اسیر شهرستانی

میرزا جلال‌الدین محمد بن‌مؤمن اسیر شهرستانی اصفهانی (زاده ۱۰۲۹ ق - درگذشت ۱۰۴۹ ق و به روایتی ۱۰۵۹ ق) از شاعران بزرگ فارسی‌سرای سبک هندی قرن ۱۱ ق. است.

زندگی

میرزا جلال‌الدین، فرزند ارشد میرزا مؤمن از سادات شهرستان - از توابع اصفهان - و از شاعران بزرگ سبک هندی سدهٔ ۱۱ ق. است. ظاهراً در سال ۱۰۲۹ ق در اصفهان زاده شد. دامنهٔ علم و دانش او به درستی دانسته نیست اما از قصایدش که بیشتر در مدح ائمه است، آگاهی او از علوم دینی و مسائل عرفانی و فلسفی تا حدودی آشکار می‌شود. وی معاصر شاه عباس اول، شاه صفی و شاه عباس دوم بود[1] و به اسیر تخلص می‌کرد. وی شاگرد فصیحی هروی[2] و داماد شاه عباس دوم بود. اسیر علاوه بر مهارت در سخنوری، نقاد و شعرسنج بود و منزلش محفل ادب و مجمع شاعران و سخنواران. گرچه هیچگاه به هند نرف؛ اما شعرش خصوصا در هند بیشتر از ایران رواج داشته است.

وی به جهت افراط در شراب‌خواری در جوانی درگذشت. در سال مرگ او اختلاف است. ذبیح‌الله صفا به نقل از منابع مورد استفادهٔ خود تاریخ مرگ وی را ۱۰۴۹ ق نوشته و این تاریخ شهرت بیشتر دارد ولی ولی‌قلی‌بیک شاملو در قصص الخاقانی ۱۰۵۹ ق ضبط کرده‌است[3] که درست‌تر به نظر می‌رسد.[4]

شعر

اسیر در سیر تکاملی سبک شعری سدهٔ یازدهم اثر آشکار دارد. طرز سخن سرایی اسیر با بیدل دهلوی به کمال می‌رسد.[4] او بنیاد معانی خود را بر چنان تخیل و خیالپردازی‌های وهم‌انگیزی نهاده است که هیچ مضمون و نکته‌ای در سخنش خالی از آن نیست. شاعران هم‌دورهٔ وی نظیر کلیم کاشانی و صائب تبریزی در سخنان خود وی را ستوده‌اند. با این همه، همهٔ اشعار اسیر دارای ویژگی‌های سبک هندی نیست. در غزل‌هایی تتبع او از اشعار انوری و سعدی و حافظ هویداست. می‌توان گفت که اشعار اسیر، خاصه غزلیات او، در عین برخورداری از خصوصیات سبک هندی به سبک عراقی نزدیک است.[1]

از ویژگی‌های بارز قصاید اسیر، جلوه‌گری ارادت وی به حضرت محمد و ائمه است. از میان غالب‌های شعری که وی در آن‌ها طبع‌آزمایی کرده، تسلط وی در غزل‌سرایی نمایان است. از جمله مشخصات غزلیات اسیر، گرایش وی به استفاده از اوزان کوتاه و توجه به وحدت موضوع است. از ویژگی‌های قصاید او می‌توان به تجدید مطلع اشاره کرد. شاید به دلیل وجود همین ابیات مصرّع (علاوه بر تعداد ابیات) به قصیده بودن برخی اشعارش حکم کرد؛ زیرا درون‌مایه‌ی قصاید وی بیشتر عشقی است.[1]

تنها اثر بازمانده از وی «دیوان» اشعار وی است که شامل قصاید، غزلیات، مثنوی‌ها، رباعیات و تعدادی ترکیب و ترجیع و قطعه است که حدود بیست‌هزار بیت می‌شود.[5] تاکنون مجموعهٔ کامل و منقح این اشعار به چاپ نرسیده‌است. گزینه‌ای از آن که تقریباً پنج‌هزار بیت دارد، در سال ۱۸۸۰ م. به طریقهٔ سنگی در هندوستان چاپ شده‌است و در سال ۱۳۴۸ ش. حبیب‌الله بی‌گناه از همین چاپ غزل‌ها و ابیاتی را برگزیده و در مشهد چاپ کرد.[6] و در سال ۱۳۸۴ انتشارات میراث مکتوب با تصحیح غلام‌حسین شریفی ولدانی مجموعهٔ غزلیات وی را به چاپ رساند.[7]

نمونه اشعار

ساقی ز یک پیاله خزانم بهار کردعمر دوباره داد شراب دو ساله ام
از بس ز بیم خوی تو دزدیده ام نفسیک پرده پست تر ز خموشی ست ناله ام


دارم شبی که صبح به دردش نمی رسدبیداریی که خواب به گردش نمی رسد


صاحب دردی به حال دردم نرسددلسوخته ای به آه سردم نرسد
آواره چنان شدم که در راه طلبگمنامی من به گرد گردم نرسد

پی‌نوشت

نیز رجوع شود

ناهید زهرا، «نسخه‌های خطّی دیوانِ جلال اسیر در کتاب‌خانهٔ مولانا آزاد علیگر (هند)»، فصلنامهٔ «نقد و تحقیق»، شاپا: ۲۵۶۳–۲۴۵۴، مدیر و سردبیر: سید نقی عباس (کیفی)، جلد ۱، شماره ۱، صص ۹۴–۸۸، دهلی نو، ۲۰۱۵م.

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.