توقیف فلهای مطبوعات
توقیف فلهای مطبوعات عنوانی است که برای توقیف همزمان دهها نشریه اصلاح طلب و دستگیری روزنامهنگاران در اردیبهشت ۱۳۷۹ بدستور سید علی خامنهای توسط قوه قضائیه و با استناد به قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۳۳۹ (که اختیار دستگیری اراذل و اوباش پیش از ارتکاب مجدد به جرم را به قضات میدهد) انجام گرفت، و بیکاری صدها روزنامهنگار را در پی داشت،[1] بکار میرود.[2][3] اصطلاح «توقیف فلهای مطبوعات» را نخستین بار میرحسین موسوی در اعتراض به توقیف گروهی مطبوعات اصلاحطلب در سال ۱۳۷۹ بهکار برد.[4][5]
اصلاح طلبان که به پیروزی بزرگی در انتخابات مجلس ششم دست یافته بودند، امید داشتند که طی روزهای بعد با اصلاح قانون مطبوعات (که در ماههای پایانی عمر مجلس پنجم تغییر و محدودیتهای بیشتری را برای مطبوعات وضع کرده بود) مجدداً فضای رسانهای کشور را به آزادی نسبی ایجاد شده پس از دوم خرداد بازگردانند، اما سید علی خامنهای یا دستوری که بعد از اعلام آن توسط مهدی کروبی رئیس مجلس به حکم حکومتی معروف شد، مانع از اصلاح قانون مطبوعات شد. [6] [7]
بدین ترتیب فضای مطبوعاتی ایران، روزانه شاهد توقیف مکرر روزنامهها و دستگیری بیش از پیش روزنامهنگاران شد.
توقیف مطبوعات از روزنامه پرتیراژ جامعه آغاز گردید.[8] گرچه نشریات نیز دوباره با دریافت مجوز تازه فعالیت خود را از سر میگرفتند. مجلس پنجم در روزهای آخر فعالیت خود با اصلاح قانون مطبوعات اختیارات تازهای به دستگاه قضایی برای برخورد با مطبوعات داد. از جمله به جز مدیر مسئول روزنامه، نویسنده مقاله هم میبایست در برابر محتوای آن در دادگاه مطبوعات پاسخگو باشد. هچنین انتشار نشریهای همانند به نشریه توقیف شده ممنوع بود. به این ترتیب نشریات توقیف شده با دریافت مجوز تازه هم امکان انتشار نداشتند. پس از روی کار آمدن مجلس ششم و تلاش برای افزایش آزادیهای مطبوعاتی و لغو محدودیتها، علی خامنهای طی دستوری که حکم حکومتی نامیده شد مجلس را از تغییر قانون منع کرد.
قاضی مرتضوی که قبلاً به عنوان قاضی پروندههای امنیتی فعالیت میکرد، به عنوان قاضی مطبوعات منصوب شد و توقیف مطبوعات با استناد به قانون مربوط به کنترل اوباش را ابداع کرد.
بعضی از روزنامهنگاران دستگیرشده بعد از توقیف گسترده مطبوعات به چندین سال حبس محکوم شدند. اکبر گنجی و عمادالدین باقی دو روزنامهنگار فعال پیرامون قتلهای زنجیرهای همچنان دارای پرونده در دستگاه قضایی هستند.[9]
سخنرانی رهبری
این توقیف یک روز پس از سخنرانی معروف خامنهای انجام شد که در آن مطبوعات را به وابستگی به دشمن متهم ساخت:
بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمنند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بی.بی. سی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند!... من نه با آزادی مطبوعات مخالفم و نه با تنوع مطبوعات. اگر به جای بیست روزنامه، دویست روزنامه هم دربیاید، بنده خوشحالتر هم خواهد شد و از زیادی روزنامهها احساس بدی ندارم. اگر مطبوعات آن هر چه بیشتر باشند بهتر است، اما وقتی مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همتشان تشویش افکار عمومی، ایجاد بدبینی مردم به نظام است، ۱۰ تا ۱۵ روزنامه گویا از یک مرکز هدایت میشوند، تیترهایی میزنند که هر کس نگاه کند، فکر میکند همه چیز در کشور از دست رفتهاست! امید را در جوانان میمیرانند، روح اعتماد به مسئولین را در مردم ضعیف میکنند، نهادهای رسمی را تضعیف میکنند، مدل اینها کیست؟ مطبوعات غربی هم این گونه نیستند، این یک شارلاتانیزم مطبوعاتی است.
چندی پیش از آن سعید حجاریان در مقابل ساختمان شورای شهر با شلیک دو گلوله به دهانش ترور شده و جامعه که هنوز در تب و تاب پرونده بی سرانجام قتلهای زنجیرهای بود با معمای دیگری مواجه شد و برخی روزنامههای اصلاحطلب با اشاره به سوابق اقدامات سپاه و بسیج و گروه انصار حرب الله از احتمال دستداشتن اینان در ترور سخن گفته بودند، خامنهای از این احتمال هم عصبانی بود:
در هر حادثهای جو تهمت فضا را پر میکند تروری اتفاق میافتد، هنوز هیچ اطلاعی در دست نیست، هنوز از این که این حادثه را چه کسی انجام داده، هیچکس سر نخی نداشته، اما میبینید که در روزنامه تیتر میزنند، سپاه را متهم میکنند، بسیج را متهم میکنند، روحانیت را متهم میکنند، هدف از این کارها چیست؟ چرا با بسیج این قدر بد هستند؟
گرچه پس از دستگیری ضاربان روشن شد که عوامل ترور بر خلاف ادعای علی خامنهای و همانگونه که مطبوعات پیشبینی میکردند، ارتباطاتی با سپاه و بسیج داشتهاند.[11][12] خامنهای و برخی محققین سیاسی مثل عبدالله شهبازی این قتلها را به نفوذیهای متظاهر به مذهب در دستگاه اطلاعات ایران منتسب کردهاند.[13][14]
توقیف
پس از سخنرانی ویژه خامنهای که در جمع عدهای از هواداران در مصلی تهران برگزار گردید، قوه قضائیه طی دو نوبت تمام روزنامههای اصلاحطلب را توقیف کرد. توقیف روزنامههای تمام احزاب اصلاحطلب را بی کموکاست شامل میشد. از روزنامههای فتح و آفتاب امروز (نزدیک به مجمع روحانیون مبارز) تا روزنامه رسمی حزب مشارکت (که برنده اصلی انتخابات مجلس ششم بود). تنها روزنامههایی که وابسته به ارگانهای دولتی و تحت کنترل بیشتر بودند همچون همشهری و ایران جان سالم بهدر بردند.
- روزنامه گزارش روز
- روزنامه بامداد نو
- روزنامه آفتاب امروز
- روزنامه پیام آزادی
- روزنامه فتح
- روزنامه آریا
- روزنامه عصر آزادگان
- روزنامه آزاد
- روزنامه صبح امروز
- روزنامه مشارکت
- روزنامه بیان
- هفتهنامه پیام هاجر
- هفتهنامه آبان
- هفتهنامه ارزش
- ماهنامه ایران فردا
- روزنامه اخبار اقتصاد
جستارهای وابسته
پانویس
- «شمسالواعظین از سوابق کاریاش و تعطیلی مطبوعات میگوید، رؤیاهای شبانهام خبر و روزنامهاست». روزنامه اعتماد. ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶.
- «نارضایتی رهبری از مدیریت فرهنگی وقت کشور». روزنامه کیهان. ۱۵ آذر ۱۳۸۵. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۸ فوریه ۲۰۰۹.
- «هشت ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، فشار حکومت بر مطبوعات ایران افزایش مییابد». صدای آمریکا. ۹ نوامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۹.
- «گزارش سخنرانی دکتر توفیقی در خصوص چرایی حمایت کردها از مهندس موسوی». قلم نیوز. ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۸. دریافتشده در ۸ مرداد ۱۳۸۸.
- «به کجا چنین شتابان؟». مردمسالاری. ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۸. بایگانیشده از اصلی در ۸ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۸ مرداد ۱۳۸۸.
- https://basirat.ir/fa/news/150377/مروری-بر-ماجرای-توقف-رسیدگی-به-طرح-تغییر-قانون-مطبوعات-در-مجلس-ششم
- https://www.dw.com/fa-ir/حکم-حکومتی-کلاه-شرعی-بر-سر-قانون-اساسی/a-18271109
- BBCPersian.com
- gooya news :: politics : نامهٔ اکبر گنجی به دکتر عبدالکریم سروش: "آقای خامنهای باید برود"
- «متن کامل بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران». سایت علی خامنهای. ۱ اردیبهشت ۱۳۷۹.
- «سوابق درخشان تروریستها». روزآنلاین. ۶ دی ۱۳۸۵.
- ««مثل همیشه کار، کار دشمن است»». رادیو کوچه. ۱۳۹۰ فروردین ۰۲. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۹ ژوئیه ۲۰۱۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - «شاقولی بهنام آقای حسینیان». عبدالله شهبازی.
- «معمای سعید امامی و «قتلهای زنجیرهای»». عبدالله شهبازی.
پیوند به بیرون
- جبهه مشارکت: رئیسجمهور به قوه قضائیه اخطار قانون اساسی بدهد (روزنامه همشهری ۲۱ آذر ۱۳۷۹)