وشق
وَشَق∗ یا لینکس (به انگلیسی: Lynx) سردهای از گربهسانان است که شامل چهار گونهٔ وشق اوراسیایی، وشق کانادایی، وشق ایبری و گربه دمکوتاه است. این گربهسانان متعلق به زیرخانواده گربهایان کوچک هستند.[2]
وشق[1] | |
---|---|
چهار گونه وشق از بالا سمت چپ در جهت عقربههای ساعت: وشق کانادایی، وشق اوراسیایی، وشق ایبری، گربه دمکوتاه | |
آرایهشناسی | |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | طنابداران |
رده: | پستانداران |
راسته: | گوشتخوارسانان |
تیره: | گربهایان |
زیرخانواده: | Felinae |
سرده: | Lynx رابرت کر، ۱۷۹۲ |
نوع گونه | |
وشق اوراسیایی لینه، ۱۷۵۸ | |
گونهها | |
| |
پراکندگی وشقها: قرمز = ایبری، بنفش = کانادایی، سبز = گربه دمکوتاه، نارنجی = اوراسیایی |
زیستگاه وشق، جنگلهای کوهستانی با تراکم بالای بته و درختچه و علف است. وشقها، گربهسانانی با رنگ خاکستری و خالهای سیاه هستند و شباهت زیادی به گربهسانان دیگری بهنام کاراکال دارند که در سردهٔ دیگری قرار دارند.
نام
در ادبیات کهن به این جانور وَشَق گفته میشد که این نام از پارسی میانه vaχşak و پارسی باستانی vaχş[3] گرفته شده و در متنهای کلاسیک فارسی وشق نامیده میشده که به ترکی[4] و عربی هم راه یافتهاست. در منابع جدید فارسی به آن سیاهگوش میگویند. هوشنگ اعلم در مقاله «سیاهگوش» در دانشنامه ایرانیکا معتقد است که شباهت جانورشناختی و داشتن طره موی سیاهرنگ بر روی گوش میتواند توجیهگر نام سیاهگوش (وشق - Lynx) باشد که برخی نویسندگان مدرن به اشتباه برای این حیوان در نظر گرفتهاند. اما هوشنگ ضیایی در کتاب راهنمای صحرایی پستانداران ایران این حیوان را سیاهگوش نامیدهاست. همچنین در اطلس پستانداران ایران که توسط سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شده، نام حیوان، سیاهگوش آمده و تقریباً در تمامی کتبهای علمی در حوزه بومشناسی و حیاتوحش به این گربهسان سیاهگوش اطلاق شدهاست.[5][6][7][8][9] سیاهگوش در مقام مقایسه با کاراکال اندازهای بزرگتر و بدنی تنومندتر و پُرتر دارد و برخلاف کاراکال که در مناطق گرمسیری و بیابانی زندگی میکند، باشنده مناطق سردسیر کوهستانی و جنگلی است.[10]
به نوشته لغتنامه دهخدا در تنکابن به این حیوان پلنگمول هم گفته میشود.[11]
شکل ظاهری
وشقها دُمی کوتاه دارند و معمولاً بر روی نوک گوششان کاکُلچهای سیاهرنگ از مو روئیده است که علت نامگذاری آنها هم بهخاطر همین کاکل است. در زیر گردن وشقها یالی پشمی میروید که نوارههای سیاهرنگی دارد و در کل ظاهری شبیه به پاپیون دارد که البته همیشه قابل مشاهده نیست. وشقها همچنین دارای شاربهای (سبیلک) بلندی هستند.
وشقها پنجههای بزرگی دارند که بالشتکی برای راه رفتن بر روی برف زیر پنجهها را پوشانده. صورت ایشان هم پوشیده از موهای بلند است. رنگ بدنشان از قهوهای روشن تا خاکستری متغیر است و گاه خالهای قهوهای تیره روی بدنشان دیده میشود بهویژه بر روی دستها و پاها.
گونهها
در سردهٔ سیاهگوشها چهار گونه وجود دارد:
- سیاهگوش اوراسیایی (Lynx lynx): بزرگترین نوع سیاهگوش که در اروپا، قفقاز، ترکیه، ایران، آسیای میانه و ترکستان جنوبی و بیش از همه سیبری زندگی میکند.
- سیاهگوش کانادایی (Lynx canadensis): بومی کانادا
- سیاهگوش ایبری (Lynx pardinus): نادرترین نوع سیاهگوش که به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد و بومی شبهجزیره ایبری در جنوب غربی اروپا (اسپانیا و پرتغال) است.
- گربه دمکوتاه (Lynx rufus): بومی آمریکای شمالی
پیشینه وشق در ایران
از آنجا که سیاه گوش، پوستی با مویی پرپشت دارد؛ از پوست آن پوستین میساختهاند. پوستین درست شده از پوست سیاهگوش آنچنان نامدار بودهاست که گاه از خود واژه وشق به تنهایی برای اشاره به پوستین بهره برده میشدهاست؛ برای نمونه بدین بیت شعر مولوی میتوان اشاره کرد: «تا گریزی از وشق هم از حریر زو پناه آری بسوی زمهریر».[12] معروف بوده که بر تن کردن این پوستین، پیشگیرنده عارضه بواسیر است. در کتاب نامور طب سنتی، تحفهٔ حکیم مؤمن، پوشیدن پوستین وشق، «معین باه (= نیروی جنسی و شهوانی) و مقوی کمر» دانسته شده و همچنین موی سوختهٔ این جانور، بهر زخمهای مزمن، سودمند معرفی گشتهاست. همچون دیگر جانوران با خز مرغوب، مانند روباه و سمور و…، نیفه وشق هم محبوب بودهاست. نیفه، پوست و پوستین ساخته شده از پوشش تن جانور در زیر شکم و حوالی ناف است که از دیگر جاها نرمتر و لطیفتر است.[12][13]
نگارخانه
- سیاهگوش اورآسیا
- سیاهگوش کانادایی
- تولهٔ سیاهگوش
پیوند به بیرون
- درباره سیاهگوش ایبری، روزنامه شرق (به فارسی)
- نجات «سیاهگوش ایبریایی» از انقراض، بیبیسی پارسی
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Lynx». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۳ مارس ۲۰۰۷.
- Wozencraft, W.C. (2005). "Order Carnivora". In Wilson, D.E.; Reeder, D.M. Mammal Species of the World: A Taxonomic and Geographic Reference (3rd ed.). Johns Hopkins University Press. pp. 541–542. ISBN 978-0-8018-8221-0. OCLC 62265494.
- «lynx | meaning of lynx in Longman Dictionary of Contemporary English | LDOCE». www.ldoceonline.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۹.
- http://www.nisanyansozluk.com/?k=Vaşak
- https://www.sabah.com.tr/galeri/yasam/farscadan_turkceye_gecen_sozcukler/115
- ضیایی، هوشنگ. راهنمای صحرایی پستانداران ایران. کانون آشنایی با حیاتوحش. پاییز 1387
- معرفی سیاهگوش در وبسایت رسمی سازمان حفاظت محیط زیست
- معرفی سیاهگوش در وبسایت کویرها و بیابانهای ایران
- صفحه معرفی سیاهگوش در وبسایت انجمن یوزپلنگ ایرانی
- نام سیاهگوش در فهرست پستانداران ایران، وبسایت دانشگاه حکیم سبزواری بایگانیشده در ۲۴ اوت ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine
- Hūšang Aʿlam, “Caracal,” Encyclopaedia Iranica, Online Edition, 15 April 1990 . It has black ear tufts—a feature which, in addition to zoological kinship, may justify the name sīāhgūš erroneously applied to it by some modern authors (e.g. , Eʿtemād, ibid. , who, however, unduly calls the caracal kārākāl in Persian).
- وشق لغتنامهٔ دهخدا
- علیاکبر دهخدا و دیگران، سرواژهٔ «وشق»، لغتنامهٔ دهخدا.
- علیاکبر دهخدا و دیگران، سرواژهٔ «نیفه»، لغتنامهٔ دهخدا.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ وشق موجود است. |
اطلاعات مرتبط در ویکیگونه: Lynx |