گرشاسپ (پسر زو)
گَرشاسپ یا گَرشاسب، پسر زَو، از پادشاهان پیشدادی است. او را نباید با گرشاسپ پهلوان و نیای رستم اشتباه کرد. هرچند در شاهنامه به تصحیح دکتر خالقی مطلق ابیات مربوط به گرشاسپ شاه, الحاقی شناخته شده و لذا نام او حذف شده است.[1]
گرشاسپ (پسر زَو) | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | گرشاسپ |
نام کامل | گرشاسپزَو |
منصب | شاه |
نژاد | کیان |
تختگاه | آمل |
ملیت | ایران |
سایر اطلاعات | |
پادشاهی | ۹ سال |
جنگ | با توران |
نتیجه | هزیمت گرشاسپ |
خانواده | |
نام پدر | زو |
نبیره | کیکاووس |
دوره | پیشدادی |
پیش از | کیقباد |
پس از | زو |
نام گرشاسپ از اوستایی کِرِساسپَ گرفته شده و به معنی «دارندهٔ اسب لاغر» است.
گرشاسپزو در شاهنامه
ایرانیان در دوران گرشاسپزَو و پدرش زَوطهماسپ به سبب شکست سختی که در زمان نوذر از تورانیان خورده بودند و حتی نوذر به دست افراسیاب کشته گشته بود، هرگز نتوانستند قد راست نمایند. نوذر هنگام محاصره پایتخت کشور توسط افراسیاب، پشت به قارن شاه ری گرم داشت، اما قارن نیز در آن زمان توان رویارویی با افراسیاب را نداشت. به همین سبب ایرانیان چشم یاری و کمک به زابلیان دوخته بودند.
زَوطهماسپ که در گذشت و گرشاسپزَو بر تخت ایران نشست، خبرش به توران رسید، افراسیاب که در آن زمان سپهسالار توران بود نه شاه توران، درنگ را جایز ندانست علیرغم بیمیلی پشنگ نیایش، از طریق خوار ری[2] به ایران هجوم آورد و ایرانیان نزد زال شتافتند[3] زال از پیری و کهولت شکوه نمود، امّا نوید رستم را در مشارکت و دفاع به ایرانیان داد، ولی رستم نوجوانی است که هنوز لباش بوی شیر میدهد.[4]
پسر بود زو را یکی خویش کام | پدر کرده بودیش گرشاسپ نام | |
بیامد نشست از بر تخت و گاه | به سر برنهاد آن کیانی کلاه | |
چو بنشست بر تخت و گاه پدر | جهان را همی داشت با زیب و فر | |
چنین تا برآمد برین روزگار | درخت بلا کینه آورد بار | |
به ترکان خبر شد که زو در گذشت | بر آنسان که بد تخت بیکاره گشت | |
بیامد به خوار ری افراسیاب | ببخشید گیتی و بگذاشت آب[5] |
پانویس
- فردوسی، ابوالقاسم؛ شاهنامه فردوسی، پیرایش دکتر جلال خالقی مطلق، تهران ۱۳۹۴، نشر سخن
- شاید همان ری باستان باشد
- البته همه این کشورها در خطر تهاجم توران قرار داشتند و چارهای جز یاری یکدیگر تحت یک اتحادیه نداشتند
- هنوز از لبت شیر بوید همی … دلت ناز و شادی بجوید همی
- شاهنامه. جلد دوم. گرشاسپ ص ۷۰
منابع
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.