یزدگرد دوم
یَزدگِرد دوم از سال ۴۳۸ تا ۴۵۷ میلادی، شانزدهمین پادشاه ساسانی بود. لقب او کی بَغِ مزداپرست بود. وی بعد از مرگ پدرش، بهرام پنجم (بهرام گور) بر تخت نشست.[1]
یزدگرد دوم | |
---|---|
شاهنشاه ایران و انیران | |
سلطنت | ۴۳۸ - ۴۵۷ میلادی |
پیشین | بهرام پنجم |
جانشین | هرمز سوم |
درگذشته | ۴۵۷ میلادی |
همسر(ان) | ملکه دینگ |
فرزند(ان) | هرمز سوم پیروز یکم بلاش زریر |
پدر | بهرام پنجم |
مادر | سپینود |
دین و مذهب | مزدیسنا |
نام
یزدگرد، اسم ترکیبی از «یَزَد» برگرفته از «یَزَتَه» به معنای «خدایی» و «کرتَه» به معنی «ساخته» است که در ترکیب، به معنی «خدا ساخته» است و شبیه به «بَغکَرت» ایرانی و «Theokistos» یونانی است. صورتهای دیگر این کلمه در فارسی میانه یَزدِکِرت (yzdkrt')، در سریانی یَزدِگِرد و ایزدِگِرد و یزدِگِر، در یونانی ایسدیگِردِس (Ἰσδιγέρδης) و صورتهای متفاوت دیگر، در فارسی جدید یَزدْگِرد، یَزدِگِرد، یَزدگَرد و یَزدکَرد، در تلمود ایزدِگِر و اَزگر، در عربی یَزدِجِرد (در شعر اغانی: اَزدکِرد)، و در ارمنی کلاسیک یَزکِرت (Յազկերտ) است.[2]
رویدادهای زمان پادشاهی یزدگرد
او در همان آغاز فرمانروایی، چنانکه طبری خاطر نشان میکند، بارعامهایی را که در اعیاد نوروز و مهرگان برپا میشد و از رسمهای دیرینهٔ نوروز در ایران باستان بود، لغو کرد. عامهٔ مردم در این بارعامها، اجازهٔ آنرا داشتند که بهطور آزادانه با شاه دیدار کرده و شکایات خود را مطرح کنند و شاه را حتی در برخی مواقع، مورد مؤاخذه قرار میدادند.[3] از طرفی منابع تاریخی، خاطر نشان میکنند که احتمالاً رسم مزبور، توسط یزدگرد یکم که منفورترین پادشاه ساسانی در نزد روحانیان زردشتی است، لغو شدهاست. در اعمال شهدا از رسم دیگری سخن رفتهاست، در ابتدا رسم ساسانیان این بود که هفتهٔ اول هر ماه، همه کس حق داشت، نزد مأمورین دولت رفته، از ظلمی که دربارهٔ او شده، شکایت کند و دعاوی خود را که رسیدگی نشدهباشد، به شاه عرض نماید. احتمال میرود که این رسم را یزدگرد دوم نسخ کردهباشد.[4]
چگونگی مراسم طرح شکایات در بارعام
آرتور کریستنسن، ایرانشناس دانمارکی مینویسد، پادشاهان نخستین ساسانی، سالی دو بار در اعیاد نوروز و مهرگان بار عام میدادند و ورود همه کس را از خرد و کلان آزاد میگذاشتند. چند روز قبل از طرف شاه اعلام میشد که بار عام خواهد داد تا شاکی و کسی که از او شکایت شدهبود، خود را برای جواب دادن، آماده کنند. پس آنگاه پادشاه به موبد موبدان امر میداد که مردمانی امین و مطمئن در مدخل قصر قرار دهد تا کسی از دخول متظلمان ممانعت نکند و اعلام مینمود که هر کسی در این موقع مانع شود از اینکه مظلومی شکایت خود را عرض کند، نسبت به خدا و پادشاه مرتکب گناهی عظیم شده و از امان قانون محروم خواهد بود. پس آنگاه مردان را داخل میکردند تخست به شکایاتی که طرف آن شخص پادشاه بود، رسیدگی مینمودند.
شاه موبد موبدان و ایران دبیر بذ و نگاهبان کل آتشکدهها (هیربذان هبربذ) را احضار میکرد و سپس برمیخاست و از تخت فرود میآمد و پیش موبدان موبد به داوری به دو زانو مینشست و میگفت «هیچ گناهی نیست نزد خدای تعالی بزرگتر از گناه پادشاهان و حق گذاردن پادشاهان نعمت ایزد تعالی نگه داشتن رعیت است و داد ایشان دادن و دست ستمکاران از ایشان کوتاه کردن پس چون پادشاهی راه بیداد سپارد زیردستان او خود را در خراب کردن آتشکدهها و شکافتن دخمهها مجاز خواهند دانست و ایت عبارت را بر زبان جاری میکرد من که بنده ناچیزی بیش نیستم در برابر تو قرار گرفتهام چنانکه تو فردا در برابر خدا قرار خواهی گرفت، اگر تو جانب خدا نگاهداری خدا نیز جانب تو نگاهدارد اما اگر جانب داری از شاه کنی خدا تو را کیفر دهد.» موبد موبدان در پاسخ میگفت «اگر خدا سعادت بندگان خود را بخواهد بهترین مرد مملکت را برای آنها انتخاب میکند و اگر مشیت او تعلق گرفته باشد که منزلت پادشاه را بنمایاند، کلماتی بر زبان او جاری میکند، شبیه آنچه تو الان بر زبان راندی.» سپس به دعوی رسیدگی میکردند.
اگر به قصور پادشاه صادر میشد، بایستی جبران و تدارک کند وگرنه شاکی را حبس میکردند و او را مجازاتی عبرتانگیز نموده، اعلام میکردند که «اینست سزای کسی که خواستهاست، به شاه نسبت ظلم بدهد و به کشور زیان رساند.» پس از ختم این عمل قضایی، پادشاه برمیخواست و به تفضیل خدا را شکر و ثنا میگفت، آنگاه مجدداً تاج بر سر مینهاد و بر تخت مینشست و از شاکیان دیگر دعوت مینمود که شکایات خود را عرض کنند. این روایات مسلماً تا حدی متکی به اسناد تاریخ است.[4]
جنگ و روابط خارجی
پس از نشستن بر تخت، یورشهای هپتالیان مجالی به او نداد تا به رومیان بپردازد. هنگام پادشاهی یزدگرد، پیمانی با بیزانس بست که بنا بر آن امپراتور روم شرقی تئودوسیوس دوم متعهد شد که رومیها، استحکاماتی در نزدیکی مرزهای ایران، بنا نکنند و هم قبول کرد که سالیانه مبلغی به ایران برای نگاهداری از دژهای دربند بپردازد تا از تجاوز و حملهٔ مردمان شمالی، به ایران و روم جلوگیری شود.[5]
شورش در ارمنستان
در دوران یزدگرد مذهب عیسوی در ارمنستان در حال گسترش بود. یزدگرد میخواست آن مملکت را در مذهب زرتشتی نگاه دارد تا اینکه از ایران جدا نشود ولیکن مسروب ماشتوتس نامی ارمنی، در سال ۳۹۷ میلادی، خطی برای زبان ارمنی اختراع کرده بود که باعث استحکام مبانی ملیت آنها، گردیده بود.
وزیر ایران مهرنرسی اعلامیهای منتشر و اصول مذهبی عیسوی را رد کرد. رؤسای روحانیون ارامنه، ردی بر این اعلامیه نوشتند و کار به اقدامات جبری کشید و ارامنه شوریدند[5] و روحانیون عیسوی جهاد را اعلام نمودند ولی مانند همیشه رقابت خاندانهای بزرگ ارمنستان، مانع انجام یک اقدام مشترک شد. شورشیان از امپراتور روم یاری جستند، ولی نتیجه نداد زیرا دولت بیزانس مشغول دفاع سرحدات خود و دفع هونها بود. یزدگرد، به ارمنستان لشکر کشی کرد و به سال ۳۱۵ میلادی، شورشیان را در جنگ سختی مغلوب کرد.[6]
به دنبال گرفتاریهایی که در ارمنستان برای وی پیش آمد نه فقط دوباره تعقیب مسیحیها شروع شد بلکه نسبت به یهود هم سختگیریهایی آغاز گشت.[3]
یزدگرد در سال ۴۵۷ میلادی به مرگ طبیعی درگذشت. بعد از فوت او نزاع بر سر قدرت، بین دو پسر او هرمز سوم و پیروز یکم در گرفت در این مدت همسر یزدگرد مادر هرمز و پیروز ملکه دینگ در تیسفون پایتخت ساسانی حکم می راند.
پانویس
- Daryaee, Yazdgerd II.
- Shahbazi, Yazdgerd I.
- زرین کوب، ص ۴۶۰
- کریستن سن، ص ۳۲۴ و ۳۲۵
- پیرنیا، ص ۳۱۵
- کریستن سن، ص ۳۱۱
منابع
- زرین کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۴
- پیرنیا، حسن (مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲
- کریستن سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۷
- Touraj Daryaee. «YAZDEGERD II – Encyclopaedia Iranica».
- Daryaee, Touraj (October 19, 2012). "Yazdegerd II". Encyclopædia Iranica. Retrieved 20 August 2018.
- Shahbazi, A. Shapur (July 20, 2003). "Yazdegerd I". Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 19 July 2017. Retrieved 20 August 2018.
پیوند به بیرون
يزدگرد دوم زادهٔ: ؟؟؟ م درگذشتهٔ: ۴۵۷ م | ||
عنوان سلطنتی | ||
---|---|---|
پیشین: بهرام پنجم |
شاهنشاه ایرانشهر ۴۳۸ – ۴۵۷ م |
پسین: هرمز سوم |