: دوره ایلام قدیم: این دوره به سلسله سیمشکی متعلق است که چندین بار توسط حاکم اور نابود گشت.[4] آثار باقیمانده از این دوره به شرح ذیل است: الف) نقش برجسته شاهسوار: شاهسوار جایگاهی باستانی در حومه ایذهاست که در آن آثار باستانی از جمله نقش برجستهای متعلق به دوره ایلام قدیم (قرن ۲۰ ق. م) واقع شدهاست. این نقش برجسته به احتمال زیاد نمایانگر صحنه بارعام یک پادشاه یا ابراز بندگی در مقابل یک خدا است. ب) نقش برجسته خونگ اژدر: این جایگاه به خونگ نوروزی نیز معروف است و در نزدیکی دریاچه میانگران (۱۲ کیلومتری شمال ایذه) واقع شدهاست که نقش برجستههای آن مانند شاهسوار حجاری شدهاست. دوره ایلام نو: ایذه در دوره ایلام نو «آیاپیر» نامیده میشدهاست و پادشاهان آن به صورت مستقل زیر نظر سوخالماهو وزیر اعظم ایلام حکومت مینمودند. حکومت ایلام در این دوران به صورت اتحادیهای بود و متشکل از تعدادی حکومتهای محلی مستقل اداره میشد.[5]
انشان در خوزستان
بنا به گفته ویل دورانت انشان در خوزستان است:[۱]
ولایت انشان (شامل خوزستان و چهارمحال و بختیاری) ساتراپ مادها بود.
پسر و جانشین هخامنش، (چیش پیش ۶۴۰ تا ۶۷۵ پیش از میلاد) به خود لقب پادشاه شهر انشان داده بود و ما تصور میکنیم که این شهر همان ایذه کنونی است [۱]
در فرهنگ معین نیز انزان و انشان، نامِ قدیمِ خوزستان درج شدهاست. و همچنین در فرهنگِ دهخدا نیز آنزان وانشان نام قدیم خوزستان است.
آثار این دوره عبارتند از: کول فره (کول فرح): کول فره بررسی دره مانند در کوههای اطراف دشت، واقع در ۷ کیلومتری شمال شرقی ایذهاست که در عصر عیلام نو به عنوان نیایشگاهی باز مورد استفاده قرار میگرفتهاست. در این شکاف ۶ نقش برجسته به همراه نوشتارهای عیلامی (میخی) اطلاعات تاریخی ارزشمندی را در اختیار میگذارند. بیشتر این نقش برجستهها مراسم مذهبی یا میهمانیهای هانی شاه، پسر تاهی هی (تاخی هی) حاکم دست نشانده آیاپیر از طرف شوتروک ناهونته را یادآور مینمایند. از نکات جالب توجه این نقش برجستهها میتوان به آداب و رسوم امور مذهبی ایلام اشاره نمود که در آن کاهنان در حال قربانی کردن حیوانات و نوازندگان در حال نواختن موسیقی و مردم یا بزرگان دارای حالتی خاص (شاید حالت خلسه) در نیایش و حمل خدایان میباشند.[6]
نقش برجسته شهسوار: از کهنترین نقش برجستههای مربوط به دوره ایلامی میباشد که در انتهای جاده منتهی به روستای کهباد یک در دل کوه نقش بستهاست. قبرستان شهسوار، از گورستانهای باستانی پوشیده از شیرهای سنگی منطقه بختیاری، در این روستا واقع است.
اشکفت سلمان: تنگهای در کوه الهک واقع در جنوب غربی ایذهاست. در این تنگه چهار نقش برجسته وجود دارد که تمامی آنها به هانی تعلق دارند که بیشتر به خانواده سلطنتی و خدایان اشاره نمودهاست. در این جایگاه باستانی روزگاری نیایشگاه «تاریشا» وجود داشتهاست.
براساس برخی روایات تاریخی، اسکندر پس از ورود به ایران و توقف در همدان به خاطر مرگ هفستیون سردار جوان خود سخت آشفته شد و دستور داد که یالهای اسب و قاطرها را بچینند و کنگرههای برج و باروها را برافکنند. سپس غیب وی وی از طرف ژوپی تر، هفستیون را نیم خدایی نامید و برای آمرزش وی قربانی طلب کرد. بالاخره اسکندر برای اینکه در جنگ تسلی بیابد، به مملکت کوسیها رفته و پس از مطیع کردن آنها شکار انسان ترتیب داد و امر نمود تفاوتی بین مرد و زن، بزرگ و کوچک نگذاشته و همه را بکشند و این قصابی وحشتانگیز را قربانی دفن هفستیون نامید. این حادثه در کوههای بختیاری در ایذه اتفاق افتاد.[7]
از این دوران و سپس از دوران پارتی چندین مجسمه و چند نقش برجسته و… باقی ماندهاست. از این زمان به بعد، ایذه مستقل اداره و به نام الیمائید خوانده میشد. آثار این دوره عبارتند از: خونگ یارعلی وند: در این جایگاه باستانی که در ۳ کیلومتری خونگ اژدر واقع شدهاست، نقش برجستهای شامل دو فرد الیمایی در یک مراسم آیینی وجود دارد. خونگ کمال وند: این جایگاه باستانی در ۴ کیلومتری شمال خونگ یار علی وند واقع شده و دارای نقش برجستهای به همراه کتیبهای الیمایی است. خونگ اژدر:[8] (۱۴۲ ق. م) درست پشت تخته سنگی که نقش برجسته ایلام قدیم قرار داشت، نقش برجستهای متعلق به زمان پارتیها قرار دارد که مهرداد اول (منبع :مطابقت تصویرشاه درنگارکند خونگ اژدر با تصویر سکه مهرداد اول اشکانی) شاه اشکانی را به همراه افراد بلندپایه الیمایی نشان میدهد. قلعه کژدمک: در ارتفاعات خونگ اژدر قلعهای از لاشه سنگ و ساروج و خشت با تاقهای هلالی و سنگی واقع شده که در این ناحیه به «قلعه کژدمک» معروف است. این قلعه احتمالاً در زمان اردشیر ساسانی متروک شدهاست. ایذه در دوره ساسانی نیز از شهرهای آباد و پرجمعیت بهشمار میرفت و آتشکده آن تا زمان هارون الرشید برقرار بودهاست.[9] از روزگار خلافت عمر بن الخطاب، واژه ایذه عربی شد و آن را ایذج خواندند. اولین رویارویی این مردم استقلال طلب تاریخ ایران با مسلمانان در سال ۱۷ هـ. ق (۶۳۸ م) رخ داد. در این واقعه نعمان بن مقرن مزنی، سردار عرب به خوزستان آمد و پس از گشودن رامهرمز، به ایذه رفت و با شیرویه حکمران آنجا صلح نمود و شهر تسلیم شد.[10] در سال ۲۲ هـ. ق اولین درآمد حاصل از خراج ایذه و رامهرمز به حکومت بصره تخصیص یافت. در سال ۲۹ هـ. ق مردم ایذه در برابر ابوموسی اشعری حاکم بصره سر به شورش برداشتند، ولی کاری از پیش نبردند.[11] شهر ایذه در زمان خلفای عباسی، کرسی ولایت بود و «ایذج الاهواز» خوانده میشد، تا با محلی دیگر به همین نام در نزدیکی سمرقند اشتباه نشود.[12] این شهر در سده ۶ هـ. ق، در دوران مغول، مرکز حکومت اتابکان لرستان یا امرای فضلویه بود که از ۵۵۰ هـ. ق توسط ابوطاهر در سرزمین لر بزرگ و بخشی از خوزستان حکومت میکردند[13] و برای نخستین بار آنان بودند که ایذه را مالمیر یا مال امیر (ملک امیر) نامیدند.[14] نخستین بار ابن بطوطه در نیمه نخست سده ۸ هـ. ق آن را به صورت مال امیر در سفرنامه خود آوردهاست:
«از تستر (شوشتر) حرکت کردیم. سه روز از کوههای بلند راه میرفتیم تا به شهر ایذه رسیدیم، ایذه را مال الامیر نیز مینامند.[15]»
آثار دوره اتابکان لر بنایی از لاشه سنگ است که در اشکفت سلمان پس از حفاری نمایان شد. پس از برافتادن حکومت اتابکان در ۸۵۷ هـ. ق ایذه رو به خرابی گذارد و ساکنان آن به کوچروی روی آوردند.[16] همچنین آثار دوره ایلخانی و مغول از جایگاه باستانی به نام ارگ اتابکی تاق طویله به صورت بنایی سنگی - گچی با آثار گچبری و کاشی کاری در شهر کنونی ایذه به دست آمدهاست. از دوره صفویه گورستانی با شیرهای سنگی در شاهسوار وجود دارد که البته تا دوره قاجار هم از آن استفاده میکردند.
کرسی لر بزرگ شهر ایذج بود. مقدسی در قرن چهارم آن را یکی از بهترین شهرهای خوزستان شمردهاست. این شهر در پای کوهها واقع بوده و در آنجا در مکانی موسوم به اسدآباد قصر حاکم قرار داشتهاست. در اینجا در زمستان برف بسیار میبارید و این برفها را انبار کرده در فصل تابستان برای فروش به اهواز میآوردند. در آنجا بهترین نوع پسته بهعمل میآمد. ایذج به پل سنگی بزرگی که در آن شهر روی کارون بسته بودند نیز معروف بود. پل مزبور را یاقوت یکی از عجائب جهان شمردهاست. این پل که خرابههای آن هنوز دیده میشود به نام مادر اردشیر بابکان《خرهزاد》نامیده میشد و دارای یک طاق به ارتفاع صد و پنجاه ذراع از سطح آب بود. این پل بزرگ را در قرن چهارم وزیر رکنالدوله دیلمی مرمت کرد و کار آن دو سال طول کشید و گویند یکصد و پنجاه هزار دینار خرج مرمت آن شد.[17]
آثار باستانی
یاشوسن به گفته بعضی مورخان همان محل قصر شوسن مذکور در تورات است که در ایذج بوده. لایارد، عالم انگلیسی مدتی از عمر خود را در ایذه گذرانید. ۱۴ مورد آثار باستانی مربوط به سلسلههای ماقبل میلاد در آن وجود دارد از جمله ایلامیها. از دیگر آثار معروف باستانی این شهرستان میتوان اشکفت سلمان و کول فرح و خنگ اژدر یا روستای شمی و… نام برد لازم است ذکر شود که مجسمه ایاپیر از روستای شمی کشف شدهاست. پل ایذج یکی دیگر از آثار باستانی ایذه میباشد، این پل از شگفتیهای قابل توجه تاریخی است، زیرا جنس آن از سنگ و ملات ساروج بوده و بر روی بستر رودخانهای خشک و بسیار عمیقی بنا شدهاست. همچنین در ایذج آتشکدهای قرار داشتهاست که تا زمان هارون الرشید فروزان بودهاست. بردگوریهای موجود در کوههای ایذه و بختیاری نیز حکایت از دین اهالی آن پیش از اسلام و در ایران باستان زرتشتی دارد. شیرهای سنگی بردشیر نیز از آثار باستانی ایذه بهشمار میروند که البته نمونههای بسیاری در دیگر نقاط بختیاری یافت میشود.
اماکن جهانگردی
علیرغم آب وهوای مساعد، وجود پتانسیلهای طبیعی و تاریخی گردشگری نظیر:
- آثار باستانی خونگ اژدر
- آثار باستانی کول فرح
- امامزاده چهل تنان درشمال دهدز
- بردگوری (گوردخمههای)مربوط به ایران باستان
- پارک جنگلی بلوط بلنددر سه کیلومتری شمال شهردهدز
- پلهای دوقلوی کارون جایگزین پل قدیم شالو واقع در دهدز
- تالاب میانگران
- دشت سوسن با چشمههای فراوان
- سد کارون۳دهدز
- کهباد یک
- منطقه تفریحی شیمن
- منطقه توریستی تفریحی حاشیه دریاچه سد و نیروگاه کارون سه دهدز
- منطقه توریستی تفریحی دشت مرغا
- منطقه توریستی تفریحی زراس (حاشیه سد کارون ۳ در دهدز)
- منطقه توریستی تفریحی گلزار
- منطقه توریستی تفریحی مال آقا
- منطقه زیارتی امامزاده عبدالله دهدز
- منطقهٔ تفریحی کوه سفیددهدز
- آثار باستانی اشکفت سلیمان
- دشت سوسن ایذه در بهار
- سد کارون ۳ در ایذه از بزرگترین سدهای خاورمیانه
- روستای شیمن از توابع سوسن
- اشکفت سلمان
صنایعدستی و قالی بختیاری
بافت قالی و قالیچههای بختیاری از دیرباز در ایذه، مانند سایر مناطق بختیاری رونق داشتهاست. قالی بختیاری نوعی قالی کهنِ ایرانی است که در آن از نقشهای حیواناتی همچون بز کوهی (کل، پازن) و کبک و… در کنار نقش گل و بوته بهره گرفته میشود البته عمده شهرت قالیهای بختیاری به دلیل بهکارگیری اشکال هندسی و ذهنی باف همراه با رنگ و پشم و الیافِ طبیعی در آن است.
از دیگر صنایع دستی ایذه میتوان گلیم بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، چوقابافی، شیرسنگی تراشی و… نام برد.
نگارخانه
- مراتع و کوههای برف گیر ایذه
- امامزاده سلطان ابراهیم (ع)
- شیر سنگی روستای شیمن
منابع
- «تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵» (اکسل). درگاه ملی آمار.
- صیفی نژاد، جواد. لرهای ایران. آتیه، تهران: 1381
- تاریخ ایذه و بختیاری، دکتر منصور امانی
- ژاله آموزگار و تاریخ ایران باستان، سمت، تهران، ۱۳۸۰ ص ۱۵۲.
- آمیه، همان، ص ۴۵.
- رشیدبان، نیره زمان، نگاهی به تاریخ خوزستان، ص ۲۳۵.
- یاقت حموی، معجم البلدان، ج، ۱ ص ۴۱۶.
- سایکس، پرسی، تاریخ ایران، ج، ۱ ص ۶۶ / و افشار سیستانی، ایرج، عیلام و تمدن دیرینه آن، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، ۱۳۷۲ چاپ اول، ص ۲۹۷.
- ابن اثیر، الکامل، اخبار ایران، ص ۲۲۶.
- بلاذری، فتوح البلدان، ترجمه آذرنوش، تهران، ۱۳۴۶ ص ۲۵۱.
- مصاحب، غلامحسین، دایرة المعارف فارسی، ج، ۳ ص ۲۶۰۷.
- افشار سیستانی، ایرج، خوزستان و تمدن دیرینه آن، ج، ۱ ص ۲۳۴.
- افشار، همان، ج، ۲ ص ۸۴۷.
- ابن بطوطه، سفرنامه، ج، ۱ ص ۲۰۵.
- امام شوشتری، تاریخ جغرافیایی خوزستان، تهران، ۱۳۳۱ ج، ۱ ص ۲۱۰.
- مصاحب، همان، ج، ۱ ص ۳۲۵.
- لسترینج، گای (۱۳۹۳). جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. تهران: علمی و فرهنگی. صص. ۲۶۳ تا ۲۶۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۵-۸.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%
![]() |
ویکیسفر یک راهنمای سفر برای ایذه دارد. |
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ایذه موجود است. |