سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی

غزلی با مطلع «سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی»، غزل شمارهٔ ۴۴۰ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

سحر با باد می‌گفتم
زبانفارسی
شاعرحافظ[1]
شمار ابیات۸
بحرهَزَج مثمن سالم
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
متن

سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو بالطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصودست
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
قلم را آن زبان نبود که سرّ عشق گوید باز
ورای حدّ تقریرست شرح آرزومندی
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
جهان پیر رعنا را ترحّم در جبلّت نیست
ز مهر او چه می‌پرسی درو همّت چه می‌بندی
همائی چون تو عالی‌قدر حرص استخوان تا کی
دریغ آن سایهٔ همّت که بر نااهل افکندی
درین بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان بدرویشیّ و خرسندی
بشعر حافظ شیراز می‌رقصند و می‌نازند
سیه‌چشمان کشمیریّ و ترکان سمرقندی




۲



۴



۶



۸


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

در دیگر آثار هنری

در نسخهٔ کتابخانهٔ رضا در هند که کتابت‌شده در خراسان و به‌تاریخ ه‍.ق/۱۵۷۵ م و مصورشده به‌تاریخ اواخر سدهٔ ۱۰ و اوایل سدهٔ ۱۱ ه‍.ق (دورهٔ اکبر) نیز نگاره‌ای بر مبنای بیت «به خوبان دل مده حافظ ببین آن بی‌وفایی‌ها / که با خوارزمیان کردند ترکان سمرقندی» از این غزل با عنوان نگارهٔ کارزار و با رقم چیتر موجود است.[2]

پانویس

منابع

  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.