بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

غزلی با مطلع «بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم»، غزل شمارهٔ ۳۷۴ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

بیا تا گل برافشانیم
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۸
بحرهزج مثمن سالم
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
متن

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردانرا شکر در مجمر اندازیم
چو در دستست رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبانرا نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما بمیخانه
از پای خمت روزی بحوض کوثر اندازیم
سخن‌دانیّ و خوش‌خوانی نمی‌ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را بملکی دیگر اندازیم




۲



۴



۶



۸


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در اجراها

بنان در برنامهٔ شمارهٔ ۱۷۱ از مجموعهٔ گل‌های رنگارنگ این غزل را در دستگاهِ شور اجرا کرده‌است.[2]

در دیگر آثار هنری

بر قالی‌ای ابریشمی با طرح باغ که در سدهٔ ۱۳ ه‍.ق/۱۹ م و هریس بافته شده، شش بیت از این غزل نقش بسته‌است. این قالی در موزهٔ اسلامی برلین نگهداری می‌شود.[3]

پانویس

منابع

  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.