روز هجران و شب فرقت یار آخر شد

غزلی با مطلع «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد»، غزل شمارهٔ ۱۶۶ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

روز هجران و شب فرقت
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۸
بحررَمَل مُثَمَّن مَخبون محذوف
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
متن

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
آن همه ناز و تنعّم که خزان میفرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
شکر ایزد که باقبال کله گوشهٔ گُل
نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
صبح امّید که بُد معتکف پردهٔ غیب
گو برون آی که کار شب تار آخر شد
آن پریشانی شبهای دراز و غم دل
همه در سایهٔ گیسوی نگار آخر شد
باورم نیست ز بدعهدی ایّام هنوز
قصّهٔ غصّه که در دولت یار آخر شد
ساقیا لطف نمودی قدحت پُرمی باد
که بتدبیر تو تشویش خمار آخر شد
در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را
شکر کان محنت بیحدّ و شمار آخر شد




۲



۴



۶



۸


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در اجراها

ایرج در برنامهٔ شمارهٔ ۴۶ و محمدرضا شجریان در برنامهٔ شمارهٔ ۱۸۵ از مجموعهٔ گل‌های تازه این غزل را در دستگاهِ ماهور اجرا کرده‌اند.[2]

پانویس

منابع

  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.
  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوش‌خوانی‌های شعر حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.