ارسباران
ارسباران[2] یا قره داغ[3][4][5] ناحیه کوهستانی وسیعی است در شمال استان آذربایجان شرقی، و از شهرستان های اهر، کلیبر و ورزقان است که از شمال کوه قوشا داغ[6] در جنوب اهر تا رود ارس گستردهاست.[7] ارسباران در شرق با شهرستان مشگینشهر و مغان، در جنوب با شهرستان سراب ، و در غرب با شهرستان تبریز و شهرستان مرند هممرز است. در سال ۱۹۷۶، یونسکو ۷۲٬۴۶۰ هکتار از اراضی منطقه، در محدودهٔ '۴۰ °۳۸ تا '۸ °۳۹ شمالی و'۳۹ °۴۶ تا '۲ °۴۷ شرقی، را به عنوان ذخیرهگاه زیستکره ثبت کرد. توصیف کلی یونسکو به این قرار است، این ذخیرهگاه زیستکره در کوهستانهای قفقازی ایران نزدیک مرز کشور با جمهوری آذربایجان و ارمنستان قرار دارد. ناحیه، با قرار گرفتن در بین مناطق خزری، قفقازی و مدیترانهای، کوههایی تا ارتفاع ۲۲۰۱ متر، علفزارهای آلپی، دشتهای نیمهخشک، مراتع و جنگلها، رودها و چشمهها را شامل شدهاست. ارسباران محل زیست حدود ۲۳٬۵۰۰ کوچنشین است که عموماً در مناطق بین شهری ناحیه زندگی میکنند. فعالیتهای اقتصادی در زیستگاه کشاورزی، دامداری، باغبانی، صنایع دستی و گردشگری را شامل میشود، اما در بخشهای شهری فعالیتهای تجاری نیز در جریان است.[8]
تاریخ
در زبان محلی این ناحیه با نام قرهداغ نیز شناخته میشود و گفته شده نام قرهداغ به علت کثرت کوههای منطقه ساخته شده، با این توضیح که قره در زبان ترکی بر بزرگی، انبوهی، کثرت و درهمتنیدگی دلالت میکند،[9] هرچند در منابع ماقبل دورهٔ صفویان اشارهای به قره داغ نشدهاست.[10] در کتاب «مسالک و الممالک» ابن حوقل از مکانی به نام "سیاهکوه" اسم میبرد، که در مجاورت آن نسلی از "ترکان" زندگی میکردند.[11] اما بنظر میآید که سیاهکوه مذکور با شبهجزیره سیاهکوه در سواحل شمال شرقی دریای خزر، یکی باشد.[12]
در گذشته در گویش آذربایجان فقط به منطقه حاشیه رود ارس آرازبار یا ارسبار اطلاق می شد اسم منطقة قرهداغ در آثار جغرافیایی، تاریخی و مکاتبات رسمی اداری به صورتهای مختلف قرهداغ، قراجه داغ، قرجه داغ و قرچه داغ آمده است. اما از سال 1315 ش با سفر دوم رضاشاه به منطقه، با هدف نظارت در چگونگی اسکان ایلات، اسم تاریخی و مرسوم قرهداغ به واسطة سیاستهای دولت پهلوی در زدودن اسامی ترکی مکانهای جغرافیایی در آذربایجان، به ارسباران تغییر نام داده شد.[13]
در نوشتههای تاریخی قدیمتر نام کلیبر، بذ قید شدهاست.[14] علی بن حسین مسعودی مینویسد، در ناحیهٔ بذین با مریدان جاودان، پسر شهرک، قیام کرد.[15] بعد از یک سری شکستها بابک که از ایرانیتباران محل بود در موطن خود محاصره شد … بذین که زادگاه او بود، حالیه در ۳۲۳ هجری، هنوز مملکت بابک نامیده میشود.[16] ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ صفحات زیادی را به کلیبر اختصاص دادهاست.[17] نوشته او چنین آغاز میشود، آغاز به پا خواستن بابک به سال ۲۰۱ بودهاست. پایتخت او شهر بذ بود و از سپاهیان خلیفه بسیاری را کشته بود.
یاقوت حموی هشتصد سال پیش کلیبر را اینگونه توصیف میکند، بذ: جایی در بین آذربایجان و اران. بابک خرمدین، که علیه معتصم شورش کرد، از اینجا برخاسته است … در این ناحیه انارهایی با زیبایی بینظیر، انجیر، و انگور به عمل میآید، که آن را در تنورها خشک میکنند چرا که آفتاب همواره پشت ابری ضخیم پنهان است…[18] یاقوت حموی در وصف اهر چنین نوشتهاست، اهر، علیرغم وسعت کمش، اقتصاد شکوفایی دارد. این شهر بین تبریز و اردبیل قرار گرفته و توسط امیری به نام «ابن پشتگین» اداره میشود …[19]
هر دو شهر، تا حدی، اهمیت خود را در دوران ایلخانان مغول از دست دادند. حمدالله مستوفی در نیمهٔ قرن هشتم هجری چنین مینویسد: اهر شهرکی کوچک و هوایش سرد است …[20] مستوفی کلیبر را اینگونه وصف میکند: قصبهای است در میان بیشه افتاده و کوهستان بزرگ و قلعه نیکو دارد، و در پای آن قلعه رودی روان است هوایش معتدل است و آبش از رود مذکور و حاصلش قلعه و انگور و میوه باشد، و مردمش از ترک و تالش ممزوجاند و شافعی مذهب … [21] در توضیحی که مترجم فرانسوی کتاب یاقوت آورده به جای تالش کلمهٔ مغول را آوردهاست.[18]
اهر در کانون توجه صفویان قرار داشت. آنها سعی داشتند آذربایجان را به عنوان خاستگاه و مقر سلسلهٔ خود مطرح کنند. در این راستا برای مثال شاه عباس بزرگ دو بار در سالهای ۱۶۰۵ و ۱۶۱۱ از شهر دیدن کرد.[22]
در تمام دورهٔ قاجاریان ارسباران توسط شاهزادگان قاجار اداره میشد.[23] عباس میرزا برای مدتی اهر را مرکز فرماندهی خود علیه روسها قرار داد.[24] در آن زمان عشایر ارسباران قسمت عمدهای از جنگاوران قشون ایران را تأمین میکردند[25] و به همان نسبت نیز صدمات جنگ را متحمل میشدند. برای نمایش بیچارگی اهالی ارسباران در اوایل قرن نوزدهم دو گزارش از دیپلماتهای انگلیسی را در اینجا میآوریم: جیمز موریر، مؤلف «ماجراهای حاجی بابای اصفهانی»،[26] که دویست سال پیش از اصلاندوز دیدن کرده مینویسد، وقتی به اصلاندوز رسیدیم، به جای روستا، مکانی را یافتیم شامل مجموعهای از سرپناههایی که تعدادی ایلات بدبخت فرار کرده از اراضی روسیه با نی و نمد برپا کرده بودند. در اینجا تپهای مصنوعی مخروطی شکلی بود منسوب به تیمور لنگ، که ایرانیان با کشیدن نردهای در اطراف آن را به صورت سنگری برای دفاع از سواحل ارس آماده میکردند....[27] رابرت میگان خمارلو را چنین توصیف میکند،... روستای خمارلو، در دامنهٔ کوههای شیبدار قرار گرفتهاست. منازل ساکنین در شیب کنده شدهاند به نحوی که خانهها فقط یک دیوار گلی دارند که در آن دریچهای ۳–۴ فوت مربعی نقش پنجره را دارد و چند تکه تخته پاره شکسته به جای در نصب شدهاست … ساکنین فقیرترین مردمی بودند که تاکنون دیدهام. مردان و زنان، کهنهای به تن کرده بودند و کودکان تا هفت ساله لخت بودند. آنها تعداد کمی گوسفند و بز، و ذخیرهای کافی انگور داشتند که به خوبی تا زمستان نگاه داشته بودند….[28] اهر در طی جنگ به شدت آسیب دید. مسافرین فرنگی که در دوره بین ۱۸۳۷–۱۸۴۳ اهر را دیدهاند آن را «شهری در وضعی اسفبار» وصف کردهاند. بر اساس برداشت آنها، شاهزادگان قاجار، که به عنوان حکمران قره داغ به شهر اعزام میشدند، به این فکر بودند که جیبشان را قبل از پایان مأموریت پر کنند.[29]
ارسباران یکی از کانونهای جنبش مشروطه ایران بود، چرا که عشایر ارسباران در مناقشات مسلحانهٔ جنبش درگیر شده بودند؛ فرماندهی نیروهای انقلابی و ضدّ-انقلابی به ترتیب بر عهدهٔ دو قرهداغی، یعنیستار خان و رحیم خان چلبیانلو بود. در زمان رضا شاه بسیاری از کوچنشینان منطقه یکجانشین شدند.[30] نتیجه آنکه، ارسباران از کانون اخبار ایران خارج شد.
قابلیتهای توریستی ارسباران
اعلام بخشی از ارسباران به عنوان زیست کره توسط یونسکو ٔبر پتانسیل توریستی منطقه صحه گذاشت.[31] زیبایی طبیعت ارسباران حتی نظر غربیانی را که منطقه را دیدهاند بخود جلب کردهاست. برای مثال، یک گردشگر کانادایی کلیبر را اینگونه توصیف میکند، شهری دورافتاده و خواب آلود در میان کوههای سر به فلک کشیدهای که قلههایشان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شدهاند. … مکانی است عالی؛ به طراوت و سر سبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران.[32]
زیست کره ارسباران علاوه بر آن که تحت تأثیر اقلیم مدیترانهای است در شعاع اثر اقلیمهای خزری و قفقازی نیز قرار دارد و به دلیل وجود اختلاف ارتفاع زیاد، از آب و هوا و اقلیمهای متنوعی بر خوردار است. میانگین بارش سالانه در ایستگاه هواشناسی کلیبر در یک دوره ۲۰ ساله، ۴۶۱ میلیمتر بود. بارندگی نسبتاً زیاد در این منطقه، که بیشتر به صورت برف است، و تبخیر کم آن باعث شده تا جویبارهای زیادی از کوهستانهای مرتفع آن سرچشمه گرفته و به داخل رود ارس وارد شوند.[33]
از نظر جغرافیایی گیاهی ارسباران محل برخورد سه اقلیم مختلف خزری، قفقازی و مدیترانهای است. شکل ظاهری و توزیع پوشش گیاهی ارسباران قانونمندی خاصی دارد، بدین ترتیب که دامنههای جنوبی اصولاً پوشیده از مرتع است و جنگل عمدتاً در دامنههای شمالی و بین ارتفاعات ۸۰۰ متر تا حدود ۲۲۰ متر مشاهده میشود و مناطقی با ارتفاع بیشتر از ۲۲۰۰ متر و کمتر از ۸۰۰ متر مرتعی است.[34] در پارک ملی ارسباران ۲۲۰ گونه پرنده، ۳۸ گونه خزنده، پنج گونه دوزیست، ۴۸گونه پستاندار (نظیر کل و بز، گراز، خرس قهوهای، گرگ، «وشق» (سیاهگوش) و «پلنگ») و ۲۲ گونه ماهی شناخته شدهاست. از گونههای پرندگان بومی ارسباران میتوان به «قره خروس قفقازی[35][36]» کبک، دراج و قرقاول و انواع پرندگان شکاری و تعداد بیشماری پرندگان آبزی و خشکیزی اشاره کرد. «مارال»، گونهٔ منقرض شدهٔ منطقهٔ ارسباران نیز با انتقال هفت راس از پارک ملی گلستان در فضایی به وسعت هفت هکتار در مرکز تحقیقاتی آینالو رها شده و در حال احیا است. ارسباران صرف نظر از جاذبههای شکارگاهی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دلیل وجود گونههای گیاهی و جانوری کمیاب، چشماندازهای بکر و وسیع و شکنندگی و آسیبپذیری بالای خود در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۲ شمسی ابتدا به عنوان منطقهٔ ممنوعه و سپس منطقهٔ حفاظت شده تحت حفاظت و نظارت اعلام شده و چندی پیش نیز به پارک ملی ارسباران ارتقا یافت.[37]
در این میان جنگلهای بلوط[38] «ممرز» به همراه گونههایی چون «کیکم»، «سماق»، «زرشک»، «انار وحشی»، سیب و گلابی وحشی، تمشک وزغالاخته معرف مناطق جنگلی متراکم با اقلیم مرطوب، حکایت از غنای جنگلی این منطقه میکنند. میوه جنگلی قرهقات نیز در جنگلهای ارسباران به وفور یافت میشود. به دلیل شرایط خاص و ویژهٔ اقلیمی و جغرافیایی، منطقهٔ ارسباران از پوشش غنی و متنوع گیاهی و قارچی برخوردار است. از میان دو هزار و ۴۰۰ گونه شناسایی شده در آذربایجان حدود هزار و ۴۰۰ گونه از مجموع آنها در جنگلهای ارسباران زیست میکنند. طی سالهای اخیر نیز دکتر محمدرضا آصف طی چند سال نمونهبرداری مستمر و مداوم، قارچهای منطقه ارسباران را جمعآوری، شناسایی و بیش از ۲۵۰ گونه قارچ از منطقه گزارش کردهاست.[39][40][41]قارچ دنبلان در بیشههای منطقه ارسباران، مخصوصاً در نزدیکیهای روستای دریلو به وفور یافت میشود. قابل توجه است که دنبالان در زبان ترکی به معنی متورم میدهد؛ بدین ترتیب که این قارچ در حین رشد خاکهای بالای خود را اندکی بالا میآورد و اهالی از همین نشانه قارچ را پیدا میکنند. بعلاوه، همین نام با مسمی بر قدمت استفاده از این قارچ غذایی در منطقه ارسباران دلالت میکند.
یک تحقق اخیر سه نقطه را با بالاترین توانمندی گردشگری مشخص کردهاست.[42] این سه مکان، که در مجاورت جاده کلیبر - عاشقلو (مسیر عباسآباد-آینالو - وایقان) قرار گرفتهاند، عبارتند از قلعه بابک، دره مکیدی و آینالو. البته، مکانهای زیادی وجود دارند، که علیرغم شناخته بودن به مردم محل، هنوز مورد توجه گردشگران قرار نگرفتهاند. برای مثال، زیارتگاه بابا سیف الدین تا قبل از تخلیه کامل روستای گرمناب مورد توجه اهالی، چه شیعه و چه اهل حق، قرار داشت. زوار در محیط سر سبز گوسفندی قربانی را کباب کرده و هنگام ترک محل از درختان دغدغان ریسمانهای رنگی آویزان میکردند. لیست دیگر زیارتگاههای منطقه در سایتهای اینترنتی منتشر شدهاست.[43]
ییلاقهای متعدد در مناطق کوهستانی علاوه بر زیبایی طبیعیشان فرصت مناسبی برای مشاهده فرهنگ عشایری فراهم میکنند. ییلاق ایل بسطاملو در مراتع بین روستای شجاع آباد و قلعه بابک (قلعه بذ)، کوههای روستای علیآباد (کلیبر), چپرلی و آقداش از دیدنیترین ییلاقها هستند.
چشمههای آب گرم ارسباران در زمرهٔ جاذبههای گردشگری هستند که اخیراً مورد توجه قرار گرفتهاند. بنا به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد، تأسیسات آبدرمانی کلیبر که در تیر ماه ۱۳۹۲ راه اندازی شد، بزرگترین مجتمع آب درمانی کشور است. این مجتمع در نزدیکی روستای متاللی احداث شده و شامل استخرهای سرپوشیده با سقف متحرک زنانه، مردانه، سونا و جکوزی، مجموعه رستوران، بوفه، کافی شاپ، سالنهای ورزشی، بدنسازی، فضای بازی کودکان، رختکنهای مجهز، پارکینگ و نمازخانه به علاوه واحدهای تجاری میباشد.[44][45]
علاوه بر مورد یادشده، تقریباً در هر آبادی ناحیه نوعی نشان اختصاصی (Landmark) وجود دارد. بعضی از اینها میتوانند جاذبه گردشگری داشته باشند. در اینجا سه نمونه را ذکر میکنیم. ۱) یکی از دیدنیهای کوانق درخت چنار کهنسال کاملاً سر حالی، به قطر تقریبی سه متر، است که که در ورودی روستا قرار دارد. به گفته اهالی این روستا این درخت قدمتی بیش از ۵۰۰ سال دارد. تصویر این درخت ضمیمه شدهاست. ۲) در قبرستان روستای صومعه درخت سرو عجیبی وجود دارد. این درخت کهنسال در تمام قسمتهای تنه خود حتی شاخهای کوچک حالت پیچ خورده دارد و از سایر درختان سرو که در آن منطقه و قبرستان وجود دارند متمایز است.[46] درخت کهنسال بلوط در روستای چریق و درختان چنار کهنسال در روستاهای ی شاهحیدر، مکیدی و طوعلی سفلی از دیگر جاذبههای منطقه حفاظت شده ارسباران محسوب میشوند.[47]
جمیعتشناسی منطقه
در آغاز جنگهای روس - ایران بخش مهمی از مردم زندگی عشایری داشتند. شش ایل عمده شیعه ترکزبان[48] عبارت بود از چلبیانلو (۱۵۰۰ خانوار)، قاراچورلو یا قره چورلو (۲۵۰۰ خانوار)، حاج علیلو (۸۰۰ خانوار)، بیگ دیللو (۲۰۰ خانوار)، و گروههای دیگر (۵۰۰ خانوار).[25] آن زمان، اهر به عنوان مرکز ناحیه ۳۵۰۰ نفر جمیعت داشت.[49] جمعیّت عشایری ارسباران در دو قرن بعدی زیاد نشد. در سالهای ۱۹۶۰ و ۲۰۰۸ این جمعیت، به ترتیب ۳۰۰۰۰[50] و ۳۶۰۰۰[51] نفر تخمین زده شدهاست. در طول زمان به تدریج سر ریز جمعیت عشایری در روستاها ساکن شدند. در آغاز سده بیستم میلادی منطقه شامل ۴۰۰ روستای مسلماننشین و ۱۷ روستای ارمنینشین بود.[52] بروز قحطی و بی سامانیهای پس از جنگ جهانی دوم شروعی بود برای مهاجرت اهالی ارسباران به حاشیه تبریز و تهران و فعالیت به عنوان نقاش ساختمان. اصلاحات ارضی سالهای ۱۳۴۲–۱۳۴۴ باعث شتاب بیشتر مهاجرت شد.[53] اعلام ارسباران به عنوان منطقه حفاظت شده در سال ۱۳۵۰، بدون جبران خسارات مالی اهالی، یک فاجعه انسانی بود. روستائیانی که دیگر مجاز به نگهداری بز نداشتند و آخرین ممر زندگی را از دست داده بودند ناچار دهات را تخلیه کردند. مثلاً: جمعیت روستای عباسآباد از ۶۰ خانوار سال ۱۳۴۹، به ۱۲ خانوار در سال ۱۳۸۴، رسید. در عرض همین زمان همهٔ روستاهای نزدیک (آینالو، ینگی قیشلاق، گاویران و گرمناب از سکنه خالی شده بودند)
پس از انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جهور شایعهای پخش شد مبنی بر آنکه دولت به در خواست یونسکو با پرداخت پول روستاها را تخلیه خواهد کرد. عدهای از مهاجرین برگشته و خانههایی مدرن ساختند. به هر روی پس از فروکش کردن شایع مذکور، جمعیت ناحیه در حال افزایش است. معاون عمرانی استاندار آذربایجانشرقی از پدیده مهاجرت معکوس در مناطق کلیبر و خداآفرین سخن گفتهاست.[54] البته، به علت نبود فرصتیهای شغلی برای جوانان، ترکیب جمعیّت کاملاً نامتقارن است و به قول محسن رضایی، روستاها به خانه سالمندان تبدیل شدهاست.[55]
زبان
زبان گفتاری مردم زبان ترکی آذربایجانی است که متعلق به شاخه غربی گره جنوبی - غربی (اغوز) خانواده زبانهای ترکی میباشد.[56] اغلب مردم، بعلاوه، با زبان فارسی آشنایی دارند. تا اوایل دهه پنجاه شمسی، اهالی مسن چهار روستا (چای کندی، کلاسر[کلاسور=کلاثور]، خوینرود، ارزین) قادر با مکالمه به زبان تاتی[57] بودند.[58] این مشاهده و دیگر منابع تاریخی خمیرمایهای بود برای اثبات «زبان آذری» توسط احمد کسروی و دیگر تاریخ شناسان و زبان شناسان مانند مینورسکی، که بر پایه آن پیش از ورود ترکان به آذربایجان در زمان سلطان محمود غزنوی (حدود هزار سال پیش) مردم آذربایجان به زبان آذری حرف میزدند.[59][60][61][62]
در مناطق کوهستانی، به دلیل مشکل انتقال مکالمه، تکامل زبان سوتی امری رایج است.[63] تا قبل از شیوع تلفن همراه، در ارسباران اکثر مردان و پسران قادر به ارتباط مؤثر دوردست با سوت زدن بودند. امروزه، زبان سوتی عمدتاً به تقلید آلات موسیقی منحصر شدهاست و شنیدن اجرای استادانه موسیقی عاشقی با سوت در سراسر منطقه اتفاقی عادی است.
دین
اکثریت مردم پیرو مذهب شیعه دوازدهامامی هستند. همچنانکه در بالا اشاره شد، تا اوایل قرن بیستم جمعیت مسیحی قابل ملاحظهای در روستاهای ارسباران زندگی میکردند.[52] آخرین فرد ارمنی منطقه در سال ۱۳۵۵ از دنیا رفت. در برخی روستاها، برای مثال گرمناب، قبرستان ارمنیها بیش و کم دست نخورده باقیماندهاند. تعداد قابل توجّهی از اهالی پیروان اهل حق (گوران در زبان آذری) هستند. همه گورانها در اصل متعلق به ایل شاملو هستند. این طایفه یکی از ارکان عمدهٔ قزلباشها در عهد شاه اسماعیل بود.[64] از روستاهای عمده شاملونشین میتوان عاشقلو، مرکز بخش منجوان را نام برد.
هویت فرهنگی
دو عامل در جهتگیری کلی هویت فرهنگی مردم ارسباران به سمت فرهنگ شفاهی نقش تعیینکننده داشتهاند. ۱) یکی نبودن زبان گفتاری با زبان کتابی. ۲) بخاطر ساختار خاص زبان ترکی، مرز بین خاطرات فردی و خاطرات جمعی مبهم است، مشخصهای که ایجاد فرهنگ شفاهی را در اشکال گوناگون بسیار آسان میکند.[65] در زمینه گرد آوری و مکتوب کردن این فرهنگ و مطالعات تطبیقی با فرهنگ نواحی پیرامونی کار آکادمیک زیادی انجام نشدهاست. با اینحال، شاعران منطقه، احتمالاً با الهام از رهیافت شهریار در کتب حیدربابایه سلام،[66] ویژگیهای فرهنگ قره داغ را در اشعار خود منعکس کردهاند. بر جستهترین اثر، از دیدگاه مجملی، در این زمینه شعر محمد گلمحمدی است با عنوان قره داغ.[67][68] برای نشان دادن اهمیت این شعر، ذکر مثالی کفایت میکند. گلمحمدی در تک بیتی که به موضوع نام دختران اختصاص داده با ذکر پنج اسم نمادین خطر انقراض نامهای بومی را در لفافه گوشزد کردهاست:
وئرمه رم یوز لادانه آی بنیزین بیر تئلین | گول خانیم نازلی صنم گول پری، گول دانه سی ام |
مورد برجسته دیگر در این راستا، کتاب «ائل دایاقینا سلام» عباس بارز است، که در سال ۱۳۴۶ توسط مؤسسه مطبوعاتی یزدانی چاپ و منتشر شدهاست.[69] اشعار این کتاب، آن طور که در مقدمه به آن اشاره شده، در سال ۱۳۳۳ سروده شدهاند. این منظومه در واقع نظیرهای بر «حیدربابایه سلام» شهریار است.[70]
اساطیر
اهالی قریب به اتفاق روستاها نوعی تقدس را به چندین محل واقع در اراضی روستا نسبت میدهند. این مکانها، در حالت کلی در جاهایی با توپوگرافی خاص قرار گرفته، و به گونهای با مشاهده موثق اجنه مرتبط هستند. در بعضی از این مکانهای مقدس، که اجاق نامیده میشوند، مردم حیوانات نذری قربانی میکنند. در بقیه، دور درختی (مخصوصا درخت دغدغان) سنگهای بزرگ جمع کرده و از شاخههای آن نخهای رنگی آویزان میکنند. لازم به توضیح است که دغدغان، به نوبه خود، نوعی تقدس دارد. حد اقل تا سی سال پیش روز چهار شنبه سوری شاخه هاّ باریک دغدغان را بریده، از آنها چلیپای نقشداری درست کرده و برای دفع بلا به گردن برهها - که قرار بود تا سیزده بدر برای اولین بار از طویله بیرون آورده شوند- آویزان میکردند. احتمالاً این رسم ریشهای ارمنی - زرتشتی داشته باشد.
در اکثر روستاها، مکانهای غیر مقدسی وجود دارند که از طریق قصههای عامیانه به رابطه انسانها و خرسها مربوط میشوند.[71]). تم اصلی به قرار زیر است؛ خرس نری دختر جوانی را دزدیده به لانهاش میبرد. دختر حامله شده و فرزند دو رگهای به دنیا میآورد. در فرصتی دختر فرار کرده خرس عاشق را با فرزند گریان جای میگذارد علیرغم کثرت مارهای سمی، مخصوصاً در مناطق قشلاقی کنار ارس، کشتن این حیوانات عملی مذموم شناخته میشود. اعتقاد بر آن بود که هر ماری همزادی دارد که امکان ندارد انتقام همزاد کشته شده اش را نگیرد -به صورت ضمنی این همزاد از جنس جن بود که هنگام مواجه با قاتل خود را به شکل مار درمیآورد. به علت تابو بودن مار کشی، افراد مارگیر، که با عنوان صوفی شناخته میشدند، در میان اهالی احترام خاصی داشتند. معروفترین صوفی قرن اخیر «صوفی حسین»، از روستای تیموربیگلو، بود که خود قربانی یک «شاه مار» شد. در حال حاضر فقط «صوفی عباس»، از اهالی وایقان، گاهی مار میگیرد. احتمال دارد که توتم بودن مار به نحوی با مهرپرستی مربوط باشد، که سگ و مار را به عنوان سمبلهای خیر و شر میشناسد.[72]
ورگی (نظر کردگی)
ورگی، به معنی هدیه است و دریافت. وِرگی تقریباً معادل مفهوم نظر کرده[73] شدن در زبان فارسی میباشد. فردی که صاحب ورگی میشود، به واسطه ائمه توانایی انجام اعمال خارقالعاده، همانند پیشگویی یا شفابخشی، را بدست میآورد.[74] بر مبنای اعتقاد عمومی در ارسباران، ورگی میتواند در گاهی موروثی بشود. برای مثال، در روستای وایان معرکهگیری در خانواده ناصری ارثی است. گاهی ورگی در عالم رؤیا اعطا میشود،[75][76] و برخی اوقات در اجاقها. اعتقادٔ بر آن است که فرد نظر کرده نمیتواند از گرفتن ورگی اجتناب کند، علیرغم آنکه نظر کردگی در آغاز با بیماری و رنج همراه است.[74]
توغ ها؛ یادگارانی از روز عاشورا
توغها همان «علم جوش» زبان فارسی هستند که وجودشان در مناطق مختلف ایران گزارش شدهاست.[77][78] ظهر عاشورا، روز شهادت امام حسین، زمانی که احساسات عزاداران به اوج میرسد، در چهار روستای ارسباران (الهرد، وایان، کلاسر، تاتار علیا) چهار علم ناگهان از جنب و جوش میافتند -به اصطلاح اهالی شهید میشوند-؛ علمداران شیون سر میدهند، و تماشاگرانی که تا آن لحظه از هیبت علمهای خروشان دور ایستاده بودند نزدیک شده اسکناسها و شالهای نذری را به روی علمها میاندازند. این علمها، که توغ نامیده میشوند، در طی دهه اول محرم عصرها به میدان جلو مساجد آورده میشوند تا در حلقه محاصره عزاداران سینه زن با نوسانات نامنظم و کترهای خود در دل تماشاگران هیبتی روحانی بیافرینند. همچنان که ظهر عاشورا نزدیک میشود دامنه نوسانات زیاد شده و علمدار به زحمت قادر به مهار علمی که، گویا، تراژدی سیزده قرن پیش را ناظر بودهاست. در تصویر ضمیمه، دو علم در میان دایره عزاداران دیده میشوند. یکی از علمها ساکن است و دیگری در حالت افقی قرار گرفته و علمدار را میکشد.
توغها را خواهری میدانند که بعد از قرنها مدفون بودن در زیر خاک کربلا به اذن الهی پرواز کرده و خود را به مساجد روستاهایی که بیشتر تعداد صالحین را داشتند میرسانند. متأسفانه اینگونه اظهارات شفاهی هستند و هیچ تحقیق علمی در مورد توغها انجام نگرفتهاست. در هر حال، هر ساله سه روستای یادشده پذیرای جمعیت عظیمی از مهمانان عزاداری است که برای تماشای توغهای محترم رنج سفری هزار کیلومتری را به جان خریدهاند.
موسیقی عاشقی و مکتب قره داغ
Bəlkə bu yerlərə birdə gəlmədim | دیدی گذرم باز به این خطه نیفتاد، | |
duman səlamət qal dağ səlamət qal | ای قلهٔ مه گرفته بدرود، | |
arxamca su səpir göydə bulutlar | ای آبفشان فلک و آب روانش، | |
leysan səlamət qal yağ səlamət qal | وی گرمی تیر ماه بدرود… |
این ابیات آغازین آوازی معروف، سروده محمد آراز،[79] نمونهای است از آوازهای عاشیقی که در هماهنگی با طبیعت ویژه اسباران ساخته شدهاند. در دوران پیش از انقلاب اسلامی، دوری از مرکز و صعب العبور بودن کوهستان ارسباران بستر مناسبی را برای حفظ فرهنگ بومی فراهم آورده بود. اوج این فرهنگ موسیقی عاشقی است، که قره داغ یکی از قطبهای آن بهشمار میآید.[80] خاستگاه موسیقی عاشقی خوانندگان دورهگردی بودند که به همراه نواختن قوپوز (سازی هشت سیمی به شکل تار) و آواز خوانی در شادیها و عروسیها حاضر میشدند.[81] تاریخچه این افراد حد اقل در قرن هفدهم میلادی به دده قورقود میرسد.[82]
اقتصاد
تا قبل از انقلاب اسلامی، اقتصاد منطقه نوعی خود کفایی محلی داشت؛ تمام غذا در محدوده روستاها تولید میشد، و محصول مازاد با کالاهای فروشندگان دورهگرد مبادله میشد. ساکنین کنارههای ارس، عموماً، عشایر نیمه ساکن بودند. آنها بعد از برداشت محصول، در فصل تابستان دامهای خود را به مراتع کوهستانهای بالا دست میبردند. مراتعی مانند چپرلی و آقداش هر کدام به ساکنان یک روستای مشخص تعلق داشتند.
تا میانههای سالهای ۱۳۵۰ شمسی، کشت دیم در زمینهای شیب دار باعث فرسایش شدید خاک شده و بازدهی زمینها را کاهش داد بود. بعلاوه، اعلام قسمت عمده منطقه به عنوان منطقه حفاظتشده بیتوجه به معیشت ساکنین، به دامپروری آسیب زد. مردم مجبور شدند بخش عمده درآمد خود را از کارگری فصلی در تهران تأمین کنند. آنها عموماً به نقاشی ساختمان یا نانوایی اشتغال داشتند. بعد از انقلاب، توسعه راهها باعث در دسترس قرار گرفتن بازارهای شهری شده و کار دامپروری را با صرفه نمود. متأسفانه، اختلافات پایان ناپذیر سر مالکیت چرا گاهها و در دسترس نبودن چوپان، گسترش بیشتر دامپروری را ناممکن کردهاست.
در سالهای اخیر، زنبور داری به صورت یک شغل سودآور درآمدهاست.[83] از کانونهای اصلی زنبور داری میتوان روستای مردانقم را نام برد.[84]
آثار گردشگری در اقتصاد محل هنوز آشکار نشدهاست. گردشگران ترجیح میدهند در چادرها بمانند و از غذاهای کنسروی، که همراه آوردهاند، بخورند. نتیجه به جا گذاشتن زباله در کنار جادهها و، احیاناً، تخریب مراتع و مزارع روستائیان است. در سالهای اخیر فرمانداری کلیبر با برگزاری جشنواره انار و زغال اخته برای ترویج تولید تجاری و بازاریابی این میوهها تلاش کردهاست. از سال ۱۳۸۸، در اواخر مهر ماه هر سال، جشنواره انار در مردانقم برگزار میشود.[85][86][87] جاذبه اصلی این جشنواره اجرای موسیقی عاشقی توسط عاشقهای معروف منطقه است. در اخبار منتشره اغلب بر جنبههای جذب گردشگری این جشنوارهها تأکید میشود.
بهرهبرداری کامل از معدن مس سونگون میتواند تأثیر بالایی در رشد اقتصادی منطقه داشته باشد. این معدن در ۱۳۰ کیلومتری شمال تبریز و ۳۰ کیلومتری شهرستان ورزقان واقع شدهاست. براساس آخرین محاسبات انجام شده ذخیره قطعی این کانسار در حدود ۷۹۶ میلیون تن با عیار ۶۱/۰ درصد مس (تا تراز ۱۶۰۰) برآورد شدهاست.[88] بخش عمده منطقه آزاد تجاری-صنعتی ارس، که اقتصاد ایران را با اقتصاد منطقهای قفقاز، روسیه و شرق اروپا متصل میکند،[89][90] در ارسباران واقع شدهاست و احتمالاً در توسعه اقتصادی ناحیه نقشی اساسی خواهد داشت.
آثار تاریخی مهم منطقه یافت ارسباران
- قلعه بابک که به نامهای «دژ بابک»، «بذ و قلعه جمهور» هم معروف است، دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرمدین بودهاست. این قلعها درمنطقه یافت ارسباران قرار دارد.
- آرامگاه منسوب به مادر تیمور لنگ در روستای آس قدیم در ۳۵ کیلومتری جاده اهر به کلیبر که از تخته سنگهای بزرگ و صاف ساخته شده و به مرور زمان و عدم رسیدگی سازمان میراث فرهنگی، دچار فرسودگی شده و حالتی مخروطی پیدا کردهاست. در قبرستان قدیمی این روستا سنگ قبرهای زیبایی به شکل قوچ و تصاویر و شعرهای بی نظیری وجود دارد که متأسفانه برخی از آنها به سرقت رفتهاند.
- قلعه پشتو بر بلندترین کوه بین روستاهای پشتاب و کوجانقرار گرفتهاست. قلعه در کوهستانی به ارتفاع بیش از ۳۰۰۰ متر بنا شدهاست. از این قلعه که شبیه قلعه بابک و شاید همزمان با آن بودهاست به هنگام نبرد با اعراب حاکم بر منطقه استفادهٔ نظامی میشدهاست.[91]
- قلعه جوشین یکی از قلعههای تاریخی شهرستان ورزقان، در ۲۶ کیلومتری غرب ورزقان بسوی جلفا و در ۶ کیلومتری روستای جوشین واقع شدهاست. قلعه بر فراز کوهی است که سه طرف آن را شیبهای دیوارمانند احاطه کردهاست و تنها راه ارتباطی آن یک گذر کوهستانی تنگ است که فقط یک یا دو نفر میتوانند به زحمت از آن بالا روند. این قلعه در حمله اعراب به ایران یکی از مراکز مقاومت بود. سفالهایی که در محوطه قلعه پیدا شده مربوط به هزاره اول قبل از اسلام و قرون اولیه اسلام تا قرن ششم هجری قمری است.[92]
- قلعه قهقهه در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان مشگینشهر در استان اردبیل قرار دارد. این دژ به دلیل این که محل زندانی شدن افراد سیاسی مهمی مانند شاهزادگان صفوی در زمان گذشته بودهاست، در تاریخ شهرت بسیاری دارد.[93]
- قلعه مردانقم قبل از اسلام احداث شدهاست. در عصر حکومت خوارزمشاهیان مدتها از آن به عنوان زندان سیاسی استفاده میکردند و عدهای از رجال و دربانیان و امرای قصر را محکوم و در قلعه مذکور زندانی مینمودند.[94]
- بقعه شیخ شهابالدین اهری در شهر اهر، محل خانقاه و مقبرهٔ شیخ شهابالدین اهری میباشد. این مجموعه شامل ساختمانهای خود خانقاه، مسجد، ایوانی بلند، منارهها، و تعدادی غرفه است. این خانقاه از سال ۱۳۷۴ به موزه ادب و عرفان تبدیل شدهاست که تنها موزهٔ عرفان در ایران است.
- بازار اهر از شاخههای مختلفی تشکیل یافته و دارای ۴ بخش اصلی به نامهای بازار جعفرقلیخان، بازار کفاشان، بازار نصیربیگ و راستهبازار است. این بازار در زمان رشیدالملک، حکمران وقت ارسباران مرمت شدهاست.
- خانهٔ تاریخی قاسم خان اهری از خانههای تاریخی اهر است که در خیابان حزبالله این شهر قرار گرفتهاست. این بنا از اتاقها، سرسرا و نورگیرهای مختلفی شکل گرفتهاست. در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، پارک قاسم اهری در جوار خانه تاریخی مذکور احداث شدهاست. این خانه در دورههای گذشته شاهد حضور رضاخان، محمد رضا پهلوی و دکتر اقبال نخستوزیر دولت وقت بودهاست.[95]
- قصر آینالو در ته یکی از درهها در روستای آینالو قرار دارد این قصر به ثروتمند معروف ارمنی دوران قاجاریه (طومانیاس) بودهاست. از ساختمان با عظمت آن امروزه چیزهای زیادی باقی نماندهاست. بنای نیمه سالم و باقیمانده این عمارت که در جهت شمال جنوب ساخته شدهاست در حدود ۱۲*۲۰ متر میباشد که قسمت جنوبی آن از در اصلی تا جنوب ۵/۶ متر میباشد این ساختمان ۳ طبقه یعنی (قسمت جنوبی) سه طبقه ولی بقیه ساختمانها ۲ طبقه میباشد.
- قلعهٔ آوارسین که در نزدیکی روستای آوارسین شهرستان خداآفرین واقع شدهاست.
- حمام کردشت یکی از آثار تاریخی روستای کردشت در بخش مرکزی شهرستان جلفا میباشد. این بنا سالانه پذیرای هزاران نفر از گردش گران داخلی و خارجی است. قدمت این بنا به اواسط دورهٔ صفویه و زمان سلطنت شاه عباس صفوی (سومین و قدرتمندترین پادشاه صفوی) میرسد.
- روستای الهرد در گورستان قدیمی الهرد، سنگ نوشتههایی مصور با حاشیههای منقش به خوبی حفظ شدهاند. هر چند هیچ تحقیق علمی در مورد این سنگ نوشتهها انجام نگرفته، ولی غیر متداول بودن آنها در سطح منطقه ارسباران میتواند نشانی از قدمت روستا باشد.
- خانه امیر ارشد در روستای اوخارا، شهرستان ورزقان، یکی از بناهای تاریخی ورزقان با اثر معماری منحصربهفرد دوره قاجار است. نمای بیرونی این عمارت از سنگ و بدنه داخلی آن از آجر بوده و در دو طبقه به وسعت یکهزار و ۱۰۰ متر مربع را شامل میشود. عمارت یاد شده در آذر ماه سال ۱۳۷۸ به شماره ۲۵۲۲ در آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.[96]
- از آثار قدیمی و مهم شهرستان خداآفرین پلهای قدیمی و تاریخی خداآفرین هستند که در نزدیکی شهر خمارلو قرار دارند. یکی از دو پل خراب شده ولی دیگری تعمیر شدهاست و هنوز هم برای پیاده قابل استفاده است، که اغلب برای مذاکره مرزبان مورد استفاده قرار میگیرد. طول پل سالم ۱۶۰متر است که ۱۲۰ متر متعلق به ایران و ۴۰ متر متعلق به جمهوری آذربایجان است. محل پلها تنگترین معابر رود ارس میباشد که بستر سنگی دارد ولی سایر جاهای محل عبور رود آهکی و نرم است که در قدیم برای ساختن پل توانایی و امکانات نداشتند.
- موزه باستانشناسی خداآفرین ا اشیای شش هزار ساله به دست آمده از کاوشهای منطقه خداآفرین را در خود جای دادهاست.[97] اهمیت اشیای یافت شده به این دلیل است که نشان میدهد علاوه بر زندگی کوچ نشینی، نوعی از زندگی ثابت و استقرار در شهرها نیز در این منطقه در چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح در جریان بودهاست.[98]
کمپهای گردشگری ارسباران
از جمله مکانهای مناسب در جنگلهای ارسباران جهت استراحت و اسکان میتوان به قلعه درسی، مکیدی درسی، آینالو در کلیبر و چیچکلو و جنگل های بکر هفتچشمه و پیرداوود (آرامگاه میر داوود ) در ورزقان اشاره کرد که در دل جنگل های ارسباران قرار گرفته. اساسیترین کاری که در زمینه گسترش کمپهای گردشگری در شرف اجرا است، آمادهسازی ۳ کیلومتر از سواحل رود ارس برای اجرای طرحهای گردشگری میباشد. بنا به گفته اکبر ترکان، این کار پتانسیلی عظیم و نیرومند برای رقابت با تمامی جاذبههای گردشگری ایران خواهد بود.
نگارخانه
- مه-بارش در جنگلهای ارسباران[99]
- غروب در ساحل ارس
- قلعه بابک مقر بابک خرمدین در طی مقاومت طولانی او در مقابل خلفای بنی عباس
- تصویر ستار خان
- بقعه شیخ شهابالدین اهری در شهر اهر
- مارال در آینالو قره داغ
- قره قات؛ میوه بومی جنگلهای ارسباران
- قارچ دنبلان کوهی سفید منطقه
- روستای عباسآباد، زمستان ۱۳۹۲. ساخت خانههای مدرن در روستاهای نیمه ویرانه نشانه اهمیت یابی دوباره ارسباران است
- روستای گرمناب، آبان ۱۳۹۲. ساخت خانههای مدرن چشمانداز ارسباران را عوض کردهاست
- مدرنیزاسیون در پس زمینه هویت تاریخی: پلهای تاریخی خدا آفرین در پیش زمینه سد خدا آفرین
- کلیبر نمایشگر چهره نوین ارسباران
- دو علم در میان عزاداران آورده شدهاند (روستای الهرد آذر ۱۳۹۰)
- درخت چنار کهنسال کوانق
- قالی بالان
- سگها ی عشایر ارسباران
- باغهای انار در دامنه صخرههای سنگی؛ جلوهای از اقتصاد سنتی
- بنای تاریخی قنتور در آینالو
- پل تاریخی خدا آفرین در نزدیکی خمارلو
- زیارتگاه بابا سیف الدین (گرمناب)
- منظره بهاری ییلاق ایل بسطاملو
- سنگنبشتهای در قبرستان تاریخی روستای الهرد
- سنگنبشتهای به زبان ارمنی در قبرستان متروکه گرمناب نشانگر حضور مذاهب مختلف در ارسباران است.
- آرامگاه منسوب به مادر تیمور لنگ
- نمایی از مراتع خداآفرین در اواسط خرداد.
- نمایی دور از مراتع چپرلی
- تصویر ۲۲ سالگی عاشیق رسول قربانی که در سال ۱۳۳۴ گرفته شدهاست.
- عاشق چنگیز مهدیپور
- مرد زنبوردار.
- نمایی از قلعه پشتاب (پشتو) واقع در شهرستان هوراند
منابع
- "UNESCO Biosphere Reserve Directory".
- «لغتنامه دهخدا، ارسباران». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۴.
- درباره ارسباران و شگفتیهای آن شنیدهاید؟
- بهشت پنهان قره داغ
- منطقه ارسباران یا قرهداغ کجاست؟
- «قوشاداغ، ارسباران، اهر».
- Oberling, Pierre. "The Tribes of Qarāca Dāġ: A Brief History." Oriens 17 (1964): p. 63
- http://www.unesco.org/mabdb/br/brdir/directory/biores.asp?code=IRA+01&mode=all
- امیر تقیپور. «قره داغ، زبان و تاریخچه آن». بایگانیشده از اصلی در ۱۲ فوریه ۲۰۱۹.
- «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۶ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ مارس ۲۰۱۴.
- Abu-'l-Qāsim Ibn-ʻAlī Ibn-Ḥauqal, The Oriental Geography of Ebn Haukal, an Arabian Traveller of the Tenth Century, London, 1800 pp.184-185.
- Kevin Alan Brook, The Jews of Khazaria, 2006, Rowan and Littlefield Publishers, pp. 152-153
- ناصر صدقی. «کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران (قرهداغ) در دوره معاصر». اختر.
- http://www.iranicaonline.org/articles/badd
- ‘Alī ibn al-Husayn al- Mas‘Ūdī, Pavet de Courteille, Les Prairies d'or de Maçoudi, 1873, Paris, vol. 7, p. 62
- ‘Alī ibn al-Husayn al- Mas‘Ūdī, Pavet de Courteille, Les Prairies d'or de Maçoudi, 1873, Paris, vol. 7, p. 123
- عز الدین ابن اثیر، تاریخ کامل، ۱۳۸۱، تهران، جلد نهم، صص. ۳۹۸۲–۴۰۱۲.
- Yaqut ibn 'Abd Allah al-Rumi al-Hamawi, Charles Adrien Casimir Barbier de Meynard, Dictionnaire géographique, historique et littéraire de la Perse et des contrees adjacentes, 1851, Paris, pp. 87-88
- Yaqut ibn 'Abd Allah al-Rumi al-Hamawi, Charles Adrien Casimir Barbier de Meynard, Dictionnaire géographique, historique et littéraire de la Perse et des contrees adjacentes, 1851, Paris, p. 57
- نزهةالقلوب، حمدالله مستوفی، به کوشش محمد دبیر سیاقی ، انتشارات کتابخانه طهوری، چاپ اول، تهران، ۱۳۳۶، ص. ۹۵.
- نزهةالقلوب، حمدالله مستوفی، به کوشش محمد دبیر سیاقی ، انتشارات کتابخانه طهوری، چاپ اول، تهران، ۱۳۳۶، ص. ۹۶.
- Kishwar Rizvi , The Safavid Dynastic Shrine: Architecture, Religion and Power in Early … , 2011, I.B.Tauris, p. 161
- "Iranica: Ahar". Archived from the original on 2 June 2017. Retrieved 19 February 2014.
- «نگاهی به شهرستان اهر:سابقه تاریخی». استانداری آذربایجان شرقی. ۲۳ دی ۱۳۸۷. بایگانیشده از اصلی در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۴.
- R. Khanam, Encycl. Ethnography Of Middle-East And Central Asia, 2005, p. 313
- James Morier,The Adventures of Hajji Baba of Ispahan, 2005, Cosimo Inc.
- James Morier, A Second Journey through Persia, Armenia, and Asia Minor, to Constantinople … , 1818, p.244
- Robert Mignan, A Winter Journey Through Russia, the Caucasian Alps, and Georgia: Thence … , Vol. 1, 1839, London, p. 130
- Richard Tappe, Frontier Nomads of Iran: A Political and Social History of the Shahsevan, 1997, Cambridge University Press, p. 171
- Abrahamian, Ervand (1982). Iran Between Two Revolutions. Princeton, New Jersey: Princeton University Press. pp. 123–163. ISBN 978-0-691-05342-4. OCLC 7975938.
- ftp://ftp.unesco.org/upload/SC/Advisory_Cttee2013/New%20PRs/Iran/Arasbaran/1-Arasbaran%20PerRev-IRAN2012.pdf%5Bپیوند+مرده%5D
- Jamie Maslin, "Iranian Rappers and Persian Porn: A Hitchhiker's Adventures in the New Iran", 2009.
- «زیست کره ارسباران».
- محمدابراهیم رمضانی. «ذخیره گاه زیست کره ارسباران». بایگانیشده از اصلی در ۲۴ مارس ۲۰۱۴.
- «شکار نماد حیات وحش آذربایجان شرقی». اعتدال پرس. اسفند ۲۴, ۱۳۹۲.
- Habibzadeh, N. , M. Karami, and A. Tarinejad. "Caucasian Black Grouse (Tetrao mlokosiewiczi) breeding display sites selection in Arasbaran Region, East Azerbaijan, Iran." Russian journal of ecology 41.5 (2010): 450-457.
- http://hamshahrionline.ir/details/22372
- YAZDIAN, F. , & MARVI MOHAJER, M. R. (2001). A STUDY OF OAK FORESTS IN ARASBARAN REGION. IRANIAN JOURNAL OF NATURAL RESOURCES.
- Asef, M.R. (2007) Macrofungi flora of Arasbaran 1. Cortinarius subgenus Myxacium. Rostaniha 8(2) 178-185.
- Asef, M.R. (2012), Lepiotaceous fungi (Agaricaceae) in the Iranian part of Caucasia, Turkish J. of Botany. 36: 289-294. doi:10.3906/bot-1006-10
- ASEF, M. (2011). MACROFUNGI OF ARASBARAN (4. FAMILY RUSSULACEAE). ROSTANIHA.
- Neda Mohseni, Shahram Roostaei, Arasbaran ecotourism potential assessment whit emphasis on the scientific and additional values, International Research Journal of Applied and Basic Sciences. (2012) 3:1143-1147
- «فهرست اماکن مقدسه آذربایجان شرقی». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ فوریه ۲۰۱۴.
- «بزرگترین مجتمع گردشگری آب درمانی ایران در روستای آبش احمد کلیبر».
- «ساخت بزرگترین مجتمع آب درمانی کشور در کلیبر».
- یاشار نصیری. «درخت عجیب قره داغ».
- حسن عبداللهی (۹۳/۱/۱۱). «ارسباران نگین طبیعت آذربایجان». تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - مدخل عشایر کوچنده ارسباران در مرکز آمار ایران
- Bibliothèque orientale Elzévirienne, Volume 52; Volume 55, 1887 p.224.
- Bainbridge, M. (2010). Turkic Peoples Of The World. Canada: Routledge. p. 148.
- Tahmasebi, Asghar (2013). Pastoral Vulnerability to Socio-Political and Climate Stresses. LIT Verlag GmbH. p. 17.
- Report on India and Persia of the deputation: sent by the Board of foreign missions of the Presbyterian church in the U.S.A. to visit these fields in 1921-22, p. 513
- William Bayne Fisher (editor), The Cambridge History of Iran, Volume 1, 1968 p.684
- «مهاجرت معکوس در کلیبر و خداآفرین». خبرگزاری فارس. ۹۳/02/۹. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - http://www.farsnews.ir/newstext.php?nn=13920314000317
- Concise Encyclopedia of Languages of the World, 2010, Elsevier, p. 110-113
- James Stuart Olson, Lee Brigance Pappas, Nicholas Charles Pappas (Editors), An Ethnohistorical Dictionary of the Russian and Soviet Empires 1994, p. 623
- E. Yarshater, Iranian Languages and Texts from Iran and Turan, edited by Maria Macuch, Mauro Maggi, Werner Sundermann, 2007, page 443.
- "Iranica: Azeri".
- یرواند آبراهامیان (۲۶ اسفند ۱۳۹۰). «کسروی: ملیگرای وحدتانگار».
- داریوش افروز اردبیلی. «ریشههای ژرف پارسی در ارسباران». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ مه ۲۰۱۸.
- فیروز منصوری. «هویت بارز ایرانی در زبان آذری».
- J.Meyer, Bioacoustics of human whistled languages: an alternative approach to the cognitive processes of language, Anais da Academia Brasileira de Ciências,76, 405-412, (2004)
- نورمحمد عسگری، تشیع سرخ، ۱۳۹۱، شرکت کتاب، وستوود، ص. ۴۳.
- Orhan Pamuk, Istanbul: Memories and the City, Random house (2004)
- «سلام بر حیدربابا» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵.
- میرجلال الدین موسوی. «قاراداغ اولکه سینین گور نئجه دیوانه سی ام». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ مارس ۲۰۱۴.
- «قاراداغ تقویمی». خبرگزاری ایسنا.
- محمدرضا باغبان کریمی (۹۲/11/۲). «ائلیمیزین قوجامان شاعیری عباس بارز» (PDF). نوید آذربایجان. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - جعفر خضوعی (۲۳ آبان ۱۳۹۲). «در آستانه ۲۴ آبان دومین سالگشت درگذشت استاد عباس بارز». بایگانیشده از اصلی در ۳ دسامبر ۲۰۱۳.
- Haald Haarmann, Introducing the Mythological Crescent: Ancient Beliefs and Imagery connecting Eurasia with anatolia, 2008, pp. 98-105
- David Ulansey, The Origins of the Mithraic Mysteries: Cosmology and Salvation in the Ancient World, 1989, Oxford University Press pp. 11-12
- «لغتنامه دهخدا: نظر کرده». بایگانیشده از اصلی در ۷ آوریل ۲۰۱۴.
- Rohozinski, J. E. R. Z. Y. (2003). "Healing and Foretelling Practices in Azerbaijan". ISIM Newsletter. 12: 1.
- Basilov, V. N. (1995). "Blessing in a Dream". Turcica. 27: 237–46.
- Baṣgöz, Ilhan (1967). "Dream Motif in Turkish Folk Stories and Shamanistic Initiation". Asian Folklore Studies. 26 (1): 1–18.
- «دسته علمهایی ((جشها=جوش))که در محرم میجوشند».
- «وقتی که علم عزاداران به جوش میآید». بایگانیشده از اصلی در ۱ فوریه ۲۰۱۴.
- محمد آراز، بلکه بویئرلره بیرده گلمهدیم، ۱۳۸۹، تبریز، نشر اختر
- محمد رزاقی (۶ دی ۱۳۹۱). «موسیقی عاشیقی زنجان». اویان نیوز.
- A. O.Senarslan, Women asiqs of Azerbaijan: tradition and transformation,Ph. D.Thesis University of Wisconsin-Madison 2008
- G. Lewis (translator), The Book of Dede Korkut, Penguin Classics 1988
- «جایگاه تولید و مصرف عسل در آذربایجانشرقی».
- «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۷ مه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ مارس ۲۰۱۴.
- «دومین جشنواره انار در شهرستان کلیبر».
- «جشنواره انار روستای مردانقم». بایگانیشده از اصلی در ۵ دسامبر ۲۰۱۵.
- «اولین جشنواره انار در کلیبر آذربایجان شرقی». بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۴.
- «معدن مس سونگون». شرکت ملی صنایع مس ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ مارس ۲۰۱۴.
- «اختیارات وزارت صنعت، معدن و تجارت به مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ارس واگذار شد».
- «عملیات الحاق محدوده جانانلو به منطقه آزاد ارس آغاز شد». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ مارس ۲۰۱۶.
- «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۸ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- http://www.ekanoon.com/?p=2721
- وحید محمدی. «روستای مردانقم». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ مارس ۲۰۱۴.
- «سناتور قاسم خان اهری». شهرداری ورزقان. بایگانیشده از اصلی در ۳۱ مارس ۲۰۱۴.
- «دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایرانشهر». وزارت راه و شهرسازی. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹.
- بهرام آجورلو و وحید عسکرپور (۱۳۹۱). «سنت سفالگری ناحیهٔ خداآفرین و نظریهٔ پویایی فرهنگی عصر آهن». مجله مطالعات باستانشناسی. پارامتر
|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک) - «افتتاح موزه باستانشناسی ۶ هزار ساله خداآفرین». خبرگزاری فارس. ۳۰ تیر ۱۳۹۰.
- «مه-بارش در جنگلهای ارسباران».
منابع برای مطالعه بیشتر
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ارسباران موجود است. |
- قدیمترین سند معتبر کتاب تاریخ ارسباران نوشته سرهنگ حسین بایبوردی است. (سرهنگ حسین بایبوردی، "تاریخ ارسباران"، ابن سینا، تهران ۱۳۴۱)
- کتاب تاریخ و جغرافیای ارسباران اثر حسین دوستی (حسین دوستی، تاریخ و جغرافیای ارسباران، انتشارات احرار، تبریز، ۱۳۷۳) که پس از انقلاب اسلامی چاپ شده در مورد این منطقه اطلاعات بیشتر و جدیدتری در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
- کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران (قره داغ) در دوره معاصر، نوشته ناصر صدقی (ناصر صدقی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران (قره داغ) در دوره معاصر، ۱۳۸۸، تبریز، نشر اختر) کتابی مجمل است و به طریقهای علمی نوشته شدهاست.
- کتاب نامه ارسباران، نوشته سیدرضا آلمحمد، (سیدرضا آلمحمد، نامه ارسباران، ۱۳۹۱، تهران، کتابخانه موزه و اسناد مجلس شورای اسلامی) که در چهار جلد منتشر شدهاست، ظاهراً کتاب جامعی است.
برای مطالعه گزارش مجمل تاریخ ارسباران از دید یک ناظر خارجی مقالههای زیر توصیه میشوند:
- «تاریخ مختصر عشایر ارسباران» نوشته پیر اوبرلینگ:
Oberling, Pierre. "The Tribes of Qarāca Dāġ: A Brief History." Oriens 17 (1964): 60-95
مقالهای تحت عنوان اهر در دانشنامه ایرانیکا مرجعی مستند در مورد ارسباران است:
- "Iranica: ahar". Archived from the original on 2 June 2017. Retrieved 19 February 2014.
علاوه بر آن، ایرانیکا در مدخلهای دیگرش نیز به تاریخ ارسباران پرداختهاست: