سدوم و عموره
سَدوم و گُمورا (به عبری:סְדוֹם עֲמוֹרָה، سَدوم و عمورا به یونانی:Σόδομα Γόμοῤῥα) دو شهر هستند که در سِفر پیدایش و در قرآن مورد اشاره قرار گرفتهاند.
بر پایهٔ تورات این شهر به همراه ۴ شهر دیگر، در کنار رود اردن (طرف شرقی اردن) و در جنوب کنعان و در کرانه دریای مرده جای داشتهاست. به دلیل گناه لواط مردمان شهر مورد عذاب الهی قرار گرفته و نابود میشوند. نام این شهرها عبارتند از ۱- سَدوم، ۲- عَمورة یا عَمّوراه ۳- صَبُوْیِیْم یا صِبّوعیم ۴- اَدمه ۵- بالَع، که بعداً آن را به علت کوچکی صَوْغَر یا صوغره نامیدند. شهر صوغر از عذاب در امان ماند، و لوط پس از هجرت از شهر سدوم به آنجا رهسپار شد.[1]
در قرآن بیآنکه نامی از شهر سدوم برده شدهباشد به داستان قوم لوط و نابودیشان پرداخته شدهاست.
در زبانهای اروپایی واژگان sodomie, sodomy و مانند آن اشاره به آمیزش جنسی مقعدی یا قوانین و گناه مربوط به این رابطه از نام این شهر مشتق شدهاند. در زبان عربی هم لواط از نام پیامبر این قوم، یعنی لوط مشتق گردیدهاست.
در کتاب مقدس
جنگ سدوم
سفر پیدایش در تورات داستان سدوم و گموراه را نقل میکند. بر اساس فصل ۱۴ سفر پیدایش لوط در زمینهای سدوم چادر زده بود. پیدایش ۱۳:۱۳ ذکر میکند که مردم سدوم بسیار بدکار و گناهکار در برابر پروردگار بودند. در این زمان سدوم و گموراه تحت سلطه پادشاهی عیلام بودند. در سال سیزدهم حکومت ایلامیان پنج شهر رود اردن علیه ایلامیان شوریدند. شاه ایلام نیروی بزرگی تهیه کرد و به آنان حمله کرد. سدوم و گموراه شکست خوردند و تحت سلطه ایلامیان درآمدند. تعداد زیادی از جمله لوط زندانی شدند. در این زمان عموی لوط، ابرام نیروی بزرگی تهیه نمود و به ایلامیان حمله نمود و آنان را آزاد نمود.
قضاوت الهی
در فصل ۱۸ سفر پیدایش سه فرشته خداوند به صورت سه مرد ظاهر میشوند و به نزد ابراهیم میایند. بعد از اینکه سه فرشته توسط ابراهیم و سارا مورد استقبال قرار میگیرند خداوند به ابراهیم میگوید که او قصد دارد سدوم و گموراه را نابود کند زیرا گناه آنان بسیار بزرگ بودهاست. ابراهیم از خدا درخواست میکند که در صورتی که ۵۰ مرد صالح در سدوم و گموراه باشند آنها را ببخشد. سپس ابراهیم چندبار دیگر این درخواست را با اعداد کمتر (۴۵، ۴۰، ۳۰، ۲۰، ۱۰) تکرار میکند و خداوند هربار موافقت میکند. سپس دو فرشته به سدوم رفته و لوط از آنها استقبال میکند. مردم شهر که از حضور آنها خبردار میشوند به دور خانه لوط جمع شده و از او درخواست میکنند که آن دو مرد را بیرون آورد تا آنها را بشناسند (با آنها رابطه جنسی داشته باشند). لوط این درخواست را رد میکند و به آنها دو دختر باکره خود را توصیه میکند. آنها این پیشنهاد را رد کرده و تلاش میکنند در خانه او را بشکند. دو فرشته لوط را نجات میدهند و مردان حملهکننده را کور میکنند و به لوط میگویند که به دستور خداوند آن شهر را نابود خواهند کرد. سپس بعد از اینکه حتی ۱۰ مرد درستکار در شهر یافت نمیشوند به لوط دستور میدهند که خانواده خود را جمع کرده و از آن شهر خارج شوند. هنگامی که لوط و خانواده اش از شهر خارج میشوند دو فرشته به او میگویند که کسی از آنها نباید برگشته و به آن شهر نگاه کند. باران آتش و سنگ به سدوم و گموراه میبارد و همسر لوط به عقب نگاه کرده و تبدیل به تلی از نمک میشود.
در قرآن
در قرآن نام شهرهای سدوم و گموراه ذکر نشدهاست و تنها از آنها به عنوان «قوم لوط» یا «شهر زیر و رو شده» نام برده میشود. دلیل نابودی آنان در قرآن نیز لواط ذکر شدهاست.
و [یاد کن] لوط را هنگامی که به قوم خود گفت شما به کاری زشت میپردازید که هیچیک از مردم زمین در آن [کار] بر شما پیشی نگرفتهاست آیا شما با مردها درمیآمیزید و راه [توالد و تناسل] را قطع میکنید و در محافل [انس] خود پلیدکاری میکنید و[لی] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند اگر راست میگویی عذاب خدا را برای ما بیاور[لوط] گفت پروردگارا مرا بر قوم فسادکار غالب گردان و چون فرستادگان ما برای ابراهیم مژده آوردند گفتند ما اهل این شهر را هلاک خواهیم کرد زیرا مردمش ستمکار بودهاند گفت لوط [نیز] در آنجاست گفتند ما بهتر میدانیم چه کسانی در آنجا هستند او و کسانش را جز زنش که از باقی ماندگان [در خاکستر آتش] استحتماً نجات خواهیم داد و هنگامی که فرستادگان ما به سوی لوط آمدند به علت [حضور] ایشان ناراحتشد و دستش از [حمایت] آنها کوتاه گردید گفتند مترس و غم مدار که ما تو و خانوادهات را جز زنت که از باقیماندگان [در خاکستر آتش] استحتماً میرهانیم ما بر مردم این شهر به [سزای] فسقی که میکردند عذابی از آسمان فرو خواهیم فرستاد و از آن [شهر سوخته] برای مردمی که میاندیشند نشانهای روشن باقی گذاشتیم. قرآن، سوره عنکبوت، آیه ۲۹ تا ۳۵
داستان ذکر شده در قرآن کاملاً با داستان کتاب مقدس در مورد سرنوشت سدوم و گموراه همخوانی دارد و تنها تفاوت این است که از این دو شهر به عنوان قوم لوط ذکر میشود؛ ولیکن بیشتر اختلاف قرآن با کتاب مقدس در داستان لوط در مورد اتفاقات بعد از نابودی سدوم و گموراه است. در کتاب مقدس بعد از نابودی سدوم و گموراه دختران لوط پدر خود را مست کرده و با او رابطه جنسی برقرار میکنند؛ ولیکن این داستان در قرآن ذکر نشدهاست و دین اسلام این واقعه را کاملاً نفی میکند.
اشارات دیگر در کتاب مقدس
موسی
موسی در تثنیه ۲۹:۲۲ به سدوم و گموراه اشاره میکند.
سایر پیامبران بنی اسرائیل
اشعیا در فصلهای ۱، ۳ و ۱۳ به مردم اخطار میدهد که به دلیل گناهان بیشرمانه سرنوشتی مانند سدوم و گموراه خواهند داشت و بابل مانند سدوم و گموراه نابود خواهد شد. ارمیا نیز سرنوشتی مشابه سدوم و گموراه برای بابل پیشبینی میکند. در حزقیال ۱۶:۴۸ خداوند اورشلیم را با سدوم مقایسه میکند و میگوید «حتی سدوم نیز کارهایی که شما و دخترانتان انجام میدهید انجام نداده بود» خداوند اشاره میکند «سدوم و دخترانش مغرور، ثروتمند و بیتوجه بودند. آنها به فقرا و بیچارگان کمک نمیکردند. آنها خود شیفته بوده و کارهای بسیار شنیعی انجام میدادند.» عاموس در فصل ۴ اشاره میکند که خداوند به قوم اسرائیل مانند سدوم و گموراه اخطار کرد و آنها توبه نکردند. در زفانیا ۲:۹ پیامبر اسرائیل به مواب و آمون میگوید که آنان مانند سدوم و گموراه نابود خواهند شد.
عیسی مسیح
در انجیل متی ۱۰:۱ عیسی به بعضی شهرها اشاره میکند که بدتر از سدوم و گموراه هستند به دلیل اینکه حواریون عیسی را رد میکنند.
اگر هیچکس به حرف شما گوش نکرد، خاک کفش خود را تکان دهید و از آن شهر و خانه خارج شوید. من حقیقتاً به شما میگویم در روز قیامت قضاوت بر مردم سدوم و گموراه راحتتر از آن شهر خواهد بود.
عیسی اشاره دیگری با همین مضمون در متی ۱۱:۲۰ انجام میدهد. در لوقا ۱۷:۲۸ عیسی بازگشت مجدد خود را با سرنوشت سدوم و گموراه ارتباط میدهد:
همانگونه که در روزهای لوط بود، آنها خوردند، نوشیدند، فروختند، کاشتند، ساختند، ولیکن روزی که لوط از سدوم خارج شد آتش و گوگرد از بهشت بارید و تمامی آنها را نابود کرد، زمانی که پسر آدم (اشاره به خود عیسی) ظاهر میشود نیز مانند این خواهد بود
در دوم پطرس ۲:۴ نیز پطرس بازگشت مجدد عیسی را با زمان سدوم و نابودی آنها مقایسه میکند. در مکاشفه یوحنا ۱۱:۸ به فرشتگانی که در زمان جنگ آخرالزمان به زمین خواهند بازگشت اشاره شدهاست و محل آن سرزمین سدوم ذکر شدهاست.
دیدگاههای مذهبی
در یهودیت
در دین یهودیت بر خلاف اسلام و مسیحیت گناه اصلی مردم سدوم و گموراه مهمان نواز نبودن آنان نسبت به غریبهها تفسیر میشود. در نوشتارهای خاخامها آمدهاست که مردم سدوم و گموراه به گناهان زیادی نظیر گناهان اقتصادی، کفر و خونریزی مشغول بودند. بزرگترین گناه آنان کمک نکردن به فقرا بودهاست؛ ولیکن برخلاف اسلام و مسیحیت گناه همجنسبازی معمولاً در این متون ذکر نمیشود. در تلمود در بخش سفر هایاشار داستان ریختن خون دختر بچهای توسط مردم سدوم و گموراه ذکر شدهاست. در بسیاری متون یهودی گناه اصلی مردم سدوم برخورد بد آنان با غریبهها و نه رابطه جنسی بین دو همجنس ذکر شدهاست. بهطور کلی در تفاسیر یهودی مسئله همجنسگرایی مردم سدوم و گموراه دارای اهمیت کمتری است.
منابع
- تفسیر نمونه، ج۲۴، ص ۴۴۲.
- لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ سدوم
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Sodom and Gomorrah». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۰ مرداد ۱۳۹۳.