بخش جویم
بخش جویم یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان لارستان در استان فارس است.و بزرگترین بخش جنوب فارس است.
بخش جویم | |
---|---|
بخش | |
کشور | ایران |
استان | فارس |
شهرستان | شهرستان لارستان |
بخش | بخش جویم |
جمعیت (سرشماری ۱۳۹۵) | |
• جمعیت | ۲۵۰۸۱ تن[1] |
منطقهٔ زمانی | IRST (یوتیسی +۳:۳۰) |
• تابستان (DST) | IRST (یوتیسی +۴:۳۰) |
موقعیت جغرافیایی
این بخش از شمال به شهرستان جهرم، از شرق و شمال شرقی به شهرستان داراب، از شمال غربی به شهرستان قیر و کارزین، از غرب به شهرستان خنج، از جنوب به بخش بنارویه و از جنوب غربی به شهرستان اوز محدود میشود.
پیشینه
بخشداری جویم در سال ۱۳۱۶ خورشیدی تأسیس گردید. جویم در سال ۱۳۱۶ به همراه بیدشهر و خنج یکی از بخشهای تابعه شهرستان جهرم در استان جنوب بود که در سال ۱۳۲۳ به شهرستان لارستان پیوست.[2] در سال ۱۳۲۸ خورشیدی دهستان بیدشهر از این بخش جدا شد و بخش تازه تأسیس اوز پدید آمد. در سال ۱۳۸۲ خورشیدی بخش بنارویه نیز از این بخش منفک شد.
جمعیت
جمعیت بخش جویم مطابق سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۲۵۰۸۱ تن بودهاست.[1] این بخش از دو دهستان جویم و هرم تشکیل شدهاست و مرکز آن شهر جویم میباشد.[3]
شهر جویم (واقع در ۵۳ درجه و ۵۹ دقیقه طول شرقی از نصف النهار مبدأ و ۲۸ درجه و ۱۵ دقیقه عرض شمالی از خط استوا، ارتفاع متوسط ۸۶۱ متر)، مرکز بخش جویم از بخشهای شهرستان لارستان، استان فارس است که در ۷۲ کیلومتری جنوب شرقی شهرجهرم و ۱۱۰ کیلومتری شمال شهر لار و۲۵۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر شیراز مرکز استان فارس واقع است. این مرکز بخش در جنوب رشتهکوه زاگرس واقع شدهاست.
جغرافیای طبیعی
هوای مرکز بخش جویم گرم و نیمه خشک میباشد. بیشترین درجه حرارت در تابستانها ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستانها به ۸ درجه بالای صفر میرسد. میزان باران سالیانه جویم بهطور متوسط به ۲۵۰ میلیمتر میرسد.[4]
بخش جویم از لحاظ وفور آب غنیترین بخش شهرستان است. بزرگترین دریاچه فصلی استان موسوم به " دریاچه هرم" با ۱۳۰ کیلومتر مربع مساحت در این بخش واقع شدهاست. مجموعاً ۳۷ چشمه بزرگ و کوچک در این بخش وجود دارد که بزرگترین آن " سرچشمه " نامیده میشود که دبی آن ۲۵۰ لیتر در ثانیه میباشد. ۳۶ رشته قنات به طول ۸۰ کیلومتر زمینهای زراعی و بستانها را آبیاری میکند. ۲۰۴ حلقه چاه کشاورزی و دهها حلقه چاه دولاب در این بخش شناسایی شدهاست. آبشارهای ۲۰۰ متری رحمت آباد در ۲۰ کیلومتری شمال شهر جویم تنها آبشارهای شهرستان لارستان بهشمار میروند.[5]
از درختان بادام کوهی و بنه و از گیاهان پرسیاوش، آویشن، درمنه و خاکشیر که کاربرد دارویی دارند و در نقاط مختلف این مرکز میروید، همچنین پوشش گیاهی جهت چرای دام به حد وفور یافت میشود. قوچ، میش، بزکوهی، گرگ، روباه، شغال، خرگوش، از جمله جانوران این بخش محسوب میشوند.[6]
جغرافیای انسانی
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت شهر جویم ۸۰۱۰ نفر و جمعیت بخش ۲۵۰۸۱ نفر گزارش شدهاست.[1] جمعیت شهر جویم طی سالهای ۳۵، ۴۵، ۵۵، ۶۵، ۷۵ و ۸۵ به ترتیب ۹۳۵، ۱۶۵۱، ۱۹۳۵، ۴۰۴۲، ۵۹۴۵ و ۶۵۹۰ نفر برآورد گردیدهاست. طی پنجاه سال گذشته مهاجرپذیری شهر جویم و مهاجر فرستی روستاهای تابعه سیر صعودی داشتهاست.
اساس اقتصاد بخش جویم بر پایه کشاورزی، دامداری و کارگری بنا نهاده شدهاست. کشاورزی در این بخش به صورت آبی و دیمی به وسیله تراکتور و کمباین انجام میگیرد. عمدهترین فرآوردههای کشاورزی عبارتند از: گندم، جو، پنبه، مرکبات، کنجد، خرما و تره بار.
کارگری یکی از مشاغل اصلی مردمان این بخش را تشکیل میدهد؛ اغلب مردان در کشورهای حاشیه خلیج فارس به کارگری اشتغال دارند.[7]
مردم جویم با زبان اصیل فارسی و به گویش دری سخن میگویند. سخن گفتن به زبان فارسی دری از ویژگیهای این منطقه است، چرا که در سراسر ایران فقط شماری از شهرها به این گویش سخن میگویند. البته با گذشت زمان کلمات، مفردات، ضمایر و افعال متعددی از زبانها و گویشهای دیگری مانند شبانکاره ای، بلوچی، کردی، ترکمنی، عربی، هندی، تاجیکی، ازبکی، انگلیسی، هلندی و پرتغالی وارد این زبان شدهاست. با این وجود بیشتر واژهها از زبان اصیل دری و پهلوی میباشد.[8]
مردم شهر جویم بهطور کامل دارای مذهب شیعه اثنی عشری هستند. روستاهای تابعه بخش جویم ۷۵ درصد شیعه اثنی عشری و ۲۵ درصد سنی شافعی میباشند. نژاد مردم منطقه آریایی است هرچند در قرون نخستین اسلامی، دوره صفوی و دوره پهلوی اول ترکیب نژادی با مهاجرتهای اختیاری یا اجباری دچار تغییرات تدریجی شدهاست. مثلاً در زمان رضاشاه پهلوی ایلات عرب در روستاهای اطراف جویم مانند منصورآباد، فرشتهجان، چاه گزی و حسنآباد مرگماری تخته قاپو شدند.[9]
تاریخ سیاسی و اجتماعی
جغرافی نویسان مسلمان تا سده چهارم هجری در آثار و تألیفات خویش جویم را به صورت «جُوَیْم» با پسوند ابی احمد ثبت کردهاند. از دوره صفوی تاکنون در کتب تاریخی از جمله سفرنامههای اروپائیان نام این شهر به شکل «جُویُم» ثبت و تلفظ شدهاست. از تعداد حدود ۸۱۰۰۰ آبادی ثبت شده با مشخصات جغرافیایی در «فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور» تنها یک آبادی به نام جویم در سراسر ایران وجود دارد.
در بیان وجه تسمیه جویم دو نظر عامیانه و تخصصی قابل ذکر است:
جویم از دو کلمه (جو) و (یم) تشکیل شده، جو (به معنای جویبار) و یم (به معنای دریا) ست. بنابر مستندات تاریخی در گذشتههای بسیار دور استخرهای آب راکد، چشمهها و جویبارهای خروشان، رودها و رودخانههای دائمی و پرآب و دریاچههای کوچک و بزرگ گرداگرد آن را فرا گرفته و در مرغزارهای منزه و جنگلهای سرسبز آن وحوش از جمله شیر زندگی میکردهاست. لهذا شاید اطلاق اصطلاح «جویم» به این محل به دلیل مزبور باشد.[10]
به موجب قصه ای که در کتاب بندهشن مذکور است در زمان پادشاه داستانی تخمورب (طهمورث) نام، جماعتی سوار گاو و عجیب الخلقه موسوم به سرسائوغ شده از کشور خونیرس به شش کشور دیگر سفر کردند و جز به این وسیله کسی نمیتوانست به آن شش کشور برود، شبی در میان اقیانوس چنین اتفاق افتاد که باد سه آتشی را که بر پشت گاو روشن بود به آب افکند، اما آتشها مانند سه موجود زنده در مکان سابق خود در پشت گاو مجدداً روییدند و هوا را روشن کردند. یم yam (جم) که جانشین تخمورب شد بر فراز کوه خور هورمند خوارزم آتشکده ای بنا کرد و آتش فرنبغ را در آن جای داد.[11] آنگاه این آتش به دستور همین جم یا یم به شهر کاریان (در نزدیکی جویم) انتقال یافت. از این رو شاید قرابت اسم پادشاه مزبور با کلمه جویم و جریان فوقالذکر بی ارتباط و دور از ذهن نباشد.
جمشید چهارمین پادشاه از سلسله افسانه ای پیشدادیان است، نامش جم و چون رویش مانند شید میدرخشید جمشیدش میگفتند. وی در کشور پارس آثار معموره فراوان از خود به یادگار گذاشت، از جمله بنیاد سرائی بلندپایه نهاد که تخت جمشیدش نامند و هنوز برخی از آن بنیاد برپاست و چهرههای نگاشته اش برجاست. پس از جمشید سلسله کیانیان که اول ایشان کیقباد وآنگاه کیکاووس و کیخسرو و لهراسب و گشتاسب و بهمن و همای و داراب و دارا بودند بر تخت شاهی نشستند که همگی فرزندزادگان جمشید محسوب میشوند. شاهان مزبور در کوه البرز به پرستش یزدان میپرداخته و به این کوه به دیده تقدس مینگریستند، لهذا در این کوه آثار عمرانی بسیار از خود بجای نهادند که از جمله این آثار که هماکنون هویداست خرابههای تخت کیقباد و کیخسرو و حمام و برکه بند و قلعه و غار کیقباد را میتوان نام برد.
البرز کوه در شمال جویم واقع شده و به هر حال نام جمشید و جویم و ارتباط نزدیکی که وی با کوه البرز به علل مختلف داشته، بی مسمّی نمیتواند باشد.[12]
سرزمین فارس که از شمال به خوزستان و اصفهان و از جنوب به دریای فارس محدود میشد، بر طبق تقسیمات رسمی که عربها با آن مواجه شدند و آن را بعد نیز رعایت کردند، به پنج ولایت تقسیم میشدهاست: اصطخر، شاپور، اردشیرخرّه، دارابگرد و ارجان. به عقیده اصطخری دارابگرد سومین ولایت بزرگ فارس بود، مرکز ولایت دارابگرد شهر دارابگرد است و جویم از شهرهای مهم این ولایت میباشد. تقسیمبندی سرزمین فارس به شکل یاد شده دست کم تا زمان حیات حمدلله مستوفی قزوینی(۶۸۰–۷۵۰ ه. ق) ادامه داشتهاست.
ابواسحاق اصطخری (وفات ۳۴۶ ق) در کتاب «مسالک و ممالک» خود نقشههایی از فارس آورده که در آن شهر جویم را به عنوان یکی از شهرهای مهم مسیر بندر سیراف در کرانه دریای پارس تا شیراز به نمایش گذاشتهاست.
بنا به اظهار ابن خردادبه، اصطخری و ابن فقیه، در این زمان سرزمین فارس شاهد وجود چهار مهاجرنشین یا زم بود که عبارتند از:
- زم حسن بن جیلویه
- زم احمد بن اللیث[13]
- زم حسین بن صالح یا زم الدیوان
- زم احمد بن الحسن یا زم کاریان[13] - که
اصطخری آن را کوچکترین زم میشمارد و ابن خردادبه این زم را در فاصله ۵۰ فرسنگی شیراز ذکر میکند. زم کاریان به گفته وی از روزگاران گذشته تا عصر او زیر سلطه خاندان صفاق بوده و حتی اصطخری رئیس طایفهای را که در زمان وی میزیسته و به نام حجر بن احمد بن الحسن نام میبرد.[14]
ابوجعفر احمد بن الحسن الازدی از خاندان بنی صفاق شاخهای از قبیله مشهور ازد بود که علاوه بر مقام بالای علمی سالیانی دراز امارات و ولایت شهرهای کاریان و جویم را بر عهده داشت. پس از وی این مقام به پسرش حجر رسید که او نیز مرکز حکومت را بهطور کامل به شهر جویم منتقل کرد و این شهر به نام ایشان به «جویم ابی احمد» مسمی و مشهور شد. ابو احمد جویمی فقیه، محدث، مقری و از رجال با فضل و دانش بوده که فضلا و شعرای بنامی از جمله ابن درید ازدی او را ستودهاند.
ابو احمد جویمی طی نبردی با خوارج سیستان در سال ۳۲۴ هجری در جویم کشته شد و همینجا نیز مدفون شد. شهر جویم در دوران حاکمیت وی از رونق شایانی برخوردار بودهاست. در بیش از دو قرن حکومت دولت صفوی شهر جویم به دلیل داشتن زمینههای تاریخی و اجتماعی لازم به سرعت به تشیع گرایید و به علت واقع بودن در مسیر راه بینالمللی بندر سیراف به شیراز و اصفهان پایتخت آن روز ایران از رونق مدنی گستردهای بهرهمند شد. حاج صفی قلی جویمی از وابستگان ثروتمند و قدرتمند دربار صفوی که بسیاری از املاک خود را موقوفه عمومی اعلام کرد، نقش اصلی در توسعه مدنی و اقتصادی شهر جویم طی سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۱۰۰ ق. ایفا کرد.
صدها سیاح و بازرگان و سفیر اروپایی که در عصر صفوی از جویم عبور کردهاند به تفصیل شکوفایی اقتصادی و فرهنگی شهر جویم را شرح دادهاند.
در دوره قاجار حکومت شهر جویم و بلوک تابعه تحت نام «جویم و بیدشهر» توسط طبقات اجتماعی موسوم به «خان» و «ملا» که از بومیان منطقه بودند دست به دست میگشت. ملا علی محمد جویمی و رضا قلی خان بیدشهری از جمله کلانتران مشهور دوره موصوف بهشمار میآیند که بازماندگان آنها هم اینک تحت نام «تقوی» و «بیدشهری» در جویم و بیدشهر ساکن هستند.
لارستان طبق تقسیمات سیاسی دوره قاجار که تا دوره پهلوی دوم نیز ادامه یافت به پنج بخش مرکزی، بستک و جهانگیریه، جویم و بیدشهر، گاوبندی، لنگه و شیب کوه و دهستان بزرگ خنج و دهستانهای بیخه جات تقسیم میشد. مرکز بخش جویم و بیدشهر، شهر جویم بود که چهار دهستان و ۴۵ آبادی را مدیریت میکرد. دهستان بیدشهر آبادیهای بیدشهر، گلار، قلات، کوره، کهنه، هود و هیرم را در بر میگرفت. در دوره پهلوی از سال ۱۳۱۶ بخشداران انتصابی از شهر جویم این بخش را اداره میکردند. سید مجتبی کاج آبادی از چهرههای شاخص و معروف و خستگی ناپذیر در میان بخشداران جویم محسوب میشود.
زلزله مهیب ۷ ذی القعده ۳۶۷ و بیماری هولناک وبا در صفر ۱۳۳۷ که طی آن بسیاری از مردم به هلاکت رسیدند از مهمترین بلایای طبیعی تاریخ طولانی شهر و بخش جویم بهشمار میآید.[15]
جغرافیای تاریخی
کاریان با بیش از ۲۰۰۰ سال، جویم با بیش از ۱۳۰۰ سال، لاغران و بلغان وهرم با بیش از ۱۲۵۰ سال، بهرویه و حسنآباد و فرشته جان با بیش از ۱۰۰۰ سال، منصورآباد با بیش از ۴۰۰ سال پیشینه تاریخی از مشهورترین شهرهای بخش جویم بهشمار میروند که همگی این سوابق متکی و مستند به مدارک معتبر تاریخی است.[16]
آبادی داربس در بخش جویم با ۱۸۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا مرتفعترین آبادی شهرستان لارستان است. آبادی بند بست با ۸۶ کیلومتر فاصله دورترین آبادی نسبت به مرکز بخش جویم است.
از سال ۱۳۷۵ شمسی تاکنون تعداد ۳۴ اثر باستانی پیش و بعد از اسلام در بخش جویم توسط انجمن میراث فرهنگی و گردشگری بخش جویم در ردیف آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاست که تعداد ۲۰ تای آن در شهر جویم قرار دارد. این آثار با ذکر دوره تاریخی و شماره و تاریخ ثبت عبارتند از:
۱- آتشکده آذرفرنبغ کاریان (ساسانی، ۲۵/۱۲/۱۳۷۹ – ۳۴۱۷)
۲- آب انبار قطب آباد (صفوی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۴۵۱)
۳- آب انبار گود کر جویم (قاجار، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۸۶)
۴- آب انبار میانده جویم (صفوی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۲۶۴)
- آسیاب آبی شاهی جویم (صفوی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۲۱۶)
- آسیاب آبی ظهرویه جویم (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۵۰۰)
۷- بقعه سید ابو احمد جویمی (قاجار، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۳۶۹)
۸- بقعه سید تاج الدین منصور هاشمی جویم (سده نهم هجری، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۵)
۹- بقعه شاه احمد خاموش کلون (ایلخانی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۴۵۰)
۱۰- بقعه شیخ اسماعیل جویمی (قرون میانه اسلامی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۲)
- تل احمد محمودی (سده نخستین اسلامی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۹۴)
- تمب گندمی جویم (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۷)
- تل فرشته جان (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۳)
- چهار انباری جویم (صفوی، ۱۳۸۶)
۱۵- حمام خضر جویم (صفوی، ۱۱/۵/۱۳۸۴ – ۱۲۷۵۳)
۱۶- حمام زیارت هرم (صفوی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۵۰۳)
۱۷- حمام قطب آباد (صفوی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۳۷۴)
- قلعه بل جویم (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۹۷)
۱۹- قلعه جعفری احمد محمودی (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۹۸)
- قلعه دراز چاه گزی (اشکانی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۴۵۳)
- قلعه دشت برکه منصورآباد (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۹۹)
- قلعه سمیران یا قلعه کهنه جویم (قرون میانه اسلامی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۸)
۲۳- قلعه شاهنشین کاریان (ساسانی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۲۶۳)
- قلعه ظهرویه جویم (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۹۶)
- قلعه کریمی جویم (ساسانی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۸۹)
- قلعه گلی کاریان (ساسانی، ۲۵/۱۲/۱۳۷۹ – ۳۴۳۲)
۲۷- قلعه نقاره خانه فرشته جان (ساسانی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۲۱۷)
۲۸- کاخ کیقباد رحمت آباد (ساسانی، ۱۸/۶/۱۳۸۷ – ۲۳۴۰۷)
۲۹- کاروانسرای خواجه ابوالحسن جویم (زند، ۱۹/۵/۱۳۸۴ – ۱۲۷۰۵)
۳۰- کاروانسرای رضاقلی خان جویم (قاجار، ۱۹/۵/۱۳۸۴ – ۱۲۷۱۴)
۳۱- کاروانسرای شترخانه جویم (صفوی، ۱۹/۵/۱۳۸۴ – ۱۲۶۹۹)
۳۲- کاروانسرای صفی قلی جویم (صفوی، ۳۰/۳/۱۳۷۷ – ۲۰۳۶)
۳۳- کاروانسرای موزر (صفوی، ۱/۹/۱۳۸۸ – ۲۷۴۹۵)
- مسجد جامع جویم (صفوی، ۳۰/۳/۱۳۷۷ – ۲۰۳۵)[17]
شهر جویم در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۸۷ با استناد به نامه شماره ۲۰۰/۵۳/۸۷۲ مدیرکل دفتر حفظ و احیای بافتهای تاریخی میراث فرهنگی کشور به عنوان یکی از نه شهر تاریخی استان فارس به ثبت رسید. از جاذبههای طبیعی گردشگری این شهر میتوان چشمه سرچشمه با دبی ۳۵۰ لیتر در ثانیه سرو ۱۷۰۰ ساله و آبشار رحمت آباد به ترتیب در فاصلههای ۳ و ۲۰ کیلومتری شمال شرقی و شمال شهر جویم نام برد.
تاریخ فرهنگ و تمدن
شهر جویم با سیزده قرن سابقه شهرنشینی توانستهاست فرهنگ و تمدن درخشانی از خود به یادگار گذارد، نگارنده در «فارسنامه دوم» تاریخچه آموزش و پرورش بخش جویم را از سده نخستین هجری تا عصر حاضر به رشته تحریر درآورده است.
در کتاب «بخش جویم نگین سبز لارستان» اسامی و تاریخ وفات ۶۴ تن از دانشمندان جویمی با ذکر تعداد ۶۰ اثر مکتوب باقی مانده آنها ذکر شده که خود نشانگر غنای فرهنگی این بخش است.
- اولین شاعر شناخته شده جویمی محمدبن علی جویمی است که در سدههای نخستین هجرت میزیسته و اشعار خود را به زبان عربی میسرودهاست.
- ملامحمد صالح بن ملاجمال هرمی (وفات ۱۳۱۰ ه. ش) بیشترین اشعار حماسی شاعران جویمی را به خود اختصاص دادهاست. وی تنها شاعر روشندل بخش جویم است که نابینا به دنیا آمد.
- شیخ عبدالعزیز روستایی بلغانی با ۵۰۹ بیت شعر بیشترین اشعار به جای مانده شاعران بخش جویم را به خود اختصاص دادهاست. همچنین طولانیترین مثنوی شاعران بخش جویم موسوم به " موش و گربه " در ۳۶۳ بیت توسط وی سروده شدهاست.
- شیخ یاسین بلادی (زنده در ۱۱۴۷ ه. ق) با نوشتن ۲۰ جلد کتاب بیشترین رقم تألیفات دانشمندان جویمی را به خود اختصاص دادهاست.
- عبدان بن محمد جویمی صحابی خاص امام حسن عسکری (ع) است که کتابی در حدیث از آن حضرت روایت کردهاست.
- شیخ احمد جویمی کتابدار مدرسه اسفریس نیشابور بود که با ابوالقاسم حسن فردوسی و محمد دقیقی طوسی مراوده و رفت و آمد داشت.
- شیخ صدرالدین کاریانی در جامع عتیق شیراز تفسیر کشاف زمخشری را تدریس میکردهاست. از حافظان قرآن کریم بوده و به نحوی بی نظیر هر سوره را از آخر به اول حفظاً میخواندهاست.
- پاکترین مرد ایران در زمان اردشیر ساسانی ارداویراف کاریانی نام داشت. وی که اوستا و زند را بهطور کامل از برداشت از اول عمر تا زمانی که برای سفر آخرت انتخاب گردید، هیچ گناهی نکرده بود. ویراف در محل آتشکده آذرفرنبغ سر و تن بشست و جامه سفید در پوشید و بوی خوش بر خویشتن کرد و پیش ایستاد. سپس بر تختی نشست سه جام گشتاسبی نوشید، سر به بستر همانجا بازنهاد و به خواب فرورفت. پس از هفت شبانه روز از خواب برخاست و مشاهدات خود را از جهان آخرت بازگفت که مجموع این مشاهدات را " ارداویرافنامه" خوانند.
- آذرباد مهر اسپندان (۲۶۰–۳۷۱ م) در محل آتشکده آذرفرنبغ کاریان در پیش هفتاد هزار مرد سر و تن بشست و نه من روی گداخته بر سینه او ریختند و او را هیچ آسیبی نرسید.
- شمس الدین لاغری از شاعران درباری بخش جویم که در خدمت سلاطین سلجوقی بوده با مجیر بیلقانی (متوفی ۵۸۶ ه. ق) و اثیر اخسیکتی (متوفی ۵۷۷ ه. ق) رفاقت و رفت و آمد داشت.
آرامگاه شش تن از دانشمندان بخش جویم در شهر شیراز قرار دارد.
- شیخ علی اصغر رحمانی جویمی (۱۳۰۱–۱۳۵۸ ه. ش) از مشاهیر شاعران معاصر فارس از شهر جویم برخاسته است. محقق و پژوهشگر ارزنده آقای صادق رحمانی مؤلف کتابهای «سیمای لارستان»، «انار و بادگیر»، «با همین واژههای معمولی»، «همه چیزها آبی است» از فرزندان فاضل آن مرحوم است.[18] دیوان اشعار مرحوم شیخ علی اصغر رحمانی جویمی تحت نام «سرود آفتاب» به اهتمام استاد صادق رحمانی چاپ و منتشر گردید. مرحوم رحمانی «اهلی» تخلص میکرد و غزلی از او چنین است:
یاد آن روزی که ما را سوی دلبر شد نظر… یاد آن وقتی که ما را سوی کویش بُد گذر
یاد باد آن دم که از تلخی هجران در گداز… داد ما را از لبان لعل شیرینش شکر
از سی و دو زان چهار و ده گرفتم کام دل… بی سی و یک داد بر من حقه یاقوت تر
همچو سیبش بُد ذقن سی، بیست چارش ماهتاب… ششصد و نه نا دمیده بر عذار آن پسر
اهلیا طبع تو سرشار است و در سر شوق عشق… عشق داری فارغی از مردم و از شور سر[19]
شهر جویم در آیینه سفرنامههای اروپایی به نحو زیبایی توصیف و تعریف شدهاست. غالب این سیاحان اروپایی که در عصر صفوی از جویم دیدن کردهاند، آن را در اوج شکوفایی مدنی یافتهاند.
- گارسیا فیگواروآ سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا در سال ۱۶۱۷ م. وارد جویم شده، او در این باره مینویسد:
- «بین بینارو و جویم زمین خیلی آباد بود. برنج و پنبه فراوان کاشته شده بود و در فاصله آنها نخلستانهای بزرگ دیده میشد. شهر کوچک جویم با گنبد کاشی کاری مسجد در وسط این مزارع حاصلخیز واقع بود. درخت نارون و بید که تا به حال در ایران دیده نشده کنار جویهای کوچک آب را مزین کرده بود. هوا خنک تر شده و آن حرارت چند روز قبل دیگر وجود نداشت. چنین به نظر میآمد که همه چیز حتی وضع لباس و رفتار مردم عوض شده بود.»
- شوالیه شاردن هنگام بازدید از شهر جویم در سال ۱۶۷۳ م. در وصف کاروان سرای بهرویه میگوید:
- «با اینکه من کاروان سراهای متعددی دیدهام و شرح دادهام، هیچکدام در بین راه اصفهان به خلیج فارس به این خوبی و قشنگی نبودهاست. در همین کاروان سرا بود که مسیو تونت هلندی یکی از سیاحان نامی عصر ما تپانچه اش بهطور اتفاقی خالی شد و رانش را سوراخ کرد و نزدیک به حال مرگ رسید. این کاروان سرا بنا بر اشعاری که بر دیوار آن نوشته شده در سال ۱۰۸۵ هجری مطابق با ۱۶۴۸ میلادی ساخته شدهاست.»
- توماس هربرت انگلیسی که در سال ۱۶۲۸ م. وارد جویم شده میگوید:
- «هیچ گونه مظهر حیات به غیر از شترمرغ و لک لک و مرغ سقا (پلیکان) در (صحرای جویم) یافت نمیشود.»[20]
- راینهارد پوهانکا آلمانی هنگام بازدید از شهر جویم در سالهای ۸۳–۱۹۸۲ م / ۳–۱۴۰۲ ه.ق مینویسد:
- تأسیسات موجود در جویم امروزه شامل دو کاروان سرای حیاط دار بزرگ است. هرکدام به ابعاد ۲۹×۲۹ متر که در یک گوشه کنار هم بنا شدهاند و با همدیگر مرتبط هستند. . کاروان سرایی که در قسمت شمالی قرار دارد، به این ترتیب ساخته شدهاست که در قسمت شمالی و جنوبی آن هر قسمت پنج اتاق دارد. در هر طرف به دالانهایی پله منتهی میشوند. همچنین با طویلههایی به شکل دالانهایی طویل در قسمت شرق به سبک زمان صفویه و متعلق به این دوره است. بنایی که در قسمت جنوب به آن اضافه میشود، هم دارای پنج اتاق و در هر قسمت فضاهای چهارگوشه و مربع شکل دارد، ولی باید متعلق به زمانی جدیدتر باشد و به خوبی با کاروان سرایی در بریز قابل مقایسه است. وضعیت فعلی هر دوی آنها بسیار خراب، قسمتهای اعظم آنها خراب و با دیوار محصور گشتهاست."[21]
- جان نیوبری که در سال ۱۵۸۱ م. تحت نام تاجر وارد جویم میشود، در گزارشهای خود جویم را سرشار از انگور و خرما میداند. او حداقل سه مرتبه از جویم دیدن کردهاست.
علاوه بر صدها سیاح خارجی، دهها تن از دانشمندان مسلمان نیز به بیان زیباییهای طبیعی و توسعه مدنی شهر جویم در دورههای مختلف تاریخی پرداختهاند.
- محمد بن احمد مقدسی (وفات ۳۸۱ ق) در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» مینویسد:
- «جویم ابواحمد مادر شهر بهشمار میآید. گستره روستا ده فرسنگ است. کوهها آن را فراگرفته، همه نخلستان و باغ است. از کاریزها و نهر کوچکی که در سمت بازار است آب مینوشند. میان جامع و بازار کوچهای دراز هست و آن بر تپهای زیباست که با پنج پله بالا روند و در میان حوضی است که از باران پر شود و هر روز به اندازه نیاز از آن برگیرند.»[22]
- شیخ یاسین (زنده در سال ۱۱۴۷ ق) در کتاب «الروضهٔ العلیه» مینویسد: «جویم از شهرهای زیبا و مستحسن و نیکو منظری است که آبهای سرشار، درختان و انهار و نخیلات و اثمار، و صالحان و اخیار آن را معمور و آباد ساختهاند.»
- وی که حداقل ۱۳ سال از عمر خویش را در جویم گذرانده، میافزاید:
- «... و این مدینه (شهر جویم) جایی بود که ما به آن ساکن شدیم و آرامش گرفتیم. بعد از واقعه عظیمی که در بحرین بر ما فرود آمد از آنجا خارج شده با اهل و عیال و خانواده و فرزندان در این شهر فرود آمدیم. اواخر سنه ۱۱۳۴ ق. در این شهر بودیم. چه شهری! انگار ما در فردوس برین و در کنار حور عین بودیم. قصد داشتیم تا آخر عمر مقیم آنجا شویم، اما هشدار که حوادث ایام روزگار ما را از این آرزو و امید محروم و ممنوع کرد و با این وجود ما تابع و فرمانبر ملک علُام هستیم و هرچه تقدیر فرماید به طوع و رغبت گردن نهیم.»[23]
- محمد حسن خان اعتمادالسلطنه (وفات ۱۳۱۳ ق) در «مرآت البلدان» مینویسد:
- «جویم و بیدشهر اسم بلوکی است میانه جهرم و لارستان، حاکم نشین این بلوک قریهای است موسوم به جویم که در اغلب کتب آن را جویم ابی احمد نوشتهاند. بقعه بسیار عالی و بعضی ابنیه خراب و آثار در این قریه مشهود و دلیل است که در سوالف ازمنه آباد بوده، اهالی این قریه شیعه اثنی عشری و سکنه سایر قرا اکثر شافعی مذهب میباشد.»[24]
- حاج میرزا حسن حسینی فسایی (وفات ۱۳۱۶ ق) در "فارسنامه ناصری" اظهار میدارد: "در جویم عمارت ویرانه بسیاری است که دلالت بر آبادانی زیاد دارد و مردمان بزرگ از جویم ابواحمد برخاستهاند.
در فصل بهار بر و بومش از لاله و سبزه تر … تو گویی که یاقوت رست از زبرجد[25]
شهر جویم در اشعار شاعران نیز انعکاس یافته که نشانگر نوع احساس ایشان به این شهر است.
ای صبا فاش بگو یار سبکبال کجاست … آن فسون چشم کمان ابروی تکخال کجاست
در سمرقند و بخارا، ری و بلخ و جویم … گر نباشد تو بگو آن بت کمسال کجاست[26]
از جویم خوب رفته تا باغ بلور … کردیم بساط کامرانی را جور
با یار عزیز در شبی سرد و خموش … رفتیم به سمت قریه اشکم شور
در اشکم شور شور و حالی کردیم … با آتش دل دفع ملالی کردیم
آن قدر شبی پر از گل شادی بود … که اندوه زدل دوباره خالی کردیم
در اشکم شور روز نوروز خوش است … گیتار که نیست حاجی فیروز خوش است
ای صباغی شاعر جویم برخیز … برخیز و بیا ماه شب افروز خوش است[27]
ای جوان جویمی بیدار شو … گندم از گندم بروید جو زجو
اندکی خود راشناس ای نوجوان … بعد ورزش، درس و مشقت را بخوان
تا بدانی عیب این شهرت کجاست … بهر چه فرقی نباشد دوغ و ماست
هست پنجاه سال مرکز شهر تو … گو چه کردند آن رئیسان بهر تو
بخش جویم خاک زرخیزی بدی … گر که مسئولین ما چیزی بدی
اولش با جیب خالی و غمین … وقت رفتن صاحب پول و زمین
خانه و ماشین و غیر جور جور … جمع کرده دور خود مانند مور
چونکه توساکت شدی او شیر شد … هر خری در این خرابه میر شد
عامل اصلی همین است ای عزیز … ساکتی تو خائنان در پشت میز
نیست تقوی و سوادت امتیاز … توی جویم این نیرزد یک پیاز
رمز دینداری اینها ریش شد … گرگ بود اندر لباس میش شد
کرد غارت جمله بیت المال تو … مطلقاً فکری نکرد بر حال تو[28]
کجا جویی؟ که از یم، یم تری تو … و از باغ ارم خرّم تری تو
عزیزی خوانده «شهر صالحانت» … که با این واژهها محرم تری تو[29]
امشب دل غریبم دارد هوای جویم… آن سرزمین خوب و دیر آشنای جویم
ای عشق آسمانی یاری رسان من شو… تا یک غزل بگویم امشب برای جویم
آنجا که کوه و قلعه یک دشت خاطرات است… از مردمان نامی از ماجرای جویم
من اهل این دیارم از مردم بنارو… من خوب آشنایم با جای جای جویم
روزی برو زیارت در بارگاه قاسم… تا بر تو عرضه دارد لطف و صفای جویم
گویند شاه جابر در اصل جویمی بود… خوابیده در بنارو در انتهای جویم
اینجا بهشت موعود یا شهر صالحان است… یا سرزمین احمد از اولیای جویم
بابونههای شهری بوی خدا ندارد… ای دل شبی سفر کن در دشتهای جویم
میخواهم عارفانه یک شمّه ای بگویم… از کان علم و بینش از گنجهای جویم
مردی که با کرامت با عشق و استقامت… میکوشد از دل و جان در اعتلای جویم
در فصل نوجوانی آبی و ارغوانی… بر برگ گل نوشته جغرافیای جویم
ای آشنای دیرین از دور کن صدایم… تا بال و پر بگیرم من در هوای جویم[29]
ولم از گود جویم میکند بار… دو صد اُشتر به زیر محمل یار
تحمل کن مرو یار حسینی… شب عید و قمر در عقرب است یار
دو چشمان نگارم چشم آهو… فکنده گود جویم ول هیاهو
اراده گر کند یک دم تواند… من مسکین کُشد با تیر ابرو[30]
به جویم میروم با اسب سرکش… برای دیدن آن روی مهوش
الهی دشمن مهدی بمیرد… که زد بر جان او یکباره آتش[31]
سلامی سبز چون صحرای جویم… نثار مردم دانای جویم
سلامی چون نوای گرم نایی… به آن پاکان با تقوای جویم
شبی در گلشن جویم سفر کن… کنار عاشقان گشت و گذر کن
اگر اهل دلی مانند نایی… نظر بر مردم صاحب هنر کن
شب سردی که در جویم رسیدم… من از مردم به جز گرمی ندیدم
به مانند جوانمردان جویم… نه من دیدم نه در جایی شنیدم[32]
من در همه حال شکر یزدان گویم… در شاه ره عبادت وی پویم
خواهنده ز احسان ویم یک حاجت… کابشخور بخت من برد از جویم
بیچاره منم که در دهی جا دارم… در خانه گرگ و پارس مأوی دارم
باشم به عذاب جاودانی جهان… ماتم که خدا چه سر و سودا دارم
از ماندن ده نه حال و نی مال مرا… نی دانش و بخردی و اجلال مرا
باشد که عنان کشم به شهری ز بلاد… تابد اگر آن کوکب اقبال را[33]
در خصوص تاریخ و جغرافیای عمومی شهر و بخش جویم تاکنون کتابهایی چاپ و منتشر شدهاست که عبارتند از:
- جویم شهر صالحان. کرامت اله تقوی. راهگشا. شیراز. ۱۳۷۵.
- جغرافیای عمومی بخش جویم. کرامت اله تقوی. راهگشا. شیراز. ۱۳۷۶.
- مجموعه مقالات. کرامت اله تقوی و دیگران. بنیاد معارف اسلامی. قم. ۱۳۷۷.
- بزرگان جویم. کرامت اله تقوی. همسایه. قم. ۱۳۷۸.
- تقویم تاریخ لارستان. کرامت اله تقوی. تخت جمشید. شیراز. ۱۳۷۹.
- شاعران بخش جویم. کرامت اله تقوی. تخت جمشید. شیراز. ۱۳۸۰.
- تقویم تاریخ جویم. کرامت اله تقوی. آفاق لارستان. لارستان. ۱۳۸۱.
- حضور خلوت. کرامت اله تقوی. همسایه. تهران. ۱۳۸۳.
- بخش جویم نگین سبز لارستان. کرامت اله تقوی. همسایه. تهران. ۱۳۸۳.
- جغرافیای تاریخی کاریان. کرامت اله تقوی. همسایه. تهران. ۱۳۸۷.
- شرفویه دارالمؤمنین. یداله پناهی. مصطفوی. شیراز. ۱۳۷۷.
- تاریخ لارستان. سید علاءالدین مورخ لاری. تصحیح و تحشیه محمدباقر وثوقی. راهگشا. شیراز. ۱۳۷۱.
- سیمای لارستان. صادق رحمانی. همسایه. قم. ۱۳۷۵.
- تاریخ مفصل لارستان (دو جلد). محمدباقر وثوقی و دیگران. همسایه. ۱۳۸۶.
کتابهای یاد شده، مراجع اصلی و مهم در مطالعات جویمشناسی محسوب میشوند.
- جغرافیای عمومی بخش جویم نوشته کرامت اله تقوی اولین کتاب جغرافیایی است که در لارستان چاپ و منتشر شدهاست. این کتاب در سال ۱۳۸۱ از طرف وزارت آموزش و پرورش مقام سوم کشور در رشته جغرافیا را به خود اختصاص داد. «اوقات شرعی به افق شهرهای لارستان» اولین بار در کتاب «تقویم تاریخ لارستان» تألیف کرامت اله تقوی در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات تخت جمشید شیراز چاپ و منتشر شدهاست. اوقات مستخرجه حداقل مدت سی سال کارایی و قابلیت استفاده دارد.
- کتاب «گل شب بو» سرایش بهروز ساربانی اولین کتاب شعر شاعر جویمی است که در سال ۱۳۸۰ به وسیله انتشارات همسایه چاپ و منتشر شدهاست.
- "پیام جویم" به سر دبیری کرامت اله تقوی اولین ماهنامه جویم است که از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۳ چاپ و منتشر میگردید.
- "گاهنامه نسیم جویم" به سردبیری عبدالمجید محمدی نیز از سال ۱۳۸۴ تاکنون در سطح استانی چاپ و منتشر میگردد.
- "صحبت نوی جویم" به سردبیری کرامت اله تقوی طی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ به انتشار اخبار و مسایل شهر و بخش جویم میپرداخت.
- اولین کتابخانه عمومی موسوم به "رستاخیز" تا سال ۱۳۵۸ در شهر جویم دایر و برقرار بود.
- "کتابخانه عمومی جویم" در سال ۱۳۷۴ با مدیریت کرامت اله تقوی افتتاح گردید و توسعه یافت. این کتابخانه با ۸۰۰۰ عنوان کتاب تنها کتابخانه عمومی شهر جویم بهشمار میآید که تحت نظارت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان است.
- " موزه شخصی کرامت اله تقوی" با صدها قطعه آثار عتیقه تاریخی شامل سکه، انواع سفالینه، کتیبههای سنگی و نسخههای خطی و نمونههای گوناگون فسیل تنها موزه موجود در بخش جویم میباشد.
- دکتر صغری استوار دارای مدرک دکتری تخصصی روانشناسی از دانشگاه شیراز از چهرههای شاخص فرهنگی شهر جویم است که هم اینک در دانشگاههای شیراز، مرودشت و ارسنجان مشغول تدریس میباشد. حضور ایشان در همایشهای بینالمللی روانشناسی و علوم تربیتی ایران، آلمان و اطریش و چاپ و انتشار مقالههای وی در مجلههای ایرانی و خارجی نشان گر روح خستگی ناپذیر و توانمندیهای والای ذهنی وی است.
- دکتر ناصر بهمنی از چهرههای فعال در عرصههای سیاسی، اجتماعی فارس در سی سال اخیر بهشمار میآید. معاونت اداره کل بهزیستی فارس، مدیریت هتل همای شیراز، دبیرکل حزب اعتدال و توسعه استان فارس، دبیر ستاد ریاست جمهوری روحانی در دو دوره ، مشاور دکتر نوبخت دبیرکل حزب اعتدال و توسعه ایران در سازمان برنامه و بودجه و نگارش و انتشار دهها مقاله در نشریههای معتبر استانی و کشوری در زمره سوابق بهمنی بهشمار میآید.
- دکتر کرامت اله تقوی نویسنده توانمند و محقق نام آشنای فارس تاکنون بیش ۳۰ کتاب در حوزه تاریخ و جغرافیای جویم، لارستان و جنوب فارس تألیف کرده که ۱۲ تای آن چاپ و منتشر شدهاست. نشریههای استانی و کشوری تاکنون پذیرای چاپ و انتشار ۶۳ مقاله پژوهشی ایشان بودهاند.
- وی هم چنین در نقشهای «مدیریت کتابخانه عمومی بخش جویم»، «دبیری انجمن میراث فرهنگی و گردشگری بخش جویم»، «دبیری انجمن شاعران و نویسندگان بخش جویم» و سردبیری ماهنامههای پیام جویم و صحبت نوی جویم منشأ تحولات فرهنگی ارزنده در منطقه جویم بودهاست. ثبت ۴۰ اثر تاریخی منطقه جویم در ردیف آثار ملی ایران، ثبت شهر جویم به عنوان یکی از نُه شهر تاریخی فارس در سال ۱۳۸۷ و مرمت چهار اثر تاریخی شهر جویم (دو کاروانسرا، یک حمام خزانه و مسجد جامع) با اعتباری بالغ بر ۷۰۰ میلیون تومان با هدف تغییر کاربری به بازارچه صنایع دستی و موزه مردمشناسی از خدمات ایشان محسوب میگردد.[34]
- سردار نوروزی اهل کاریان از دیگر شخصیتهای فرهنگی منطقه جویم بهشمار میآید. وی در سال ۱۳۴۸ با استخدام در روزنامه کیهان به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورد. عبدالرحمن فرامرزی و دکتر مصطفی مصباح زاده صاحب امتیاز و مدیر مسوول این روزنامه بودند. سردار فعالیت خود را از صفحه نیازمندیهای کیهان آغاز کرد و سپس به عنوان نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای کارکنان وسایل ارتباط جمعی، نایب رئیس شورای اسلامی کار کیهان و نماینده کارکنان مطبوعات برگزیده شد. در اواخر سال ۱۳۷۲ بازنشسته گردید و در سال ۱۳۷۳ به کاریان بازگشت.
- ریاست شوراهای اول و دوم کاریان، ریاست شورای بخش جویم و نایب ریاست شورای اسلامی شهرستان لارستان از جمله فعالیتهای اجتماعی ایشان بهشمار میرود.
- انتشار ویژه نامه کاریان کهن به ضمیمه هفته نامه میلاد لارستان در ۳۷ شماره، عضویت در هیئت امنای دانشگاه آزاد اوز و مدیریت وب سایت «نسیم کاریان کهن در تقویم تاریخ» از دیگر فعالیتهای فرهنگی ایشان است.
- کتاب «نسیم کاریان کهن در تقویم تاریخ» در سه جلد مهمترین اثر منتشره سردار نوروزی محسوب میشود که وسیله انتشارات ره آورد هنر شیراز چاپ و منتشر شدهاست.
- دکتر محسن شرفی[35] در سال ۱۳۶۴ در جویُم متولد شد. در سال ۱۳۸۶ در مقطع کارشناسی در رشته کشاورزی- علوم دامی از دانشگاه گرگان فارغالتحصیل و در سال ۱۳۸۹ در دانشگاه صنعتی اصفهان در مقطع کارشناسی ارشد از پایاننامه خود با موضوع «تأثیر محیط انجماد اسپرم بر توانایی لقاح و تکوین رویانهای آزمایشگاهی گوسفند» در رشته فیزیولوژی تولید مثل دفاع نمود. وی همزمان با تیم تحقیقاتی پژوهشگاه رویان اصفهان نیز همکاری داشته و بلافاصله در دورهٔ دکتری تخصصی رشته فیزیولوژی تولید مثل دانشگاه تهران پذیرفته شد. شرفی طی تحصیل در مقطع دکتری، همواره به عنوان دانشجوی برگزیده و ممتاز شناخته شد و از این رو به عضویت بنیاد ملی نخبگان ایران درآمد. دکتر شرفی خردادماه سال ۱۳۹۴ در نخستین جشنواره تولید مثل ایران به عنوان پژوهشگر برتر جوان برگزیده شد.
رتبه در استان
بخش جویم هفتمین بخش پرجمعیت استان فارس می باشد.[36]
لیست ۱۰ بخش پرجمعیت استان فارس به شرح ذیل است:
ردیف | بخش | شهرستان | جمعیت سال ۱۳۹۵ |
---|---|---|---|
۱ | بخش درودزن | مرودشت | ۳۷٬۸۲۶ |
۲ | بخش جره و بالاده | کازرون | ۳۵٬۵۲۴ |
۳ | بخش سیدان | مرودشت | ۳۲٬۸۵۰ |
۴ | بخش ششده و قره بلاغ | فسا | ۳۰۷۰۲ |
۵ | بخش جنت | داراب | ۲۹٬۸۵۲ |
۶ | بخش شیبکوه (فسا) | فسا | ۲۶٬۹۱۹ |
۷ | بخش جویم | لارستان | ۲۵٬۰۸۱ |
۸ | بخش میمند | فیروزآباد | ۲۴٬۸۸۵ |
۹ | بخش ارژن | شیراز | ۲۳٬۴۶۱ |
۱۰ | بخش فورگ | داراب | ۲۲٬۱۳۸ |
هم اکنون جمعیت بخش جویم از شهرستان زیر بیشتر است.
ردیف | شهرستان | مرکز | جمعیت سال ۱۳۹۵ |
---|---|---|---|
۱ | سرچهان | کره ای | ۲۳٬۱۲۹ |
منابع
- «نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵». مرکز آمار ایران.
- «جویم». دانشنامه جهان اسلام.
- تقوی، کرامت اله، برافتادن لار، برآمدن مناطق، روزنامه شیراز نوین، سال دوم، شماره ۲۵۴، شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶، ص ۱۵
- تقوی، کرامت اله. جویم شهر صالحان، ۱۳۷۵، ص ۲۱
- تقوی، کرامت اله. بخش جویم نگین سبز لارستان. ۱۳۸۳ صص ۱۱ و ۱۲
- تقوی، کرامت اله. جغرافیای عمومی بخش جویم، ۱۳۷۶، ص ۵۰
- تقوی، کرامتاله. جغرافیای عمومی بخش جویم. ۱۳۷۶. صص ۲۳ و ۲۴
- تقوی، کرامت اله. فارسنامه دوم. بخش جویم. ۱۳۸۱. ص ۸۷۹
- تقوی، کرامتاله. برسی تحولات سیاسی، اجتماعی منطقه جویم در عصر پهلوی. ۱۳۷۸. پایاننامه تحصیلی
- تقوی، کرامت اله. جویم شهر صالحان. ۱۳۷۵. ص ۲۴
- معین، محمد. مزدیسنا و ادب پارسی. ۱۳۳۸. جلد اول. ص ۳۰۸
- تقوی، کرامت اله. جویم شهر صالحان. ۱۳۷۵. صص۲۴و25
- ابوالقاسم احمد، جیهانی، اشکال العالم، ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، مقدمه و تعلیقات فیروز منصوری مشهد، به نشر،انتشارات آستان قدس رضوی،1368، ص110
- تقوی، کرامت اله. بزرگان جویم. ۱۳۷۸. صص ۳۵و۳۶
- تقوی، کرامت اله. تقویم تاریخ جویم. ۱۳۸۱. صص ۱۵ و ۱۰۳
- (تقوی، کرامت اله. بخش جویم نگین سبز لارستان. ۱۳۸۳. ص ۱۴
- تقوی، کرامت اله. معرفی جاذبههای تاریخی و گردشگری شهر و بخش جویم، ماهنامه صحبت نوی جویم، سال اول، شماره ۵، فروردین ۱۳۹۵، ص ۲ تا ۴
- تقوی، کرامت اله. شاعران بخش جویم. ۱۳۸۰. ص ۴۹
- رحمانی، شیخ علی اصغر. سرود آفتاب. ۱۳۸۲. ص ۲۶۲
- تقوی، کرامتاله. بخش جویم نگین سبز لارستان. ۱۳۸۳. صص ۴۸و ۴۹و ۵۰
- وثوقی و دیگران. تاریخ مفصل لارستان. ج۲. صص۱۰۷۵ و ۱۰۷۶
- مقدسی، محمد بن احمد. احسن التقاسیم. ص ۶۳۹
- تقوی، کرامت اله، بزرگان جویم، همسایه، قم، 1387، ص 172
- اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، مرآت البلدان (جلد چهارم)، تصحیح عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، دانشگاه تهران، تهران، 1367، ص231
- حسینی فسایی، میرزاحسن، فارسنامه ناصری (جلد دوم)، تصحیح و تحشیه دکتر منصور رستگار فسایی، امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۷، ص ۱۲۶۸
- کرامت اله تقوی (ولادت 1347)
- صادق رحمانی (ولادت 1344)
- علی محمد صباغی (ولادت ۱۳۳۰ ه. ش)
- امیر رضایی بنارویی (ولادت ۱۳۲۷ه. ش)
- حسین قلی حسینی شرفویی (ولادت ۱۳۲۸ ه. ش)
- مهدی ستمکش بنارویی (۱۲۸۴ – ۱۳۴۲ ه. ش)
- سالار رضایی بنارویی (وفات ۱۳۵۳ ه. ش)
- شیخ علی اصغر رحمانی جویمی (وفات 1358 ه. ش)
- حسینی ارسنجانی، سید محی الدین، نگاهی اجمالی به شهر جویم نگین تاریخ و فرهنگ لارستان، روزنامه شیراز نوین، ۲۵ مرداد ۱۳۹۷، ص ۸
- http://modares.ac.ir/index.jsp?fkeyid=&siteid=56&pageid=6577&tchcode=393109
- «نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۲۱ آبان ۱۳۹۲.